Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24 -عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به تشدید تنش بین ایران و آمریکا گفت: اینکه سپاه فکر کند با فشاری که ترامپ آورده و سیاستی که او اتخاذ کرده می‌تواند از این موضوع استفاده و همه را پشت خود بسیج کند، تصور می‌کنم برداشت نادرستی است و به نتیجه نمی‌رسد.

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی  با اشاره به اقدام رییس‌جمهور آمریکا علیه سپاه پاسداران و حمایت گروه‌های مختلف از این نهاد نظامی در کشور این حمایت را موقتی می‌داند و در این باره می‌گوید: حامیان فعلی، چون منتقد بودند، الان فقط به دلیل فشاری که ترامپ وارد کرده است، به این نتیجه رسیده‌اند، یا به مصلحت دانسته‌اند که از آن در برابر ترامپ حمایت کنند؛ بنابراین چنین رفتاری یک امر موقتی است و دیر یا زود به همان جایگاه خود باز می‌گردند، مگر در یک صورت؛ آن هم اینکه سپاه نیز نسبت به انتقاداتی که از آن می‌شود، در رفتار خود تجدیدنظر کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مشروح این گفتگو را در زیر بخوانید:

همبستگی و وحدتی که در ماجرای حمایت از سپاه بین نیروهای سیاسی کشور و نهادهای ملی ایجاد شده، چه تبعات سیاسی، داخلی و خارجی دارد؟ چگونه می‌توان آن را نگه داشت؟

به نظر من این همبستگی چندان پایدار نخواهد بود، چون ناشی از یک فشار بیرونی و فعلا نیز یک‌طرفه است. در واقع به دلیل فشارهای ترامپ و سیاست‌هایی که اتخاذ کرده گرایشی در دفاع از سپاه به وجود آمده است، اما این پایدار نمی‌ماند. چرا؟ به این دلیل که اگر این نیروها از قبل هم به سپاه گرایش داشتند و حمایت می‌کردند دیگر موضوعی برای بروز یک همبستگی جدید باقی نمی‌ماند؛ بنابراین این نیروها درست یا نادرست از پیش نسبت به عملکرد سپاه در سیاست داخلی، سیاست خارجی و اقتصاد و حتی حوزه فرهنگ معترض بودند.

چون منتقد بودند، الان فقط به دلیل فشاری که ترامپ وارد کرده است، به این نتیجه رسیده‌اند یا به مصلحت دانسته‌اند که از آن در برابر ترامپ حمایت کنند؛ بنابراین چنین رفتاری یک امر موقتی است و دیر یا زود به همان جایگاه خود باز می‌گردند، مگر در یک صورت؛ آن هم اینکه سپاه نیز نسبت به انتقاداتی که از آن می‌شود، در رفتار خود تجدیدنظر کند و این همبستگی یک زمینه عینی و واقعی پیدا کند که موجب تداوم آن شود.

اینکه سپاه فکر کند با فشاری که ترامپ آورده و سیاستی که او اتخاذ کرده، می‌تواند از این موضوع استفاده و همه را پشت خود بسیج کند، تصور می‌کنم برداشت نادرستی است و به نتیجه نمی‌رسد.

اصلا این وحدت روی سپاه درست است؟

بنیان وحدت نباید بر اساس امور سلبی و دشمنی خارجی باشد. باید بر اساس امور ایحابی و تفاهم در امور داخلی خودمان صورت گیرد. امیدوارم هر نیرویی از جمله سپاه و سایرین که به دنبال چنین وحدتی هستند، به این نکته فکر کنند، وگرنه تشدید کردن دشمن خارجی و از آن طرف ایجاد وحدت در میان نیروها یک امر کاملا صوری خواهد بود که دیر یا زود به بن‌بست می‌رسد.

آیا این وحدت پروژه‌ای ایجاد شده به بدنه اجتماعی تسری پیدا می‌کند؟ اصلا برای مردم اهمیتی دارد؟

اگر می‌خواهیم ببینیم که چه چیزی برای بدنه اجتماعی اهمیت دارد، نفس وحدت یا تشتت نیست، بلکه نتیجه‌ای است که از آن حاصل می‌شود. در همین جریان سیل دیدیم که تا چه اندازه تشتت و شکاف در ساخت قدرت وجود دارد و تبعات آن را در امدادرسانی، در حس مردم و بسیاری موضوعات دیگر می‌بینیم؛ بنابراین اگر این وحدت منجر به بهبود شرایط و مدیریت و نزدیک شدن نیروها به همدیگر شود برای مردم هم اهمیت دارد و از آن استقبال می‌کنند. در یکی از نظرسنجی‌هایی که سال گذشته انجام شده بود، مهم‌ترین راه‌حلی را که مردم برای حل مشکلات کشور پیشنهاد می‌کردند، همین از بین رفتن تشتت در ساخت قدرت بود. در واقع شاید با فاصله خیلی زیادی نسبت به راه‌حل‌های بعدی این موضوع را مطرح کرده بودند؛ بنابراین اگر وحدت به چنین نتیجه‌ای منجر شود، طبعا مورد استقبال مردم است، اما اگر یک موضوع صوری در حد کلمات و گفتگوها باشد، نه. به همین دلیل طرفین باید گام‌های مثبت و ایجابی مهمی را بردارند و نشان دهند که این وحدت در زندگی مردم اثرات مثبت و مستقیمی دارد.

نحوه برخورد اصلاح‌طلبان در ماجرای قرار گرفتن سپاه در لیست گروه‌های تروریستی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نحوه برخورد اصلاح‌طلبان با این ماجرا به صورت موقت خوب است و مسئله خاصی ندارد، اما باید دید که در ادامه چه اتفاقی روی می‌دهد. بخشی از آن هم برمی‌گردد به اینکه نحوه برخورد طرف مقابل چگونه خواهد بود. تا اینجا که طبیعی است، ترامپ یک اقدام ضد منافع ملی ایران انجام داده و باید جلوی آن موضع‌گیری و مقابله کرد. اما به این معنا نیست که ما بتوانیم اختلافات بنیادی را که در داخل کشور داریم، نادیده بگیریم. چون آن‌ها موضوعاتی هستند که بر سرشان اختلاف بوده و کماکان اختلافات وجود خواهد داشت، مگر اینکه کوشش کنند تا این اختلافات برطرف شود. در حوزه سیاست خارجی، اقتصاد و سیاست داخلی، جناح‌ها و بخصوص اصلاح‌طلبان با بخش موثری از مجموعه حاکمیت اختلاف نظر جدی دارند و این‌ها چیزی نیست که بتوانند آن را نادیده بگیرند و کنار بگذارند، آن هم فقط به این دلیل که ترامپ چنین موضعی اتخاذ کرده است.

اعتمادآنلاین

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۲۱۱۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رهبر انقلاب: تشکر از معلم برای توجه دادن افکار عمومی به اهمیت معلم است
  • بانوان آمریکای لاتین نسبت به کشتار زنان در غزه موضع بگیرند
  • نگرانی از کاهش سطح دینداری و افزایش بی اعتمادی در جامعه در یادداشت عباس عبدی
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!