Web Analytics Made Easy - Statcounter

سروده‌هایی به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) منتشر شد. ۲۱ فروردين ۱۳۹۸ - ۰۳:۱۷ فرهنگی ادبیات و نشر دین ، قرآن و اندیشه نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امروز چهارشنبه 21 فروردین ماه و چهارم شعبان مصادف با فرا رسیدن سالروز ولادت با سعادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همین مناسبت بسیاری از شاعران کشورمان با سرودن اشعاری ارادت خود را به محضر این بزرگوار ابراز می‌کنند. 

مجید تال

روزی شعر من امشب دو برابر شده است

چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است

چون که بانوی کلابیه پسر آورده

چشم وا کن ، پدر خاک قمر آورده

هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده

نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده

زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد

بعد از این ام بنین ، ام اسد خواهد شد

با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد

کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد

از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز

چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز

ماه ذی‌ الحجه که عباس به حج عازم شد

همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد

در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت

در حقیقت "لک لبیک برادر" می گفت !

این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت

مرتضی بود که بر دوش پیمبر می رفت

علی اکبر به ثنا گویی او می آید :

چقدر منبر کعبه به عمو می آید

خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد

در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد

گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد

مسجدی بود که بابای من آبادش کرد

 از در خانه ی او پای نکشیدم هرگز

چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز

 "کاشف الکرب" تویی ؛ خنده ارباب تویی

"پدر خاک" علی و "پدر آب" تویی !

روی چشم تو بود جای حسن جای حسین

هست مابین دو ابروی تو بین الحرمین

پیش خورشید و قمر سایه ی تو سنگین است

و فقط محضر زینب سر تو پایین است

ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد

بنویسید رقیه چه عمویی دارد

صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود

نام تو در دل میدان رجز قاسم بود

زور بازوی علی ریخته در بازویت

ذوالفقاری نبود تیز تر از ابرویت

تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است

لشگری پیشت اگر آمده میدان ، هیچ است

وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای

فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای ؟!

ای جوان ! پیر رهت کیست از آن شاه بگو ؟

"أشهد أن علیاً ولی الله" بگو

او علمدار حسین است ببخشید مرا

مدح او کار حسین است ببخشید مرا

محمدجواد شیرازی

عباس عاشقی است که همتا نداشته
کس تاب درک عاشقی اش را نداشته

محرابِ ابروان ابالفضل قبله است
گیرم که شهر، صحنِ مصلا نداشته

از جای مهرِ روی جبینش مشخص است
شب ها بجز عبادت و نجوا نداشته

علامه بود، آیت حق بود او ولی
نزد حسین، دست به فتوا نداشته

باب الحسین گشته و کس جز طریق او
راهی به سوی منزل آقا نداشته

مدحش همین بس است اگر هم که منصبی
جز نوکری زینب کبری نداشته

خُلق و مرام و معرفتش ارث مادری است
ام البنین به وصفِ ادب تا نداشته

"یا مرتضی علی" رجزش بود وقت جنگ
مثل پدر ز واقعه پروا نداشته

چون رعد، بین جنگ سرِ کفر می زده
یعنی شکار وقت تقلا نداشته

هر کس که سر زده است به کویش نوشته است
در خانه اش به غیر بفرما نداشته

تأثیر تکه نان سر خوان نذری اش
دارُ الشفای حضرت عیسی نداشته

باور اگر نمیکنی... از ارمنی بپرس
طوری شفا گرفته که حاشا نداشته

حتی خدا به قدر گدایان کوی او
شب زنده دار در شب احیا نداشته

رحمت به سائلی که ز دستان باده ریز
جز معرفت به دوست تقاضا نداشته

میخواستم زبان بگشایم به مدح او
ظرفم برای منقبتش جا نداشته

قبرش چقدر کوچک و تنگ است پس چرا؟!
سقا مگر که قامت رعنا نداشته؟!

