درباره سمیه یزدانی مدال آور تاشکند؛ مسیر طاقت فرسای دختر مبارز
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۷۵۷۱۴
سمیه یزدانی رکابزن تیم ملی دوچرخه سواری ایران امروز در مسابقات دوچرخه سواری جاده قهرمانی آسیا به مدال برنز رسید. این اولین مدال زنان ایران در تاریخ دوچرخه سواری جاده آسیا است. دختر تهرانی برای این مدال در هفته های اخیر تحت فشار زیادی قرار داشته است.
طرفداری - از یک موفقیت یا یک مدال، آنچه دیده میشود لحظهای است که ورزشکار روی سکوی قهرمانی ایستاده یا مدال را بر گردن میآویزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سمیه یزدانی تازهترین مدال آور ایران است که این بار در دوچرخه سواری جاده ایران را سرافراز کرده است. او در هفتههای اخیر در تهران مشغول تمرین بود زیرا وقوع سیل در استانهای مختلف برنامه تیم ملی برای برگزاری اردوی نهایی را مختل و ملی پوشان را مجبور کرده بود در تهران و در شرایطی متفاوت از برنامه پیش بینی شده اولیه تمرین کنند.
یزدانی در مسابقات قهرمانی آسیا در تاشکند با زمان ۳:۱۰.۰۴ به عنوان نفر سوم از خط پایان عبور کرد. دوچرخه سواری ایران پیش از این در بخش کوهستان توسط فرانک پرتو آذر مدال گرفته بود اما در بخش جاده، مدال یزدانی اولین مدال آسیایی این بخش و دومین مدال آسیایی تاریخ دوچرخه سواری زنان ایران بود.
درست یک هفته پیش از اعزام به ازبکستان، سمیه یزدانی با این جمله که "فقط طلا میتواند من را راضی کند" نشان داده بود تا چه حد به خود ایمان دارد و تا چه اندازه تشنه قهرمانی است.و گرچه او امروز نفر سوم آسیا شد اما ارزش مدال او به حدی است که کسی طلای دلخواه او و برنزی که کسب شد را مقایسه نمیکند.
مدال برنز سمیه یزدانی شکستن بغضی است که ماهها در گلوی رکابزن تهرانی مانده است. او قرار بود به عنوان نفر اول دوچرخه سواری جاده ایران در بازیهای آسیایی جاکارتا حاضر باشد و همه چیز آماده این حضور تاریخی در زندگی یزدانی بود اما سندرم مصدومیت پس از به دام انداختن کیمیا علیزاده تکواندوکار و مرضیه عشقی کبدی کار به سراغ سمیه یزدانی آمد.
یزدانی در حادثهای پیش از اعزام به جاکارتا در پایان تمرین خود دچار مصدومیت و شکستی ترقوه شد و در اتفاقی تلخ مجبور شد بازیهای آسیایی را از تلویزیون و در خانه تماشا کند. فدراسیون دوچرخه سواری ماندانا دهقان را به جای او به جاکارتا فرستاد و دهقان در جاکارتا با فاصله ۳۳ ثانیه با نفر اول در رتبه هفتم قرار گرفت.
اکنون سمیه یزدانی مزد صبر خود را گرفته است. پس از حادثه پیش از جاکارتا، او ناامید نشد، ادامه داد، جنگید و برای هدفش مبارزه کرد. برای یک انسان عادی باور کردنی نیست که روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۷۰ کیلومتر رکاب بزند و تمرین کند او دختر دوچرخه سوار، مبارز زاده شده بود و این برنز متعلق به ایران و تلاشهای اوست. برای دختر مبارز.
منبع: طرفداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۷۵۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نحوه اعزام حسن یزدانی به المپیک؛ بحران بزرگ یا یک اتفاق عادی؟!
آفتابنیوز :
حسن یزدانی، قهرمان پرآوازه کشتی ایران، تبدیل به سوژه داغی برای فضای ورزشی این روزهای ایران شده است. دلیلش بازگشت او به تشک کشتی و ارائه فیلمی چندثانیهای از تمرینش با کشتیگیری به مراتب سبکوزنتر از خودش است. او نشان داده بعد از عمل سنگینی که روی کتفش داشته، برگشته و مهیا است تا در المپیک پاریس به میدان برود.
یزدانی پیش از این در تلویزیون وعدهای با این مضمون داده بود که در پاریس، هم تیلور را میبرد و هم طلا میگیرد. باوجوداین اتفاقاتی رخ داده که شاید با چنین شفافیتی نتوان درباره ادعای حسن یزدانی صحبت کرد. اولین آنها غیبت دیوید تیلور، رقیب همیشگی یزدانی در پاریس است. او در یک شگفتی بزرگ در مسابقات انتخابی تیم ملی آمریکا، مبارزهاش را به آرون بروکس ۲۳ ساله باخت و به همین سادگی از تیم ملی بیرون ماند.
داستان اول برای حسن یزدانی شیرین است. تیلور در سالهای اخیر بهخوبی نشان داده بود راه بردن یزدانی را فراگرفته و حتی او را در آخرین جدال، ضربه فنی هم کرد. آمار تقابلهای این دو هم بهخوبی گواه برتری تیلور در تقابلهای رودررو است. حالا که جادوگر آمریکایی در پاریس غایب است، این بهترین فرصت برای حسن یزدانی است تا یک مدال دیگر المپیک به ویترین پررنگ و لعابش اضافه کند؛ ولی اینها همگی در گرو محققشدن داستان دوم است که تلخ و دارک نشان میدهد.
یزدانی کتفش را به تیغ جراحان سپرده و بهتازگی به تشک برگشته. او آنقدر درگیر فیزیوتراپی و آمادهسازی است که حتی فرصت حضور در اردوی اول تیم ملی را از دست داده است. از آنجا که کمتر از سه ماه به بازیهای المپیک مانده، این نگرانی وجود دارد که نکند به لحاظ جسمی و ریکاوری، در موعد مقرر آماده نشود و نتواند در المپیک کاری از پیش ببرد؛ بهویژه اینکه پیشتر علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی هم ابراز نگرانی کرده و از این گفته که در ایران هر کشتیگیری که کتفش را عمل کرده، دیگر آن کشتیگیر سابق نشده است. پس، اتفاق بدتر برای حسن یزدانی، تصور این سناریو است که او نهتنها شانسی برای گرفتن مدال در المپیک نداشته باشد؛ بلکه اصلا نتواند به این بازیها اعزام شود.
در چنین فضایی است که فدراسیون کشتی تصمیم مهمی گرفته و به این نتیجه رسیده که یزدانی را در فاصله ۵۰ روز مانده به بازیهای المپیک، به رقابتهای کشتی مجارستان اعزام کند تا میزان آمادگی او و پاسخدهی کتفش به عمل جراحی را بسنجد. تا به اینجا همه چیز منطقی به نظر میرسد؛ ولی در یکی، دو روز گذشته، چنین تصمیمی بخشی از جامعه کشتی را آشفته کرده و فریاد وا اسفا سر دادهاند که حرمت قهرمان حفظ نشده است.
اینجا روایتها کمی متفاوت است؛ مثلا خبرگزاریهای نزدیک به دولت از این شایعه نوشتهاند که یزدانی از مسئولان فدراسیون کشتی درخواست کرده بدون حضور در مسابقهای، به پاریس اعزام شود که با پاسخ منفی اهالی فدراسیون مواجه شده است. پارهای دیگر هم از این میگویند که رقابتهای مجارستان برای حسن یزدانی سنگین است و نباید او را به چنین تورنمنتی اعزام کرد؛ بهویژه اینکه ممکن است آرون بروکس هم در مجارستان باشد و کار را برای حسن یزدانی سخت کند.
چنین تحلیلهایی باعث دوپاره شدن نظریات علاقهمندان به کشتی شده و حالا با حسن یزدانی به گونهای رفتار میشود که گویی قرار است تبدیل به یک بحران ملی شود. در اینکه حسن یزدانی پرافتخارترین کشتیگیر ایران است، تردیدی وجود ندارد؛ در اینکه شأن او باید حفظ شود، هم شکی وجود ندارد؛ ولی مشخص نیست اعزام او به یک تورنمنت خارجی چطور میتواند موارد بالا را نقض کند. چنین تفکراتی اهمیت بازیهای المپیک و کسب افتخار را قربانی یک اسم میکنند؛ البته اسم حسن یزدانی اعتباری برای کشتی ایران است؛ ولی فرض محال، اگر یزدانی با ناآمادگی و بدون محکخوردن به المپیک برود و آنجا حتی قبل از رسیدن به فینال با نتیجهای اسفبار به کارش در پاریس پایان دهد، آیا حرمتش حفظ شده است؟
ضمن اینکه چنین جریانی باید پاسخگوی این پرسش مهم هم باشند که چرا حسن یزدانی حاضر نشد کتفش را زودتر عمل کند تا بهموقع برای پاریس مهیا باشد؟ چرا یزدانی اجازه داد شایعاتی که میگفتند او برای رسیدن به پاداش بازیهای آسیایی، جراحیاش را به بعد از هانگژو موکول کرد، شکل بگیرد؟ حالا آنها باید پاسخ دهند که اگر المپیک برای یزدانی و اعتبار کشتی ایران اهمیت وافری داشت، چرا او کتف آسیبدیدهاش را زودتر به تیغ جراحان نسپرد؟
اینها البته بخشی از این دوپارگی موجود است؛ چراکه باید آن روی سکه؛ یعنی کادر فنی را هم دید. حسن قرار است در فاصله ۵۰ روز مانده به المپیک به مسابقهای خارجی اعزام شود؛ اگر او بدرخشد که حرف و حدیثی نیست و با شایستگی راهی پاریس میشود و بسیاری را امیدوار میکند که مدال دیگری برای کاروان ایران بگیرد؛ اما اگر ناآماده باشد، آیا ۵۰ روز، زمان کافی برای مهیاکردن یک کشتیگیر دیگر برای اعزام به پاریس خواهد بود؟
بدیهی است که این دوگانگی نیاز به ظرافت خاصی دارد که بدون دخیلشدن احساسات باید دربارهاش تصمیمگیری شود. حسن هم تا رقابتهای مجارستان به قدر کافی فرصت دارد تا توان از دست رفتهاش را بازیابد و خودش را در غیاب گربهسیاه آمریکاییاش محکی جدی بزند. محکی که سربلند بیرونآمدن از آن میتواند تکلیفی جدی برایش قلمداد شود. یزدانی حمایت فدراسیون را دارد؛ ولی بعید است این فدراسیون هم حاضر شود چشمبسته روی کتف آسیبدیده حسن قمار کند.
منبع: شرق