جای خالی آموزش مهارت های زندگی مشترک
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۴۰۲۵۱
آمار طلاق در سه سال اول زندگی مشترک یکی از نشانگرهای مهمی است که بدانیم شاید در آموزش های عمومی، آموزش مهارت های لازم برای زندگی مشترک را به فرزندانمان منتقل نکرده ایم. ۲۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۸ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آمار طلاق در ایران نگران کننده است؛ این نگرانی از آن روست که فرهنگ دیرینه کشور ما برخاسته از نظام خانواده محور است و به نظر میرسد رشد آمار طلاق نه تنها نشانهای از یک هشدار اجتماعی است بلکه از نظر فرهنگی نیز زنگ خطری را به صدا در میآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نیره قشنگ روان شناس بالینی که به طور مشخص تمرکز خود را بر زوج درمانی در کنار کار روی اختلالهای بزرگسالان گذاشته است، در ابتدا در پاسخ به این پرسش که شاید بدیهیترین مشکلی که زوجها دارند این است که نمیدانند دقیقاً باید به چه کسانی هنگام مواجهه با مشکل در رابطه شان مراجعه کنند و چه هنگامی باید مراجعه کنند، گفت: شاید باید برای پاسخ به این پرسش باید کمی به عقب تر برگردیم و با یک رویکرد سلامت نگر ببینیم از چه زمانی مشکل شروع به رشد کرده است و چرا. این یک واقعیت است که در تمام دنیا به رغم وجود رویکردهای مختلف در مداخلات زوجین و شواهد بر اثر بخشی این مداخلات، اما زمان مراجعه زوجها، زمان به هنگامی نیست.
وی ادامه داد: اگر به نرخ نسبت ازدواج به طلاق در سال 95 نگاه کنیم میبینیم این عدد 3.9 است. یعنی از هر چهار ازدواج یک زوج طلاق میگیرند و بیش از 50 درصد طلاقها در ایران در سه سال اول زندگی مشترک رخ میدهد. این آمار میگوید طلاق در میان تازه ازدواج کردهها رواج پیدا کرده است.
این روان شناس بالینی ادامه داد: این آمار بیشتر نشان میدهد که مراجعات و رسیدگی به مسائلی که میتواند در محور زوج درمانی مؤثر باشد دیر رخ میدهد و رابطه سریع قطع میشود. مهمتر اینکه قصه این طلاقها زودتر از شروع زندگی مشترک این زوجین آغاز شده است.
وی در توضیح بیشتر بیان کرد: در واقع پیش از شروع زندگی مشترک افراد باید مهارتهایی کسب کنند و نگرشی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند. باید فکر کنند چرا ازدواج میکنند و انتظارات آنها و عملکرد آنها در این فرایند پیچیده جدید چگونه خواهد بود. آمارها میگوید مهارتها کسب نمیشود و این نگرش ایجاد نمیشود چون در این صورت شاهد این میزان طلاق در میان تازه ازدواج کردهها نبودیم.
ازدواج مهمترین گذرگاه تحولی است و میتواند یک دوره انتقالی مهم محسوب شود که اگر به درستی رخ بدهد زمینه سلامت روان فرد را تأمین کند و حتی بسیاری از آسیبهای قبلی افراد را ترمیم کند. این اتفاق بسیار حیرتانگیز و مهم است و همین نقطه تحول در حال حاضر یک نقطهپاتولوژیک شده است
نیره قشنگ اظهار کرد: ما باید پیشگیرانهتر در موضوع طلاق ورود کنیم به معنای دیگر مشکل از آنجایی آغاز میشود که بچههای ما در مدارس لاجرم باید تمام وقت خود را برای کنکور و تبدیل شدن به تست زنهای ماهر بگذارند و زمانی برای یادگیری رفتارهای دیگر و مهارتهایی که لازمه داشتن یک زندگی مشترک سالم است، نخواهند داشت. پس از آن در دانشگاه نیز این وقت را ندارند و بلافاصله هم درگیر مسائل شغلی میشوند.
وی ادامه داد: ما باید بتوانیم در آموزشهای رسمی عمومی در مدرسه و دانشگاه به فرزندانمان مهارت بیاموزیم. در تمام دنیا طرحهای زیادی در این زمینه پیاده شده است. در ایران چند سال پیش طرح خانواده پایدار در مدرسه در چند شهر اجرا شد پس این نیاز دیده شده است اما این طرحها رها میشود.