گفتند تشنه بود حسین و...نخورد آب
عباس عاشقی است که همتا نداشته

محمدجواد پرچمی

مثل کبوتران که به پر داشتن خوشند
پروانه‌ها به شمع سحر داشتن خوشند
ما زیر پای او جگری پهن کرده‌ایم
امثال ما فقط به جگر داشتن خوشند
آنانکه هیچ در خور نامش نداشتند
نذر قدوم یار، به سر داشتن خوشند
این کیسه‌های خالی ما سالهاست با
نان از تنور فاطمه برداشتن خوشند
از معجزات مزد کنیزیِ فاطمه‌ست
این نخل‌ها اگر به ثمرداشتن خوشند
تنها اگر پسر شود آواره‌ی حسین
این مادران به فیض پسر داشتن خوشند
این خانواده که همه خورشید پرورند
حالا تمامشان به قمر داشتن خوشند
با جُرعه مستها همگی یک‌دل‌اند و بس
مدیون چشمهای ابوفاضل‌اند و بس

گاهی بهار با چمنش جلوه میکند
پیغمبرانه در قرنش جلوه میکند
یوسف هوار می‌کشد و جامه می‌درد
وقتیکه بوی پیرهنش جلوه میکند
لبهای خویش را که کمی آب میزند
مثل عقیق بر دهنش جلوه میکند
بر بام کعبه میرود و خطبه میکند
وقتی رگ ابوالحسنش جلوه میکند
در سجده‌های نافله‌های شبانه‌اش
ارثیه‌های پنج تنش جلوه میکند
با هیبت و جلالت امّ‌البنینی‌اش
عباس دست بت‌شکنش جلوه میکند
گاهی میان هیئت ما دم که میدهند
در دستهای سینه‌زنش جلوه میکند
آمد امامزاده‌ مأنوس اهل بیت
محرم‌ترین محافظ ناموس اهل بیت

آماده‌ام دوباره مسلمان کند مرا
با یک نظر ابوذر و سلمان کند مرا
از جلوه‌های ذاتی چشمش بعید نیست
یعقوب و خضر و یوسف کنعان کند مرا
آنجا که پای مرکب او میکند گذر
عشق است اگر که ریگ بیابان کند مرا
وقت ورود دسته به هیئت خدا کند
تیغ علم بیایدو قربان کند مرا
آنانکه از سرای تو پا پس کشیده‌اند
واللهِ ارمنیِ علم‌کش ندیده‌اند

عباس آمده که برادر شود، همین
پایش رکاب حضرت خواهر شود همین
نزد حسین آمده با سربزیری‌اش
امضای سربلندی مادر شود همین
دستی که داد، واسطه دستگیری است
دستش بناست شافع محشر شود همین
آمد به یمن منصب باب‌الحوائجی
مشکل‌گشای این همه نوکر شود همین
پیش بنات فاطمه قد راست کرده است
تا سایبان چند کبوتر شود همین
با آن جلالت و عظمت آمده فقط
امّید مادر علی اصغر شود همین
انصاف نیست خشکی لبهای تشنه‌اش
با بند خیس مشک کمی تر شود همین
او آمده دل همه را ترجمه کند
سقا و آب و علقمه را ترجمه کند

