آزمون درس آموزی از تعالیم سعدی در یادروزش
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۶۶۶۳۱
شیراز- ایرنا- شیرازی ها در همدردی با همسایگان آسیب دیده از سیل سعدی نشان دادند که آموزه های اخلاقی و تعالیم این شاعر و شیخ و عالِم بیش از جلوه ظاهری و زیبایی های کلام او بر آنان تاثیر گذاشته است و موفق شدند در آزمون احسان ورزی و عدالت جویی برترین شاگردان مکتب سعدی باشند.
به گزارش ایرنا، شیراز را همه به اردیبهشت و اردیبهشت را به سعدی می شناسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اساس عالم مطلوب سعدی به گفته غلامحسین یوسفی، مصحح بوستان او، عدالت است و دادگستری. در دید سعدی جز آنکه فرمانروای عادل باید رعایت حال مردم کند وبر دل آنان فرمان براند نه کشورشان، برای خردمندان و دانشمندان نیز مسئولیتهایی متصور است. آنان باید با انسانیت و ایثار بر دل دردمندان مرهم گذارند و هرچه در این امر توانمندتر باشند، بر دیگران برتری مییابند.
وقتی در بوستان میبینیم فرماندهی در خشکسالی نگین انگشتری خود را میفروشد و به درویشان و مسکینان میبخشد یا از حاتمی یاد میشود که اسب گرانبهای خود را برای ضیافت مهمانی ناشناس قربانی میکند، آنچه میتوان آموخت تنها ایثار است و جانبازی، گره از مشکل درماندگان رفع کردن است و بر مدار اخلاق گام برداشتن.
امروز اردیبهشت شیراز، کوههای مجاور آرامگاهش را به رنگ خضرایی و به بلور زیبای گلها مزین کرده است؛ اما سعدی و مردمانش دردمند و زخمخوردهاند. چندی بیش نگذشته است که آب، همه همسایگان سعدی را در نوردید و خانههایشان را به زیر گل و لای فرو برد، اسباب اثاثیهشان را ویران کرد و دلهایشان را غمبار.
امروز سعدی داغدار و دلنگران مردمانی است که از سالیانی پیش زیر سایه او و در کنار رود و چشمهای با نام او سکنی گزیدهاند. مگر میشود همدلی و همدردی نصبالعین سعدی باشد و در روزی به نام او و در محلهای با عنوان او، نتوان آن را جاری کرد.
** یادروز سعدی فرصتی برای تجسم آرمان شهر او است
امسال اهالی فرهنگ و هنر، سعدی دوستان و سعدی خوانان باید شمهای از جهان آرمانی سعدی را به تصویر بکشند. امسال در یادروز سعدی در اول اردیبهشتماه جلالی سالگرد نگاشتهشدن بلیغترین و فصیحترین اثر فارسی و همچنین در روز میلاد اما زمانش که حکومت او تصویر آرمان شهر عدالت ورز و حکومت مستضعفان است، آنچه میتوان به سعدی و ساحت آن امام حاضر داد این است که راه و روش و سلوک او و درسها و حکایاتش را که شیوه اصیل مسلمانی است، آموختهایم.
گرچه آنچه در سیل فروردینماه دیدیم، نمود آن حکایت بود که مردی برخوردار در قحط سالی دمشق همچون بینوایان رخ زرد کرده بود و بهره ای از آسایش نداشت، از او پرسیدند که چرا این گونه است و او پاسخ داد:
نخواهد که بیند خردمند ریش/ نه بر عضو مردم نه بر عضو خویش
سعدی خواستار بروز احساسات عمیق انسانی است و به ما چگونه همدلی کردن را آموخته است.
او میخواهد جامعه را با تعالیم اخلاقی فراگیر و بیمرز بیزمانش از بدیها پاک کند.
جلوههای مهر در اشعار سعدی، در بوستان و گلستانش در همه آنچه از او مانده است، بزرگترین درسها را به ما میدهد.
با این وصف، یادکرد سعدی در میان مردمانی که زخمی بر پیکرده روحشان نشسته است و در دل محلهای که هنوز ردی از سیل ویرانگر را با خود دارد، باید با احسان و نیکویی و آنگونه که شایسته سعدی است، برپا شود.
** فرهنگوران در روز سعدی، همراه سعدی اند
در این میانه مرکز سعدی شناسی چندی پیش گامی درخور برداشت و با دعوت از فرهیختگان برای یاری رساندن به همسایگان سعدی، اعلام کرد که بخشی از هزینههای مراسم یادروز سعدی را صرف مردمان آسیب دیده از سیل میکند.
خواننده شیرازی، علی زند وکیلی هم بخشی از درآمد کنسرت اخیرش را در شیراز، به همشهریانش اختصاص داد و روز سعدی را برگزید تا برای شادکردن دل این مردمان قدمی بردارد. او در اولین روز اردیبهشت ماه در شهرک سعدی حضور مییابد و یاریگر خانوادههایی میشود که در سیل بخشی از وسایل زندگی خود را از دست دادند.
با این حال، روز سعدی امسال درهای آرامگاه باید برای دلجویی از مردمانی رنجدیده تماماً و بدون مرز گشوده باشد و آنچه برنامهریزی شده است، بیش از یادکرد از مقام شامخ ادبی این ادیب بیتکرار، اثبات آموختن درسها و تعالیم سعدی باشد.
همسایگان سعدی به درک آرامش، شادی و دریافت همدلیهای معنوی در روزی که متعلق به خود آنهاست نیاز دارند، خواندن مقالههای پر طمطراق درباب فصاحت و بلاغت سعدی آن هم از روی کاغذی که حتی سخنرانان، خود از پس واژگانش بر نمیآیند و کلام طولانی رخوتباری که بارها طی سالیان گذشته در آیین روز سعدی، کام فرهنگوران و اوقات سعدی دوستان را تلخ کرده است، امسال باید بدل به جشن درس نوعدوستی و همدلی و شنیدن کلام شادی و صفا و دوستی باشد.
آنچه سعدی خود، میپسندند و سعدی دوستان آن را چشمانتظارند جشنی است که ابعاد وجودی سعدی را و تعالیمش را نشان دهد.
از: سیده سمیرا متین نژاد
7375/ 2027
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي يادروز سعدي سيل شيراز شهرك سعدي
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۶۶۶۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سعدی شادترین شاعر ایران سالها نادیده گرفته شد؟
آفتابنیوز :
محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد بود که برای دیدار با فرزندانش به کانادا رفت و بعد بهخاطر عوارض کهولت سن و کرونا آنجا ماندگار شد و پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ چشم از دنیا فروبست و خانواده پیکرش را همانجا به امانت به خاک سپردند تا در فرصت مناسب، طبق وصیت خودش به ایران برگردد و در نیشابور در جوار آرامگاه عطار و خیام آرام گیرد؛ هرچند زادگاهش یزد بود و از ندوشن برخاسته بود.
پیکر اسلامی ندوشن ۲۸ آبان ۱۴۰۲ به ایران بازگشت و بعد از تشییع در دانشگاه تهران، یزد و نیشابور در خانه ابدیاش آرام گرفت.
این نویسنده و پژوهشگر دانشآموخته حقوق بینالملل از فرانسه بود و استاد پیشین دانشگاه تهران، که علاوه بر درسهای حقوقی، به تدریس نقد ادبی، سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. او سالها زندگی خود را صرف تحقیق در آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرد و آثارش بهصورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم از ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
همزمان با سالروز درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن در اردیبهشت که با نام سعدی گره خورده و در هفته بزرگداشت این شاعر قرار داریم، بخشهایی از جستار او را درباره سعدی که در کتاب «چهار سخنگوی وجدان ایرانی» (چاپ سوم - ۱۳۸۰) منتشر شده است میخوانیم. اسلامی ندوشن در این کتاب سعدی را حاضرترین فرد در متن جامعه ایرانی میداند و از این شاعر به عنوان اولین معلم و یک مصلح اجتماعی یاد میکند و او را «سخنگوی ضمیر آگاه ایرانی» میخواند که در دورههایی کمتر به او توجه شده و کمتر درباره او حرف زده شده است.