در ادامه این روان شناس در پاسخ به این پرسش که با فرض اینکه زوجین مهارتهای لازم را کسب نکردند، در هنگام ازدواج و در مسیر ازدواج چه مداخلاتی میتوان برای بهبود عملکرد روابط میان فردی ارائه داد، بیان کرد: من می گویمزوجین فارغ از اینکه مشکلی دارند یا نه باید فصلی یکبار زوج درمانگر را ببینند. باید فرصت کنند نگاهی به رابطه خود داشته باشند. ما در مسیر رشدی خود یک چرخه تحول داریم. نوپا بودن، کودکی، نوجوانی و جوانی مراحل رشد است و باید بدانیم زندگی نیز مراحل تحولی دارد. افراد ازدواج میکنند، بچه دار میشوند، بچهها بزرگ میشوند و از خانواده جدا میشوند و… هر کدام از این مراحل درست مانند مراحل رشدی فردی، نیاز به مراقبت و آمادگی دارد.
نیره قشنگ اضافه کرد: ازدواج مهمترین گذرگاه تحولی است و میتواند یک دوره انتقالی مهم محسوب شود که اگر به درستی رخ بدهد زمینه سلامت روان فرد را تأمین کند و حتی بسیاری از آسیبهای قبلی افراد را ترمیم کند. این اتفاق بسیار حیرت انگیز و مهم است و همین نقطه تحول در حال حاضر یک نقطه پاتولوژیک شده است.
وی ادامه داد: اما زوجین این را نیز باید بدانند که همانگونه که وقتی مشکل جسمی برای فردی ایجاد میشود تحقیق میکند تا بهترین درمانگر را پیدا کنند باید موقع ایجاد مشکل در رابطه نیز دنبال درمانگر مناسب باشند و تحقیق کنند. به افرادی مراجعه کنند که به جز تخصص اشراف به فرهنگ جامعه نیز دارند. این بسیار مهم است. مهم این است که پیش از شروع مشکل جدی مراجعه کنند مثلاً وقتی میبینند یک الگویی در رابطه شأن مدام در حال تکرار شدن است و باعث میشود تنشهایی هر چند کوچک اما تکراری در رابطه شأن وجود داشته باشد.
این روان شناس بالینی گفت: امید من این است که افراد بدانند با شروع زندگی مشترک در واقع یک موجود زندهای به اسم رابطه خلق میشود و مانند هر موجود زنده دیگری نیاز به مراقبت دارد تا ببینیم آیا علائم حیاتی اش به درستی کار میکند و مراحل رشدش را درست طی میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که بسیاری از زوجین هنگام بروز مشکل به ریش سفیدهای فامیل مراجعه میکنند، افزود: من منکر این نقش ارزشمند در فرهنگمان نیستم که از دیرباز فردی یا افرادی در فامیل منابع حمایتی و پایگاهی امن و خردمند به شمار می رفتهاند که دارای خرد و دلسوزی هستند ولی واقعیت این است که نمیتوان این افراد را جایگزین یک متخصص کرد. ممکن است یک مداخله دلسوزانه نتیجه معکوس بدهد. اما امروزه خوشبختانه بسیاری از همان افراد هستند که زوجین را به سمت درمانگرهای متخصص روابط زوجین هدایت میکنند.
منبع:مهر
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۴۰۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عاقبت فرار از خانه بهعشق خواستگار شیشهای
آیا ازدواج با یک فرد معتاد که هردویمان عاشق یکدیگر هستیم، اشتباه است؟ اگر قول داد ترک کند، چی؟ میشود به او اعتماد و با او ازدواج کرد؟ میخواهم با او ازدواج کنم تا به همه ثابت شود که بهخاطر من ترک میکند، اشتباه است؟ و .... اینها سوالاتی است که ذهن برخی از مخاطبان را به خود مشغول میکند و برخی هم مانند ماجرای پربازدید اخیر با عنوان «پشیمانی زنی که بهخاطر عشقش از خانه فرار کرد» گاها با تایید گزاره آخر، چشمان خود را به روی حقایق میبندند و تصمیم خود را بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن عملی میکنند. در ادامه، بخشی از صحبتهای این خانم را خواهید خواند و نکاتی از منظر روانشناسی مطرح میشود که باید همه دخترها و پسرهای دمبخت مورد توجه قرار دهند.