قاسم نعمتی

مولا که دو چشم حیدری  وا می کرد
یک لحظه نظر به هر دو دنیا می کرد

اما  گهِ سِیر قامتت یا عباس
با گردش سر، تـو را تماشا می کرد

او با تو که تمرین منظم می کرد
تصویر جوانی اش مجسم می کرد

اما عجبا که ذوالفقار حیدر
در پیش غضب‌های تو سر خم می کرد

یک جلوه ز نور اهل بیت عباس است
تکبیر سرور اهل بیت عباس است

نامی که طلاکوب نمودست خدا
بر تاج غرور اهل بیت عباس است

وحید قاسمی

در کشور عجم عربی سروری کنی
چیزی نمانده است که پیغمبری کنی

با عشق تو ارامنه پیوند می خورند
در کار و کسبشان به تو سوگند می خورند

زرتشتیان برای شما تکیه می زنند
سینه برای مشک تو با گریه می زنند

دل دادگان خال تو آزاد مکتبند
با غیرتان ری همه عباس مذهبند

لختی بخند سوره سلمان نزول کن
اهل ری ام مرا به غلامی قبول کن

رخصت بده رکاب بگیرم برایتان
شاید نصیب شد سفر کربلایتان

بالا بلند ای قمر ایل مرتضی
یعسوب دین علقمه تمثیل مرتضی

بعد از شما نواده یل بی سپر علی
مثل تو و حسین و حسن پر جگر علی

دست مرا بگیر نه با دست با پرت
بی دست کربلا نظری جان مادرت

قاسم صرافان

هر چند که ماهیِ سیاهم
غم نیست، که در پناه ماهم

حق است که دارد این همه مست
ماهی که دل از حسین برده ست

بنگر قمرا ! که بی‌قراریم
داریم تو را و غم نداریم

ای بارگه ادب، اباالفضل!
ای ساقی تشنه لب، اباالفضل!

دنیا به سراب بسته ما را
بی دست، بگیر دست ما را

دست تو گره گشای ما شد
چون در بغل حسین وا شد

حیدر نسبی، علی تباری
تو وارث برق ذوالفقاری

سقا و برادر حسینی
دلداده و دلبر حسینی

ای کارگشای ارمنی‌ها!
درگاهِ دعای ارمنی‌ها!

ای دست گره گشا، اباالفضل!
مدیون توایم، یا اباالفضل!

انتهای پیام/

R1386/P/S4,35,37/CT1 واژه های کاربردی مرتبط حضرت عباس (ع) شعر آیینی

منبع: تسنیم

کلیدواژه: حضرت عباس ع شعر آیینی حضرت عباس ع شعر آیینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۳۷۰۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فوتبال اروپا مربی بزرگ کم آورده!

به گزارش ورزش سه ژاوی هرناندز سرمربی بارسا ماه ژانویه اعلام کرد که در پایان فصل جاری از این باشگاه جدا خواهد شد و در تمام چهار ماه گذشته روی این موضوع تاکید می کرد که نظرش تغییر نکرده است اما به یکباره بعد از اینکه تمام جام‌ها را از دست داد متققاعد شد تا برای ادامه پروژه‌ای که با جوان‌ها آغاز کرده در تیم خودش باقی بماند.

از سوی دیگر ژابی آلونسو که در بایرلورکوزن دست به کار بزرگی زد و ضمن جابجا کرد برخی رکوردهای بزرگ موفق شد تیمش را شش هفته زودتر از پایان فصل بوندس لیگا به عنوان قهرمانی این رقابت‌ها برساند تاکید کرد که در این تیم می‌ماند تا رویاپردازی‌هایش را فصل آینده در لیگ قهرمانان ادامه دهد.

ژابی در حالی با بایر ادامه خواهد داد که در تمام ماه‌های اخیر گفته می‌شد رئال مادرید، بایرن مونیخ و لیورپول سه غول فوتبال اروپا که هر سه باشگاه های آلونسو در دوران بازیگری بوده اند به شکلی جدی برای سپردن سکان هدایت تیم خود به این گزینه جذاب و موفق فکر می‌کنند.

در عین حال ژاوی هرناندس هم با وجود ناکامی در این فصل به خاطر دستاوردهای حضورش در بارسلونا و البته قهرمانی فصل قبل لالیگا مورد توجه منچستریونایتد و آژاکس قرار گرفته بود و گفته می شد اگر او در بارسلونا نماند این باشگاه‌ها برای به خدمت گرفتنش اقدام خواهند کرد.

گزینه دیگری که بحث جدایی‌اش مطرح شد اما حالا  نظرات را نسبت به خود تغییر داده کسی نیست جز توماس توخل.این مربی آلمانی به خاطر وا دادن بایرن در بوندس لیگا بعد از دوازده سال قهرمانی و البته کنار رفتن از جام حذفی از چشم هواداران و مسوولان باشگاهش افتاد اما با رساندن تیمش به نیمه نهایی لیگ قهرمانان ، جایی که در آن با چلسی سابقه قهرمانی  دارد نگاه‌ها را به خود تغییر داد تا جایی که چیزی حدود دو ماه بعد از اینکه گفته شد او  فصل بعد در بایرن نخواهد ماند حالاهواداران این تیم برای نگه داشتنش طومار جمع می‌کنند!
توخل هم در شرایطی دوباره محبوب باواریایی‌ها شده که یکی از گزینه‌های بارسلونا در صورت جدایی ژاوی بود و البته بدون مشتری نمی‌ماند.

