سینمای تجاری؛ توجیهی برای دلقکبازی و ابتذال
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۷۵۸۴۶
تهران- ایرناپلاس- آثار کمدی و پرفروش سینمای ایران همواره با انتقادهای بسیاری چه از سمت برخی سینماگران و چه از سوی مردم و منتقدان همراه بوده است. اما سازندگان این آثار با به کاربردن واژه سینمای تجاری و لزوم وجود چنین آثاری برای بقای سینما به توجیه آثار خود پرداختهاند.
اگر بخواهیم جدول فروش فیلمها را طی سالهای اخیر مشاهده کنیم، آثار کمدی همیشه در صدر یا حداقل در بین سه اثر پرفروش سال قرار گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درباره همین موضوع با رضا درستکار، منتقد سینما درباره تعریف سینمای تجاری، ویژگیهای آن، لزوم وجود چنین مسئلهای و این آثار سینمایی به گفتوگو پرداختیم.
اصطلاحِ سینمای تجاری نمیتواند اصطلاح درستی باشد
رضا درستکار درباره سینمای تجاری و جایگاهش در سینمای کشور به خبرنگار ایرناپلاس گفت: این اصطلاحِ سینمای تجاری نمیتواند اصطلاح درستی باشد. یعنی بعید میدانم مسئلهای به اسم سینمای تجاری جایی در دنیا داشته باشد. ولی ما سینما و فیلمهای اینترتیمنت، یعنی صنعت اینترتیمنت و سرگرمی داریم. آثار سرگرمکننده وظیفهاش این است که مردم را به سالن سینما بکشاند که این جریان، جریان اصلی سینما است. در جریان اصلی سینما هر دو بحث یعنی اینترتیمنت و ارزشهای هنری را داریم. به عبارت دیگر، جریان اصلی سینما متشکل از هنر بهعلاوه سرگرمی است. این تعریف کلاسیک و کلی در دنیا است. در ایران به دلیل اینکه کمتر به سرگرمی نزدیک میشوند و کمتر هنری از کار در میآیند برای خودشان اصطلاحات جدیدی تعریف میکنند. مثلاً میگویند این سینما، سینمای بدنه است و منظورشان این است که برای روشن نگاه داشتن چراغ سینما باید اینگونه فیلمها ساخته شود. مفهومشان این است که اگر در آنجا آن استانداردهای سینمایی یا استانداردهای اینترتیمنت ندید گرفته شد، شما هم ندید بگیرید. به همین دلیل از دل این جریان، اصطلاحاتی مثل سینمای بدنه، سینمای تنه، سینمای مردمی، سینمایی که چراغ سالن سینما را روشن نگه میدارد، سینمای تجاری و امثالهم بیرون میآید. در واقع، مفهوم همه اینها قرار است در آثار اینترتیمنت یا سرگرم کننده باشد. گویی همه را در درون خود هضم کرده یا مشتقی از همان سینمای سرگرم کننده عادی است.
استفاده از سینمای تجاری به بهانه رعایتنکردن چارچوبها
«حال به سینمای ایران بازگردیم. یک بخشی از سینمای ایران خیلی به سینمای بدنه، تنه و تجاری علاقه دارد و این عناوین را برای خود انتخاب کردهاند. این دسته میخواهند برای پوشاندن ضعفهای هنری خود و رعایتنکردن چارچوبها و استانداردهای سینمایی از این اسامی استفاده کنند. یا اینکه میگویند این فیلم تجاری است. مثلاً فیلم «رحمان 1400»، «ژن خوک»، «چهارانگشت» که ممکن است هزاران اشکال در آنها باشد، ولی چون فروش خوبی دارند، میگویند خب سینمای تجاری است پس دیگر به آن نپردازید و بگذارید تجارت خود را بکند و فروش خود را داشته باشد. به هر حال، این آثار واجد ارزشهای هنری و زیباییشناسانه نیست. به عبارت دیگر، قابل بررسی و واکاوی به مفهوم زیباییشناسی نیست. فرآیند یک اثر پرفروش تنها به مفهوم سند تاریخی که این تعداد تماشاگر مثلاً در سال 98 رفته و این فیلم را دیدهاند جنبه اسنادی میدهد؛ یعنی جنبه مراجعه و سند شدن دارد، همین و دیگر از هیچ جنبهای قابل بررسی نیستند. معمولاً هم سینمای تجاری یا سینمای جریان اصلی یا سینمای سرگرمکننده ایران سینمای نازل و بیارزشی است و بهندرت فیلم خوب در آن ساخته میشود.»
سوءاستفاده از شرایط نامناسب مردم
درستکار در پاسخ به این پرسش که این فیلمهای پرفروش را باید جزو کدامیک از آثار سینمایی بدانیم، عنوان کرد: اگر بخواهیم از نظر تاریخ سینمایی بگوییم، آمریکاییها به این دسته فیلمها «trash movie» میگویند. اما در کشور ما این تفکر وجود دارد که مردم زیاد به سینما و دیدن این آثار رفتهاند و توانستهاند یک فروش 20 تا30 میلیارد تومانی هم داشته باشند. شرایط مردم ایران از نظر اقتصادی خیلی شرایط مناسبی نیست. خود این سینماگران از این شرایط غیرطبیعی استفاده میکنند. فیلمسازان تجاری کشور یعنی کسانی که فیلمهای خود را تجاری میدانند از شرایط غیرطبیعی در ایران استفاده میکنند. چون میدانند در حال حاضر فیلم کمدی میفروشد. چرا؟ چون مردم اعصابشان خورد است. میآیند تا ساعتی سرگرم و خوشحال شوند. از یک شرایط استفاده میکنند و کارِ خود این گروه از کارگردانان، قوزبالاقوز میشود. یعنی این اتفاق زاییده شرایط غیرطبیعی است و فیلم تجاری سخیفِ بیارزش به خاطر این شرایط متولد شده است. خودش هم دملی چرکین بر این شرایط میشود؛ یعنی هیچ ارزشی ندارد. مردم تنها این آثار را میبینند، میخندند و فراموش میکنند. بالاخره سینما تنها تفریح مردم است.
آثاری با ارزش زیباییشناسانه بسیار
این منتقد درباره وضعیت فیلمهای پرفروش در دیگر کشورها خاطرنشان کرد: در فیلمهای آمریکایی یا هندی که نود درصد آثارشان اینترتیمنت و سرگرمکننده است، واقعاً سرگرم کنندهاند. مثلاً یک فیلمی مثل «سوپرمن» یا «بتمن» میسازند. اینها همه سینمای اینترتیمنتِ جریان اصلی است یعنی سینمایی است که بدنه جامعه یا مخاطب اصلی جامعه را به داخل سینما میکشاند که استانداردهای خیلی بالایی را در آن رعایت میکنند و به سینما هم خیلی نزدیک میشوند. در حال حاضر در نظرخواهی جدید منتقدین که هر 10 سال یکبار انجام میشود، فیلمهایی از جیمز کامرون انتخاب شده است. فیلمهای این کارگردان که اساساً آثار اینترتیمنت و سرگرمکننده است، اما ارزش زیباییشناسیاش آنقدر بالاست که فیلمهایی مثل «تایتانیک»، «ترمیناتور 2 » یک جریان اصلی حساب میشوند.
«کندو» و «قیصر»، هم سرگرمی کننده بودند و هم هنری
«اما این فیلمها به حدی از نظر ارزشهای هنری و فکری بالا هستند که این قدرت را پیدا میکنند که در کنار فیلمهایی از اینگمار برگمان بنشینند. این نشان دهنده این است که این اتفاق ناشی از قدرت سینمای سرگرمکننده یا همان اینترتیمنت است. ولی در سینمای ایران خیلی خیلی بهندرت پیش میآید که آثاری مثل «کندو» یا «قیصر» که دارای ارزشهای هنری، جنبههای سرگرمی و اینترتیمنت بالا باشد، ساخته شود. بقیه فیلمها از نظر بخش هنری بسیار نازل هستند. این فیلمهایی را که اخیراً پرفروش شدهاند، همه باید از دم نازل بدانیم.»
