عملیاتهای خصمانه آمریکا در عراق/احیای پیادهنظام تکفیری در اولویت
تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۹۰۲۶۲
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل رامین حسین آبادیان: به نظر میرسد که اقدامات خصمانه و تلاشهای مذبوحانه ایالات متحده آمریکا در عراق پایانی ندارد. آمریکاییها به تازگی عملیات خصمانه جدیدی را در عراق انجام دادند. در این عملیات، آمریکاییها مرکز نیروهای امنیتی عراق در کرکوک را هدف حملات خود قرار دادند.
این حمله در حالی انجام شد که هنوز مقامات ایالات متحده آمریکا خود به صورت رسمی واکنشی به این اقدام نشان نداده اند؛ اقدامی که در تعارض و تناقض آشکار با حاکمیت ملی عراق است و نقض تمامیت ارضی این کشور محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اقدام خصمانه ایالات متحده آمریکا واکنشهای متفاوت و البته متعددی را در عراق به دنبال داشت. درهمین ارتباط، «فاضل الفتلاوی» نماینده پارلمان عراق ضمن محکومیت عملیات تجاوزکارانه اخیر آمریکاییها در کرکوک، گفت: «هدف قرار دادن نیروهای عراقی از سوی نیروهای آمریکایی به مثابه تجاوز آشکار است و نیازمند موضع کوبنده و قوی عبدالمهدی در قبال این نیروهای متجاوز است».
این نماینده پارلمان عراق در ادامه یادآور شد: «طرح آمریکا برای هدف قرار دادن نیروهای مسلح عراق با حملات هوایی باز پیش برنامه ریزی شده است. لازم است پارلمان باید جلسه فوق العاده برای بررسی این موارد نقض حاکمیت عراق برگزار کند و قانون اخراج نیروهای آمریکایی و خارجی از عراق به شکل کامل و نهایی را تصویب کند».
درهمین حال، جنبش عصائب اهل الحق با صدور بیانیهای، اقدام جنگندههای آمریکایی در هدف قرار دادن نیروهای عراقی در استان کرکوک که یک کشته و ۲ مجروح برجای گذاشت را محکوم کرد.
در این بیانیه آمده است: «این اقدام دلیل واضح و آشکاری بر این مسأله است که نیروهای جنگی و رزمی آمریکایی در عراق حضور دارند نه مستشاران و نیروهای فنی. نیروهای آمریکایی بر اساس خواسته خود رفتار میکنند نه خواسته فرماندهی عملیات مشترک عراق. سوال اینجا است که در این موارد چه قانونی در خصوص نظامیان آمریکایی اجرا میشود قانون عراق یا آمریکا؟»
در وهله اول، واضح است که ایالات متحده آمریکا از قدرت نیروهای نظامی عراق به ویژه در این مرحله یعنی مرحله پساداعش به هیچ وجه خرسند نیست و تلاش میکند با سلسله اقدامات خصمانه به نوعی علیه نیروهای مسلح عراق عقده گشایی کند؛ نیروهای که مورد حمایت و پشتیبانی قاطبه مردم و احزاب و جریانهای عراقی هستند. آمریکاییها تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا ضمن تضعیف قدرت نظامی عراق، زمینه برای ظهور و بروز مجدد تروریستهای تکفیری در این کشور را فراهم آورند تا بار دیگر از آنها به عنوان پیاده نظامهای خود در عراق بهره برداری کرده و البته بهانه جدیدی برای تداوم حضور نظامیشان در این کشور بیابند.
مسأله دیگری که وجود دارد این است که ایالات متحده آمریکا تلاش میکند تا از رهگذر سلسله عملیاتهای تخریبی در عراق، به نوعی عصبانیت خود از نفوذ روز افزون تهران در این کشور را به مقامات بغداد گوشزد کند. این درحالی است که مقامات عراقی همواره و در مناسبتهای مختلف بر لزوم روابط گسترده با جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده اند.
به عنوان نمونه میتوان به اظهارات اخیر «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر عراق اشاره کرد که بر روابط حسنه میان تهران و بغداد تأکید کرده بود. وی در جریان سفر اخیر خود به ایران به همراه یک هیأت عالیرتبه نیز تفاهمنامه های همکاری بسیاری را با جمهوری اسلامی ایران به امضا رساند؛ مسأله ای که به نظر میرسد به مذاق آمریکاییها خوش نیامده است. از همین روی، علاوه بر تلاش مذبوحانه برای تضعیف قدرت نظامی عراق، مانع تراشی و سنگ اندازی در مسیر روابط تهران، بغداد و همچنین تحت الشعاع قرار دادن نفوذ ایران در عراق از جمله مهمترین اهداف ایالات متحده آمریکا از انجام فعالیتهای تخریبی در این کشور محسوب میشود.
