شلیک از پشت؛ بدون گلوله
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۷۳۱۷۲
۱- جمهوری اسلامی در جبهه خارجی، به جایگاهی از اقتدار و گسترش عمق راهبردی رسیده است که نگران جبهه خارجی نباشیم. ضرب شستهای غافلگیرکنندهای که فرزندان مقاومت در فلسطین و یمن نشان دادند، بینیاز از تحلیل و تفسیر است. شلیک ۶۹۰ موشک از غزه (محاصره شدهترین و محرومترین حلقه مقاومت) به شهرهای رژیم صهیونیستی و همچنین حملات موشکی و پهپادی و […] به تأسیسات نفتی و نظامی آلسعود در عمق ۷۰۰ تا هزارکیلومتری، به هم خوردن توازن نظامی را بازگو میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲- سایت گروهک ورشکسته ملی- مذهبی (بارگذاری شده از پاریس)، ۲۵ مرداد ۹۵ نوشت «سوالات زیادی مطرح میشود که چرا باید گروههایی مانند نهضت آزادی، خود را خرج برخی محافظهکاران کنند که هیچ سنخیتی با آنها ندارند؟ این سوال از سر فقدان استراتژی طرح میشود. پرسش کنندگان نمیدانند پاسخ مطلوبشان یا به تقابل میانجامد و یا به انفعال، در حالی که نه توان تقابل دارند و نه راهی برای خروج از انفعال. نباید نقش محافظهکاران میانهرو داخل حکومت و اعتدالگرایان را نادیده گرفت. پروژه آنها نُرمالیزاسیون است. این نیروها را باید از داخل حاکمیت جذب کرد نه از میان اصلاحطلبان؛ اتفاقاً این نیروها از سوی اصلاحطلبان در پروژه اصلی مدیریت میشوند.»
۳- هفتم آذر ۹۴ در حالی که ۳ ماه تا انتخابات مجلس دهم مانده بود، دبیرکل یک حزباشرافی به روزنامه شرق گفت: «باید از طرف مقابل سربازگیری کرد. در سیاست خارجی و برجام، برخی از دوستان که در انتخابات رقیب بودند، الان به نوعی حامی هستند». مدتی بعد نشریه صدا به قلم «عباس-ع» نوشت: «مهمترین هدف اصلاحطلبان، تعمیق شکاف در حاکمیت است. مهمترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران فرآیند ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان تندرو با سایر اصولگرایان است. نهایی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار مهم است. اصلاحطلبان باید نقش گُوهِ را بازی و شکاف را به مرز جدایی کامل برسانند. دولت حتی بهتر از اصلاحطلبان میتواند بخشی از این اهداف را محقق کند». شبیه همین پروژه با ابعاد و شگردهای مختلف، برای جدا کردن و عقب انداختن دولت از حرکت شتابان نظام در جریان است.
۴- آیا شک برانگیز نیست نویسنده کتاب پدرخوانده علیه مرحوم هاشمی (که سایه او را در نشریات زنجیرهای دوره اصلاحات با تیر میزد)، عضو مرکزیت حزب برآمده از دولت سازندگی میشود و از دل همین حزب، زمزمه تغییر قانون اساسی و جمهوری سوم را مطرح میکند؟ چرا درست زمانی که نشریه فرانسوی شارلی ابدو به خاطر اهانت به ساحت پیامبر اعظم (ص) مورد اعتراض مسلمانان جهان بود، روزنامه مردم امروز با سردبیری همین فرد، تیتر «من هم شارلی هستم»! را برگزید؟ همین حالا چرا روزنامه حزبی تحت مدیریت وی اقدام به جنگ هراسی میکند؟ فردی با این سوابق، چگونه حکم مشاور رسانهای نهاد ریاستجمهوری و دبیر شورای بررسیهای ویژه میگیرد؟ حضور وی در مراسم افطار رئیسجمهور با فعالان سیاسی برای چه بود؟ امثال او چه مشورتهایی میتوانند بدهند؟!
۵- سایت «خ» وابسته به دو مدیر ارشد رسانهای و مطبوعاتی دولت، ۱۹ بهمن ۹۲ چند روز پس از ماجرای موهن توزیع سبد کالا تحلیلی را منتشر کرد، که مدیرانش، با گذشت پنج سال، هنوز هیچ توضیحی درباره علت انتشار آن ندادهاند؛ «جایزه بهترین کارگردانی برای روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی… توزیع سبد کالا به مردم با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیشبینی باشد. او دقیقاً همین اتفاق -ازدحام، دعوا و مرافعه و احیاناً له شدن در زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلاً آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت]! [به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنوارههای سیاسی خارجی نیازمند بود. نگاه کنیم به اظهارات اخیر شرمن که گفت: «شما در اخبار دیدید که ایران اخیراً به طور قابل مشاهدهای غذا بین مردم فقیرش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریمها، تأثیر مستقیم بر مردم داشته است» … این دقیقاً همان نتیجهای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا داشته، اینکه تحریمها تأثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ اینکه اوضاع اقتصادی مردم نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند… درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، میارزید»!
۶- اسفند ۹۷، «امیر آریا- ز» از سوی شهرداری تهران به سرپرستی شرکت برج میلاد منصوب شد. او از دوستان نزدیک کاوه مدنی (معاون محیط زیست و جاسوس فراری)، بازداشتی فتنه ۸۸ و از امضاءکنندگان نامه ۵۵ نفره به دولت اوباما درباره درخواست تحریم ایران بود. این انتصاب، اتفاقاً با اظهارات رئیسشورای شهر همزمان شد. محسن هاشمی به ویژهنامه اعتماد گفته بود «در مورد حناچی، بعضی مخالف انتخاب وی بودند. البته در هر دو مورد نجفی و حناچی با دخالت مستقیم رئیسجمهور مسئله حل شد. وقتی وزیر کشور به دلیل مخالفتهای امنیتی نتوانست حکم حناچی و نجفی را امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف نظر برخوردند، روحانی ورود پیدا کرد و مسئله خاتمه یافت. [خبرنگار اعتماد: هاشمی لبخندی میزند و به شوخی میگوید: این هم طبیعی است، بالاخره رئیسجمهور برای همین کارهاست دیگر!]». چرا پاسخ استعلام وزارت اطلاعات زیر پا گذاشته شد؟ چه کسانی این مشورت را دادند؟
۷- وزارت اطلاعات اواخر سال گذشته، با تحرکات ضدامنیتی شبکه وابسته به کمونیستها و چپهای آمریکایی در هفت تپه خوزستان برخورد کرد. اما چند عضو فراکسیون امید، جانب متهم امنیتی (اسماعیل- ب) را که ارتباطش با گروهک حزب کمونیست در اروپا اثبات شده بود، گرفتند. به عنوان نمونه مشابه، چگونه است فلان معاون دانشگاه مرتبط با سران فتنه، به جای صیانت از احکام اسلامی، جانب حرمت شکنان و معارضان حجاب را میگیرد؟ چه اتفاقی افتاده که چپهای آمریکایی، تصویر خبرنگار بازداشتی روزنامه سوپر کاپیتالیست شرق را به دست میگیرند؛ فردی که حین تحریک به آشوب در روز کارگر بازداشت شد؟ زنجیره این اتفاقات، تصادفی است؟!
۸- پس از مراسم افطار رئیسجمهور با جمعی از فعالان سیاسی، یک عضو حزب منحله مشارکت، خلاصه سخنان روحانی را منتشر کرد: «مشکلات کنونی کشور با زمان جنگ تحمیلی قابل مقایسه نیست… توجه داشته باشیم که راهحل مشکلات چیست و دولت چقدر اختیار دارد؟ دولت در سیاست خارجی چقدر اختیار دارد؟». این چندمین بار بود که برخی دولتمردان ادعا کردند فشار و تحریمهای فعلی در چهل سال گذشته بیسابقه است! کدام مشاوران، این خط را دادند و کدام پیام با این سخنان به دشمن منتقل شد؟ قوت یا ضعف؟ بیآنکه بخواهیم فشارهای تحریمی را انکار کنیم، باید گفت کشور بارها فشارهایی به مراتب دشوارتر را با موفقیت از سر گذرانده است. ما در دهه اول انقلاب، درگیر تروریسم و تجزیهطلبی و غائلههای زنجیرهای در مناطق مختلف بودیم. همزمان، آمریکا چند بار از طریق طبس و پایگاه هوایی شهید نوژه در صدد کودتای نظامی برآمد و مدتی بعد درگیر جنگ نابرابر با صدام و متحدانش شدیم. ما تحریم مطلق نظامی و اقتصادی بودیم و فروش نفت ما به حداقلیترین وضعیت ممکن رسیده بود.
۹- مشورت بزرگنمایی تحریمها، هل دادن به داخل نقشه دشمن است. ریچارد نفیو معمار اصلی تحریمهای فلجکننده، در کتاب «هنر تحریمها»، شکستن «استقامت» کشور هدف را مهمترین هدف تحریم میخواند و میافزاید «بهترین تعریف استقامت، قاطعیت روحی و روانی برای انکار پیروزی کشور تحریمکننده و ادامه دادن مسیر خود است». او درباره اینکه «درد تحریمها و استقامت طرف مقابل را چگونه میتوان سنجید؟»، مینویسد: رصد استقامت کشورها، نمایانگر اولویتها و نقاط ضعف برنامه مقاومتی دولتها در مقابل تحریم است. آمریکا برای دستیابی به چنین تصویری، از اولویتهای بودجهای، نگرشهای مردمی، اسناد راهبردی و «سخنرانی سران کشور هدف» بهره میبرد. نفیو تاکید میکند «وقتی یک کشور اعتراف میکند که مشکل تحریم دارد، تقریباً نیمی از کار انجام شده. اساساً این نوع اعتراف، دشواریهای خاصی برای هر دولت دارد چراکه به دشمنانش نشان میدهد آسیبپذیریهایی که آنها دنبالش بودند، کاملاً نمود پیدا کرده است.».
۱۰- کدام مشورت باعث شد تا دولتمرد ما ۲۲ مهر ۹۲ در دانشگاه تهران بگوید «خزانه خالی است» و بدین ترتیب تیم مذاکرهکننده را از قدرت چانه زنی خلع کند؟ جنگ مذاکرات، آغاز نشده مغلوبه شد اما بعدها معلوم شد مدیران نجومی در همین دوره، حقوق و پاداشهایی از ۳۰ تا ۷۳۰ میلیون میگرفتهاند! دشمن شبیه این اظهارات را به احساس ضعف و ناتوانی حمل کرده؛ چنانکه سایت رادیو فرانسه ۱۹ مهر ۹۲ نوشت «ارزیابی غرب از وضعیت دولت روحانی، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از فروش حقوق ملی میبیند. بر پایه این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، شرایط فروشنده را دشوارتر میکند و در همان حال قیمت فروش را کمتر خواهد کرد»!
۱۱- درست زمانی که توماس فریدمن (تحلیلگر ارشد دموکرات و مشاور دولت اوباما) به روزنامه ملیت ترکیه میگفت «آمریکا دیگر حتی به اندازه یک بند انگشت توان مداخله نظامی در خاورمیانه ندارد؛ ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد»، مشورتهای غلط با محوریت «هراس از شبح جنگ»، به برخی مدیران و رسانههای ما تزریق شد. طبیعتاً تصور مبتنی بر «خزانه خالی» و «جنگ پیشرو»، موجب کج چیده شدن بنای برجام شد. نکته قابل تأمل اینکه اوباما ۲۱ دی ۹۵ در نطق خداحافظی در شیکاگو گفت «اگر ۸ سال پیش به شما گفته بودم میتوانیم برنامه هستهای ایران را بدون شلیک یک گلوله تعطیل کنیم، احتمالاً میگفتید بیش از حد بلندپروازانه است. اما با توافق توانستیم». توماس فریدمن هم ۱۲ تیر ماه ۹۴ (۱۰ روز قبل از اعلام توافق) در نیویورک تایمز نوشت «توافق پیشرو یک توافق بدِ - خوب است و به اوباما این امکان را میدهد تا به کنگره و اسرائیل بگوید این بهترین توافقی است که با یک غلاف خالی از اسلحه میتوان به دست آورد». متأسفانه قرائن نشان میدهد همان مشورتها و اصرار مشکوک بر جنگ هراسی ادامه دارد.
۱۲- برخی مجموعههای اجرایی به دلایل مختلف، مجال تحرک عناصر معارض را در حوزههای مختلف فراهم میکنند، اما وقتی عوارض و خسارات آن پدیدار شد و دولت را در حوزه تدبیر و کفایت ناتوان کرد، همان مدیران، مسئولیت را متوجه فقدان اختیارات، قانون اساسی و یا سایر دستگاهها میکنند. و حال آنکه به اعتبارهدر دادن فرصتها و جلب تهدیدها باید پاسخگو باشند. گویا همّ و غمّ برخی مدیران همچنان، ادامه دوقطبیهای غفلت آفرین در داخل، به جای تغییر گارد در مقابل دشمن است. ادعای «اختیارات نداریم» یا مسامحه در مقابل برخی تحرکات علیه احکام اسلامی، و بستر سازی برای رفتارهای هنجار شکنانه و ساختارشکنانه، از چنین اراده معیوب حکایت میکند. مسئولیت دنیوی و اخروی این رویکردها هر جا که باشد، بر دوش دولتمردانی سنگینی میکند که سوگند خوردهاند پاسدار مذهب رسمی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشند، خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور و ترویج دین و اخلاق کنند، و در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزند. این مسئولیت بسیار سنگینی است؛ اگر حجابها و غفلتها بگذارند.
محمد ایمانی
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی وزیر دفاع وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران انتخابات مجلس سیاست خارجی اصولگرایان بازی دولت شهرداری تهران محیط زیست فتنه اوباما وزیر کشور وزارت اطلاعات حجاب جنگ تحمیلی تروریسم دانشگاه تهران خاورمیانه نیویورک تایمز ترکیه جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تهران مسلمانان رژیم صهیونیستی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۷۳۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ایران تحریمناپذیر است؟
ایران تحریمناپذیر است. این گزاره قابل تامل و مهمی است که رئیسجمهوری روز یکشنبه در افتتاحیه نمایشگاه توانمندیهای صادراتی (ایران اکسپو ۲۰۲۴) بیان و در تبیین چرایی آن هم به این موضوع اشاره کرد که جوانان و متخصصان داخلی، در سالهای گذشته توانستهاند با نوآوری و ابتکارهای خاص علاوه بر تامین نیازهای ضروری کشور، دریچههای صادراتی جدید به روی دنیا باز کنند. رئیسجمهوری همچنین با تاکید بر اینکه برگزاری نمایشگاه توانمندیهای صادراتی گواه تحریمناپذیربودن جمهوری اسلامی ایران است، گفت: «تحریم در ایران اسلامی با اراده پولادین مردم هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. برگزاری این نمایشگاه همچنین نشاندهنده آن است که طرحهای شیطانی منزویکردن ایران هرگز به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید.»
رئیسی همچنین این نمایشگاه را رونمایی از دستاوردها و توانمندیهای جوانان کشورمان در تلاش برای تبدیل تحریمها و تهدیدها به فرصت، توصیف و تصریح کرد: «به تعبیر دیگر ترجمان این نمایشگاه و رویداد بزرگ اقتصادی آن است که ما توانستیم و باز نیز میتوانیم.» بر این اساس، اظهارات رئیسی را میتوان بازتاب تغییر و تحولات سرنوشتساز سالهای اخیر اقتصاد ایران دانست، یعنی دقیقا همان نقطه عطفی که طراحان و معماران تحریمهای یکجانبه و حداکثری گمان میکردند با به راه انداختن آنچه کارزار فشار حداکثری نام گذاشتند، میتوانند جریان تولید و تجارت را در کشور به کلی فلج کنند و درنهایت به خواسته خود که همان از بین بردن توان سیاسی و نظامی کشور بود، دست پیدا کنند و مردم را در برابر حاکمیت قرار دهند، اما کارنامه سالهای اخیر نشانگر شکست ابرتحریمهایی است که به گمان تحلیلگران بینالمللی اگر نسبت به هر کشوری اعمال شده بود، فروپاشی ساختار اقتصادی آن کشور ظرف چندماه قطعی بود.
هدفگذاری ایران برای اقتصاد عاری از نفت
برهمین اساس، رهبر انقلاب نیز در سال ۹۸ و در اوج فشارهای تحریمی در یکی از بیانات خود فرمودند: همین تحریم میتواند یک فرصت باشد که [پیش از این هم]بوده و بعد از این هم میتواند فرصت باشد. میتواند اقتصاد کشور را از اتکا به نفت نجات دهد و بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کند. عمده مشکلات اقتصادی ما به خاطر وابستگی به نفت است. وابستگی به نفت باعث شده که برای پیشرفت کشور، استعداد و نیروی داخل توجه چندانی نشود اگر بتوانیم این کار را بکنیم، بهترین فرصت را به دست آوردهایم. باهوشهای آمریکاییها هم توجه به این نکته دارند و دیدم در گزارشی توصیه کرده بودند که نگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند، یک راه پشتی درست کنید که ایران بهکلی از نفت منقطع نشود، چون میرود بهکلی دنبال اقتصاد غیرنفتی.
ناکامی نقشه فروپاشی با وجود کاهش کیفیت زندگی مردم
به باور کارشناسان، هرچند ایران در طول ۴۵ سال گذشته عملا زیر شدیدترین فشارهای تحریمی آمریکا و اروپا قرار داشته است، اما از سال ۲۰۱۱ و اعمال تحریمهای نفتی که سودای صفرشدن صادرات نفت را داشت، این استراتژی دنبال میشد که قطع کامل درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت آن هم در شرایطی که بیش از ٩٠درصد بودجه وابسته به آن بود، حتی امور روزمره مردم هم دچار آسیب جدی شود تا در سایه وقوع آشوبهای داخلی و سرخوردگی از ناتوانی در تهیه دارو و غذا، خواستههای نامشروع غرب از جمهوری اسلامی پای میز مذاکره تحمیلی وصول شود. در هر صورت با عبور از سالهای سخت تحمل فشارهای بیرونی، نقشه شوم طراحان تحریم آنطور که انتظار داشتند پیش نرفت و ایران توانست با بهرهگیری از توان داخلی و ایجاد فرصتهای جدید نیازهای فوری را برطرف کند.
برای نمونه طراحان تحریم بنا داشتند صنایع مادر کشور نظیر نفت، پتروشیمی، خودروسازی، فولاد، لوازم خانگی، سیمان و... را از کار بیندازند، اما در نقطه مقابل پیش گرفتن راهبردهای جدید نهتنها این صنایع را از کار نینداخت که حتی برآیند یک دهه گذشته نشان میدهد در برخی از حوزهها تحریم به جای نغمت به نعمت تبدیل شد و استعدادهایی بروز پیدا کرد که در شرایط عادی هیچگاه مجال بروز آن پیدا نمیشد. البته ناگفته پیداست که هرچند آرزوی خامفروپاشی اقتصاد ایران نقش بر آب شده، اما تحریم اساسا آسیبهایی به کیفیت زندگی مردم هم زده و رشد اقتصادی کشور هم به ویژه در دهه ٩٠ برمبنای برنامههای توسعه و سند چشمانداز پیش نرفته که این مسئله در واقع همان محرومماندن کشور از درآمدهای ارزی مناسب و یا بسیاری از تکنولوژیهای جدید جهانی در بخش صنعت است. برای مثال مطابق آمارها در سال ٢٠٢١ رقم درآمد سرانه ملی مردم ایران ٥٣٤٣ دلار اعلام شده بود که مطمئنا اگر جریان تحریمهای یکجانبه نبود رفاه ایرانیان در وضعیت دیگری قرار داشت. بهعلاوه در دیگر شاخصهای کلان مانند نرخ ارز، تورم، بیکاری و تشکیل سرمایه جدید هم اوضاع باب میل مردم و سیاستگذاران نبوده است. البته بخش بزرگی از شوکهای وارد شده به اقتصاد ایران زیرپوست تحریمها، همان مصیبت تکمحصولی و نفتی بودن اقتصاد کشور بوده که چالشهای بزرگی برای کشور ایجاد کرده است.
تنوع بخشیدن به محصولات صادراتی ناجی کشور شد
در این میان، تغییر ریل سیاستگذاری و تنوعبخشیدن به سبد محصولات صادراتی توانسته تا حدود زیادی ضربهگیر تحریمها باشد، ضمن اینکه روند بودجهنویسی در سالهای اخیر و پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم هم تغییرات شگرفی داشته که در آن سهم درآمدهای نفتی از بودجه بسیار کمتر از سالهای قبل شده و حتی دولت با اتخاذ تصمیمات شجاعانه مانند ایجاد پایههای مالیاتی جدید، اصلاح نظام اداری، بهبود محیط کسبوکار و مقابله با فساد که برخی ناظران و تحلیلگران آنها را غیرممکن میدانستند، توانسته دیوار بلند تحریمها را از سر راه بردارد.
ضمن آنکه نمیتوان این تغییر رویه بزرگ را نادیده گرفت که سیاست مذاکره با امید به رفع تحریم تبدیل به آخرین و کماهمیتترین راهبرد دولت سیزدهم شده و این باور به وجود آمده که با اتکا به امکانات داخلی و بهرهگیری از دانش متخصصان داخلی میتوان منافعی برای کشور کسب کرد که پای میز هیچ مذاکرهای پیدا نشده و نخواهد شد. میتوان اینگونه تعبیر کرد که اجرای سیاست اقتصاد مقاومتی و قطعکردن نفت از بند ناف اقتصاد و حذف خودتحریمیها میتواند سفره مردم را هم دچار تغییر کند که این مسئله در صدر اولویتهای کشور قرار گرفته است.
روایت طراحان و معماران تحریم از ناکارآمدی فشارها
در کتاب «تحریمها چطور کار میکند؟ ایران و آثار جنگ اقتصادی» که اخیرا منتشر شده، آمده است: باراک اوباما با ممانعت از تجـــارت ســایر کشورها با ایران در سال۲۰۱۱ ماهیت تحریمهای ایالات متحده را تغییر داد. تحریمهای اوباما منبع اصلی درآمد ارزی ایران یعنی فروش نفت را مختل کرد. این تحریمها همچنین موجب قطع ارتباط بانکهای ایرانی از جمله بانک مرکزی با سیستم مالی بینالمللی شد. تا به امروز، تاثیر اقتصادی تحریمها با آنچه تشکیلات محافظهکار جنگطلب آمریکا پیشبینی میکردند فاصله زیادی داشته است. بهطور قطع، تحریمها به دو دهه رشد اقتصادی ثابت پایان داد، اما تحریم نه باعث فروپاشی اقتصاد شد و نه قیامهای تودهای برای فشار جدی بر دولت را به وجود آورد.
انعطاف نسبی اقتصاد و تصمیم برای اجازه دادن به کاهش ارزش پول، به شروع -تاکنون بسیار کم- بازسازی اقتصادی به دور از صادرات نفت و به سمت تولید داخلی کمک کرد. بهرغم کاهش منابع، دولت از مکانیسم حمایت اجتماعی خود برای محافظت از فقیرترین خانوارها در برابر گرسنگی و سقوط به فقر شدید استفاده کرد. همچنین ریچارد نفیو، مقام سابق وزارتخارجه آمریکا که به عنوان معمار تحریمهای هستهای علیه ایران شناخته میشود، با اشاره به پیشبینیهای نادرست دولت ترامپ مبنی بر فروپاشی ایران طی چند ماه تاکید کرد: «دولت ترامپ از ثبات نسبی حکومت ایران سرخورده شد». نفیو نوشته است: «سال ۲۰۱۸، اظهارنظرهای گستردهای از مقامهای ارشد آمریکایی با این مضمون شنیده میشد که ایران تنها چند ماه و چند ضربت شدید برای فروپاشی فاصله دارد. اعتراضات و آشفتگیهای سیاسی در این کشور ادامه دارند، اما هیچ نشانه معقولی از وجود ناآرامیهای استثنایی در آن دیده نمیشود.»
در ادامه یادداشت مقام سابق آمریکایی آمده است: «حکومت، از لحاظ سیاسی، استحکام معقولی دارد و هیچ نشانهای از جدایی نیروهای امنیتی از آن دیده نمیشود.» نفیو در کتاب «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» مینویسید: «استقامت در برابر درد تحریم اقتصادی، همان توانایی است که یک اقتصاد در عین از دست دادن بسیاری از ظرفیتهای تولیدی خود برای ادامه حیات دارد. مانند گروهان نظامی که حتی در صورت از دست رفتن آن، یک ارتش میتواند کار خود را پیش ببرد. اهمیت داشتن روش و راهبرد برای استقامت در کشور هدف این است که وقتی راهبردهایی برای حفظ استقامت وجود داشته باشد، کشورهایی که در معرض تحریم قرار میگیرند، عزم خود را بالاتر برده و جایگاه خود را در این زمینه تقویت میکنند.»
ایران در برابر تحریم واکسینه شده است
یک کارشناس برجسته ایتالیایی در حوزه اقتصاد نیز با اشاره به پویایی و رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر تصریح کرد که تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به اقتصاد این بلوک آسیب زده و موجب شده است تا شرکتهای غربی از بازار بزرگ ایران محروم شود. وضعیتی که به گفته او، شرکتهای غربی را شاکی کرده است.
«جیانکارلو الیا والوری» طی یادداشتی تحلیلی مینویسد: «در حالی که اینجا در ایتالیا برای پیروی از دستورات ایالات متحده آمریکا مغزمان را کار میگیریم، فرقی هم نمیکند که روسایجمهورش خوب، بد یا حتی خوابآلوده باشد، اقتصاد ایران به توسعه خود ادامه میدهد.» والوری در گزارش خود نتیجهگیری کرده است: «تحریمها و محدودیتهای یکجانبه برخی کشورهای غربی علیه ایران به اقتصاد غرب آسیب وارد کرده است، زیرا این تصمیم موجب گردیده تا شرکتهای غربی از بازار ایران دور شوند. این وضعیت به طور خاص بسیاری از کارآفرینان و شرکتهای اسپانیایی را شاکی کرده است.
این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران پس از اعمال تحریمها، جایگزینهایی برای شرکتهای غربی پیدا کرده و از کشورهای دیگر کالا میخرد، اما بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی باعث شده است که شرکتهای اروپایی از تصمیمهای سیاسی برخی دولتهای اروپایی تحت هدایت دیگران (eterodiretti)، ناراضی باشند.»
آگاته دمارایس، دانشآموخته اقتصاد و عضو ارشد اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی»، نیز در تازهترین کتاب خود تشریح میکند که چرا تحریم در بیشتر موارد اثر معکوس بر جای میگذارد. به گفته دمارایس، اثر استفاده بیرویه از تحریم مانند استفاده بیرویه از آنتیبیوتیک است و موجب افت اثرگذاری آن میشود و مقاومتها نسبت به آن را افزایش میدهد. در صورت عدمرعایت این پنج عامل، کشورهای تحریمشونده با تدابیری که میاندیشند، علاج را قبل از وقوع حادثه می یابند و با ایجاد شبکههای مالی مستقل، کار خود را پیش میبرند. دمارایس این رفتار را به واکسیناسیون تشبیه میکند و معتقد است روسیه و ایران تا حد زیادی دچار چنین وضعیتی هستند. به گفته او، کشورهای تحت تحریم به سه طریق میتوانند تحریمهای آمریکا را دور بزنند. در وهله نخست آنها میتوانند دلار را را کنار بگذارند که با توجه به گستردگی استفاده از آن در معاملات، اقدام دشواری است.
در وهله دوم، آنها میتوانند ساخت یک شبکه جایگزین سوئیفت را پیگیری کنند. چین این راهحل را از طریق راهاندازی شبکه «سیپس» پیگیری کرده است و حجم معاملات آن به یکصدم شبکه سوئیفت میرسد. درنهایت رمزارز بانکهای مرکزی آخرین ابزاری است که کشورهای تحریمشده میتوانند از آن استفاده کنند.
مسیر خنثیسازی کامل تحریمها چیست؟
در یکجمعبندی کلی میتوان اینطور بیان کرد که با عبور از جنگ اقتصادی یکجانبه علیه ایران حالا فرصتی فراهم شده است که میتوان در بستر انجام اصلاحات اقتصادی و تقویت تولید ملی، به تحقق رشد اقتصادی بالا در سالهای آینده خوشبین بود.
در واقع اگر کجرویهای مزمن گذشته نظیر خامفروشی منابع و ثروتهای بیننسلی، ولنگاری نظام بانکی و بیتوجهی به بخشهای مولد برطرف شود، این انتظار واقعبینانه وجود دارد که شرایط معیشتی مردم و اهداف ذکرشده در برنامه جدید توسعه هم محقق شود.
گذشته از اعتراف سناریونویسان تحریمی به ناتوانی در ویرانکردن بنیه اقتصادی کشور، به طور کلی مهمترین محورهای پیگیریشده در دولت سیزدهم برای خنثیسازی کامل تحریم را هم میتوان در این محورها جستوجو کرد که لازم است با ارزیابی و کنترل دائمی، به شکل ویژه از سوی نظام تصمیمگیری و اجرایی دنبال شود:
- رفع ناترازیهای موجود در اقتصاد از جمله ناترازی در شبکه بانکی، ناترازی انرژی و ناترازی در صندوقهای بازنشستگی
- تقویت بازارهای صادراتی جدید و استفاده از فرصت پیوستن به اتحادیههای منطقهای و جهانی اوراسیا و بریکس
- تقویت اقتصاد دانشبنیان و ایجاد انگیزه برای نخبگان
- کنترل جدی بازارهای دارایی و حذف انگیزههای سفتهبازانه از طریق خرید و فروش طلا و ارز
– تقویت روابط تجاری با کشورهای همسایه، آفریقا، آمریکای جنوبی و ایجاد قراردادهای دائمی برای صادرات محصول غیرنفتی و دارای ارزش افزوده
- مقابله با ابرچالش کمآبی و احیای محیطزیست
- بهبود محیط کسبوکار با هدف افزایش مشارکت مردم و بخش خصوصی در اقتصاد
- پیگیری مبارزه با جریانهای مافیایی و ذینفوذ به قصد حذف کامل موریانه فساد از بدنه اقتصاد کشور.
جغرافیای اقتصادی ایران تحریمناپذیر است
یک کارشناس اقتصادی در مورد تحریمناپذیر بودن اقتصاد ایران گفت: «اقتصاد ایران در دوران تحریم دچار افول و کاهش چشمگیر رشد اقتصادی شد، اما هیچگاه سقوط نکرد؛ دلیل این مسئله تنوع بالای محصولات تولیدی در داخل کشور است که حتی نسبت به کشورهای همسایه و کشورهای حوزه خلیجفارس دارای تفاوتهای بسیاری هستیم، چراکه این کشورها تنها به نفت متکی هستند، اما ایران با کشاورزی، معادن، صنعت پتروشیمی و دیگر صنایع توانسته روی پای خود بایستد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی، توسعه صادرات و کشف مقاصد جدید صادراتی را دنبال کند.»
علی حیاتنیا بیان کرد: «شرایط اقلیمی و جغرافیای اقتصادی ایران باعث شده تحریمها و جنگ اقتصادی آمریکا و اروپا به نتیجه نرسد، برای مثال ایران در برخی محصولات کشاورزی جزو برترین کشورهای جهان است یا در حوزه محصولات معدنی پیشرو هستیم، بنابراین با چنین ویژگیهایی نمیتوان تصور کرد اقتصاد ایران زمینگیر شود.» این کارشناس اقتصادی افزود: «البته باید به این نکته توجه کرد که برای به حداقل رساندن اثر تحریمها، باید زنجیره ارزش محصولات را تکمیل و نفت را از بودجه کشور تا حد ممکن حذف کرد، همچنین اصلاحات ساختاری را در نظام اقتصادی و صنایع کشور انجام داد.» حیاتنیا تاکید کرد: «با انجام اصلاحات عمیق اقتصادی و رفع نقاط آسیبپذیر میتوان به این موضوع خوشبین بود که دیگر با اعمال تحریم دچار نوسانات در سطح بازار و کلیت اقتصاد نباشیم.»
منبع: شهروند
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی