عوامل قساوت قلب
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۷۹۳۷۵۶
به گزارش ایکنا؛ ویژهبرنامه درسهایی از قرآن با سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی پنجشنبه، 19 اردیبهشتماه با موضوع «عوامل قساوت قلب» از شبکه اول سیما پخش شد. طبق روال هرساله، این ویژهبرنامه هر روز ماه مبارک به جز جمعهها پخش میشود.
در ادامه مشروح برنامه درسهایی از قرآن را میخوانید؛
«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه»
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بحث ما در مورد قلب بود که «آثِمٌ قَلْبُه» (بقره/283) «مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» (حج/32) قرآن در مورد قلب خیلی آیه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینکه قلباً کسی یک چیزی را دوست دارد. ما نماز صبح میخوانیم اما اگر بفهمیم یک مرجعی پیدا شده میگوید: نماز صبح واجب نیست، خدا میداند چقدر مریدهایش زیاد میشود. این آقای خوبی است. گفته: نماز صبح واجب نیست. لذا این نمازهایی که میخوانیم ببینیم چقدر حضور قلب داریم. امروز کسی میگفت: خدا را شکر میکنیم، ربیع الاول داریم و ربیع الثانی، جمادی الاول داریم و جمادی الثانی، وگرنه چه خاکی به سرمان میکردیم اگر رمضان الاول بود و رمضان الثانی، میگفتند: بعد از ماه رمضان یک ماه رمضان دیگر باشد. مسأله قلب مسأله مهمی است.
دلها، سختتر از سنگ
یکی از چیزهایی که هست مسأله قساوت قلب است، قرآن میفرماید: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً» (بقره/74) بعضی دلها از سنگ سفتتر است. دل از سنگ سفتتر است؟ میگوید: بله، کنار سنگ گاهی چشمه آب بیرون میآید ولی کنار دل این یک قطره اشک بیرون نمیآید. از کنار سنگ گاهی چشمه آب بیرون میآید. از دل ایشان یک قطره اشک بیرون نمیآید. از سنگ سفتتر است. انسان اگر واقعاً تربیت الهی نداشته باشد، از گرگ هم بدتر است. من یک روز کرج رفتم، آنجایی که سم مار دارویی میسازند، اسمش را یادم رفت. آره... داروسازی! رفتم نمایشگاه مار، انواع مارها بود و یک خرده با مارها حرف زدم. گفتم: ای مار! بگو: قرائتی من از تو بهتر هستم، چون من مار هستم هرکس بغل من بیاید او را میگزم، تو از نیشابور سنندج را میگزی! از ایران پاکستان را میگزی، صد رحمت به گور من! من هرکس نزدیکم بیاید میگزم تو با غیبت از این طرف کرهی زمین به آن طرف کره زمین میروی. 2- من سالی چند نفر را میگزم. یک مار سالی چند نفر را میگزد؟ زبان ما ساعتی چند نفر را میگزد؟ روزی چند نفر را میگزد؟ 3- من به جسم میزنم و تو به آبرو و جان میزنی. من اگر گزیدم ممکن است خوب شود. تو گاهی با زبانت یک کارهایی میکنی که دیگر قابل خوب شدن نیست. آبروی هشتاد ساله را با یک کلمه میریزی.