اصغر فرهادی و سعید روستایی موفق در جریان اصلی سینما
درستکار در پاسخ به این پرسش که سینماگران باید چه راهکارهایی به کار ببندند که بتوانند آثاری با ارزشهای هنری بالا و اینترتیمنت بسازند، خاطرنشان کرد: این آرزوی هر فیلمساز و جریانی است که بتواند یک جریان سوم را به وجود بیاورد، یعنی هم تجاری باشد و هم بتواند جنبههای هنری داشته باشد. در صنعت سینمای ایران کمتر پیش میآید که دو کاراکتر قوی یعنی یک آفریننده هنری و یک آفریننده تجاری کنار یکدیگر جمع شوند و شخصیت کامل و مستقل دربیاورند. مثلاً فیلمهای کیمیایی در یک دورهای این ویژگیها را داشت یعنی هم هنری بودند و هم تجاری. فیلمهای آقای مهرجویی مثل «سارا»، «هامون»، «اجارهنشینها» این ویژگیها را داشتند که تجاری، هنری، متفکرانه و ارزشمند بودند. الان فیلمهای اصغر فرهادی و سعید روستایی این ویژگیها را دارند که هم هنریاند و هم مردمی و سرگرمکننده هستند.
گزارش از هنگامه ملکی
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي ايرناپلاس سينماي تجاري
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۷۵۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
عصر ایران - شاید کمتر از یکماه پیش که خبر اکران نزدیک مست عشق در رسانههای سینمایی مطرح شد، کمتر کسی پیشبینی چنین موفقیتی در گیشه سینمای ایران را برای این فیلم متصور میشد.
مست عشق، در اولین روز فروش رکورد بالاترین فروش روز اول سینمای ایران را شکست. پیش از این، بالاترین فروش روز اول سینما در روز تعطیل 2 میلیارد و 300 میلیون تومان بود و در روز غیر تعطیل یک میلیارد و 300 میلیون تومان. اما روایت زیبای شمس و مولانا در اولین روز اکرانش که در یک روز غیر تعطیل رخ داد، این دو رکورد را یکجا شکست و به عدد اعجاب انگیز و بی سابقه 3 میلیارد و 500 میلیون تومان در روز اول اکران رسید.
مست عشق در حالی توانست با 50 هزار مخاطب در روز نخست به این رکورد برسد که پیش از این، تنها فیلمهای کمدی توان صدر نشینی داشتند و حتی نزدیک شدن به این اعداد برای فیلمهای غیرکمدی بیشتر شبیه رویا بود.
در حالیکه از اوایل اسفندماه سال گذشته، شایعات پراکنده درباره اکران نوروزی این فیلم در محافل سینمایی مطرح می شد، به یکباره و به دلایل نامشخص (و البته مشخص!) از گردونه اکران نوروز کنار رفت و زمزمه این شایعات از اکران نوروز به اکران عید فطر تبدیل شد. اما عدم اکران این فیلم در عید فطر باز هم بر حواشی نه چندان کم این فیلم افزود تا آنکه عوامل تولید فیلم با رونمایی از موسیقی تیتراژ فیلم با صدای علیرضا قربانی خبر از اکران فیلم در هفته پس از عید فطر دادند اما این خبر نیز نقطه پایان حواشی تمام نشدنی این فیلم نبود چراکه در فاصله یک روز تا شروع اکران، روابط عمومی فیلم خبر از تعویق اکران فیلم به دلایل فنی و آماده نبودن فیلم داد که همین موضوع با توجه به زمان طولانی تولید فیلم، بر حواشی آن بیش از پیش افزود و گمانهزنیهای درخصوص فشار سازمان سینمایی برای انجام اصلاحات در فیلم و مقاومت گروه سازنده در مقابل این درخواست را رقم زد.
به هر روی این فیلم پس از یک هفته تأخیر اعلام شده از تاریخ پنجم اردیبهشت ماه در حالی وارد گردونه رقابت اکران شد که دو فیلم کمدی پر قدرت همچون سالهای اخیر سینمای ایران در این عرصه در حال یکهتازی بودند و کمتر کسی شانسی برای مست عشق در رقابت با این کمدیها قائل بود؛ تمساح خونی که به تازگی رکورد رسیدن به فروش یک میلیارد تومان در ۴۰ روز را از آن خود کرده بود و سال گربه که در اولین هفته اکران خود رکورد فروش اولین روز، سه روز اول و هفته اول فیلمهای سینمایی را بدست آورده بود.
اما پیشفروش پانصد میلیون تومانی در اولین روز آغاز پیش فروش و در فاصله سه روز مانده تا شروع اکران فیلم، زنگ خطری جدی برای فیلمهای رقیب بود که این بار با حریفی دست و پا بسته رو به رو نخواهند بود.
استقبال از پیش فروش فیلم چنان زیاد بود که بسیاری از سینماهای کشور از بامداد روز چهارشنبه، اکران فیلم را با سانسهای فوقالعاده آغاز کردند. اتفاقی که سالها بود برای فیلمهای غیر کمدی در سینمای ایران تبدیل به رویا و آرزو شده بود.
مست عشق در زمان انتشار این گزارش، فروش 28 میلیارد تومان در فاصله تنها ۵ روز از شروع اکران را پشت سر گذاشته و تمامی رکوردهای سینمایی را از آن خود کرده است.
استقبال بسیار زیاد مخاطبان از فیلم، سالنهای پر از تماشاگر در تمامی سانسها از سانسهای اصطلاحاً مرده ساعت ۱۳ و ۱۵ عصر تا سانسهای فوقالعادهی بعد از نیمه شب، همگی نشان از علاقه بینندگان و به دست گرفتن نبض مخاطب توسط این فیلم دارد. موضوعی که برای نخستین بار در تاریخ سینمای ایران توسط یک فیلم آن هم با حال و هوای عشق و حول زندگی شاعران و اسطوره های ادبی ایران زمین شکل گرفته است.
تشویقهای مردم در انتهای فیلم در سالنهای سینما، همخوانی ترانه علیرضا قربانی با شروع تیتراژ پایان فیلم در سالنها، تقاضای بلیت برای نشستن بر روی زمین در حالی که ظرفیت سالنها تکمیل شده است و به اشتراک گذاشتن لحظاتی از فیلم با دیالوگهای شمس و مولانا در این فیلم در شبکههای اجتماعی توسط مخاطبان، همه و همه در حالی رخ میدهد که این اتفاقات را تنها و تنها در ایام رونق و شکوه جشنواره فیلم فجر سالهای دور شاهد بودیم.
از سوی دیگر اقبال منتقدان و اهالی سینما نسبت به این فیلم نیز در نوع خود جالب توجه و حائز اهمیت است. گویی برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران، گروهی دست به تولید فیلمی زدهاند که توانسته توجه همزمان مخاطبان عام و منتقدان خاصاندیش و نکتهسنج سینما را جلب نموده و در یک نقطه مشترک به هم برساند؛ اینکه با فیلمی خاص، با قصهای جذاب و روایتی پر کشش همراه با تولید و پروداکشن قابل قبول مواجه هستیم.
بدون شک دستیابی به چنین ترکیبی از رضایت قاطبه مخاطبان در این فیلم میتواند، راهنمای سایر تهیهکنندگان و کاگردانان سینمای ایران برای تولید بیشتر آثاری از این دست و در نهایت، نیل به هدف اعتلای سینمای ایران باشد و در حالی که در سالهای اخیر، نگاه تجاری حرف نخست را در سینمای ایران زده و تفکر سنتی بر این اعتقاد بوده است که تنها فیلم های طنز قابلیت اقبال عمومی را دارد، مست عشق میتواند مسیر جدیدی را در تاریخ سینمای ایران باز نماید.
ادبیات کهن پارسی، سرشار از قصه های جذابی است که با بروز و ظهور پدیده هایی همچون مست عشق، فضای سرمایه گذاری برای تولید بیشتر آثاری از این دست که به نوعی ادای دین به فرهنگ و ادب و تاریخ و تمدن ایران و اعتلای آن است را بیش از پیش تسهیل خواهد نمود و البته باید این نکته را نیز بپذیریم که اقبال عمومی مخاطبان به آثار کهن ایرانی از جمله حکایت مولانا و شمس در مست عشق یک پیام روشن دارد و آن هم تغییر ذائقه مخاطب است.
اگرچه شاید برای پیشبینی سقف فروش مست عشق و حد نهایی اقبال مخاطبان به این فیلم کمی زود باشد، اما مسیر پیشرو و میزان فروش این فیلم تا این لحظه، نشان از تداوم این اشتیاق مردم نسبت به فیلم و شکلگیری عصر جدیدی در سینمایی ایران دارد که در آن عمق و اندیشه آثار سینمایی حرف اول را خواهد زد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: برای تماشای بازیگران ترکیهای یا قصۀ شمس و مولانا؟ «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست هستی تا سرمستی؛ به بهانه فیلم «مست عشق»