Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- آهنگساز برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر گفت: فیلمنامه ایده اصلی باعث شد من برای نخستین بار نوع دیگری به موسیقی نگاه کنم و طرحی تازه را برای آهنگسازی در سینما بوجود بیاورم. طرح اولیه این اتفاق از فیلمنامه گرفته شد و بعد در بخش‌های بعدی فیلمبرداری و اجرا موسیقی کامل شد.

بهزاد عبدی آهنگساز و طراح موسیقی سینما در گفت‌وگوبا خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان، در خصوص ساخت موسیقی فیلم سینمایی "ایده اصلی" گفت: ایده اصلی ساخت موسیقی برای فیلم سینمایی "ایده اصلی" از تعلیق موجود در فیلمنامه این اثر بر آمده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی در همین راستا ادامه داد: فیلمنامه ایده اصلی باعث شد من برای نخستین بار نوع دیگری به موسیقی نگاه کنم و طرحی تازه را برای آهنگسازی در سینما بوجود بیاورم. طرح اولیه این اتفاق از فیلمنامه گرفته شد و بعد در بخش‌های بعدی فیلمبرداری و اجرا موسیقی کامل شد.

آهنگساز برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر درباره چگونگی ساخت موسیقی برای یک فیلم اضافه کرد: اولین نماد و یا الگوی من برای ساخت موسیقی تحلیل کارگردان است. من در ابتدا باید بدانم در کلیت فیلم و به صورت جزئی در هر یک سکانس ها کارگردان از آن لحظه چه می‌خواهد.

وی در همین رابطه تاکید کرد: بعد از دریافت درست تحلیل کارگردان، من نیز تحلیل خود را بر آن اضافه کرده و بنا بر تجربیات ساخت آن قطعه را در راستای اثر آغاز می کنم.

آهنگساز موسیقی متن فیلم ایده اصلی خاطرنشان کرد: از نظر من ایده اصلی بازتاب خاصی در میان مردم خواهد داشت. آزیتا موگویی کارگردان این اثر در قبال موسیقی از من خواست که تمام اتفاقاتی که به صورت تصویر بیان کردند را من به صورت موسیقی بیان کنم.

انتهای پیام/

 

 

 

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: بهزاد عبدی موسیقی سینما اخبار سینما سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۲۷۳۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی‌خندیم

آفتاب‌‌نیوز :

حتما برای‌تان پیش آمده که در محفل و مجلسی جدی ـــ و حتی بگذارید بگوییم عبوس ـــ حاضر باشید که به هر دلیلی نباید بخندید؛ یعنی در آنجا خندیدن از نظر اخلاقی، عملی نادرست تلقی می‌شده است، اما ناگهان خنده به زیر پوست‌تان خزیده و عضلات صورت‌تان را چنان به هر سو کشیده که چاره‌ای جز خندیدن نداشته‌اید. به احتمال زیاد در این وضعیت سعی کرده‌اید با پرت‌کردن فکرتان از موضوعی که شما را به خنده می‌اندازد یا با فشار زبان به سقف دهان‌تان یا مَکِش قشر درونی چپ و راست لپ‌تان یا با منقبض کردن عضلات صورت‌تان جلوی خنده‌تان را بگیرید. بماند که در چنین موقعیتی چهره آدم چقدر خنده‌دار و مسخره می‌شود و حتی ممکن است به سوءتفاهم بیشتری دامن بزند. خندیدن خصلتی انسانی است و نمی‌توان کسی را به دلیل خندیدن سرزنش کرد. خنده را می‌توان مثل سلاحی شخصی یا رویکردی فردی در مقابله با مشکلات به‌کار گرفت، اما پرواضح است که هر موضوعی مسبب خنده نمی‌شود. این نکته‌ای است که فیلمنامه‌نویسان سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی از آن غافل‌اند.

آنری برگسون (متولد ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ ـ درگذشته ۴ ژانویه سال ۱۹۴۱)، فیلسوف نامدار فرانسوی، رساله‌ای موجز و مختصر در باب خنده دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. برگسون در این اثر کم‌حجم، اما بدیع و عمیق، سه خصلت اصلی برای خنده برمی‌شمرد. اول اینکه خنده خصلتی انسانی است. اگر شیء یا حیوانی و به‌طور کلی هر پدیده‌ای انسان را به خندیدن وادارد، به اعتقاد برگسون، به دلیل رفتار یا حالت انسانی آن است. از این منظر، انسان صرفا جانداری نیست که می‌خندد بلکه جانداری است که می‌خنداند و اگر ما به چیزی (اعم از جاندار یا غیرجاندار) می‌خندیم، حتما به سبب شباهتش به انسان یا تأثیر انسان بر آن است. ویژگی دومی که برگسون، آن را با خنده ملازم می‌داند، بی‌احساسی است. منظور برگسون از بی‌احساسی، متاثر نشدن است؛ نوعی برخورد عاری از احساس و از سر شعور و منطق برای خندیدن به موضوعی لازم است. اگر ما از زمین‌خوردن چاپلین یا سقوط باستر کیتون متاثر شویم، توانایی خندیدن به موقعیت آن‌ها را از دست می‌دهیم؛ پس برخورد سرد و منطقی با پدیده‌ای احساسی و غیرمنطقی است که ما را به خنده می‌اندازد. نکته سوم، مسری‌بودن خنده است. برگسون برای خنده، نقشی اجتماعی قائل است و معتقد است که خنده به نوعی تفاهم و اشتراک نیاز دارد. در واقع خنده به درک متقابلی نیاز دارد تا گروهی از افراد را درگیر کند. از دید برگسون، خنده حاصل غفلت است و نوعی مجازات اجتماعی برای شخصِ غافل محسوب می‌شود. کسی که به هر دلیلی در اجتماع، موجبات خنده دیگران را فراهم می‌سازد، غفلتی کرده که او را از وضعی طبیعی که مورد پذیرش اجتماع است خارج کرده و به موضوع خنده سایرین بدل کرده است.

جدا از آشنایی با تکنیک‌های فیلمنامه‌نویسی و نگارش سریال‌های تلویزیونی، توجه به این ۳ خصلت خنده در نگارش یک فیلمنامه موفق برای سینما یا تلویزیون بسیار مهم است. نویسنده‌ای که هیچ تلقی‌ای از این خصلت‌ها ندارد مدام دست به دامن کلیشه‌ها برای خنداندن مخاطب می‌شود و در آخر هم ناکام می‌ماند. بخشی از علت شکست دو سریال کمدی نوروز و ماه رمضان امسال را باید در این ناآشنایی جست‌وجو کرد.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • حمایت ویژه مدیریت شهری از تشکل‌های مردم‌نهاد
  • چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی‌خندیم
  • دیدن «مست عشق» را به دیگران پیشنهاد کنید / از کار با «حسن فتحی» لذت بردم
  • بروزرسانی قوانین اسکار ۲۰۲۵؛ از اهدای جایزه بهترین موسیقی فیلم به ۳ آهنگساز تا تغییر نام برخی از جوایز
  • همبازی شدن آل پاچینو و دن استیونز در یک فیلم ترسناک
  • افشاگری درباره رفتار‌های جانی دپ سر صحنه فیلمبرداری
  • افشاگری درباره رفتارهای جانی دپ سر صحنه فیلمبرداری
  • افشاگری درباره رفتارهای جانی دپ سر صحنه فیلمبرداری | حرف های جنجالی یک کارگردان درباره جانی
  • دشواری کار با جانی دپ از زبان فیلمساز فرانسوی
  • پوران درخشنده: «عشق» را باید خارج از ایران ساخت