شيخ نعيم قاسم: عربستان به ابزار اجرایی و مالی طرحهای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۲۵۵۵۲
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از پایگاه خبر النشره لبنان، شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد عربستان سعودی امروز به ابزار اجرایی و مالی طرحهای رژیم اشغالگر صهیونیستی تبدیل شده است.
شیخ نعیم قاسم در نشستی در بیروت تصریح کرد این کشور هزینه مهمات و سلاحهای ویرانگر منطقه را پرداخت میکند تا این رژیم قدرتمند باقی بماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود تنها راه رهایی از معضل اسرائیل، بازگشت فلسطینیان به خانه و کاشانه شان است و هر راهی جز این، اتلاف وقت است. هرگونه ادعایی مبنی بر صلح نیز تلاش استکبار جهانی برای تثبیت اسرائیل به منظور بلعیدن تدریجی خاک فلسطین است. گزینه مقاومت در برابر اسرائیل و پیروزیهای مقاومت شامل لبنان، فلسطین و همه کشورهای منطقه میشود.
معاون دبیرکل حزب الله لبنان گفت: پیروزی یک جبهه از جبهههای مقاومت، پیروزی همه جبهه مقاومت بهشمار میرود؛ زیرا پیروزی برای یک طرح [یک جبهه]است نه پیروزی یک گروه بر گروه دیگر.
او افزود: اگر مقاومت در سطح اسلامی و ملی نبود، لبنان آزاد نمیشد. اگر مقاومت و جهاد مردم فلسطین نبود، ترسیم مرزهای اسرائیل با مشکل مواجه نمیشد و امیدهای داعش در سوریه و عراق نقش بر آب نمیشد. مقاومت دستاورد کسب کرد و معادلات منطقه را تغییر داد. مقاومت ما را از مرحله تسلیم به مرحله عزت، قدرت و آزادی رساند و توانست در گزینههای منطقه تغییر راهبردی ایجاد کند. همه اینها به این علت اتفاق افتاد که ما قدرت و اراده داشتیم؛ قدرت و اراده مطلوب. قدرتی که گزینه سیاسی ما را حفظ میکند. به همین علت مشاهده میکنید که غرب، آمریکا و جهان همواره میخواهند ما فاقد قدرت و ضعیف باشیم؛ زیرا زمانی که ضعیف باشیم، سرنوشتمان را در اختیار میگیرند، اما زمانی که قوی باشیم، سرنوشت و آینده نسل هایمان را خودمان ترسیم میکنیم. این قدرتی است که گزینه سیاسی، استقلال و آزادی ما را حفظ میکند.
شیخ نعیم قاسم تاکید کرد: به کشورهای بزرگ نمیتوان اتکا کرد؛ زیرا از اسرائیل جانبداری میکنند. این کشورها زمانی که از راه حل دم میزنند، دروغ میگویند. زمانی که میگویند میخواهند حق را به صاحبانش برسانند، دروغ میگویند؛ زیرا از اسرائیل، جنایتها و اشغالگری اش حمایت میکنند.»
معاون دبیرکل حزب الله لبنان ادامه داد: ما تجربه عظیمی در لبنان داریم. با کمک مثلث ارتش، مردم و مقاومت قدرت یافتیم و با این قدرت و این مثلث در سال ۲۰۰۰ خاکمان را آزاد کردیم و در سال ۲۰۰۶ توانستیم اسرائیل را شکست دهیم. تا به این لحظه به برکت این قدرت، توان واقعی بازدارندگی واقعی داریم. آمریکا هم اکنون ما، ایران و بیشتر و بلکه همه کشورهای عضو محور مقاومت را تحت فشار قرار میدهد. آمریکا حتی دیگر کشورهای مخالف این کشور و سیاستهای آن مانند ونزوئلا را نیز تحت فشار قرار میدهد. از نظر ما این تحریمها بخش جدایی ناپذیر از منافع اسرائیل است و باید با آن مقابله کنیم. ما باید بتوانیم در برابر این تحریمها بایستیم و پیروز شویم.»
شیخ نعیم قاسم تاکید کرد: عربستان امروز به واسطه حاکمان کنونی به ابزار اجرایی و مالی طرح اسرائیل تبدیل شده است. این کشور ۳۷ نفر از جمله ۳۴ نفر از ساکنان مناطق (شیعه نشین) شرقیه، احساء و قطیف را اعدام کرد. علت این اعدامها فقط اختلاف اندیشه نه عملکرد بود. این واکنش به این معناست که حاکمان سعودی تحمل ندارند تا بشنوند نظامشان اصلاح پذیر نیست. آنها همچنین نمیتوانند بپذیرند فردی به آنها بگوید در یمن، در حق مردم فلسطین و در منطقه به هنگام مداخله برای ویران کردن سوریه مرتکب جنایت میشوند.
او افزود: از نظر ما عربستان سعودی با عملکردی که در پیش گرفته است، زمینه را برای تحقق اهداف اسرائیل محقق میکند؛ زیرا عربستان سعودی بخش جدایی ناپذیر «معامله قرن» است و مقدمه این معامله، عادی سازی روابط است-که عربستان و برخی کشورهای حوزه خلیج (فارس) آن را در پیش گرفته اند و حذف حقوق فلسطینیان است. عربستان هزینه مهمات و سلاح های ویرانگری که منطقه را ویران و ملتها و اقتصاد آنها را نابود میکند، میپردازد تا اسرائیل قدرتمند باقی بماند.
