خانواده سالم سنگ بنای جامعه پویا
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۷۸۴۷۶
تهران- ایرنا- خانواده، سرپناهی برای لبخندها و نیازها، گوش شنوایی برای حرف ها و دردل ها، شانه مهربانی برای بیان دلتنگی ها و پناهگاهی برای لحظه های تنهایی است؛ پایگاهی است که میتواند پویایی جامعه را رقم بزند.
شاید بتوان گفت یکی از لذت بخش ترین صحنه های روزگار، دیدن اعضای خانواده ای است که با لبانی خندان و دلی شاد دورهم گردآمده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پدربزرگ و مادربزرگی که کمی آن سوتر، خاطرات گذشته خود را مرور می کنند و منتظر فرصتی هستند تا آن را برای تمامی اعضای خانواده مطرح کنند و تجربیات خود را روی دایره بریزند. خانواده ای که با مشارکت، همراهی و همکلامی ریشه های زندگی در تک تک اعضای آن می دود و افرادی سالم و پرتوان به جامعه تحویل می دهند تا عطر پویایی را در همه جا انتشار دهند.
در اهمیت نقش خانواده در پویایی و توسعه جوامع همین بس که امروز 25 اردیبهشت برابر با 15ماه مِی میلادی، روز جهانی خانواده است که به شعار «خانواده یعنی عشق، آرامش، انگیزه» مزیّن شده است.
این روز که هر ساله گرامی داشته میشود، فرصتی را برای ارتقای آگاهی از مسایل مربوط به خانوادهها و افزایش دانش فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی و جمعیتشناختی فراهم می آورد که بر آنها تاثیر میگذارد.
* وزش نسیم پویایی در جامعه با خانواده سالم
تقویت بنیان خانواده، جامعه ای سالم تر و پویاتر می سازد؛ چرا که پویایی یک جامعه به پویایی، نظم و سلامت خانواده بستگی دارد. در واقع خانواده به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین نهاد تشکیل دهنده جامعه است که پایگاه برطرف کننده نیازهای اساسی اعضای یک خانواده را تشکیل می دهد و اعضایی که جامعه هم محسوب می شوند.
اما اینکه خانواده سالم دارای چه خصوصیاتی است، خبرنگار ایرنا را بر آن داشت تا با حسن بهرامنی روانشناس و مشاور خانواده به گفت و گو بپردازد. بهرامنی در توصیف خانواده سالم گفت: یک خانواده سالم موظف است تا نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، احساسی، عاطفی و روانی اعضای خود را شناسایی و سپس بنا به خواسته و نیاز هر کدام از اعضا آن را برطرف کند. آن وقت یک خانواده سالم و جامعه پویا خواهیم داشت.
وی ادامه داد: یکی از اشکالات خانواده های ما این است که فکر می کنند تعادل و عدالت در خانواده یعنی تساوی و قسمت به مساوات. در حالی که این سبک از عدالت، باعث می شود که نظام خانواده دچار آسیب شود.
* افراد پرتوان، در آغوش خانواده دموکراتیک رشد می کنند
خانواده را از بُعد رفتاری و ویژگی های شخصیتی که ایجاد می کند می توان به خانواده دموکراتیک، خانواده استبدادی و خانواده وابسته به فرزند تقسیم کرد. بهرامنی در توضیح هر یک از خانواده ها اظهار داشت: خانواده دموکراتیک، یک خانواده عدالت محور است که نیازها و خواسته های تک تک اعضا در زمان و موقعیت مناسب مورد ارزیابی و شناسایی قرار می گیرد و بدون اینکه مشکل خاصی برای آنان ایجاد شود، نیازها مرتفع می شوند.
وی درباره برون داد این خانواده ها یادآور شد: افرادی که از این خانواده ها پا به عرصه اجتماع می گذارند، از روابط اجتماعی، سلامت و تعادل روانی خوبی برخوردارند، دیگران آنها را دوست دارند و در رده افراد سالم در جامعه محسوب می شوند.
به گفته این روانشناس، خانواده های استبدادی از انواع دیگر خانواده هستند که پدر و مادر در رأس خانواده قرار دارند و با نگاه از بالا به پایین خود، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس را از سایر اعضای خانواده می گیرند. نداشتن توانایی انتقادپذیری، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس از ویژگی های اعضای این خانواده است که آنان را در دسته افراد مهرطلب و تاییدطلب قرار داده است که اگر این تایید و مهر را از جامعه دریافت نکنند، دچار چالش و دردسرساز می شوند.
بهرامنی، دسته سوم خانواده را خانواده های وابسته به فرزند عنوان کرد و خاطرنشان کرد: در بافت اعضای این خانواده، یکسری تعارضات و مشکلات رفتاری وجود دارد که همواره به دنبال یارکشی هستند. یعنی پدر یک فرزند را و مادر دیگری را برمی دارد که با این روند فرزندان امنیت و آرامش روانی خود را از دست داده و همواره در پریشان حالی و اضطراب جدایی، روزگار سپری می کنند.
* ریش سفیدان، تحکیم کننده بنیان خانواده
نکته دیگری که بهرامنی در این گفت و گو به آن اشاره کرد، تغییرات ایجاد شده در نظام خانواده بود که آن را از خانواده گسترده به خانواده هسته ای تبدیل کرده و باعث شده افراد میانسال و پرتجربه به گوشه عزلت و تنهایی کشیده شوند حال آنکه مخزن تجربیات و تحکیم کننده بنیان خانواده هستند.
بهرامنی دراین باره گفت: زمانی خانواده ما به صورت خانواده گسترده تعریف می شد، این خانواده مجموعه ای از دو نسل بودند که اصل حاکم در آن اصل حمایت گری بود. با این رویکرد اعضای خانواده در نسل های مختلف با نسبت های فامیلی متفاوت در یک مجموعه تحت قوانین مشخص زندگی می کردند که در رأس این مجموعه بزرگ فامیل یا بزرگ خاندان مدیریت و سرپرستی را بر عهده داشت.
وی درباره مشخصه بارز این خانواده گسترده تصریح کرد: در این خانواده ها خواسته ها، نیازها و مشکلات در داخل خانواده با هم برآورده می شد و به نوعی امنیت و آرامش روانی خیلی خوبی حاکم بود. علاوه بر آن روابط درون خانوادگی استحکام زیادی داشت. احترام به والدین و بزرگ ترهای اعضای خانواده و احترام بزرگ ترها به کوچک ترها در یک سلسله قوانین تعریف شده حاکم بود. اما با گذر زمان این خانواده به هسته ای تغییر شکل پیدا کرد و از حضور اعضای خانواده در یک خانه به حضور در یک محله تبدیل شدند اما کماکان آن پیوند عاطفی و حمایتی انجام می شد و امنیت و آرامش روانی برقرار بود.
بهرامنی ادامه داد: با تغییرات پیش آمده در روند تکنولوژی و صنعتی شدن جوامع و گسترده شدن شهرها و به دنبال آن فاصله ها، خانواده به پدر و مادر و فرزند محدود و از چتر حمایتی ریش سفیدان محروم و در نتیجه روابط خانوادگی کمرنگ و در موارد بسیاری به طلاق کشیده شده است.
* راهکار بازگشت ریش سفیدان به خانواده
با توجه به ایجاد مشکلات فراوان در عرصه خانواده و جامعه، بازگشت پایگاه اجتماعی ریش سفیدان به خانواده اهمیت بسیاری است.
بهرامنی درباره راهکار این مساله خاطرنشان کرد: برای پررنگ کردن نقش های از بین رفته ریش سفیدان، در قدم نخست باید به نقش رسانه ها توجه کرد. این رسانه ها هستند که می توانند با تقویت و ارایه جایگاه صحیح تر و مناسبتر به کسانی که تجربه زندگی دارند، بها داده و نسل جوان را با آنان آشتی دهند.
وی ادامه داد: راهکار دیگر، ایجاد پایگاه ها یا موقعیت هایی است که این افراد سالمند بتوانند ابراز وجود کنند و توانمندی های خود را به دیگران عرضه کنند. متاسفانه در نظام کشور ما بازنشسته شدن به طرد شدن معنا پیدا می کند. در صورتی که اگر بتوانیم مکان ها یا موقعیت هایی داشته باشیم که این افراد آن جا حضور پیدا کنند و تجربیات خود را در قالب های مختلف به دیگران عرضه کنند، به بازگشت پایگاه ریش سفیدان کمک شایانی کرده ایم.
بهرامنی در راهکار سوم، انگشت اشاره را به سمت نظام آموزشی دراز کرد و گفت: در نظام آموزشی باید به نسل جوان آموزش های لازم برای استفاده و بکارگیری این توانمندی ها داده شود. متاسفانه نسل جوان ما این آموزش ها را بلد نیستند و نمی دانند وقتی در کنار یک سالمند قرار می گیرند، چطور باید به افکار آنان احترام بگذارند و با آنان سازگاری داشته باشند که شاید یک دلیل آن نبود گفتمان بین نسلی است.
گزارش از فاطمه دهقان نیری
اجتمام*9294*1834
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اجتماعي روز جهاني خانواده جامعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۷۸۴۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدگاههای متعدد در اسلامیسازی علوم انسانی بررسی شد
نشست «پیشینهشناسی رویکردهای اسلامی به علوم انسانی» با حضور طلاب و علاقمندان به این حوزه به همت مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد.
حجتالاسلام سید رسول موسوی عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) در این نشست، اظهار داشت: یکی از مباحثی که در نظام جمهوری اسلامی مهم است، مباحث علوم انسانی است، به این معنا که علوم انسانی باید بومی شود و به تعبیر دقیقتر اسلامیسازی علوم انسانی یعنی نگاه ما به انسان یک نگاه معنوی و الهی باشد، رویکرد کشورهای غربی به علوم انسانی غالباً اومانیستی و انسانمحوری است و طبیعتاً هنگامی که اختلاف مبنایی حاصل شد در شاخهها و فروع نیز به طریق اولی اختلافاتی وجود دارد.
وی ادامه داد: مسئولین و پژوهشگران، کتابهای متعددی درخصوص اسلامیسازی علوم انسانی نوشتهاند و دیدگاهها و نظریات بسیاری در این رابطه وجود دارد که میتوان به آنها مراجعه کرد، بحث روششناسی نیز در این خصوص مهم است.
وجود دو دیدگاه در اسلامیسازی علوم انسانی
این پژوهشگر علوم دینی با اشاره به وجود دو دیدگاه در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی، تصریح کرد: یک دیدگاه از منظر فلسفی بررسی میشود، یعنی از دانش و علم فلسفه به ویژه حکمت متعالیه که ملاصدرا آن را بنیان نهاده، برای اسلامیسازی علوم انسانی استفاده شود و فارابی نیز از فیلسوفانی است که از او به عنوان مؤسس توسعه فلسفه به علوم اجتماعی و انسانی یاد میشود.
وی خاطرنشان کرد: در یونان هم دیدگاهی اجتماعی نسبت به علوم انسانی وجود داشت و علوم انسانی دارای جایگاه بود، پس پیوندی میان فلسفه و دانستههای اجتماعی و علوم انسانی از ابتدا در یونان وجود داشته است و پس از ورود فلسفه به حوزه اسلامی توسط مسلمانان و فیلسوفانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، بوعلی سینا و فارابی نگاه به فلسفه چنین بود که بر علوم انسانی مسلط است.
حجتالاسلام موسوی یادآور شد: استفاده از قرآن و سنت، روشی دیگر در رابطه با اسلامیسازی علوم انسانی است، پیشینه این روش نیز به مفسرینی باز میگردد که از نگاه قرآن و حدیث، مطالبی را بیان کردند.
طبقهبندی تفسیرهای قرآنی
وی درخصوص طبقهبندی تفسیرهای قرآنی اظهار کرد: تفسیرهای اجتماعی، تفاسیری هستند که به مردم، جامعه و نیازهای اجتماعی توجه دارند، تفاسیر عصری(زمانی) هم مسائل روز و مورد نیاز را بیان میکنند و دسته سوم نیز شامل تفاسیر موضوعی هستند که نیازهای جامعه را بر مبنای آیات قرآن پاسخ میدهند یعنی موضوع از جامعه استخراج شده و براساس قرآن بررسی میشود که کتاب «سنتهای تاریخ در قرآن» از شهید سید محمد باقر صدر نیز در راستای تفسیر موضوعی است.
مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) یادآور شد: در جلد چهارم از تفسیر المیزان و ذیل آیه ۲۰۰ سوره آل عمران «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، کلمه «رابِطُوا» مباحث اجتماعی را از منظر قرآن بیان کرده است.
وی خاطرنشان کرد: به حمدلله در بحث اسلامیسازی علوم انسانی، چه با روش فلسفی و استفاده از ایدههای فیلسوفان و چه با روش تفسیری، منابع و پیشینه متعددی وجود دارد.
حجتالاسلام موسوی با تقسیم تفسیر موضوعی به دو نوع درون قرآنی و برون قرآنی، ابراز کرد: منظور از تفسیر موضوعی درون قرآنی آن است که موضوع در قرآن وجود دارد و تفسیر موضوعی برون قرآنی به مسائل روز و دانشهای بشری اشاره دارد.
ساختارگرایی و کارکردگرایی
وی درباره کارکردهای خانواده، گفت: اصل پیدایش کارکردهای خانواده در غرب مطرح شد و کتابهای متعددی نیز در این رابطه نوشتهاند، به طور کلی دو شاخه و مکتب فکری در تمام عرصهها میان غربیان رواج دارد که مباحث را به دو شاخه ساختارگرایی و کارکردگرایی تقسیم میکند.
این پژوهشگر علوم دینی تأکید کرد: ساختارگرایان معتقد بودند در موضوعات علوم انسانی میبایست به مبادی، ساختارها، اصول و ریشهها نگریست ولی به فواید و منافع کمتر توجه داشتهاند، کارکردگرایان نیز در پی تحولاتی که در غرب به وجود آمد، منفعتگرا شدند و به سمت بیان کارکردها و فواید رفتند.
وی یادآور شد: خانواده از مباحث بین رشتهای استف به این معنا که هم در روانشناسی و هم در جامعهشناسی مورد بحث قرار میگیرد، اما از آنجا که مبحثی اجتماعی بهشمار میرود، پس جامعهشناسان بیشتر به آن پرداختهاند، جامعهشناسان کارکردگرا نیز بحثی با عنوان «کارکردهای خانواده» را مطرح کردند که برای مثال بحث تولید مثل و تنظیم و کنترل نسل را از کارکردهای خانواده برشمردند.
حجتالاسلام موسوی خاطرنشان کرد: آیات قرآن به گونهای است که هم به بحث ساختار خانواده و هم کارکرد خانواده نظر دارد، در گام اول میبایست با استفاده از روش «معادلیابی واژگانی»، آیات مربوط به خانواده همچون ولد، ابن و بنت را از قرآن استخراج کنیم، سپس در گام بعدی آنها را مرور کرده و هر کدام با بحث کارکردها متناسب است را مورد توجه بیشتری قرار دهیم.
انتهای پیام. /