جشن ها و ابراز ارادت های نیمه شعبان ما را به امام زمان(عج) نزدیک می کند
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۰۹۰۳۵
حجت الاسلام کلباسی با بیان اینکه اگر فکر و عمل انسان با چیزی سنخیت یافت با آن مرتبط می شود، گفت: این مهم در ارتباط با امام زمان(عج) هم صادق است، هر قدمی که خالصانه برداشته شود مثل ابراز ارادت ها در نیمه شعبان ما را به ایشان نزدیک می کند.
حجت الاسلام والمسلمین «مجتبی کلباسی» در گفت وگو با خبرنگار مهدویت و غدیر خبرگزاری شبستان درباره بهره گیری از فضای ماه شعبان به ویژه نیمه شعبان برای انس و ارتباط با امام زمان(عج)، اظهار کرد: هر ارتباطی به دو بخش قابل تقسیم است: بخشی ارتباط حسی است مثل اینکه دست کسی را می گیری یا صدای او را می شنوی این قسم ارتباط محسوس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رییس مرکز تخصصی مهدویت اضافه کرد: اما جنس دیگری از ارتباط غیرمحسوس و از طریق قلب است، برای مثال بسیاری از مواقع ما یاد دوستان و عزیزان می افتیم که این ارتباط از طریق دل است؛ این ارتباط دلی رابطه بسیار مستقیمی با سنخیت یافتن انسان دارد، بدین معنا که اگر فکر و عمل انسان با چیزی سنخیت یافت با آن امکان ارتباط و پیوند را می یابد.
وی تصریح کرد: درباره این سنخیت یافتن بهترین مثال که برای همه آشنا است، رابط شیاطین و ملائکه با انسان است، امکان ارتباط انسان و شیاطین با یکدیگر وجود دارد همانطور که درباره انسان و ملائکه صادق است و از طریق سنخیت محقق می شود؛ به عبارت دیگر، اگر انسان صفات شیطانی بیابد و رذایل اخلاقی را در خود بسط و بروز دهد در اعمال و افکار زمینه ارتباط با شیاطین را در خود ایجاد می کند و اجازه می دهد شیاطین او را تغذیه فکری کنند: «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ».
حجت الاسلام کلباسی در ادامه بیان کرد: اما اگر انسان فرشته صفت شود و فضایل اخلاقی را در خود ایجاد کرده و عمق ببخشد، امکان دریافت الهامات نورانی را می یابد. یعنی کسی که اهل صداقت و رعایت حلال و حرام الهی است و از افکار و اعمال خویش مراقبت می کند، می تواند با ملائکه هم سنخ شود.
وی تاکید کرد: ارتباط با وجود مقدس امام عصر(عج) نیز به همین صورت است، حضرت بقیه الله الاعظم(عج) امام زمان و خلیفه خدا در زمین هستند، طبیعی است توجه به ایشان به شرط وجود سنخیت، امکان تاییدات الهی را فراهم می کند؛ لذا در این مسیر مهم سنخیت یافتن است اینکه انسان مسیر الهی را بیابد.
رییس مرکز تخصصی مهدویت درباره راه های این سنخیت یافتن با وجود مقدس امام عصر(عج)، ابراز کرد: هر قدمی که خالصانه برداشته شود، به این مهم کمک می کند. اگر در نیمه شعبان کسی خالصانه قدم بردارد مثل کسی که خدا را خالصانه یاد می کند، مورد رحمت قرار می گیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: کسی که به هر نحوی از آذین بندی و جشن و پخش شیرینی امام عصر(عج) را یاد می کند به شرط خلوص قطعاً پاسخ هایی دریافت می کند چون این قاعده وجود دارد که اگر انسان به کسی سلام کند مخاطب او جواب سلام را بهتر و برتر پاسخ می دهد. لذا ابراز ارادت به محضر حضرت حجت(عج) سبب جلب محبت و عنایت امام زمان(عج) می شود.
پایان پیام/9منبع: شبستان
کلیدواژه: نیمه شعبان خبرگزاری شبستان جشن نیمه شعبان ارتش بیانیه گام دوم انقلاب سیل خوزستان رژه روز ارتش مسجد مقدس جمکران امام زمان عج کمک به سیل زدگان نیمه شعبان مهدی باوران امام زمان عج سبک زندگی منتظرانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۹۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق(ع) و عبور از دوگانههای باطل
یکی از ابعاد مهم در سیره امام صادق(ع)، نهضت علمی و فرهنگی گستردهای بود که توسط ایشان جریان پیدا کرد. امام صادق(ع) نهضتی را که پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) آغاز کرده بود، به اوج رساند. عصر امام صادق(ع) یکی از پرتحولترین دورههای تاریخ اسلام است. این دوران با تضارب افکار و اندیشهها و پیدایش نحلههای مختلف و انواع انحرافها و بدعتها و عقاید باطل در جامعه همراه بود. بسیاری از این جریانهای فکری، دوگانههای باطلی بود که در برابر یکدیگر شکل گرفته بود و امام صادق(ع) با عبور از هر دو جریان، جریان سومی را به عنوان خط اصیل معارف اسلامی تبیین کردند.
اکنون برخی از این دوگانههای انحرافی و نحوه عبور امام صادق(ع) از آنها و تبیین جریان سوم و اصیل را بازگو میکنیم.
برخی از دوگانههای انحرافی در زمان امام صادق(ع)
جریان «اهل حدیث» یکی از جریانهای فکری دوران حضرت بود که تمرکز خود را روی روایات قرار داده و تعقل را کنار گذاشته بود، در مقابل این جریان «اهل رأی» بودند که در عقلگرایی افراط داشتند و به متون وحیانی توجهی نداشتند.
جریانی دیگر به نام «جبریه» قائل به جبر بودند و اختیار انسان را با استناد به توحید عملی زیرسؤال میبردند و در مقابل این جریان، «مفوّضه» انسان را بهصورت کامل مختار دانسته و عملاً سلطه و اراده الهی نسبت به افعال انسان را زیرسؤال میبردند. همچنین در رویکردهای تفسیری، جریانی بود که بهصورت کلی امکان تفسیر قرآن را زیرسؤال برده و قرآن را قابل تفسیر نمیدانست و جریانی دیگر بدون هیچ چارچوب مشخصی، به تفسیر قرآن میپرداخت تا جایی که کار به تفسیر رأی کشیده میشد.
در مباحث خاصتر و جزئیتر کلامی، جریانی در بحث خداشناسی و صفات الهی، قائل به تعطیل بود و «معطله» نام داشت. در برابر آن، جریان «مشبهه» و یا «مجسمه» بود که خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکرد و برخی از آنها برای خدا جسم قائل بودند.
مقابله با دوگانههای انحرافی با تبیین جریان سوم
گفتیم اهل حدیث، کسانی بودند که عقل و علم را بهطور مطلق انکار کرده و تنها بر ظواهر قرآن و حدیث تکیه میکردند. این جریان درواقع اهل «جمود بر نص» بود و هرگونه تعقل در متن را کنار میگذاشت. در مقابل این جریان، جریان اهل رأی بود که عقلگرایی افراطی را دنبال میکرد و در استنباطهای فقهی نیز به جای تکیه بر متون دینی، اهل قیاس و استحسان بود. این جریان نیز در واقع اهل «اجتهاد در برابر نص» بود. امام صادق(ع) در برابر این دو جریان، جریان سومی را مطرح کرد که عبارت است از: «اجتهاد در نص». به این معنا که امام صادق(ع) نوعی جریان فقاهتی را تثبیت کرده و توسعه داد که در آن، تکیه بر منابع اصیل دینی و نصوص کتاب و سنت با رویکرد اجتهادی و بهکارگیری تعقل در استفاده از نصوص دینی محوریت داشت. این جریان از یک طرف مرزبندی با جریان اهل حدیث داشت، چرا که تعقل را به کار میگرفت و از طرف دیگر مرزبندی با جریان اهل رأی داشت، از این نظر که مبنا را منابع شرعی قرار میداد. این جریان سوم، عبور از دوگانه باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص بود.
در بحث توحید و امکان شناخت صفات خداوند، گفتیم اهل تعطیل معتقد بودند عقل آدمی راهی به شناخت اوصاف الهی ندارد و عملاً مانع هرگونه قضاوت درباره صفات خدا میشدند. در مقابل نیز اهل تشبیه معتقد بودند میان اوصاف الهی و انسان به لحاظ معنایی تفاوتی نیست و اوصاف خالق را به اوصاف مخلوقات تشبیه میکردند. امام صادق(ع) منظر کلامی متفاوت و نگاه سومی را به عنوان «اثبات بلاتشبیه» مطرح کرد. به این بیان که عقل میتواند صفات خدا مانند وجود، علم، قدرت و حیات را اثبات کند؛ اما نمیتواند به کُنه صفات الهی راه پیدا کند. پس ما صفات جمال و جلال خداوند را اثبات میکنیم؛ بدون اینکه خدا را به مخلوقاتش تشبیه کنیم.
یکی دیگر از مباحث کلامی، بحث مهم و پیچیده جبر و اختیار است. عدهای قائل به جبر شدند و با اتکا به توحید عملی، هرگونه اختیار را برای انسان نادیده گرفتند. به این معنا که ما اگر موحد هستیم، باید همه افعال را فعل خدا بدانیم و افعال انسان نیز مخلوق خداست و انسان در آن نقشی ندارد. در این نگاه هرگونه اراده و اختیاری برای انسان نفی میشود. در مقابل آن، جریانی قائل به تفویض بودند. به این معنا که میگفتند انسان در افعال خود کاملاً مختار و آزاد است و خدا نیز سلطهای بر افعال او ندارد. پس افعال انسان صرفاً با اراده و اختیار انسان انجام میشود.
امام جعفر صادق(ع) اینجا نیز در برابر هر دو جریان انحرافی، جریان سومی را با عنوان «امر بین الامرین» مطرح کرد. حدیث معروف «لاجبر و لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» اشاره به همین جریان سوم دارد. ما با وجدان خودمان درک میکنیم که قطعاً مجبور نیستیم و دارای اراده و اختیار هستیم. از طرفی قول به جبر، ظلم به خدای متعال است. اینکه ما انسان را مجبور بدانیم و در همین حال، او را مکلف بدانیم، معنا ندارد. تکلیف و عقوبت انسان بهواسطه فعلی که اختیاری دخصوص آن نداشته، ظلم و قبیح است و چنین چیزی نسبت به خدای متعال، محال است.
از سوی دیگر اگر اختیاری داریم، خدا این اختیار را به ما داده و ما به اذن او است که میتوانیم افعال خودمان را انجام دهیم، نه اینکه خدا دیگر بر ما سلطهای نداشته باشد. پس نه جبر درست است و نه تفویض و این همان امرٌ بین الأمرین است. همچنان که بزرگان دین فرمودهاند انسان در هر رکعت نمازش با جمله «بِحَولِ الله وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُد» نفی جبر و تفویض میکند. در واقع با عبارت «اقوم و اقعد» نفی جبر میکنیم و با عبارت «بحول الله و قوته» نفی تفویض.
در بحث تفسیر قرآن نیز اشاره شد عدهای هرگونه تفسیر قرآن را منع کرده و بر این باور بودند امکان فهم قرآن برای انسان وجود ندارد. به اعتقاد آنان قرآن یک متن معماگونهای است که فقط باید تلاوت شود. در برابر آنها، جریان دیگری نیز آنچنان در تفسیر آیات افراط میکردند که عملاً هیچ چارچوبی برای تفسیرشان وجود نداشت و هر چه به ذهنشان میرسید در مورد آیات قرآن گفته و رسماً تفسیر به رأی میکردند. امام صادق(ع) در برابر هر دو جریان، جریان سومی را به نام «تفسیر اجتهادی» که تفسیر بر مبنای حجت بود، بیان کرد. اکنون نیز مفسران شیعی از همین مبنا برای تفسیر آیات الهی پیروی میکنند. به این معنا که قرآن قابل فهم است و امکان تفسیر قرآن نیز وجود دارد؛ اما در چارچوب علم یا دلیل علمی. به بیان دیگر، ما باید برای هر برداشت تفسیری، حجت و دلیل معتبر داشته باشیم. این همان روش تفسیر اجتهادی است.
امام صادق(ع)، پایهگذار کلام، فقه و تفسیر شیعه
دوگانههای باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص، تعطیل و تشبیه، جبر و تفویض، منع از تفسیر و جواز تفسیر به رأی، همگی نمونههایی از جریانهای انحرافی و باطلی بود که در دوران امامت امام صادق(ع) رواج داشت و امام با نهضت علمی و فرهنگی همهجانبهای که به راه انداخت و معارف فراوانی که عرضه کرد و شاگردان فراوانی که پرورش داد، خط اصیل معارف اسلامی را تبیین و تثبیت کرد.
ما امروز میراثدار همان خط اصیلی هستیم که امام صادق(ع) در برابر این جریانهای انحرافی ترسیم کرد. کلام شیعه و فقه شیعه و تفسیر شیعه، محصول تبیین همهجانبه امام صادق(ع) و مرزبندی با جریانهای فکری انحرافی و دوگانههای باطل است.
منبع: روزنامه قدس