سفرههای ساده افطار سیلزدگان حمیدیه
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۱۷۲۳۹
سیلزدگان حمیدیه در حالی به استقبال ماه مبارک رمضان رفتند که هنوز از بیش از یک ماه قبل در جنگل، چادرنشین هستند و خبری از سفرههای رنگین افطار نیست اما چهرههای وا رفته مردم که در کنار چادرها نشستهاند، خبر از زبان خشکیده آنها میدهد.به گزارش بلاغ، از حمیدیه، در واپسین دقایق مانده به اذان مغربِ چهارمین روز از ماه مبارک رمضان خودم را به یکی از کمپهای محل اسکان سیلزدگان روستاهای مسیر خسرج رساندم؛ چادر اهالی با فاصله کم در کنار یکدیگر بر پا شده بود؛ چهرههای وا رفته اهالی که در کنار چادرها نشستهاند خبر از زبان خشکیده آنها میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محوطه زمین کنار چادرها کاملاً خیس بود روی ماسهها که قدم برداری جای پا، با عمق زیاد روی زمین نقش میبندد؛ روستاییان برای اینکه از شر گرد و خاک و ماسهها خود را خلاص کنند روبروی چادرهای خود را آبپاشی کرده بودند.
زنان صورت خود را پوشاندند تا سوژه عکس من نشوند
اغلب جلوی چادرها به شکل مثلث کنار گذاشته شده بود تا هوای داخل چادر عوض شود و هوایی تازه کنند؛ زنان روستایی دو به دو یا چندتا چندتا دور هم در کنار چادرها نشسته بودند و برای همدیگر صحبت میکردند چشمشان به من که خورد شالهای خود را روی سَرخود بیشتر مرتب کردند برخی با شال صورت خود را تا نیمه پوشاندند تا مبادا سوژه عکسهای من شوند.
مردها نیز در فاصلهای کمی آنطرفتر نیز کنار چادرها برخی دراز کش و برخی روی بالشتکی لَم داده بودند و کودکان که از خدا خواسته آب و خاک دَم دَست آنها شده بود؛ به شدت مشغول ساختن اشکال مختلف روی زمین بودند.
هوا ابری است و کم کم رو به تاریکی میرود زمین خیس و وزش ملایم درختان کهور در عصر پنج شنبه همه اهالی را به باد خُنکی دعوت کرده بود.
خبری از سفر افطار نبود
چیزی به اذان مغرب نمانده بود اما هیچ خبری نه از سفره افطار است و نه نشانی از شور و هیجانی که در خانهها معمولاً برای آماده کردن افطار و غذا و... بود.
تقریبا اغلب چادرها را سرک کشیدم و زمانیکه دیدم خبری از سفره افطار نیست از خانم جوانی که لباس بلند عربی پوشیده و سرش را با شال نارنجی پوشانده است علت را سوال کردم؛ پاسخ داد: مگه قرار است چه چیزی را در سفره بگذایم که قبل از اذان سفره افطار را پهن کنیم.
افطار: نان و خرما
دست من را میگیرد و به داخل چادر راهنمایی میکند؛ بعد با انگشت اشاره کیسه نان و پاکت خرما را نشانم میدهد؛ خدیجه میگوید: گاهی هم تخم مرغ، خرما، سیبزمینی و اگر کسی بامیهای از زمینهای اطراف برای ما بیاورد سر سفره افطار میگذاریم.
علی از اهالی روستای عوده است افطار امروز خانواده علی، تخم مرغ و گوجهای است که خانم اش بُرش داده اما وی با تمام وجود خداروشکر میکند معتقد است خواست خدا این است اما به شدت نگران وضعیت خود و زن و بچههایش است.
باید بدهی برق را پرداخت کنم تا برق خانه وصل شود
وی میافزاید: برخی از اهالی وضعیت اینجا را تحمل نکردند و به خانههای خود بازگشتند اما برق ندارند؛ من هم دوست دارم برگردم اما باید چادر را با خود ببرم و در حیاط خانه برپا کنم چرا که دیوارهای خانه شُل شده و نشستن زیر سقف خانه خطرناک است؛ از طرفی برق خانه قطع است و گفتند باید بدهی خود را پرداخت کنی تا برق خانه را وصل کنیم.
غبشه جنادله دیگر زن روستایی سیل زده است که به گفته خودش هیچ سالی بر وی بدون روزه نگذشته و مرتب روزههایش را گرفته است؛ به سختی صحبت میکند از من سوال میکند چقدر تا اذان مانده است؛ نمیدانم تشنه است یا گرسنه؟ افطاری شب گذشته غبشه خانم اما نان و چای شیرین بوده است.
غبشه با حالت سرزنش آمیز رو به من میکند و میگوید: این چه زندگی است که ما داریم؛ اگر در این ماه کسی به فکر ما نیست حداقل تانکر آب را برنمیداشتید؛ بخشدار و دهیار به ما میگویند به خانههای خودمان برگردیم؛ بروید ببینید در این خانهها مگر میشود زندگی کرد.
دوست داریم به خانههای خودمان برگردیم
بدریه از اهالی روستای عوده است که سیل سبب شده است در جنگل چادر بزنند؛ وی میگوید: از اول ماه رمضان تا حالا غیر از خیار و گوجه و نان و خرما چیزی نخوردهایم و تا دلت بخواهد قند و چایی داریم؛ از این وضعیت خسته شدهایم و خیلی دوست داریم به خانههای خودمان برگردیم اما گِل سیلاب تا نیمه دیوارهای خانه بالا آمده است؛ پسرم چند بلوک را در وسط خانه گذشته و روی آنها میخوابد تا چیزی از خانه دزدیده نشود.
«خیریه» در حالی که از جمع شدن آب در کنار خانهاش و بلند شدن بوی گندآب عصبانی شده به من میگوید: اینجا چیزی پیدا نمیکنی به روستای ما برو (روستای عوده) جرأت نمیکنی وارد خیابان ما بشوی بوی تعفن و آبهای راکد تمام منطقه را پُر کرده است؛ از پشه کوره و حشرات موذی زندگی نداریم؛ آب کثیف و گِل تا چند سانتیمتر روی قالی اتاق مانده و فقط همین لباس که تنام است برای من مانده است؛ چمدان لباسهایم در سیل دزدیده شد.
شهلا دیگر زن روستایی است که منتظر بود صحبتهای «خیریه» تمام شود و با من صحبت کند خطاب به من میگوید: «خُب فرض کن به خانه برگشتیم کجا بنشینیم؟ نه جای تمیزی است و نه چیزی از خانههای ما مانده است؛ امروز قند مادرم بالا رفت و فشارش به 8 رسید اگر در روستای خودمان بودیم مادرم فوت میشد اما اینجا چون پزشک نزدیکمان است سریع رسیدگی کردند.
شرایط بازگشت برای برخی اهالی روستاها هنوز مهیا نشده است
حکیم جعفری جنادله رئیس شورای بخش مرکزی با بیان اینکه شرایط بازگشت برای برخی اهالی روستاها هنوز مهیا نشده است، میگوید: آبگرفتگی منازل، فراهم نشدن شرایط بهداشتی منطقه و... سبب شده است اهالی به خانههای خود بازنگردند.
وی با اشاره به کم کاری دستگاههای اجرایی در تخلیه آب از روستاها افزود: بخشدار مرکزی کم کار است و بهتر است بگویم کم کاری میکند و تا کنون نتوانسته است ماشینآلات مورد نیاز برای تخلیه آب از روستاها را به منطقه بیاورد.
رئیس شورای بخش مرکزی افزود: بارها از مسوولان برای اهالی درخواست کمک کردیم اما با شورای بخش مرکزی همکاری نمیکنند و نارضایتی زیادی را برای مردم به وجود آورده اند.
جنادله بیان کرد: نیروهای جهادی با کمک و همکاری اهالی منطقه در حال ترمیم سیلبند روستاهای پایین دست هستند تا پس از آن بتوانیم روستاها را برای بازگشت اهالی مهیا کنیم.6 روستا همچنان درگیر سیلاب هستند
شاهین هاشمی میگوید: سه روستا در حمیدیه همچنان دچار آبگرفتگی هستند و اطراف سه روستای دیگر را نیز کاملا آب فرا گرفته است.
وی افزود: با توجه به کاهش دبی رودخانه کرخه، به تدریج آب در حال فروکش است و آب در سه روستا در حال تخلیه است؛ همچنین اقدامات لازم جهت آهکپاشی و تأمین بهداشت این روستاها در حال انجام است تا به زودی شرایط لازم جهت بازگشت روستاییان به منازل فراهم شود.
به گزارش خبرگزاری فارس، با بالا آمدن دبی آب رودخانه کرخه، 13 روستای شهرستان حمیدیه واقع در مسیر خسرج زیر آب رفت که اهالی برای در امان ماندن خود و دامهایشان به جنگل پناه آوردند.
منبع: بلاغ مازندران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۱۷۲۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رنگین شدن سفرههای مردم مراغه با گیاهان کوهی
در این فصل از سال انواع گیاهان کوهی با خاصیتهای غذایی و دارویی از دامن طبیعت برداشت و برای تهیه انواع غذاهای سنتی استفاده میشود.
هر سال از اردیبهشت بازارچهای برای عرضه گیاهان کوهی در مراغه راه اندازی و دهها گونه توسط روستاییان حاشیه مراتع از دامن طبیعت چیده و عرضه میشود.
علاقه مردم مراغه و شهرهای منطقه به تهیه غذاهای محلی و سنتی از جمله آش، آبگوشت، بورانی با این گیاهان رونق این بازار را دو چندان کرده است.
در این بازار بیشتر از ۱۵ نوع انواع تره کوهی از جمله قارترسی، کنگر، ریواس، قازی یاغی، سورولو، گل آقا و بزگوش به فروش میرسد.
البته برداشت و فروش بی رویه و غیر اصولی این گیاهان سالهاست دوستداران طبیعت و محیط زیست را نگران کرده است.
برداشت بیش از ظرفیت با گذشت زمان موجب کاهش سطح رویش و جمعیت این گونه های باارزش گیاهی در مراتع و طبیعت سهند شده است.
در بیشر موارد بهره برداران به علت بی توجهی به اهمیت این گیاهان آنها را از ریشه برداشت میکنند و با پیاز از خاک بیرون میآورند.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست مراغه گفت: برداشت بی رویه و غیر اصولی این گیاهان در طول سالهای گذشته موجب به خطر افتادن تنوع گیاهی مراتع سهند شده است.
زارع افزود: میزان بالای برداشت این گیاهان موجب وارد آوردن آسیبهای جبران ناپذیر به ذخایر ژنتیکی سهند شده است. با مدیریت در بهره برداری میتوان فرصتی فراهم کرد تا این گونههای باارزش برای نسلهای آینده نیز حفظ شود.
در مراتع سهند بیش از یک هزار گونه گیاهی شناسایی شده که از این گیاهان ۵۰ گونه آن خوراکی است و خاصیت غذایی و دارویی دارد.
کوه سهند با ۱۲۹ هزار هکتار مرتع در شمال شرقی شهرستان مراغه در آذربایجان شرقی واقع شده است.
باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان شرقی تبریز