همه مخالف این ازدواج بودند
زنی که بعد از ۱۲سال زندگی مشترک به بنبست رسیده است، درباره دلیل درخواست طلاق توضیح میهد: «۱۲ سال قبل عاشق فرهاد شدم و در حالی که همه مخالف بودند تصمیم به ازدواج گرفتم و با او ازدواج کردم و حالا میخواهم طلاق بگیرم. فرهاد به شیشه اعتیاد دارد. فکر میکردم میتوانم کاری کنم که زندگی او عوض شود و آنقدر من را دوست داشته باشد که بتواند اعتیادش را ترک کند، اما اشتباه میکردم. پدرم قبل از ازدواجمان فهمید که معتاد است، به همین دلیل هم مخالف بود. البته آن زمان اعتیادش جدی نبود و تفننی میکشید، اما پدرم متوجه شده بود و بهشدت با ازدواج من مخالف بود؛ بنابراین از خانه فرار کردم. با فرهاد رفتیم شمال و بعد پدرم رضایت داد، اما گفت حق ندارم دیگر به خانه او بروم. حالا هم اعتیاد فرهاد شدید شده. او نسبت به من بدبین شده و چندین بار روی من دست بلند کرده است. به همین دلیل حاضر نیستم دیگر با او زندگی کنم، چون میدانم به من و دخترم آسیب میرساند».
نداشتن شناخت از اعتیاد و پیامدهایش
این خانم بهرغم این که میدانسته که خواستگارش شیشه مصرف میکند، باز هم با او ازدواج میکند. به این بخش از صحبتهایش دقت کنید: «فکر میکردم میتوانم کاری کنم که زندگی او عوض شود و آن قدر من را دوست داشته باشد که بتواند اعتیادش را ترک کند، اما اشتباه میکردم». این نوع تحلیل نشان میدهد که این فرد شناخت کافی از اعتیاد و پیامدهای آن ندارد. بارها در همین صفحه خانواده و مشاوره از پیامدهای اعتیاد به ویژه اعتیاد به مواد صنعتی گفتهایم.
اتکا به مواد به جای تواناییهای درونی
فردی که به شیشه اعتیاد دارد برای مدیریت هیجانات خود به جای اتکا به توانایی درونی به عاملی خارج از خود که همان مواد است احتیاج دارد. استعمال شیشه بهرغم این که به طور موقت توانایی جنسی و قدرت تمرکز و توجه را بالا میبرد ولی پس از مدتی فرد را دچار اختلالات زناشویی و شناختی میکند بهطوری که استعمال مکرر و مصرف با دوز بالا میتواند سبب بروز توهم و هذیان شود. در صورت عدم مصرف فرد دچار سندروم ترک میشود، یعنی این که فرد دچار بیقراری یا ولع و وسوسههای شدید برای استفاده مجدد میشود و برای به دست آوردن مواد ممکن است دست به اقدامات نابهنجار همچون پرخاشگری، سرقت، دروغ و ... بزند.
تعهد و صمیمیت با شوهر شیشهای؟
مثلث عشق شامل صمیمیت، شور و شوق و تعهد میشود که از جمله مهمترین ملاکهای ازدواج سالم است. حال با توجه به عوارضی که موادی همچون شیشه دارد، آیا فرد مصرفکننده شیشه میتواند در رابطه عاطفی قرار بگیرد که در آن احساس صمیمیت و تعهد را تجربه کند؟ کسی که تمام فکر و ذکرش استعمال مواد باشد توانایی متعهد ماندن به اهداف، برنامهها و نیازهای خود و همسر خود را دارد؟ با توجه به تخریب شناختی و هیجانی که مصرف شیشه دارد، آیا این فرد مصرف کننده میتواند وظایف همسری و احتمالا والدی خود را در زندگی مشترک انجام دهد؟ یکی از ملاکهای مهم ازدواج بلوغ جسمانی، عاطفی و روانی افراد است، حال به نظر شما با توجه به عوارضی که از استعمال شیشه گفتیم آیا فرد مصرف کننده شیشه توانایی رسیدن به این نوع بلوغ را دارد؟ اگر حتی فقط پاسخ یکی از این پرسشهای مطرحشده، مثبت بود میتوانید به ازدواج با این افراد فکر کنید.
منبع: خراسان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی