لعیا زنگنه با حجاب چادر و روبنده
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۴۵۴۸۷
لعیا زنگنه چند روزی است مقابل دوربین «برادرجان» رفته تا ایفاگر نقش حلیمه این سریال رمضانی باشد. «برادرجان» پس از تجربههای موفقی چون «مادرانه» و «پشت بام تهران» سومین همکاری مشترک لعیا زنگنه با سعید نعمتالله به شمار میرود, همچنین پیش از این زنگنه در سریال «راستش را بگو» ساخته محمدرضا آهنج همکاری داشته و «برادرجان» دومین سریالی است که زنگنه مقابل دوربین آهنج است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی نصیریان، حسن پورشیرازی، حسام منظور، افرین عبیسی، سعید چنگیزیان، کامران تفتی، سجاد افشاریان، ندا جبرئیلی، نسیم ادبی، مارال فرجاد، شیوا ابراهیمی، محبوبه صادقی و جلیل فرجاد از بازیگران سریال «برادرجان» هستند. «برادر جان» محصول گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما، ملودرامی اجتماعی مذهبی است که برای پخش از شبکه سه سیما در ماه مبارک رمضان سال ۹۸ تهیه و تولید میشود.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۴۵۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت حمیدرضا آذرنگ از مصدومیت سعید آقاخانی و حضور سرصحنه «نونخ۵»
حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال نون خ۵، از مصدومیت سعید آقاخانی کارگردان و بازیگر سریال و عدم توقف کار با وجود آسیبدیدگی او نوشت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آذرنگ در صفحه شخصی خود نوشت: قرار نبود از کوه بیفته و جا بمونه… تو مسیر کوه افتاد و مهرههای کمرش آسیب جدی دید. چند روزی تو بیمارستان بستری بود. گفتند، باید استراحت مطلق داشته باشه قبول نکرد.
قصه عوض شد تا نورالدین از ارتفاع بیفته و جا بمونه از گروه که کار عقب نیفته، امیر وفایی [نویسنده سریال]مسیر نورالدین رو از گروه جدا نوشت… یه مدت تو یه ماشین کمپر درازکش مونیتور رو میدید و پیغامهاش رو با صدای دردآلود به گروه میرسوند، باز راضی نشد… با کمربند طبی و عصا تاتی تاتی میاومد سر صحنه و لوکیشن و کارش رو میکرد.
با هم خندیدیم و با هم گریه کردیم
خنده با سادگیهای بی شیله پیله خودمون تو قصه و گریه برای سنگینی بار زندگی رو شونههای مردم یگانه و بی همتای سیستان و درد کولههای کولبران کردستان و درد استخوان سوز کودکان معصوم دچار سرطان …
گذشت
میگذره
بزرگترین موهبت زمان همین گذشتنشه
اما…
تنها امید اینه که دیدن نون خ برای مردم سرزمینم شیرین باشه در حد یک لبخند و برای مسئولین بی تفاوت به تلنگر که تا فرصت هست به برداشتن باری از دوش این مردم همیشه نجیب همت کنند.
هر چند اگر یک درصد برای اولین امید و تنها یک لبخند مردمم امید داشته باشم
به دومی
آخه مگه میشه ندید؟