در عین حال سرجیو کونسیسائو  سرمربی پورتو هم در این باشگاه ماندنی شد در حالی که بحث جدایی‌اش به شکلی جدی مطرح بود و به نوعی مجوعه این اتفاقات  و چیدن آنها در کنار هم این مهم را به ذهن متبادر می‌کند که شرایط در فوتبال اروپا و باشگاه‌های بزرگ و پرطرفدارش به شکل عجیبی پیش می‌رود به طوری که مربیان بزرگ دوست ندارند پروژه‌هایی که آغاز کرده‌اند را نیمه کاره رها کنند، باشگاه‌ها و هواداران نیز به آنها دوباره اعتماد کرده‌اند و با وجود ناکامی در کسب جام  تصور می‌کنند فصل بعد می‌توان با همین گزینه‌ها شرایط بهتری را تجربه کرد.

همچنین اگر نیمه خالی لیوان را ببینیم به این مهم پی خواهیم برد که انگار فوتبال باشگاهی اروپا خالی از مربیان صاحب نام ،بزرگ و تعیین کننده شده و باشگاه‌ها ریسک سپردن تیم‌های خود به مربیان جدید و نوظهور را نمی‌پذیرند یا هواداران این باشگاه‌ها از اسامی جدید استقبال نمی‌کنند کما اینکه هواداران بارسا در مقایسه با ماندن ژاوی تا سپردن هدایت تیم محبوب‌شان به مربی‌ای مثل رافا مارکز رای به ماندن ژاوی دادند.

همین مساله باعث شده تا اکنون باشگاه‌های بزرگ و پرافتخاری مثل لیورپول، منچستریونایتد و میلان که فصل آینده یورگن کلوپ، اریک تن هاخ و پیولی را همراه خود نخواهند داشت برای انتخاب جانشین‌های آنها با چالش بزرگی مواجه شوند و گزینه‌ای در خور نام و اعتبار باشگاه شان که مورد قبول هواداران شان هم باشد برای سپردن مسوولیت کادر فنی پیدا نکنند.

این مهم در موضوع ادامه همکاری باشگاه رئال مادرید با کارلو آنچلوتی هم نمود داشت و در شرایطی که همه تصور می کردند آخر همین فصل نقطه پایان همکاری او با مادرید خواهد بود و کارلتو برای هدایت تیم ملی برزیل آماده می شود اما گفته شد او فصل آینده هم جایی نخواهد رفت.

با در نظر گرفتن چنین شرایطی به نظر می‌رسد باشگاه های بزرگ اروپایی با کمترین ریسک یا با همان مربیان قبلی خود به مسیر ادامه خواهند داد و چنانچه چاره‌ای در حفظ آنها نداشته باشند نیز احتمالا سراغ مربیان بزرگ و موفقی مثل هانسی فلیک، آنتونیو کونته، یواخیم لوو و ژوزه مورینیو می‌روند که در کارنامه هر کدام چند جام قهرمانی  و عنوان دیده می‌شود.

دیگر خبرها

  • جاسوسان صنعتی - باد آورده
  • پیامک اقساط نجومی برای متقاضیان نهضت ملی مسکن
  • متقاضیان نهضت ملی مسکن باید هر ۲ ماه، ۴۰ میلیون واریز کنند!
  • متقاضیان نهضت ملی مسکن باید هر ۲ ماه ، ۴۰ میلیون واریز کنند
  • متقاضیان نهضت ملی مسکن باید هر ۲ ماه ۴۰ میلیون واریز کنند
  • ببینید | پوستر متحرک سروده‌ رهبر انقلاب در آستانه حمله سپاه به اسرائیل
  • رخ نمایی رنگین کمان در آسمان شهرکرد پس از بارش باران + فیلم
  • اینتر برای خرید‌های تابستانی ۱۰۰ میلیون یورو خرج میکند
  • فوتبال اروپا مربی بزرگ کم آورده!
  • شعر جدید نغمه مستشار نظامی در استقبال از سروده رهبر انقلاب