در واقع، آمریکاییها با این اقدامات مخرب خود، از عراق به عنوان نقطه آغازی برای جنگ سیاسی با متحدان استراتژیک بغداد ازجمله تهران، استفاده میکنند؛ اقدامی که برخلاف تمامی موازین دیپلماتیک در عرصه جهانی تلقی میشود. آمریکاییها با این اقدام خود قصد دارند از عراق به عنوان عرصهای برای تقابلهای بین المللی استفاده کنند.
آمریکاییهایی پیشتر نیز صراحتاً اعلام کرده بودند که موافق روابط گسترده تهران و بغداد نیستند و از نفوذ تهران در عراق ناراحت هستند. در همین ارتباط، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا پیشتر سخنانی را علیه جمهوری اسلامی ایران و نفوذ آن در عراق مطرح کرده بود. وی در این زمینه گفته بود که یکی از عوامل اصلی بقای نظامی آمریکا در عراق، زیر نظر گرفتن تحرکات ایران است.
این اظهارات ترامپ حتی با واکنش آیت الله سیستانی مرجعیت عالیقدر عراق مواجه شده بود. وی در جریان دیدار با «جنین هنیس پلاسچارت» نماینده سازمان ملل در عراق، ضمن اشاره تلویحی به سخنان اخیر «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، تاکید کرده بود: «عراق جایگاهی برای آزار رساندن به دیگر کشورها نخواهد بود».
وی در ادامه سخنان خود همچنین گفته بود: «عراق به داشتن روابط حسنه و متوازن و برابر با تمام کشورها و دیگر دولتهای دوستدار صلح بر اساس منافع مشترک بدون دخالت در امور داخلیاش و بدون اینکه خدشهای به استقلال و حاکمیتش وارد شود، چشم دوخته است».
درست به دلیل همین تحرکات آمریکاییها علیه عراق و متحدان آن یعنی ایران است که قاطبه ائتلافهای بزرگ عراق خواستار خروج نظامیان آمریکایی از این کشور هستند. در همین ارتباط، پیشتر ائتلاف اصلاح و سازندگی در پارلمان عراق با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن اقدامات تخریبی واشنگتن در عراق اعلام کرده بود: «آمریکا به گونهای رفتار میکند که گویا این کشور ایالتی از ایالتهای آمریکا است. برگزاری جلسه فوقالعاده پارلمان امری ضروری برای پایان دادن به اقدامات آمریکا در نقض حاکمیت عراق است».
ائتلاف البناء عراق نیز در بیانیهای اقدامات آمریکا در این کشور را نقض آشکار و واضح قوانین و موازین دیپلماتیک دانست و تأکید کرده بود که این اقدامات، از رفتارهای برتریجویانه رئیس جمهوری آمریکا در قبال دولت عراق است.
از همین روی، به نظر میرسد که اقدامات مخرب آمریکاییها در عراق بیش از پیش با واکنش اقشار مختلف عراق مواجه شده و میشود و تداوم این روند میتواند آغاز کننده روند اخراج نیروهای آمریکایی از عراق باشد.
کد خبر 4602172منبع: مهر
کلیدواژه: ایالات متحده آمریکا عراق داعش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۹۰۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خیزش دانشگاههای آمریکا علیه محور شرارت آمریکایی-اسرائیلی
خیزش سراسری در دانشگاههای مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیستها، ابعاد گستردهتری یعنی حاکمیت آمریکا را شامل میشود. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اعتراضات و خیزش سراسری دانشگاهیان و نخبگان آمریکایی در دانشگاههای مختلف آمریکا و دیگر نقاط جهان بخصوص در کشورهای غربی علاوه بر محور اصلی آن یعنی اعتراض به جنایات اسرائیل در و مخالفت با همراهی غرب در جنایات صهیونیستها، ابعاد گستردهتری را شامل میشود که مهمترین آن ظهور جنبههای جدیدی از ناکارآمدی نظام حاکمیتی غرب است.
اعتراضات و خیزش دانشگاهی از دانشگاه کلمبیا در نیویورک و 17 آوریل آغاز شد و دانشجویان معترض خواستار قطع رابطه این دانشگاه با نهادهای اسرائیل که در جنگ غزه نقش دارند شدند. معترضان در دانشگاه های دیگر نیز خواستههای مشابهی دارند.
با وجود سرکوب شدید پلیس در داخل دانشگاهها که دانشجو و استاد نمیشناسد، فهرست دانشگاههای آمریکایی که شاهد تحصن و تظاهرات دانشجویی در حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با ادامه نسلکشی صهیونیستها در غزه بودهاند، همچنان رو به فزونی است.نزدیک به 40 دانشگاه آمریکا اکنون در این تقابل با سیاستها فعال هستند.
اکنون با تشدید اوضاع و انتشار وسیع برخورد حاکمان آمریکا با این جنبش امواج این حرکت اکنون به دیگر کشورهای دنیا مانند فرانسه، آلمان، یونان، ژاپن، استرالیا و ... رسیدهاست.
.
از فریاد علیه ظلم تا مخالفت با سیاست حاکمیت
بعد از عملیات موسوم به «طوفانالاقصی» در روز 7 اکتبر و آغاز جنگ غزه که به بروز فاجعههای انسانی مختلف علیه فلسطینیها منجر شده است، حمایت از آرمان فلسطین در بسیاری از دانشگاههای آمریکا بالا گرفته است. بروز این اتفاق در کشوری که دولت او اصلیترین حامی جنایتهای اسرائیل در غزه بوده است، مسئلهای بهشدت قابل توجه و نیازمند تحلیل است. از منظر مختلف میتوان به این پدیده نگاه کرد.
از یک منظر، این تظاهراتها را میتوان نشانهای از این دانست که مقاومت در برابر ظلم یک امر فطری است و نداهای فطری حتی در جوامعی که در معرض پروپاگانداهای گسترده برای «ابتذال شر» (کوچک شمردن بدی) قرار گرفتهاند بهطور کامل خاموش نمیشود و حتی اگر در برههای کمرنگ شود سرانجام زمانی فرا میرسد که این مقاومت خود را به منصه ظهور خواهد رساند.
هنگامی که حساسیت به ظلم به خود از بین رفت، حساسیت در برابر ظلم در برابر دیگری نیز ناگزیر از میان خواهد رفت، این برنامهای است که دولتهای متمادی آمریکا سالها با سیاستهای مختلف از جمله در قالب برنامههای مختلف دیپلماسی عمومی در تلاش بودند در قبال مسئله اسرائیل ـ فلسطین در ذهن جامعه نهادینه کنند.
اما جنگ غزه و جنایات آشکار صهیونیستها بهاندازهای این مظالم را در معرض چشم همگان قرار داده است که تمامی آن تلاشها برای «ابتذال شر» و «درونیسازی ظلم» را نقشبرآب کرده است.
علاوه بر این، منظر دیگری که میتوان در ریشهیابی این اعتراضات نگریست این است که مسئله تنها به اسرائیل و جنایات در غزه ختم نمیشود بلکه این اعتراضات همگی به همان اندازه که بر مخالفت با جنایات رژیم صهیونیستی متمرکز هستند، سیاستهای حاکمیتی آمریکا و رویکرد نظامهای مختلف این کشور را در قبال مسئله فلسطین به چالش میکشند.
دیگر مسئله حزب یا فرد خاصی در میان نیست بلکه مردم این وادادگی به اسرائیل و حمایت بیچون و چرا از جنایات آن را حاصل حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه میدانند. این امر بخصوص در دولت دموکرات بیشتر صدق میکند چرا که این حزب دفاع از آنچه که حقوق بشر توصیف میکند را در اولویت کار خود عنوان کرده است. اما جنایات غزه و همراهی واشنگتن در جلوگیری از قطعنامههای سازمان ملل برای اتمام جنگ در کنار فرماندهی و کمک نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از صهیونیستها خط بطلانی بر ادعای اولویت دموکراتها در دفاع از حقوق بشر بود.
«امان عبدالهادی»، جامعهشناس در دانشگاه شیکاگو در این باره میگوید: جوانان بهطور فزایندهای از وضعیت موجود در مسائل سیاست داخلی و خارجی ناامید میشوند.
این جامعهشناس اعتقاد دارد که این فعالیتها در محوطه دانشگاه میتواند سرآغاز تغییرات سیاسی باشد.
بار دیگر ناکارآمدی نظام لیبرال دموکراسی
پراتاپ بهانو مهتا، نایب رئیس دانشگاه آشوکا و رئیس مرکز تحقیق سیاستی هند، در این باره اعتقاد دارد که این اعتراضات و سرکوب شدید آنها نشان دهنده سه بحران در نظام لیبرال دموکراسی است.
وی در مقالهای تاکید میکند که این بحران لیبرال دموکراسی از سه منظر قابل تحلیل است: بحران اول این که آمریکا که بیشترین نفوذ و اهرم فشار را بر اسرائیل دارد در کنار جامعه بینالملل نسبت به مسئولیتها اخلافی ناشی از مسایل وحشتناکی که در غزه رخ داد، عدول کرده و شانه خالی کردند. این اعتراضات محصول ناکامی نظام لیبرال دموکراسی است که اجازه داد خصومتها در غزه به این شکل در معرض دید افکار عمومی قرار گیرد. این اقدام دانشجویان تلاشی برای رفع این نقیصه اخلاقی بوده است.
به عقیده مهتا، دومین بحران لیبرال دموکراسی در این بود که همه دنیا به این واقعیت پیبردند که حتی در کشور مدعی آزادی بیان و به رغم داشتن قانون موسوم به متمم اول قانون اساسی حمایت از آزادی بیان، مقوله آزادی به سادگی در آن جامعه در معرض ملاحظات سیاسی و حزبی قرار میگیرد. تحقیر دانشگاهیان بخصوص روسای دانشگاه و دستگیری استادید پیام ناامید کنندهای حتی نسبت به آینده این آزادی بیان ارسال کرده است.
سومین ناکارآمدی لیبرال دموکراسی از نظر این کارشناس، عمیقتر شدن فضای دوقطبی در جامعه آمریکا است و نوع واکنشها به این اعتراضات و استفاده سیاسی از آنها به این فضای دوقطبی بیشتر کمک خواهد کرد.
نوع برخورد سیاستمداران به این خیزش نیز تاییدی است بر چرایی اعتراضات به نظام حاکمیتی آمریکا. جالب این که هر دو حزب اصلی ایالات متحده و همچنین کاخ سفید و گروههای طرفدار رژیم اسرائیل در کنار سران رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو، دانشجویان معترض را به دامن زدن به یهودستیزی متهم کردهاند؛ اتهاماتی که معترضان بهشدت آن را رد میکنند.
.
در کنار این اتهامات، استفاده از خشنترین برخوردها علیه دانشجویان و اساتید، ورود قوای امنیتی در کلاس درس و یا محوطه دانشگاهها برای دستگیری معترضین و فاش شدن تصاویر حضور تکتیراندازها بر بام دانشگاهها برای مقابله با خیزش دانشجویی نشان از اصرار این حاکمان بر ادامه رویکرد ناکارآمد خود است.
دانشمندان زیادی در سالهای گذشته البته با توجه به تناقضهای درونی ارزشهای لیبرالیسم چنین شرایطی را پیشبینی کرده و استدلالهایی را درباره اینکه چرا نظم جهانی لیبرال به رهبری آمریکا ناگزیر به چنین نقطهای خواهد رسید مطرح کردهاند.
«پاتریک دنین» نظریهپرداز علوم سیاسی در دانشگاه نوتر دام، یکی از نظریهپردازانی است که با توجه به شکستهای لیبرالیسم نظریاتی را درباره افول این ایدئولوژی مطرح کرده است.
او در کتاب «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» استدلال میکند که نابرابری، بی اعتمادی مردم به مقامات دولتی، ضعف خانواده، بحران محیط زیست و … در جامعه آمریکا نشانه این هستند که لیبرالیسم امروز وارد بحران مشروعیت شده است، اما برخلاف تصور مدافعان آن، این بحران یک امر عارضی بیرونی نیست بلکه توسط خود لیبرالیسم ایجاد شده است.
دنین در سراسر کتاب درباره این بحث میکند که نظریه لیبرالیسم از ابتدا دارای تناقضات درونی است که لاجرم به وضع امروزین منتهی میشود. «چرا لیبرالیسم شکست خورد؟» شورشی نظری در برابر این ادعاست که هر مشکلی در نظام لیبرالیسم ناشی از دور شدن از اصل نظریه لیبرالیسم است و با اصلاحاتی «لیبرالتر» قابل جبران است.
چرا خیزش دانشجویی آمریکا صهیونیستها را به وحشت انداخت؟خیزش دانشگاههای آمریکا؛ حرف حساب دانشجویان چیست؟
انتهای پیام/