گرگ سالی چند نفر را پاره میکند؟ مار سالی چند نفر را میگزد؟ قرآن میگوید: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» (اعراف/179) یک کسی میگفت: اگر«بَلْ هُمْ أَضَلُّ» نبود من از غصه دق میکردم. «بَلْ هُمْ أَضَلُّ» یعنی«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ». چطور انسان سنگدل میشود؟ قرآن میگوید: دلیل سنگدلی شدن این است «فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً» (مائده/13) دلیل اینکه انسان سنگدل میشود پیمان شکن است. همین کاری که الآن آمریکا با ما میکند. پیمان شکنی سنگدلی میآورد. حدیث داریم اگر به بچه هم قول دادید به قولت وفا کن، اگر گفتی برای بیسکوییت میخرم، بخر. یا نگو یا اگر گفتی عمل کن. حدیث داریم اگر به غیر مسلمان هم قول دادید وفادار باشید. دست یهودی چک دادی، به چکت وفادار باش. همان روزی که چک دستش است، پولت را بپرداز. وفای به عهد، قول به بچه، به همسرت گفتی من این چیز را برایت میخرم. بخر! «فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ» کسانی که پیمان میشکنند، ما آنها را لعنت میکنیم. «وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً» اینها را سنگدل میکنیم. سنگدل که شد هرچه هم تذکر بدهی، اثر ندارد. «وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ» (صافات/13) هرچه به او هشدار میدهند، نرود میخ آهنین در سنگ! این هم از آن شعرهای دروغ است. برود میخ آهنین در سنگ! این سنگهایی هست با متّه، چیز میکنند... میتراشند، سنگ قبرها، ولی این هرچه تذکر بدهی گوش نمیدهد.
اصرار بر گناه، عامل سنگدلی
عوامل قساوت قلب چند چیز است. یکی گناه است. امیرالمؤمنین فرمود: چشم شما اشک ندارد برای اینکه سنگدل هستید. سنگدلی از کجا پیدا میشود؟ «وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلا لِكَثْرَةِ الذُّنُوبِ» (وسائلالشيعة، ج 16، ص 45) گناه سنگدلی میآورد و سنگدلی باعث میشود انسان هرچه هم چشمش خشک شود. امام در مناجاتش میگوید: خدایا گریه میکنم که چرا اشک من جاری نمیشود؟ در زیارت امام رضا، زیارت امین الله میفرماید: اشکهایی که برای خوف خدا ریخته شود، مورد رحمت قرار میگیرد. پرخوری؛ سنگدلی میآورد. آیات و روایاتش را نمیخوانیم. پرخوابی، پرگویی، کم حرف بزنیم، حرفهای لازم بزنیم. حرف زدن هم جزء عمل ما حساب میشود. تمام رفتارهای ما را، قرآن یک آیه دارد میگوید: «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» یعنی «ما یلفظُ» همان لفظ است. یعنی لبت را که تکان میدهی دو تا فرشته حضور دارند و اینها را مینویسند. کم حرف بزنیم، پرخوری ممنوع! پرگویی، پرخوابی، ثروت سنگدلی میآورد. پول سنگدلی میآورد.
نشست و برخاست با آدمهای عیاش، شنیدن لهو و لعب، بعضی از شغلها سنگدلی میآورد. رفت و آمد با پادشاه، خنده زیاد، اینها نمونه چیزهایی است که انسان را سنگدل میکند، سنگدل یعنی انسان را بی رحم میکند. به امیرالمؤمنین گفتند: در فلان منطقه سربازهای اسلامی حمله کردند یک خانم یهودی، خلخال، خلخال را به پا میبندند. مثل النگو که به دست است، خلخال زنهای عرب به پایشان میبندند. خلخال را از زن یهودی گرفته است. امام فرمود: اگر انسان از غصه سکته کند و دق کند، جا دارد. رحم!
فراموشکردن معاد و روز قیامت
اصلاً یکی از دلایل روزه این است که به شما گفتیم: روزه بگیرید برای اینکه دلتان رحم بیاید و یاد گرسنهها باشید. دعا و تضرع جلوی قساوت قلب را میگیرد. انسان فراموش میکند، معاد را فراموش کند سنگدل میشود. به ما گفتند: وقتی نماز میخوانید فرض کنید نماز آخر شماست. در قرآن چهارده مرتبه کلمه «بغتةً» آمده است، یعنی از کجا که ماه رمضان سال دیگر باشیم؟ به خصوص آنهایی که مثل بنده موهای سر و صورتشان سفید شده است. از کجا باشیم؟ طوری باشیم که اگر سال آخر بود، ماه آخر بود، هفته آخر بود، نماز آخرمان بود، شرمنده نشویم. بعضی وقتها انسان میخواهد یک پولی را خرج کند، میگوید: باشد بعد. من پیری دارم، کوری دارم، ایامی دارم، چند تا محاسبه اینطوری میکند. من محاسبه را اینطور برای شما بگویم. 1- از کجا این پول باشد برای پیری؟ تو این پول را نگه میداری برای پیری از کجا این پول بماند؟ 2- ممکن است پول بماند، از کجا تو بمانی؟ 3- ممکن است هم پول باشد و هم تو باشی، نتوانی استفاده کنی. هم تو هستی و هم نان، نمیتوانی بخوری. 4- نیاز تو در قیامت قطعی است ولی در ایام پیری مشکوک است. شاید پیر شدم و شاید نیاز داشتم اما قیامت شاید نیست، قطعاً نیاز داری. چرا این پول را برای آن روزی که قطعاً نیاز داری نمیگذاری؟ برای شاید پولت را نگه میداری، برای آنکه قطعاً است، بی اعتنایی میکنی.
یتیمنوازی؛ راه دوای سنگدلی است. اینکه انسان با فقیرها بنشیند. ما گاهی وقتها افطاری میدهیم مسئولین و سرشناسها را دعوت میکنیم. آدم گمنام را دعوت نمیکنیم. نشستن با فقرا، نشستن با یتیم، اینها مهم است. عیادت مریض، آدم میمیرد، میگوید: این هم همسن ما بود دیگر. الآن دیگر فوت شده است. اینها همه سنگدلی را برطرف میکند و روح انسان را لطیف میکند. حوادث تلخ؛ سنگدلی را برطرف میکند، اگر برای انسان حادثهی تلخ پیش بیاید مست میشود. حدیث داریم اگر سه چیز نبود انسان خیلی گردن کلفتی میکرد. «لولا ثلاثه» اگر سه چیز نبود، انسان مست میشد. 1- «الفقر» فقیر، «والمرض» بیماری، «والموت» اگر مرگ و میر و بیماری نبود انسان مست میشد. گاهی وقتها اینها برای تنظیم باد انسان خوب است. انسان خاطرش جمع باشد که به جایی بند نیست.
دلبستگی به مال و مقام دنیا
در قرآن آیات زیادی داریم به چیزی تکیه نکنید، به مال تکیه نکنید. «يَوْمَ لا يَنْفَعُ» قاری: «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ» (شعرا/88) نه مال به دردت میخورد، نه اولاد. دوستی، دوستان گرم سراغ همدیگر را نمیگیرند. «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» قاری: «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» (معارج/10) حمیم همان حمام است. حمام یعنی آب داغ، حمیم یعنی رفیق داغ، «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» یعنی رفیقهای جون جونی داغ داغ احوال رفیقشان را نمیپرسند. این برای رفاقت است. تمام سببها قیچی میشود. «وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْباب» قاری: «وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْباب» (بقره/166) همه قیچی میشود. همه چیز قطع میشود.