معاون دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: «آنچه در منطقه روی میدهد، طرحی برای منافع عربستان سعودی نیست؛ بلکه طرحی برای منافع آمریکاست. عربستان سعودی کوچکتر از آن است که آمریکا را با منافعش همسو کند. این یک توهم است. این، آمریکاست که از عربستان سعودی به نفع خود بهره برداری میکند. ما نمیدانیم چه زمانی سعودیها به یک بار بر دوش دولت آمریکا تبدیل میشود و آن گاه دولت آمریکا آن را کنار میگذارد همان طور که دیگر کشورها را کنار گذاشت و در آن هنگام حکومتشان سقوط میکند.»
شیخ نعیم قاسم ادامه داد: زمانی که از ایران سخن میگوییم، افتخار میکنیم که روابط مان با ایران خوب است. ما در کنار ایران محور واحد و محور مقاومت را تشکیل میدهیم. با صراحت تمام میگویم حیات مقاومت در منطقه مدیون ایران است. همه ملتهای مقاوم منطقه مدیون ایران هستند؛ زیرا ایران روح مقاومت را در منطقه دمید. ایران امام خمینی (ره) برای استقلال منطقه و تقویت راههای آزادسازی آن شاه را سرنگون کرد. این، دستاوردی بزرگ است. با ایران اسلامی چهره منطقه تغییر کرد و منطقه قدرت و نیروی دوباره یافت.»
او افزود: «ما امروز دو محور پیش رو داریم محور ایران و محور سعودی. هر کس مقابل اسرائیل قرار دارد، باید با ایران همکاری کند و هر کس مقابل ایران قرار دارد، یعنی طرح اسرائیل را پذیرفته است. نباید این دو طرح را سازگار کرد. کشوری که میگوید از وحدت مسلمانان حمایت میکند، چرا از ایران حمایت نمیکند؟ کشوری که میگوید از مساله فلسطین حمایت میکند، چرا از مقاومت حمایت نمیکند؟ کشوری که معتقد است مخالف وابستگی به غرب است، چرا کشورهای منطقه را از یمن گرفته تا لیبی و دیگر کشورها ویران میکند؟ اینها علامت سوالهایی است که نیاز به پاسخگویی دارد.»
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: حزب الله لبنان رژیم صهیونیستی عربستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۲۵۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل در گرداب
با توجه به وضع بههم ریخته رژیم صهیونیستی، بهنظر میآید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ بهطور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاههای مهم و بزرگ آمریکا و دهها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بینالمللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسلکشی، تشدید درگیریها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیاتهای تهاجمی حزبالله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتیها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومهای از اقدامات درهمتنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بیسابقه میباشد در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
۱ـ بعضی شخصیتهای شناختهشده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هستهای حرکت کند و من میگویم اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، جهان امنتر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکهای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگهایی که رو نکرده میتواند اقدامات رقبای کهنهکار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان میدهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.
۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرتنمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولتهای منطقه نیز میباشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواهناخواه به سمت یکی میل پیدا میکند؛ یک واقعیت این است که دولتهای غربی و بهویژه انگلیس و آمریکا طی دهها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمینهای عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولتها را در مقابل ملتهایشان هم قرار داده و بنیان آنها را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرتهای غربی بوده به آنچنان توانمندیهایی رسیده است که دیگر، قدرتهای غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه میگوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک میکنند که نمیتوان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرتهای غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقهای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقهای میتواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.
۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصنها در دانشگاههای بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاهها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب میآید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقهزردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاههای یک کشور بهطور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط شدن، جریمههای مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان میدهد میان سیستمهای حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرشهای نخبگان حتی در دانشگاههایی که با پول یهودیان و کمپانیهای اسلحهسازی تأسیس و اداره میشوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیهها به میدانها آمدهاند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتیوارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که میتواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر میرسد دقیقاً به همین دلیل دولتهای آمریکا، انگلیس و فرانسه علیرغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را بهطور خیلی عریان به صحنه آوردهاند.
این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن میباشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانهای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمیشود. بنابراین اعتراضات در محیطهای نخبگی استمرار مییابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات میدهد.
۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودککش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیهگرانه پیدرپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصهای است که در آن گرفتار شدهاند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمیتواند در منازعهای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولتهای ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینیها قرار داشته باشند.
طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوانگذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه بهطور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه میداند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشکهای ایران آمدند.
ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عربها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی میداند فلسطینیها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملتهای خود خواهند دید.
با کمال تأسف باید گفت بعضی دولتها در منطقه علیرغم لطمههایی که غرب طی دهها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار دادهاند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلامگرایی پنهان شدهاند.
۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفتههاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علیرغم آنکه اعلام کرده طرح آمادهای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع بههم ریخته رژیم، بهنظر میآید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواریها میتواند تخریب بینتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشکها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان میدهد.