همکلام با بانویی که نیم قرن زندگیاش وقف قرآن شد
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۱۷۱۲۸
نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است، برای این که زنان، بانوان، علاوه بر این که خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت میکنند .
فرهنگهای منحط و آداب و رسوم غلط در جوامع بشری انواع ظلم و جور و سختی را بر زنان تحمیل کرده و آنان را به استثمار کشیده است.
یکی از عالیترین برنامههای اسلام که این دین را سرآمد تمام ادیان قرار داده است، از بین بردن تمام بی عدالتی نسبت به زن بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وارد مکتبی که سالهاست زنان بیرجندی در آن درس زندگی میآموزند، شدیم. وارد اتاق ساده خانم وریدی از موسسان این مکتب شدیم و چند ساعتی پای صحبتهای شیرینش نشستیم.
رفعت وریدی، در چهارم خرداد 1326 در روستای درخش در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. او در گفتوگو با ایکنا از خراسانجنوبی میگوید: پدرم خانه شلوغی داشت که از همه میزبانی میکرد. هر کس برای سخنرانی به بیرجند میآمد مهمان خانواده ما بود. عشق به قرآن و احکام دین با زندگی ما عجین شده بود.
وی ادامه داد: خانه پدرم پایگاه مبلغین بود، هر سخنرانی که به خانه ما میآمد، پدرم در شهربانی باید تعهدنامهای مبنی بر اینکه این سخنرانان و مبلغان علیه شاه سخنی نگویند، امضاء میکرد که به آن عمل نمیشد.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند بیان کرد: پدر بسیار به مسایل دینی پدر مقید بود که نان حلال بر سر سفره باشد و مادر مقید بود که فرزندان را براساس اصول تربیت اسلامی تربیت کند.
وریدی افزود: پدرم آنقدر اعتقادات قوی داشت که وقتی به شهربانی میرفت و مجبور بود چای در آنجا میل کند، برای خوردن آن چای رد مظالم میداد چون معتقد بود در مکانی طاغوتی نباید چیزی خورد. نان حلال برای خانوادهام خیلی مهم بود که اگر امروز نیز در خانوادهها رعایت شود، بسیار در زندگی موثر خواهد بود.
وی بیان کرد: در آن زمان دانشآموزان برای رفتن به مدرسه باید حجاب را برمیداشتند و بدون حجاب برای علمآموزی حاضر میشدند و پدرم در این زمان نگذاشت من به مدرسه بروم. میگفت رعایت اخلاقیات اسلامی برایم از درس خواندن مهمتر است بنابراین در خانه به صورت متفرقه کتابهای دبیرستان را مطالعه کردم.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند تصریح کرد: مرحومه مادرم سواد مکتبی و قرآنی در روزهای پنج شنبه و جمعه، بانوان را به خانه دعوت میکرد و مراسم دعاخوانی داشت که بعدها این مراسم به کلاسهای منسجم قرآنی در همین مکتب تبدیل شد.
وریدی افزود: پیشینه مکتب نرجس(س) به حدود سال ۴۷ برمیگردد. در سن ۱۸ سالگی یکی از دوستانی که با خانواده پدریام رفت و آمد داشت و چون علاقه من را به ائمه اطهار(ع) دید، کمکم کرد تا مکتبی در بیرجند تاسیس کنیم.
با کمک خانم طاهایی (موسس مکتب نرجس در مشهد) مدت دو روزی در مکتب مشهد رفت و آمد میکند و با فضا آشنا میشود و رییس مکتب نیز بسیار با عزت و احترام با وجود سن کم بنده با او برخورد میکند و همین باعث علاقه او به کار در این فضا شد.
وی ادامه داد: از آن خانم درخواست کردم تا مکتب نرجس(س) را در بیرجند تاسیس کنم و با ساز و کار این گونه فعالیتها آشنا شوم.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند اظهار کرد: بعد از مدتی باخبر شدم که خانم طاهایی قرار است به بیرجند بیایند بنابراین تمام بانوان شهر را دعوت کردیم که برای سخنرانی ایشان به منزل ما بیایند، این برای اولین بار بود که یک خانمی برای سخنرانی به بیرجند آمده بود و در همان سخنرانی زمزمههایی برای تاسیس مکتبی ویژه خواهران انجام شد.
وریدی تصریح کرد: در طی سفرهای بعدی که با دعوتهای من و پدرم صورت میگرفت، بانوان شهر تشویق شدند و با پدر صحبت کردند و پدرم که عاشق این برنامهها بود، دو قطعه زمین را خریداری کرد و مردم نیز به او کمک کردند و ساخت این مکتب را آغاز کردند.
بعد از این آشنایی خانم وریدی با خانم طاهایی به پیشنهاد ایشان، دروس حوزوی را میخواند و از 20 سالگی تبلیغ دین را آغاز میکند.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند اظهار کرد: ساختمان مکتب نرجس به لطف خدا و یاری امام زمان(عج) و همت مردم ساخته شد و کم کم کلاسهای قرآنی که در خانه مادرم و بانوان دیگر شهر برگزار میشد در مکتب شکل گرفت.
وریدی خاطرنشان کرد: همیشه پدر تاکید داشت که یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار شویم و دعا بخوانیم. دیدن این روحیه پدر و مادر بسیار در زندگی فرزندان موثر است.
وی افزود: والدینم برای روزه گرفتن، نماز خواندن و حجاب داشتن بسیار با محبت با ما برخورد میکردند و تندخویی و خشونت در رفتار آنان نبود و به صورت عملی در رفتار و گفتار آموزههای اسلام را به ما یاد دادند.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند اظهار کرد: مشکلات جامعه ما برخاسته از تربیت غلط فرزندان و رها کردن کودکان در اینترنت و ماهواره است. ما خانهداری و سبک زندگی قرآنی را از مادر یاد گرفتیم، آن زمانها کارگاههای سبک زندگی نبود اما سبک زندگی را از پدر و مادر یاد گرفتیم.
او از آرزوهایش گفت و ادامه داد: آرزو دارم که مکتب هم چنان که براساس تقوا ساخته یاشد همچنان بماند و پایگاهی برای منتظران غیبت باشد و هر چیزی که در زمان غیبت وطیفه منتظران است، بتوانیم در مکتب پیاده کنیم تا ظهور امام زمان(عج) فرارسد.
وی با همان لحن شیرینش که هر فرد جویای معرفت را به سویش جذب میکرد، بیان کرد: اساس مکتب را براساس تقوا ساختیم و به همین دلیل هیچ وقت فرو نمیریزد حتی اگر ساختمان آن فروبریزد.
عضو هیئت موسس مکتب نرجس(س) بیرجند تصریح کرد: در این سالها سعی کردیم مکتب را در جایگاهی قرار دهیم که بیشترین خدمت را به نظام جمهوری اسلامی کنیم که مقدمه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) است.
وریدی اظهار کرد: آشنایی بانوان و به ویژه نسل جوان با مسائل دینی، ارتباط با قرآن، پاسخگویی به مسائل شرعی و شبهات بانوان و ایجاد محیط امن برای رسیدگی به مسائل عقیدتی از اهداف تشکیل این مکتب است.
وی افزود: این مکتب تاسیس شد تا بانوان و دختران مکانی برای طرح مسائل و نیازهای دینی و عقیدتی خود داشته باشند و به آن ها پاسخ داده شود چرا که آموزشهای دینی لازمه زندگی هر فرد است.
وریدی بیان کرد: برخود میبالیم که در زمان انقلاب اسلامی نفس میکشیم چراکه انقلاب اسلامی که به پاس خون شهدا و ایثار جانبازان و ایثارگران شکل گرفته، نعمت بزرگی است.
وی توصیهای نیز به جوانان داشت و گفت: فضایی که اکنون جوانان این میهن در آن زندگی میکنند، ما در جوانی آرزویش را داشتیم، پس قدر این فضا را بدانند.
دعایش را بدرقه راهمان کرد و گفت: امیدواریم این انقلاب با قوت خود ادامه داشته باشد و پرچم به دست امام زمان(عج) برسد.
سخن آخر...
دشمنان دین اسلام حجاب و عفاف را همیشه یکی از مهمترین موانع در راستای عملیاتی کردن برنامههای خود برای تضعیف دین اسلام دانستهاند و از سالهای بسیار دور تضعیف پایبندی به حجاب در دستور کار آنها قرار گرفته است.
اولین ضربه بی حجابی، به پایههای خانواده اصابت میکند و دشمن هرگاه توانست بنیاد خانواده را از هم بپاشد، آن زمان موفق شده است.
در جامعهای که با نام جمهوری اسلامی مزین شده است و دنیا انقلابش را انقلابی جهانی میداند، مشاهده مصادیق بدحجابی زیبنده نیست و اگر چه دشمنان شبانه روز با انواع و اقسام برنامهها در حال ترویج بیحجابی هستند لازم است مردم و مسئولان نسبت به رعایت این موضوع دغدغه جدی داشته باشند.
در جامعه نمونههای بسیاری چون خانم وریدی زندگیمیکنند که با رعایت حجاب و پاتیبندی به اصول اسلامی در زندگی خود به موفقیتهای بسیاری دست یافته و دست بسیاری از افراد را نیز در این مسیر گرفتهاند.
مکانهایی معنوی مانند مکتب نرجس(س) بیرجند که سابقهای طولانی در تعلیم مفاهیم قرآن دارند، در حقیقت نیاز جامعه امروز هستند چرا که آموزش مفاهیم معنوی در کنار توجه به جسم، نیاز هر انسانی است.
گزارش از زهرا حمیدی، خبرنگار ایکنای خراسانجنوبی
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان جنوبی معارف بانوی قرآنی مکتب نرجس قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۱۷۱۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسفه چینی: سفری به ژرفای اندیشه شرقی
فلسفه چینی، گوهر درخشان تمدن کهن چین، با قدمتی چند هزار ساله، همچنان درخشش خود را حفظ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف تاثیر گذاشته است. این فلسفه پهناور، طیف وسیعی از مکاتب فکری را در بر میگیرد که هر یک به جنبهای خاص از هستی، انسان و جامعه میپردازند.
به گزارش بیتوته، فلسفه چینی در دورههای مختلف تاریخی، از جمله دوره بهار و پاییز و دوره کشورهای متخاصم، سرچشمه گرفته است. در دورهای به نام "صد مکتب فکری"، تحولات فکری و فرهنگی قابل توجهی در فلسفه چینی رخ داد. اگرچه بسیاری از اصول فلسفه چینی در دوره کشورهای متخاصم شکل گرفت، اما عناصر اساسی آن برای چندین هزار سال وجود داشته است.
در باورهای اولیه دوره سلسله شانگ، تصوراتی از نظم و تنظیم طبیعت به وضوح مشاهده میشود. این باورها بر اساس مشاهدات مردم از چرخههای زمینی، همچون روز و شب و فصلها، شکل گرفته و نظم طبیعت را منعکس میکنند.
در مقابل باورهای فلسفی غرب، که زمان را به عنوان یک پیشرفت خطی میپذیرند، در این باورها تمایز اساسی وجود دارد. همچنین، در این دوره پرستش اجداد به رسمیت شناخته شده و جایگاه مهمی در فرهنگ و مذهب داشته است.
با سقوط سلسله شانگ، یک مفهوم جدید به نام "فرمان بهشت" معرفی شد که نقضی بر حکومت ژو بود. این دستور به عنوان یک توجیه برای ناکارآمدی حکومت ژو مطرح شد و شایستگی حاکمان را مورد سوال قرار داد.
دوک ژو اصطلاحات اولیه خورشیدی را ایجاد کرد و از مربعهای آزمایشی و ژوبی سوانجینگ استفاده کرد. این باورهای اولیه ممکن است در متونی مانند "Guicang" و "تقویم کوچک شیا" یافت شوند، که احتمالاً اولین کتب چینی هستند و از وجود سلسله شیا مشتق شدهاند.
تاریخچه فلسفه چینیدر طول دوره بهار و پاییز، آیین کنفوسیوس از آموزههای فیلسوف چینی کنفوسیوس که خود را انتقال دهنده مجدد ارزشهای ژو میدانست، توسعه یافت. فلسفه او در زمینههای اخلاق و سیاست با تأکید بر اخلاق فردی و حکومتی، صحت روابط اجتماعی، عدالت، سنتگرایی و اخلاص است.
آیین کنفوسیوس همراه با قانونگرایی، مسئول ایجاد اولین شایستهسالاری در جهان است که معتقد است وضعیت فرد باید بر اساس تحصیلات و شخصیت، نه اصل و نسب، ثروت یا دوستی تعیین شود.
قبل از سلسله هان، بزرگترین رقبای کنفوسیوس قانونگرایی چینی و موهیسم بودند. آیین کنفوسیوس تا حد زیادی به مکتب فلسفی مسلط چین در اوایل سلسله هان تبدیل شد و پس از جایگزینی مکتب معاصر خود، یعنی هوانگ لائو، بیشتر تائوئیست شد.
قانونگرایی بهعنوان یک فلسفه منسجم، عمدتاً به دلیل رابطهاش با حکومت استبدادی غیرمحبوب کین شی هوانگ ناپدید شد، با این حال، بسیاری از ایدهها و نهادهای آن همچنان بر فلسفه چینی در سراسر سلسله هان و پس از آن تأثیر میگذارند.
محیسم، اگرچه در ابتدا به دلیل تأکید بر عشق برادرانه در مقابل قانونگرایی خشن محبوبیت داشت، اما در طول سلسله هان به دلیل تلاشهای کنفوسیوسها در تثبیت دیدگاههای خود به عنوان ارتدکس سیاسی، مورد استقبال قرار نگرفت.
دوره شش سلسله شاهد ظهور مکتب فلسفی Xuanxue و بلوغ بودیسم چینی بود که در اواخر سلسله هان از هند وارد چین شده بود. در زمان سلسله تانگ، پانصد سال پس از ورود بودیسم به چین، این دین به یک فلسفه دینی کاملاً چینی تبدیل شده بود که تحت سلطه مکتب ذن بودیسم بود. نئوکنفوسیوسیسم در طول سلسله سونگ و سلسله مینگ به دلیل ترکیب نهایی فلسفه کنفوسیوس و بودایی و حتی تائوئیستی بسیار محبوب شد.
در طول قرنهای ۱۹ و ۲۰، فلسفه چینی مفاهیمی از فلسفه غرب را ادغام کرد. انقلابیون ضد سلسله چینگ، درگیر در انقلاب شینهای، فلسفه غرب را به عنوان جایگزینی برای مکاتب فلسفی سنتی معرفی کردند.
در این دوران، محققان چینی تلاش کردند تا ایدئولوژیهای فلسفی غربی مانند دموکراسی، مارکسیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم، جمهوریخواهی، آنارشیسم و ناسیونالیسم را در فلسفه چینی بگنجانند. در جمهوری خلق چین مدرن، ایدئولوژی رسمی "سوسیالیسم اقتصاد بازار" دنگ شیائوپینگ است.
اگرچه جمهوری خلق چین از نظر تاریخی با فلسفه چین باستان دشمنی داشته است، تأثیرات گذشته هنوز هم در فرهنگ چینی ریشهدوانده است. در دوره اصلاحات اقتصادی پس از چین، فلسفه مدرن چینی در اشکالی مانند کنفوسیوسیسم جدید دوباره ظاهر شد. مانند ژاپن، فلسفه در چین به دیگ ذوب ایدهها تبدیل شده است. فلسفه چینی هنوز هم در میان مردم شرق آسیا و حتی آسیای جنوبشرقی تأثیر عمیقی دارد.
سرچشمههای فلسفه چینی: از افسانه تا واقعیتردپای نخستین اندیشههای فلسفی در چین را میتوان در متون کهن چینی مانند "ئی چینگ" (کتاب تغییرات) و "داستان های ژو" (مجموعه ای از روایت های تاریخی و اسطوره ای) یافت. این متون، حاوی مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو" (طریقت) و "لی" (آداب و رسوم) هستند که بعدها در مکاتب مختلف فلسفه چینی بسط و گسترش یافتند.
با این حال، نقطه عطفی در شکلگیری فلسفه چینی را میتوان دوران "صد مکتب اندیشه" (قرن ششم و پنجم پیش از میلاد) دانست. در این دوره، صدها مکتب فکری مختلف در سراسر چین ظهور کردند و به مباحثات و مناظرههای گستردهای در حوزههای گوناگون از جمله هستیشناسی، معرفتشناسی، اخلاق و سیاست پرداختند.
فهرست فیلسوفان چینیفهرست فیلسوفان چینی شامل شخصیتهای مهمی است که تأثیر بسزایی بر فلسفه و فرهنگ چین داشتهاند.
کنفوسیوس: به عنوان استاد بزرگ دیده میشود، اما گاهی توسط تائوئیستها مورد تمسخر قرار میگیرد.
منسیوس: پیروان کنفوسیوس با الهام از ایدهآلیسم.
ژون زی: یکی دیگر از پیروان کنفوسیوس، نزدیکتر به رئالیسم، معلم هان فی و لی سی.
ژو شی: بنیانگذار نئوکنفوسیوسیسم.
وانگ یانگ مینگ: با نفوذترین طرفدار "وضعیت ذهن".
لائوزی: بنیانگذار نیمه اسطورهای مکتب تائوئیست.
ژوانگ ژو: گفته میشود نویسنده ژوانگزی است.
Lie Yukou: که گفته میشود نویسنده Liezi است.
یانگ ژو: خودگرایی اخلاقی را مطرح کرد و یانگیسم را پایهگذاری کرد.
موزی: مؤسس مدرسه موهیست.
شانگ یانگ: بنیانگذار قانونگرا و اصلاحگر محوری شین.
هان فی: یکی از برجستهترین نظریهپردازان قانونگرایی.
لی سی: حامی و مجری اصلی قانونگرایی.
مکاتب برجسته در فلسفه چینی 1. مکتب فلسفی کنفوسیوسیسمکنفوسیوسیسم، یکی از تاثیرگذارترین مکاتب فلسفه چینی است که توسط کنفوسیوس (551 – 479 پیش از میلاد) بنیان نهاده شد. این مکتب، بر اهمیت اخلاق، روابط اجتماعی، احترام به سنت و آموزش و پرورش تاکید میکند. کنفوسیوس معتقد بود که با رعایت "رεν" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) میتوان جامعهای آرمانی و مردمی فرهیخته و اخلاقمدار را ایجاد کرد.
2. مکتب فلسفی تائوئیسمتائوئیسم، مکتبی فلسفی و عرفانی است که بر مفهوم "دائو" (طریقت) به عنوان اصل و منشا کل هستی تاکید میکند. لائوتسه، بنیانگذار تائوئیسم، در کتاب " دائو ده چینگ" (کتاب دائو و德) به توصیف مفهوم "دائو" و نحوهی زیستن بر وفق مراد آن میپردازد. تائوئیسم، بر زندگی ساده، پیروی از طبیعت، رها کردن و "وِی وُ وی" (بیعملیِ هدفمند) تاکید میکند.
3. مکتب فلسفی موهیسمموهیسم، مکتبی فلسفی و سیاسی است که توسط مو دی (موسی) در قرن پنجم پیش از میلاد بنیان نهاده شد. این مکتب، بر اصول برابری و عدالت جهانی، ضدیت با جنگ و اهمیت “جهانشمولی” (universal love) تاکید میکند. موهیسم در بسیاری از جنبهها با کنفوسیوسیسم در تضاد بود و ارزشهایی مانند فایدهگرایی و عقلگرایی را ترویج میکرد.
4. مکتب فلسفی قانونگراییقانونگرایی، مکتبی فلسفی و سیاسی است که بر اهمیت نظم، قانون و قدرت حکومت مرکزی برای ایجاد ثبات و امنیت در جامعه تاکید میکند. قانونگرایان بر این باور بودند که انسانها ذاتا خودخواه و قانونگریز هستند و تنها با وضع قوانین سختگیرانه و مجازاتهای شدید میتوان نظم و امنیت را برقرار کرد.
5. مکتب فلسفی فاهِیافاهِیا، مکتبی فلسفی و حقوقی است که بر اهمیت مهارتها و تخصصهای فردی، واقعگرایی و عملگرایی تاکید میکند. فاهِیا در تقابل با سایر مکاتب فلسفه چینی، به جای تمرکز بر ارزشهای اخلاقی و آرمانگرایی، بر کسب مهارت و تخصص برای موفقیت در زندگی و خدمت به جامعه توجه داشت.
تاثیر فلسفه چینی بر جهانفلسفه چینی فراتر از مرزهای چین نفوذ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف از جمله کره، ژاپن، ویتنام و حتی غرب تاثیر گذاشته است. مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو"، "رِن" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) در فرهنگ و ادبیات بسیاری از ملل جهان رسوخ پیدا کردهاند.
• تاثیر فلسفه چینی در شرق آسیافلسفه چینی نقشی اساسی در شکلگیری فرهنگ و اندیشه در شرق آسیا ایفا کرده است. در کره، فلسفه چینی به ویژه کنفوسیوسیسم، به عنوان ایدئولوژی رسمی دولت در طول سلسلههای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت. در ژاپن، فلسفه چینی با مذهب شینتو آمیخته شد و مکتب فکری "ذن" را پدید آورد که تا به امروز نیز در فرهنگ ژاپنی جایگاهی ویژه دارد.
• تاثیر فلسفه چینی در غربفلسفه چینی در قرن هجدهم میلادی به اروپا راه یافت و توجه بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود جلب کرد. فیلسوفانی مانند ولتر، لایبنیتس و گوته از فلسفه چینی در ایدههای خود الهام گرفتند. در دوران معاصر، فلسفه چینی به عنوان منبعی برای معنویت و خرد در دنیای مدرن مورد توجه قرار گرفته است.
نمونههایی از تاثیر فلسفه چینیهنر رزمی: بسیاری از هنرهای رزمی مانند تای چی، کونگ فو و جودو ریشه در فلسفه چینی دارند.
طب سنتی چینی: طب سنتی چینی که بر اساس مفاهیمی مانند "یین و یانگ" و "چی" استوار است، در بسیاری از نقاط جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
فنگ شویی: فنگ شویی، که به عنوان "هنر چیدمان" نیز شناخته میشود، بر اساس فلسفه چینی و مفاهیمی مانند "یین و یانگ" و "چی" است و برای ایجاد تعادل و هماهنگی در محیط زندگی به کار میرود.
چالشهای پیش روی فلسفه چینیفلسفه چینی در دنیای مدرن با چالشهایی روبرو است. برخی از منتقدان معتقدند که فلسفه چینی با ارزشهای مدرن مانند دموکراسی و حقوق بشر سازگار نیست. برخی دیگر نیز معتقدند که فلسفه چینی过于理论化 و کاربردی نیست.
آینده فلسفه چینیبا وجود چالشها، فلسفه چینی به عنوان منبعی غنی از خرد و معنویت همچنان مورد توجه بسیاری از مردم در سراسر جهان است. فلسفه چینی میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند.
سوالات متداول درباره فلسفه چینی1. فلسفه چینی چه زمانی پدیدار شد؟
ردپای نخستین اندیشههای فلسفی در چین را میتوان در متون کهن چینی مانند "ئی چینگ" (کتاب تغییرات) یافت که قدمت آن به حدود هزاره دوم پیش از میلاد برمیگردد. با این حال، نقطه عطفی در شکلگیری فلسفه چینی را میتوان دوران "صد مکتب اندیشه" (قرن ششم و پنجم پیش از میلاد) دانست.
2. مکاتب اصلی فلسفه چینی کدامند؟
مکاتب اصلی فلسفه چینی عبارتند از: کنفوسیوسیسم، تائوئیسم، موهیسم، قانونگرایی و فاهِیا. هر یک از این مکاتب به جنبهای خاص از هستی، انسان و جامعه میپردازند.
3. تاثیر فلسفه چینی بر جهان چگونه بوده است؟
فلسفه چینی فراتر از مرزهای چین نفوذ کرده و بر اندیشه و فرهنگ جوامع مختلف از جمله کره، ژاپن، ویتنام و حتی غرب تاثیر گذاشته است. مفاهیمی مانند "یین و یانگ"، "دائو"، "رِن" (نوع دوستی) و "لی" (آداب و رسوم) در فرهنگ و ادبیات بسیاری از ملل جهان رسوخ پیدا کردهاند.
4. آیا فلسفه چینی با دنیای مدرن سازگار است؟
برخی از منتقدان معتقدند که فلسفه چینی با ارزشهای مدرن مانند دموکراسی و حقوق بشر سازگار نیست. اما در عین حال، فلسفه چینی میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند. ارزشهای محوری فلسفه چینی مانند احترام، تعادل و هماهنگی همچنان در دنیای مدرن کاربرد دارند.
5. چگونه میتوان فلسفه چینی را مطالعه کرد؟
منابع مختلفی برای مطالعه فلسفه چینی وجود دارد. کتابهای متعددی در مورد فلسفه چینی به زبان فارسی ترجمه شدهاند. همچنین میتوانید از مقالات علمی، وبسایتهای معتبر و دورههای آموزشی آنلاین برای آشنایی با فلسفه چینی استفاده کنید.
سخن پایانی مقاله درباره ی فلسفه چینیفلسفه چینی دریچهای به سوی خرد و معنویت باستانی است. این فلسفه با مفاهیم عمیق و آموزندهای که دارد، میتواند به ما در درک بهتر خود و جهان و یافتن راههایی برای زندگی بهتر کمک کند. فلسفه چینی گنجینهای ارزشمند است که باید آن را حفظ و گرامی داشت.
کانال عصر ایران در تلگرام