قدرت و حکومت و سلطنتی که داشتیم میپرد. «هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَه» قاری: «هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَه» (حاقه/29) انسان به جایی میرسد که میگوید: عجب، من قدرت داشتم، پرید. پول داشتم، پرید. قدرت داشتم پرید. انسان میماند تنها، تمام چیزهایی که در دنیا کارهایش را با آن راه میانداخت، همه قیچی میشود. من هستم و من! حضرت نوح به پسرش گفت: خداوند اراده کرده کفار را غرق کند. تو ایمان بیاور سوار کشتی شو! گفت: من غرق نمیشوم. گفت: اراده خداست. گفت: حریف من نمیشود. من سر کوه میروم. «سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي» قاری: «قالَ سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ» (هود/43) پسر نوح گفت: من ایمان میآورم، سوار کشتی... میروم سمت کوه، ایمان نمیآورم، سر کوه میروم و غرق نمیشوم. حضرت نوح گفت: اگر خدا اراده کند، به کوه هم پناه ببری، غرق میشوی. مثلاً شاه فکر میکرد اگر وصل به آمریکا شود، محفوظ میماند. خدا گفت: وصل به آمریکا هم بشوی تو را نابود میکنم. صدام به حزب بعث تکیه کرد، حزب بعث نتواست صدام را نگه دارد. هرچیزی را که تکیهگاه ما باشد «سآوی الی جبل» جوان داماد نمیشود، میگوید: دنبال دختری میگردم که پدرزنم میلیاردر باشد، پیر باشد، دو بار هم سکته ناقص کرده باشد که بعد از عقد دخترش بمیرد و یک ارثی برسد. این هم مثل پسر نوح است. او میگفت: «سآوی الی جبل» این هم میگوید: سآوی الی ارث پدر زن! او میگفت: کوه مرا نجات میدهد، این هم میگوید: سعادت من به ارث پدرزن است. به چیزی تکیه نکنید.
اوصاف دنیا در قرآن
هرکس در هر مقامی هست، مقام میپرد. مال سنگدلی میآورد اما جواب این سنگدلی این است که انسان بنشیند و عبرت بگیرد. چرا به عبرت میگویند: عبرت؟ چون عبرت از عبور است. میگویند: از آنجا عبور کن یعنی چه؟ رد شو! عبرت یعنی ببین و رد شو و نایست. زیباییهای دنیا توقفگاه نیست، عبورگاه است. ببین و رد شو، نایست. قرآن برای دنیا سه لقب دارد. یکی میگوید: زینت است. «المال و البنون» قاری: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» (کهف/46) میگوید: مال و اولاد زینت است. زینت دائمی نیست. مرحلهای آرایش است و بعد هم کنار میگذارند. یکجا میگوید: زَهره است، زَهره یعنی غنچه، «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» قاری: «زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى» (طه/131) زهره یعنی غنچه، دنیا غنچه است، یعنی چه؟ یعنی دنیا برای هیچکس گل نمیشود. همه منتظر هستند کی شود بچهام به زبان بیاید؟ کی میشود بچهام راه برود؟ کی میشود بچهام بدود؟ کی شود بچهام مهدکودک برود؟ کی شود بچهام مدرسه برود؟ کی شود قبول شود؟ کی شود دبیرستان برود؟ کی شود قبول شود؟ کی شود دانشگاه برود؟ کی شود، کی شود؟ همه مردم نشستند کی شود؟ همه کیها میشود و بعد هم هیچی به هیچی، مثل خواب! آدم کلی وقتها خوابهای شیرین میبیند، بلند میشود میبیند خواب بود. هیچی! خدا در دنیا به دنیا سه لقب میدهد. خدا در قرآن به دنیا سه قلب میدهد. 1- گفته: زَهره است یعنی غنچه است. چرا دنیا غنچه است؟ میخواهد بگوید: برای احدی گل نمیشود. دنیا زینت است. دنیا غنچه است. «مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ» قاری: «مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ» (نساء/77) پس سه لقب دارد، قلیل یعنی کم است.
عدم دلبستگی به فرزند و مال دنیا
در حرم میروید به امام رضا نگویید: این را درست کن. بگویید: خدایا اگر خیر است درست کن. من نمیدانم خیر است یا نه. از خدا خیر بخواهید. راضی به رضای خدا باشیم. البته باید دعا کرد ولی اصرار نکنیم اینکه من میخواهم بشود. من میخواهم بچههای من پسر باشند. میخواهم بچههای من دختر باشند. تو بهتر میفهمی یا خالق تو؟ خالق به تو این را داده است. مصلحت شما این بوده است. نه آخر آدم پسر داشته باشد، برای روز مبادا پسرها دم دستش هستند. اینطور نیست. یک خانمی بود، چهار تا پسرهایش دکتر بودند. همه پیرزنها میگفتند: خوشا به حالت! چهار تا پسر دکتر داری. سر پیری و درماندگی چهار تا پسر دکتر کمک تو میکند. همه به این خانم غبطه میخوردند. این مادر چهار تا دکتر از این خانه دکتر به آن خانه دکتر میرفت، که در خیابان ماشین میزند و میافتد، خونریزی مغزی میکند و از دنیا میرود و نمیدانند کیه. او را در سردخانه میگذارند. برادرها هم خبر ندارند. بعد از مدتی میگویند: مادر چطور است؟ میگوید: مادر اینجا نیست. میگوید: گفت به خانه شما میآید. گفت: نه نیامده است. به آن برادر زنگ میزنند و میگوید: اینجا هم نیامده است. چهارمی اینجا هم نیامده است. اِ... تلفن بگیریم و خلاصه در سردخانه پیدایش میکنند. همان خانمی که همه زنها میگفتند: خوشا به حالت با چهار تا دکتر خوش هستی. غریبانه از دنیا رفت.
اراده خدا، برتر از خواست بشر
شاه به آمریکا دلش خوش است و سرنگون شد و صدام به حزب بعث، سرنگون شد. زلیخا همه درها را بست هیچکس نفهمد. همه فهمیدند. برادرهای یوسف، او را در چاه انداختند هیچمکس نفهمد، همه فهمیدند. شاه گفت: عکس امام را چاپ نکنید. در یک خانه اگر عکس امام بود، صاحبخانه را شاه میگرفت. هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام عکسش چاپ نشد. روی دو تومانی هست، روی پنجاه تومانی هست. هیچ آخوندی در طول تاریخ بشریت به اندازه امام عکسش چاپ نشد. چرا؟ شاه گفت: نه، خدا گفت: آره.
من خودم به این برادر دوربینی که آمده بود راست من نشسته بود، گفتم: بلند شو برو آنجا! قیافهاش تابلو است. گفتم: بلند شو برو. خواستم این را نشان ندهند. آن هفته به قدری ولوله شد که به اندازه تمام عمرش این دوربینی را نشان دادند. خدا میخواست بگوید: آقای قرائتی تو نمیتوانی بگویی چه کسی باشد و چه کسی نباشد. تو میگویی نه و خدا میگوید: آره. این حساب و کتابهایی که ما برای خودمان میکنیم خیلیها لغو است.
خدایا هرچه به عمر ما اضافه میکنی، چه اشکالی دارد وقتی دعا میکنم دستهایتان را بالا بیاورید و ده مرتبه یا رب بگوییم. ده مرتبه «یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب، یارب» اللهم صل علی محمد و آل محمد، خدایا هرچه به عمر ما اضافه میکنی بر ایمان و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت ما بیفزا. خدایا ما را از سنگدلی و از تمام امراض قلبی و جسمی و روحی دور بدار. کسانی که به گردن ما حق دارند و از دنیا رفتند، همه را و ما را ببخش و بیامرز. همه بیماران را شفا مرحمت بفرما. به بی مسکنها مسکن خوب، به بی همسرها، همسر خوب. به بی بچهها، فرزندان صالح خوب، به کدورتها صفا، به مریضها، شفا، توطئهها خنثی، توطئهگران نا اهل نابود بفرما. کشور ما، آخرت ما، دنیای ما، مرز ما، انقلاب ما، رهبر ما، مسئولین ما، آبروی ما، نسل ما، ناموس ما، هر نعمتی به ما دادی در پناه امام زمان حفظ بفرما. آخرین دعا از الآن تا ابد قلب حضرت مهدی را از ما راضی و ظهورش را نزدیک و ما را از زمینهسازان حکومتش قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
