روی دیگر برجام
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۰۶۸۹۳
ایران در سالروز خروج امریکا از برجام برای سایر شرکای این توافق یک پیام جدی فرستاد و روی دیگر برجام را نمایان کرد. مقامات بلندپایه کشورمان روز گذشته بعد از رصد یک دوره تحولات پرتنش میان تهران و واشنگتن اجرای یکی از تعهدات خود در چارچوب توافق هستهای را متوقف کردند؛ اقدامی که پرهیز از آن میتوانست به تشدید فشارها بر ایران بینجامد و به همین دلیل عبور بی تفاوت از آن غیرممکن بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین حساسیت بود که سبب شد ایران در بحبوحه افزایش تحرکات جناح تندروی امریکا و شرکای منطقهای این کشور نسبت به آنچه در حال رخ دادن بود اعلام موضع کند و در شرایطی که ضروری مینمود سه کشور اروپایی در کنار چین و روسیه برای تأمین منافع اقتصادی ایران گامهای بیشتری بردارند، یک هشدار عملی و علنی بفرستد.
اینچنین بود که روز گذشته شورای عالی امنیت ملی ایران با اعلام اینکه جمهوری اسلامی در مرحله فعلی دیگر خود را متعهد به رعایت محدودیتهای مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین نمیداند، یک گام از اجرای تعهدات خود عقب نشست. رئیس جمهوری ایران همزمان با این تحول راه امروز ایران را نه راه جنگ که گشوده نگه داشتن مسیر دیپلماسی توصیف کرد. با این حال روحانی دستیابی به این هدف را منوط به اجرای شرط مهمی کرد که اگر ایران در خلال 60 روز آینده منافع اقتصادی و بانکی خود را تحقق نیافته ببیند، گام بعدیاش را در چارچوب کاهش تعهداتش محکمتر برمیدارد.
یک سال پیش در چنین روزی بود که ترامپ خروج یکجانبه امریکا از برجام را که بی تردید یکی از بزرگترین دستاوردهای دیپلماسی جامعه بینالملل به شمار میآمد، اعلام کرد و طی ماههای بعد بتدریج تحریمهای هستهای علیه ایران را که تحریمهای نفتی، بانکی و مالی را شامل میشد، بازگرداند.
در واقع نفت و گاز دو حوزهای بوده است که واشنگتن در ماههای گذشته از طریق آنها و ذیل استراتژی موسوم به فشار حداکثری تلاش کرده جمهوری اسلامی را در منگنه قرار دهد. مقامهای امریکایی در حالی پیگیری این هدف را با ادعای مبارزه با حمایت ایران از تروریسم و ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه پیگیری میکنند که آنها اخیراً با افزودن نام سپاه پاسداران ایران به فهرست سازمانهای تروریستی و برداشتن معافیت تحریمهای اصلیترین خریداران نفتی ایران، کوشیدهاند حلقه فشار علیه ایران را تنگتر کنند. آنچه پیداست فشارهای جاری، سیاست مشترک دو حلقه سیاسی مختلف در دولت امریکاست که دو هدف متفاوت را پیگیری میکنند. جناحی که به رهبری جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا خواهان فروپاشی است و طیف دیگر به رهبری ترامپ به برپا کردن میز مذاکره با ایران با هدف تسلیم و تحمیل خواستههای خود میاندیشد. اما این همه در حالی است که سه کشور اروپایی طرف برجام بارها گفتهاند مصمم به راهاندازی سازوکار مالی تبادلات مالی با ایران موسوم به «اینستکس» هستند و خود را متعهد به افزایش تلاشها جهت حمایتهای مالی بیشتر از این کانال مالی دانستهاند اما عملاً راه به جایی نبردهاند.
«اینستکس» نهادی است که آلمان و فرانسه و بریتانیا برای حفاظت مبادلات مالی و تجاری با ایران از آثار تحریمهای امریکا راهاندازی کردهاند.
ایران کدام تعهد برجام را اجرا نمیکند؟
قابل انتظار بود ایران که پیش از این در مواجهه با خروج امریکا از برجام و در خلال تلاش ناکافی اروپا برای حمایت از منافع اقتصادی ایران سیاست خویشتنداری و مدارا در پیش گرفته بود اینک خروج خود از برخی تعهداتش ذیل برجام را اعلام کند. چه فاصله مرحله اول تا دوم کاهش تعهدات ایران در برجام، دو ماه خواهد بود که اگر اقدامات جدیدی از سوی طرف مقابل صورت گیرد، ایران به شرایط قبل باز خواهد گشت.
طبق این اقدام ایران در مرحله فعلی دیگر خود را متعهد به رعایت محدودیت مربوط به نگهداری ذخایر اورانیوم غنی شده و ذخایر آب سنگین نمیداند. حال آنکه ایران پیشتر بر اساس برجام موظف بود تا ٣٠٠ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا خلوص ٣.٦٧ درصد و تا ١٣٠ تن آب سنگین را در داخل کشور نگهداری کند. برای این منظور امکان مبادله و فروش این مواد به دیگر کشورها در برجام منظور شده است.
عبور از سقف ۳۰۰ کیلوگرم در فرصت دو ماهه نیازمند بهرهگیری از تعداد بیشتری از سانتریفیوژهای موجود یا فعالسازی سانتریفیوژهای جدیدتر است که ایران براحتی امکان محققکردن هریک از دو گزینه یادشده را در مرکز نطنز دارد.
به نظر میرسد اقدام ایران به خودداری از ارسال ذخایر هستهایاش چندان به تحریمهای اخیر امریکا بی ارتباط نباشد. چند روز پیش دولت امریکا چند محدودیت جدید بر فعالیتهای هستهای تهران وضع کرد و از بین پنج معافیت قبلی برای همکاری با تهران، به دو معافیت خاتمه داد: «مبادله اورانیوم غنیشده با اورانیوم طبیعی (کیک زرد) بین ایران و دیگر کشورها و همچنین انتقال آب سنگین مازاد نیروگاه اراک به خارج از کشور.»
لغو دو معافیتی که بی تردید چالشهایی جدی برای اجرای این بند از تعهدات برجامی ایران پدید آورده بود. شاید از این جهت بود که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران تصمیم جدید ایران مبنی بر رعایت نکردن حفظ سقف ذخایر اورانیوم و آب سنگین را به تحریمهای جدید امریکا مرتبط دانسته و تصریح کرده بود: «اقدامات ایران درباره برجام در رابطه با تحریمهای اخیر امریکا صورت میگیرد.» چه به گفته او این تحریمها عملاً اجرای بندی از برجام را ناممکن میکند.
فرصت 2 ماهه برای حفظ برجام
به گفته روحانی و بیانیه شورای عالی امنیت ملی ایران همزمان یک فرصت دو ماهه نیز به طرفهای برجام میدهد تا آنها زمینههای تأمین منافع ایران بخصوص در حوزه نفت و تبادلات بانکی را فراهم کنند.
چنانچه سایر شرکای برجام در فرصت 60 روزه پیش رو نتوانند به تعهدات خود بویژه در حوزههای بانکی و نفتی جامه عمل بپوشانند برداشتن محدودیتهای مربوط به سطح غنیسازی اورانیوم و متوقف شدن اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب سنگین اراک در دستور کار ایران قرار میگیرد. چه، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان نیز همزمان با این تحولات از آمادگی سازمان متبوعش برای اجرای دستور مقامات ارشد نظام در صنعت هستهای کشور خبر داده و گفته است: «بازگشت پذیری لحظهای است و بستگی به نوع آن دارد. به طور مثال اگر فردا بگویند وارد غنی سازی ۲۰ درصد بشویم، من قبلاً هم اعلام کردم که این آمادگی را داریم که در عرض چهار روز ما غنیسازی ۲۰ درصد را مجدد در سطح قابل قبولی شروع کنیم.» بی تردید اقدامات جاری ایران در چارچوب بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام و برپایه حق اقدام متقابل ایران انجام گرفته است تا به این ترتیب واکنش اخیر تهران در قالب بهرهگیری از حق مشروع حقوقی خود در چارچوب برجام قابل تعریف باشد نه خروج از آن.
احضار سفرای پنج کشور
همزمان با انتشار بیانیه رسمی شورای امنیت ملی ایران سفرای پنج کشور عضو برجام شامل آلمان، انگلیس، چین، روسیه و فرانسه به وزارت امور خارجه دعوت شدند تا نامه رئیس جمهوری ایران را از عباس عراقچی، معاون سیاسی وزارت خارجه، دریافت کنند. روحانی در نامه خود تأکید کرده ایران تا چه اندازه در موضوع برجام خویشتنداری به خرج داده اما فرصتها از دست رفته است و طرف مقابل نتوانسته به تعهداتش در برجام عمل کند به طوری که برای ایران راهی به جز کاهش تعهداتش باقی نگذاشته است.
ظریف هم که همزمان با این تحولات به روسیه سفر کرده است تا نامه روحانی به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را شخصا تقدیم او کند، در نامهای رسمی به فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را در جریان اقدام تازه ایران گذاشت. وزیر خارجه کشورمان در خلال همین سفر درتشریح تصمیم ایران به کاهش تعهدات برجامی اش در سخنانی خطاب به شرکای برجام گفت:
«نشان دادهایم کشوری کهن با صبر زیاد هستیم اما حاضریم برای حقوق خود مقاومت کنیم و امروز نوبت دنیا است که به تعهد خود عمل کند.» او همچنین در حالی که چین و روسیه را از سایر شرکای برجامی ایران استثنا میکرد به کم کاری اروپاییها در قبال برجام معترض شد و گفت: «سوای چین و روسیه سایر اعضای برجام (فرانسه، آلمان، انگلیس و اتحادیه اروپا) به هیچ یک از تعهداتشان عمل نکردند. بیانیههای خوبی صادر شد، ولی اقدامی صورت نگرفت.»
به نظر میرسد حداقل یکی از اهداف اصلی ایران از اقدام اخیرش ارسال پیامی جدی به دریافت کنندگان نامه روحانی باشد. اگرچه اروپا طی یک سال اخیر از طریق انتشار بیانیههای متعدد سیاسی و پیگیری سازوکار مالی کوشیده ضرر و زیانهای ایران را در نتیجه خروج امریکا از برجام جبران کند اما این تلاشها مطابق انتظارات ایران پیش نرفته است. تحریمهای امریکا چنان است که شرکتهای خارج از این کشور را هم در صورت انجام مبادلات اقتصادی با ایران مجازات و از فعالیت در امریکا محروم میکند. این در حالی است که سالها مذاکره ناپیوسته و ماهها مذاکره متمرکز و مستمر ایران با گروه 1+5 نشان از اهمیت بالای نتیجه این مذاکرات و حفظ دستاورد آن یعنی برجام برای اروپا دارد.
انگیزههای اروپا برای حفظ توافق هستهای ایران به نظر آن چنان قوی است که در رویارویی سیاسی کمسابقه با امریکا قرار گرفته و میکوشد با ارائه راه حلهایی برای ادامه مبادلات تجاری با تهران، ایران را پایبند به توافق نگه دارد. با این همه چشمانداز عملی شدن این سازوکارها تاکنون آن چنان که باید روشن نبوده است و با تمام این تلاشها نه شرکتها و مؤسسهها و بانکهای اروپایی تمایلی به ماندن در ایران و ادامه رابطه با آن نشان دادهاند و نه حتی کانال مالی ایران و اروپا با ابعادی که تعریف شده کار کرده است.
در چنین فضایی است که ایران روز گذشته با دشوارتر شدن شرایط پس از اجرایی شدن تحریمهای امریکا و به رغم ادامه روابط کجدار و مریز با اروپا ضمن کاهش معنادار یک پایه از تعهدات برجامیاش مهلت دوماههای را برای تحقق منافع اقتصادیاش تعیین کرده است تا برپایه سیاست مداراجویانهاش همچنان به دیپلماسی فرصتی دوباره داده باشد. چنان که محمدجواد ظریف در توئیتی تأکید کرد: «پنج کشور دیگر باقی مانده در برجام پنجرهای در حال بسته شدن برای برگرداندن اوضاع در اختیار دارند.»
بــــرش
محورهای مهم سخنان روحانی در جلسه هیأت دولت
بیش از 7 ماه پیش در سازمان ملل متحد اعلام کردم که استراتژی نظام، تعهد در برابر تعهد، نقض در برابر نقض، تهدید در برابر تهدید، اقدام در برابر اقدام است، امروز میخواهیم به آن سخنان عمل کنیم و بگوییم در چارچوب برجام ، اولین قدم قاطع خودمان را برمیداریم.
در نامه به سران 5 کشور طرف برجام اعلام کردیم که یکسال به توصیههای شما صبر کردیم. این صبر ما یک قدرت بزرگ ملی و روحی ایران در تاریخ است و همان طور که مقاومت و دیپلماسی ما تاریخی است، صبر ما هم استراتژیک بود.
کل اقدام امروز جمهوری اسلامی ایران توقف دو اقدام است و به یک معنا دو فروش را انجام نمیدهیم و اورانیوم غنیشده و آب سنگینمان را از امروز نمیفروشیم.
اگر طرف های برجام ظرف 60 روز پای میز مذاکره آمدند و با آنها صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم و به منافع اصلیمان مخصوصاً نفت و بانک به عنوان دو مورد از منافع مهم دست یافتیم، به نقطه اول و به شرایط 17 اردیبهشت 98 برمیگردیم ولی اگر در پایان 60 روز به نتیجه نرسیدیم دو اقدام دیگر را آغاز خواهیم کرد و آن دو اقدام این است؛ توافق در برجام بر این مبنا بوده که غنیسازی خود را در سطح 3.67 نگه داریم و از این اقدام خودداری میکنیم؛ یعنی دیگر سطحی برای ما مطرح نیست.
اگر بخواهند از این اقدام ما بهانهجویی بکنند و پرونده ایران را به شورای امنیت برگردانند با یک اقدام بسیار قاطعی روبهرو خواهند شد و این اقدام قاطع را نیز در این نامه برای 5 کشور توضیح دادم.
برجام نیاز به یک جراحی دارد و قرصهای مسکن یکساله کافی نبوده، اقدام امروز ما جراحی برای نجات برجام است نه برای نابودی برجام و معتقدیم اگر ملت و نظام ما یکپارچه در این مسیر حرکت کند، دنیا پیام ملت ایران را بخوبی دریافت میکند.
راهی که امروز انتخاب کردیم، راه جنگ نیست، راه دیپلماسی است؛ به عنوان کسی که در این مسأله آشنایی دارم و به عنوان نماینده ملت ایران، به ملت ایران عرض میکنم، راه امروز، راه درگیری و جنگ با دنیا نیست؛ باز هم راه دیپلماسی است؛«دیپلماسی با یک زبان جدید و با منطق جدید».
در چارچوب برجام آماده مذاکره هستیم نه یک کلمه کم و نه یک کلمه اضافه. برجام، همان برجام است و تغییر نمیکند اما حاضریم برای اجرایی شدن بهتر آن و اجرای تعهدات شما و شکل اجرای تعهدات، پای میز مذاکره بنشینیم.
پذیرای میلیونها مهاجر بودیم و هستیم. ما بزرگترین سنگر مبارزه با مواد مخدر بودیم. این اقدامات، میلیاردها دلار مخارج دارد و با شرایطی که امریکا به وجود آورده، قادر به پرداخت این مخارج نیستیم. نمیشود برجامی باشد و هزینهاش را ما پرداخت کنیم. وظیفه دارید و اگر این روند ادامه پیدا کند آن همکاریها تعطیل خواهد شد.
امروز میز مذاکره را ترک نکردیم بلکه با زبان حقوقی با شما سخن میگوییم که دیروز با زبان دوستانه و سیاسی بیشتر با شما حرف میزدیم.ما امروز روی دیگر سکه برجام را به دنیا نشان دادیم.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۰۶۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.