جنگ تجاری آمریکا موجب کاهش رشد اقتصادی جهان شد
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۳۶۳۴۱۱
رئیس صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش پیشبینی خود از اقتصاد دو سال آینده جهان را تشریح کرد.در این گزارش تأکید شده است که جنگ تجاری آمریکا با کشورها باعث شد اقتصاد جهان در سال 2018 با کاهش همراه شود و این روند تا نیمه دوم سال جاری ادامه خواهد یافت.
لاگارد همچنان اشاره کرد که اگرچه اقتصاد جهان در نیمه دوم ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ وضعیت بهتری خواهد داشت، اما باید سیاستمداران دقت کنند سیاست اشتباهی را انجام ندهند که اقتصاد جهان در لحظه بسیار حساسی قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لاگارد در ویدئو تصویری که در سایت صندوق منتشر شده است، گفت: من یک سال پیش هم اعلام کردم باید پشت بام خانهها را زمانی درست کنیم که آفتاب میدرخشد و گرنه فصل باران و برف زمان مناسبی برای درست کردن بام خانهها نیست. شش ماه بعد از آن اعلام کردم ابرهای سیاه آسمان اقتصاد جهان را فرا گرفته است. امروز اگر شما از من بپرسید باید بگویم که این وضعیت همچنان وجود دارد و اقتصاد جهان در یک لحظه بسیار حساس قرار گرفته است.
لاگارد ادامه داد: دو سال پیش ۷۵ درصد اقتصاد جهان در یک وضعیت بهتری قرار داشت، اما امسال پیشبینی ما این است که ۷۰ درصد اقتصاد جهان با کاهش رشد همراه باشد که دقیقا برعکس دو سال گذشته است. برای روشن شدن موضوع باید بگویم که ما هنوز وارد رکود نشدهایم و ما از نیمه دوم سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ شاهد رشد اقتصادی در جهان خواهیم بود.
رئیس صندوق بینالمللی پول با بیان این موضوع که چه اتفاقی برای اقتصاد جهان رخ داده است، گفت: به دلیل جنگهای تجاری و همچنین سیاستهای مالی انقباضی در نیمه دوم ۲۰۱۸ شاهد کاهش رشد اقتصادی شدیم، اما پیشبینی میشود که این روند در نیمه دوم سال ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ دوباره برگردد.
وی ادامه داد: وجود ابهاماتی در کشورها نظیر برگزیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا) و همچنین وجود بدهی بالا در برخی کشورها، تنشهای تجاری و همچنین احساس ناامنی در بازار مالی از عوامل آسیبزاست. اما اگر بخواهد همین وضعیت شرایط سخت مالی ادامه پیدا کند میتواند برای بسیاری از دولتها و شرکتهای بزرگ در زمینه سرمایهگذاریها چالشزا و آسیبزا باشد، به ویژه این آسیب در کشورهایی که بدهی با ارز خارجی دارند، بیشتر است؛ چراکه میتواند نرخ مبادله را افزایش دهد.
رئیس صندوق بینالمللی پول تأکید کرد: در حال حاضر اقتصاد جهان در لحظه بسیار حساسی واقع شده و نیازمند سیاست ترکیبی ویژهای است. به عبارت دیگر باید این اقدامات با مراقبتها و دقتهای ویژهای انجام شود و از هر گونه سیاستهای اشتباه پرهیز شود./فارس
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۶۳۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری
در خبرها آمده که اولین قطار ترانزیتی افغانستان-ترکیه از اول اردیبهشت در مسیر ایران متوقف شده است. این قطار که حامل سنگ کالک است، قرار بود اولین قطاری باشد که بعد از تکمیل راهآهن خواف-هرات در تابستان گذشته از این محور راهی ترکیه شود. درباره علت این اتفاق، اگرچه گمانهایی وجود دارد، اما رسما توضیحی داده نشده است. این اتفاق در بستر آنچه به «تقابل کریدورهای تجاری» شهرت یافته، درخور توجه است. با وجود اینکه به لحاظ ژئوپلیتیک و دسترسی، ایران محوریترین موقعیت را در محل اتصال سه قاره جهان دارد و میتوانست قلب ترانزیت جهان باشد، اما حضور ایران در هفت مسیری که در یکی، دو دهه اخیر برای اتصال شرق و غرب و شمال و جنوب عالم مدنظر بوده، بسیار اندک است و تقریبا همه آنها ایران را دور میزنند. در مسیر جاده ابریشم چین-اروپا، عمدتا استفاده از مسیر دریایی ایران در خزر مدنظر است. کریدور شمال-جنوب که قرار است از ایران بگذرد، همچنان با مشکل عدم تکمیل دو خط آهن چابهار-زاهدان و رشت-آستارا مواجه است. این در حالی است که برای مثال، ترکیه بخش اصلی در شش مسیر است و تنها در مسیر دریایی جاده ابریشم چین به اروپا نام ترکیه دیده نمیشود.
حذف عملی ایران از کریدورهای تجاری با وجود نزدیکتر و ارزانتر بودن ترانزیت از طریق ایران، تنها یکی از نمونههایی است که حکایت از بلااستفادهماندن موقعیت ژئوپلیتیک کشور دارد. در حوزههای دیگر نیز، بهویژه در خلیج فارس، مزیتهای ژئوپلیتیک ایران در حال رنگباختن است. رابرت کاپلان در کتاب مرجعش (the Revenge of Geography) از موقعیت «محوری» ایران در خاورمیانه میگوید و تأکید میکند که «امتیاز موقعیت مکانی ایران در جنوب هارتلند مکیندر و داخل ریملند سپایکمن مهمتر از هر عامل دیگری است». ایران بر سر راه شرق و غرب و رابط طبیعی بین آسیای میانه، شبهقاره هند و خاورمیانه است. دامنههای غربی رشتهکوههای زاگرس بر بینالنهرین مسلط است. ایران بالقوه دارای بیشترین نفوذ طبیعی بر آسیای میانه و قفقاز است. کاپلان توجه میدهد که تمام نفت خاورمیانه بزرگ، یا در جنوب ایران است یا در شمال ایران و ایران در بهترین موقعیت برای ترانزیت نفت و اشراف بر مسیرهای انتقال آن قرار دارد. موقعیت ایران و فلات ایران بهعنوان «قلعه خاور نزدیک» به ایران امکان داد تا نخستین امپراتوری جهان را بنا نهد و در مقاطعی همزمان در آتن و آسیای میانه حضور داشته باشد. ایران برخلاف بسیاری از کشورهای خاورمیانه، کشوری بیتاریخ و مصنوعی نیست و سابقه مستمر ملت-دولتسازی ایران بیش از هر دولت دیگری در منطقه است. به لحاظ جغرافیای فرهنگی، ایران در طول تاریخ خود همیشه جذابیت تمدنی داشته و از اروپای شرقی تا بغداد و تا کلکته به نوعی قلمرو فرهنگ فارسی بوده است.
ایران از مزیتهای ژئوپلیتیک بینظیری نیز در خلیج فارس برخوردار است. چهار جزیره ایرانی در نوار شمالی تنگه هرمز، اشراف ایران بر این آبراه حیاتی را تأمین میکنند. ایران بیشترین ساحل را در خلیج فارس دارد، آب در جوار سواحل ایران بیشترین عمق را دارد و خطوط تفکیک تردد دریایی ناچارا از مجاورت شش جزیره ایرانی در خروجی غربی تنگه هرمز میگذرند. ضمن اینکه ایران با بیش از ۵۰۰ کیلومتر مرز با دریای عمان و دریای عرب و وجود بندر چابهار، بهترین انتخاب برای دسترسی آسیای مرکزی به دریای آزاد است.
اما مزیتهای ژئوپلیتیک میتواند پایدار و همیشگی نباشد. تحولات تکنولوژیک مانند دریانوردی، سلاحهای موشکی و هستهای، تغییر صفبندی قوا در منطقه و جهان، رونق یافتن و متروکشدن مسیرهای ارتباطی، افزایش یا کاهش استفاده از برخی منابع طبیعی، شکلگیری و فروپاشی ائتلافها و... بر موقعیت ژئوپلیتیک کشورها تأثیر دارند. بنابراین اگرچه جغرافیای مناطق تقریبا ثابت است، اما مزیتها و معضلات ژئوپلیتیک تحت تأثیر تعامل بین جغرافیا، تصمیمات دولتها و پیشرفت فناوری میتوانند متحول شوند. مزیتهای ژئوپلیتیک ایران اکنون به دو دلیل با تهدیدات جدی مواجه است: ۱- بیتوجهی دولت ایران به کاهش مستمر اهمیت عوامل ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک و اهمیت یافتن فزاینده عوامل ژئواکونومیک و ۲- فقدان عملگرایی و انعطافپذیری لازم برای تطبیق خود با تحولات اثرگذار بر نظم ژئوپلیتیک در منطقه و جهان.
دورخوردن ایران توسط کریدورهای تجاری و لولههای نفت و گاز، توسعه کرانههای جنوبی خلیج فارس در قیاس با عقبماندگی کرانههای ایران، احتمال اتصال جادهای ترکیه با آسیای میانه از طریق دالان زنگزور که از زمان صفویه خط قرمز ایران بوده و... میتوانند آثار سوء ماندگاری بر ژئوپلیتیک ایران داشته باشند. مشکل در انتقال سنگ معدنی افغانستان به ترکیه از طریق ایران، در صورت ادامه میتواند افغانستان را نیز متوجه مسیر ترکمنستان آذربایجان کند. تأخیر در تکمیل راهآهن چابهار-زاهدان و رشت-آستارا که موجب تعلیق کریدور شمال-جنوب از طریق ایران است، نمونه دیگری از نقش دولت در زائلکردن مزیتهای ژئوپلیتیک است. ضمن اینکه اثرات سوء مشکلات مزمنی مانند ادامه تحریمها و سیاست خارجی ناکارآمد بیشتر است. تصمیمات درست سیاسی میتوانند بر مزیتهای ژئوپلیتیک بیفزایند و از معضلات ژئوپلیتیک بکاهند. ایران به خاطر قرارداشتن در منطقهای که دوستان فرهنگی و مذهبی ذاتی ندارد، باید سیاست خارجی ملیگرایانه، عملگرایانه و غیرایدئولوژیک داشته باشد، در غیر این صورت تنها میماند.
*منتشر شده در شرق
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901351