سوالات این هفته
1- آیه 283 سوره بقره، بر گناه کدام عضو بدن تأکید دارد؟
1) گناه قلب
2) گناه زبان
3) گناه چشم
2- آیه 13 سوره مائده، به کدام عامل سنگدلی اشاره دارد؟
1) کاهلنمازی
2) پیمانشکنی
3) بدخُلقی
3- حضرت علی علیهالسلام، ریشه سنگدلی را چه میداند؟
1) ترک ازدواج
2) بدرفتاری با خانواده
3) کثرت گناه
4- در روایات، برای برطرفکردن سنگدلی، چه کاری توصیه شده است؟
1) نشست و برخاست با نیازمندان
2) نشست و برخاست با یتیمان
3) هر دو مورد
5- قرآن، چه چیزی را زینت زندگی دنیا شمرده است؟
1) فرزندان
2) مال و ثروت
3) هر دو مورد
علاقهمندان میتوانند از طریق بخش مسابقات سایت www.Qaraati.ir و یا صرفاً ارسال اعداد گزینه صحیح به صورت يك عدد پنج رقمی،از چپ به راست(مانند ۲۳۱۲۳) به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۱۴ در این مسابقه شرکت کنند.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: قرآن درس هایی از قرآن ایکنا حجت الاسلام قرائتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۷۹۳۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نشان دادن کولبرها، «نون خ ۵» را جذاب کرد/تصمیمی برای ساخت فصل بعد وجود ندارد
فرجی در مورد ادامه این سریال گفت: آقای آقاخانی پستی گذاشتند که «نونخ۵» ادامه پیدا نمیکند. فعلا تصمیمی بر ادامهاش نداریم. باید ببینیم در آینده چه اتفاقی میافتد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست خبری عوامل سریال «نون خ ۵» صبح امروز ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ در سالن مشاهیر سازمان صداوسیما با حضور مسعود کریمی خضرا مدیر گروه هنر سیما فیلم، مهدی فرجی برزگر تهیهکننده، امیر وفایی نویسنده فیلمنامه، ماشالله وروایی، صهبا شرافتی و کاظم نوربخش بازیگران این مجموعه تلویزیونی برگزار شد.
مهدی فرجی در ابتدای این نشست رسانهای اظهار کرد: همانطور که در نظرسنجیها مشهود بود «نون خ ۵» نسبت به فصل گذشته پرمخاطبتر بود. از رئیس سازمان صداوسیما تشکر میکنم که این اجازه را دادند به خط قرمزها بپردازیم و در کنار لحظات شاد و کمیک نقد هم داشته باشیم. ما در سازمان دو خط قرمز یکی مسائل دینی و قومیت را در عین حال که مراقبت کردیم به آن پرداختیم اینکه اجازه دادند به قصه کولبرها بپردازیم اتفاق خوبی بود.
وی افزود: یکی از خط قرمزهای سازمان مسائل دینی و مذهبی است و دیگر این است که حساسیت زیادی به قومیتها وجود دارد که خدای ناکرده اهانتی به اقوام و تضعیفی نسبت به آنها صورت نگیرد. بر این اساس، هر برنامهای به راحتی نمیتواند به این موضوعات بپردازد و این اجازهای که به ما داده شد، تاثیر زیادی در دیده شدن این مجموعه داشت. همین که گذاشتند ما به کولبرها بپردازیم و در کنار لحظات خوش و شاد، به کمبودها توجه کنیم و برخی مشکلات را نقد کنیم تا کار واقعی تر جلوه کند؛ ممنون هستیم و احساس میکنیم درد و مشکلات بخشی از مردم دیده شده است.
در ادامه، ماشالله وروایی بازیگر نقش «عمو کاووس» سریال «نون خ » اشاره کرد: آنچه باید گفته شود این است که حتی امروز هم از زبان همین عزیزانی که ارتباط برقرار کردند، شنیدم که با دل و جان از سریال میگفتند ولی تنها کسی که مرا به وجد آورد، فرزند یکی از همین کولبران بود که با او صحبت کردم و آن بچه گریه میکرد و بغض میکرد و از ماجرای فامیلهایش میگفت و واقعا هم چقدر طاقتفرسا و جانگداز کار میکنند.
در این نشست همچنین صهبا شرافتی بازیگر این سریال بیان داشت: فصل پنج «نون خ» خیلی چالشبرانگیز بود و از همان ابتدا رانندگی با با مینیبوس برایم یک چالش بود و دوستانی که جانشان را در دست میگذاشتند و در آن مینی بوس مینشستند، لطف داشتند!
این بازیگر در پایان تصریح کرد: با همکاری و لطف دوستان توانستم از پس این چالشها بربیایم و این فصل برایم خیلی متفاوت و دلنشین بود، داستان هم فرازو فرود بسیاری داشت و ما از چابهار زیبا و بعد از آن به فضای برفی و کولبری میرسیم و یک تکه از تلاش کولبران را به تصویر درمیآوریم. امیدوارم به زعم خود توانسته باشم لبخندی بر لبی بیاورم.
کاظم نوربخش، بازیگر نقش «سلمان»، از دیگر حاضرین در این جلسه بود و عنوان کرد: همه «نون خ» را دوست داشتند و میگفتند ای کاش این سریال به میان استان و شهر و روستایشان برود. با تمام سختیهایی که این فصل داشت، ما به امید این که مردم آن را دوست خواهند داشت، این سختیها با جان و دل به جان خریدیم و پیش رفتیم و از عوامل تشکر میکنیم که پشتیبان ما بودند. «نون خ ۵» خیلی خوب شروع شد و خیلی خوب هم تمام شد.
کریمی خضرا، مدیر گروه تولیدات طنز سیمافیلم در این نشست اشاره کرد: سوژه امسال «نون خ» همانگونه که آقای فرجی گفت لبِ مرز بود. شاید برای دوستان سوال باشد وقتی درباره نماز قضای یکی از شخصیتها صحبت میشد، برخی نکات چگونه طراحی شد؟ ما دیدیم که قصهها با ظرافت طراحی شد. من در اولین جلسهای که با آقای فرجی صحبت کردم برخی از این نکات مطرح شد. شاید فکر کنید این موارد سفارش سازمان بوده است اما کاملاً دغدغه خود آقایان فرجی و آقاخانی بود.
وی با اشاره مصدومیت عوامل این سریال با شوخی، اضافه کرد: در این سریال گروه جانبازان «نون خ» را داشتیم و همه شخصیتها به نوعی با مصدومیتهای مختلفی در این فصل روبهرو بودند.
مدیر گروه تولیدات طنز سیمافیلم در پایان بیان داشت: سازمان صدا و سیما در این دوره اراده محکمی در تولیداتش داشت و باید از این اراده استقبال کرد.
فرجی در ادامه این نشست پیرامون ساخته شدن فصل ششم این مجموعه گفت: هنوز خیلی زود است که درباره فصل ششم این سریال صحبت کنیم؛ سعید آقاخانی نیز استوری در صفحه شخصی اینستاگرام خود منتشر کردهاست که «نون خ ۵» پایان سری مجموعه «نون خ» است. هنوز تصمیمی برای ساخت فصل جدید وجود ندارد.
تهیهکننده «نون خ ۵» درباره آسیب دیدن سعید آقاخانی و برخی عوامل سریال در میان کار نیز خاطرنشان کرد: نزدیک به هفت نفر دست و پایشان شکست و آسیب جدی دیدند آقای آقاخانی هم آسیب دیدگی از ناحیه کمر داشتند و این اتفاق باعث شد ۱۰ روزی تعطیل شویم بعد ایشان برگشتند و البته نقششان هم تغییر کرد.