ناصری: احتمال دارد اصلاحطلبان لیستی در انتخابات آینده نداشته باشند
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۵۲۲۰۸
تهران- ایرناپلاس- یک فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ایده حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس و اقبال عمومی به آن میگوید: اگر حاکمیت تردید عمومی برای حضور در انتخابات را از بین نبرد، نه مشارکت چندانی در انتخابات وجود خواهد داشت و نه اصلاحطلبان لیست مورد حمایت خود را به شکل گذشته ارائه میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره یادداشت اخیر سعید حجاریان مبنیبر حضور مشروط اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی به ایرناپلاس میگوید: هیچ راهی جز این نیست. انتخابات مجلس در سال 94 نیز در همین شرایط حداقلی برگزار شد و مجلس در زمینههای قانونگذاری، سیاسی و اجتماعی دستاورد چندانی نداشت. یعنی در مقایسه با انتظاری که نسبت به لیست امید در جامعه بهوجود آمد، دستاوردی برای جامعه مدنی و جامعه رأی دهنده به اصلاحات نداشت.
وی در همین راستا میافزاید: به این نکته نیز باید توجه داشت که انتخاباتهای 92، 94 و 96 از نقشآفرینی یک شخصیت کاریزماتیک متاثر بود و وی امروز خود بر این باور است که شرایط بهگونهای است که زمانی میتوان به حضور در انتخابات برای حمایت از اصلاحطلبان امیدوار بود که نامزدهای رأیآوری در انتخابات مجلس حضور داشته باشند و در واقع، این مبنای سخن اصلی آقای حجاریان مبنی بر مشارکت مشروط است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این پرسش که با توجه به عملکرد ضعیف امیدیها در مجلس و وعدههای تحقق نیافته دولت که مورد حمایت اصلاحطلبان بوده است، میتوان با طرح حضور مشروط، دوباره مردم را برای حضور در انتخابات مجلس بسیج کرد یا نه، میگوید: بیشک اقبال جامعه نسبت به جریانهای سیاسی در مقایسه با دو سال قبل ضعیفتر شده است. اما تردید نکنید اگر قرار باشد جامعه نگاه اعتمادآمیز خود را به نظام سیاسی اصلاح و تربیت کند و در مسیر گفتمانی جمهوری اسلامی حرکت کند، قطعاً راهی جز گفتمان اصلاحطلبی ندارد.
ناصری ادامه میدهد: با توجه به عملکرد آقای روحانی در دوره دوم، قطعاً بخش قابل توجهی از جامعه نسبت به رأی دادن دچار تردید شدهاند. برای جلب حضور مردم در انتخابات ضروری است که تردید عمومی از بین برود و برای این کار باید نظارت استصوابی و مجاری ورود چهرههای برابر و توانمند برای قانونگذاری اصلاح شود. در غیر این صورت، پیشبینی من این است که نه مشارکت چندانی وجود خواهد داشت و نه اصلاحطلبان لیست موردحمایتی را به شکل گذشته خواهند داد.
سعید حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً در یادداشتی که در سایت جماران منتشر شده، نوشته است: «اصلاحطلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را بهصراحت و با جزییات کامل اعلام کند. در کوتاهمدت، شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در مشارکت مشروط جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد، ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید.»
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي انتخابات مجلس يازدهم عبدالله ناصري اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۵۲۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/