اسلامی ندوشن در این کتاب نوشته است:
ز خلق، گوی لطافت تو بردهای امروز
به خوبرویی و سعدی به خوبگفتاری
سعدی تقریباً شادترین شاعر ایران است. شاعری است که کمتر ما را در دستاندازهای زمین و آسمان میاندازد، و یا در دستاندازهایی که وجدان ما را به تب و تاب افکند. خیلی آرام بیان میکند و در واقع میخواهد ما را آرام به راه راست بیاورد. نزدیک هفتصد سال سعدی در ایران معلم اول بوده. به عنوان «مصلح اجتماعی» میتوان گفت که درسدهنده به همه خانوادهها بوده. اگر درسش را گوش نکردهاند، موضوع دیگری است. او درس خود را داده، مردم هم خواندهاند و تکرار کردهاند، از مکتبخانهها تا بالاترین مجامع ایران. چه شد که طی این هفتصد سال، حاضرترین فرد در متن جامعه ایران بوده است؟ و چه شد که طی این پنجاه سال اخیر آنطور که میبایست، به مقام سعدی توجه نشد؟ کسان دیگری به عللی بیشتر در متن توجه بودند، بیشتر کتاب دربارهشان نوشته شد، بیشتر بحث و حرف درباره آنها صورت گرفت، مثل حافظ و مولوی و فردوسی. از این چهار بزرگ، از سعدی کمتر حرفش زده شد. برای این موضوع چند علت هست:
یکی اینکه از زمانی که بیشتر سیاسی شدیم، یعنی از شهریور ۲۰ که ایران در اشغال قرار گرفت، قشری از جامعه ایران یکدفعه سیاسی شد، گروههای مختلف، مرامها و حزبهای مختلف و زیر و بمهای مختلف پیش آمد و کسانی که خود را «پیشرو» میدانستند، سعدی خیلی به مذاقشان خوش نمیآمد؛ زیرا او را چنان که باید قاطع نمیدیدند که یک جهت را در پیش بگیرد؛ مثلا تکلیف با مولانا روشنتر است، یا فردوسی، یا حتی حافظ. سعدی، چون همهجانبه است، همه مسائل بشری را مطرح کرده، هیچ جهتی را به تنهایی نگرفته و قصدش واقعا تربیت ساده اجتماعی برای جامعه بوده، باب طبع کسانی که بیشتر یکجهتی فکر میکردند، نبوده. سیاستْ قاطع است. یک حزب میگوید این باید بشود و آن نباید بشود، یک مرام نیز همینگونه فکر میکند. فکر یکجهتی باعث میشود که انسانها پیشوایان فکری خود را آسانتر در جهت معینی انتخاب کنند، تا آنها کمک کنند به نظریهای که آن حزب یا آن دسته و گروه به آن دلبسته است. این است که سعدی چنان که باید، باب طبع چپروها و کسانی که اندیشه تند را دنبال میکردند و خواه ناخواه روی نظریاتشان تعصب داشتند، نبود. آنها هم، چون تبلیغات وسیعی داشتند، در دیگران و بهخصوص جوانها اثرگذار شدند. البته پیش اهل نظر همیشه سعدی، سعدی بوده؛ اما نزد کسانی که با سیاست تند سروکار داشتهاند، کمی نادیده گرفته شده و حتی کسانی سبکسرانه این جسارت را به خود دادند که لطیفترین سخنور زبان فارسی را «ناظم» بخوانند، نه شاعر!
علت دوم این بود که سعدی جامعه ایرانی را واگو و ترجمانی میکند؛ یعنی آینهای است در برابر ما. بدیهی است که او به این بسنده نمیکند. «مایی» که او میخواهد، آن است که بهتر از آنچه هست باشد، عیبهایش تا حد امکان کاهش گیرد. البته او اینقدر واقعبین هست که بداند بشر بیعیب نمیشود. کمال وجود ندارد و هر انسانی یک مقدار در معرض لغزش است؛ اما تا حد ممکن میخواهد جامعه را اصلاح کند؛ بنابراین آینه وجودی جامعه ایرانی است. عیبها و حسنهایش، هر دو را میگوید و ما البته در این پنجاهساله که دگرگونی سیاسی میخواستهایم، این را خیلی خوش نداشتهایم. گذشتگان ما قدر این سخنها را میدانستند و برایشان مسألهای نبود. ما که در معرض فرهنگ غرب و چپ قرر گرفته بودیم و عوارض بعدیاش را هم به نوعی دیدیم، خوش نداشتیم که قیافه خودمان را در آینه سعدی نظاره کنیم! گرایش بر آن بود که اندیشههای حزبی و سیاسی جامعه را پیش ببرد، تا اینکه یک فرد اخلاقی بخواهد آن را اصلاح کند.
سومین نکته این است که اصلاحکردن فردی خود، قدری مشکلتر است تا دنبالهروی از یک مرام و یک روش. این یکی آسانتر است؛ زیرا افراد جمع میشوند، دنبال هم راه میافتند، چند شعار را مدنظر قرار میدهند و امید دارند که فکر خود را بر کرسی بنشانند، در حالی که اصلاح فردی و اخلاقی کار آسانی نیست. انسان باید قدری تحمل محرومیت بکند، تحمل انضباط بکند، برای خود مقداری حفاظ اخلاقی قرار دهد تا بتواند انسان بهتری بشود، و، چون این کار آسان نبوده، مردم آنطور که باید به طرف سعدی نرفتند.
منبع: خبرگزاری ایسنا