Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-03@19:02:36 GMT

کارشناس مسائل نظامی: آرایش آمریکا، جنگی نیست

تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۱۰۴۶۲

ساعت 24- موسس پژوهشکده راهبردی تصمیم در تهران گفت: راهبرد آمریکا در منطقه خاورمیانه بیش از اینکه گویای آمادگی برای راه‌اندازی یک جنگ باشد، نشان از یک تبلیغات رسانه‌ای و پروپاگاندا برای تاثیر گذاری بر ایران است.

علیرضا اکبری، موسس پژوهشکده راهبردی تصمیم در تهران گفت: راهبرد آمریکا در منطقه خاورمیانه بیش از اینکه گویای آمادگی برای راه‌اندازی یک جنگ باشد، نشان از یک تبلیغات رسانه‌ای و پروپاگاندا برای تاثیر گذاری بر ایران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اکبری با اشاره به اقدامات کشورهای اروپایی در عراق و خلیج فارس، آن‌را ارسال پیامی از سوی اتحادیه اروپا به آمریکا دانست.

این کارشناس مسائل نظامی در این خصوص افزود: «اروپا نشان داد آمادگی پذیرش یک ماجراجویی جدید را ندارد و با توجه به پیشینه ماجراجویی‌های آمریکا در منطقه، کشورهای اروپایی می‌دانند که در آن صورت آنها باید هزینه این اقدامات را پرداخت کنند. در نتیجه این رفتارهای اروپایی این علامت واضح را به واشنگتن می‌دهد که در صورت ایجاد یک خطر، آنها حاضر نخواهند بود، سرمایه‌های خود را پشت این خطرآفرینی قرار دهند.»

قائم مقام پیشین وزرات دفاع در دولت محمد خاتمی همچنین با اشاره به اینکه اتحادیه اروپا به اندازه کافی با دردسرهای فراوان روبه‌رو است افزود: «کشورهای اروپایی در حال حاضر آنقدر پرونده‌های باز در زمینه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارند که به هیچ وجه نمی‌خواهند یک تنش جدید در خاورمیانه به راه بیفتد.»

موسس پژوهشکده راهبری تصمیم همچنین با اشاره به قابل مقایسه نبودن شرایط نظامی آمریکا در حال حاضر با اقدامات این کشور پیش از حمله به عراق اظهار داشت: «در مارس ۲۰۰۳ حداقل ۲۶۰ هزار نیروی نظامی در پایگاه‌های ثابت و متحرک آمریکا در منطقه حضور داشتند. ضمن اینکه به جز این تعداد حدود ۶۰ هزار نیروی ذخیره هم در حلقه دوم آماده اعزام به خط اصلی نبرد بودند. نیروهایی که با پروازهایی دو یا سه ساعته می‌توانستند به خط مقدم برسند. این در حالیست که آرایش نظامی آمریکا در منطقه اصلا تشابهی با آن زمان ندارد.»

اکبری با اشاره به اینکه رفتار آمریکا را باید بیشتر در چارچوب جنگ رسانه‌ای و پروپاگاندا ارزیابی کرد، افزود: «تجمع امکانات و تسلیحات ایالات متحده نشان می‌دهد به دنبال اقدام نظامی نیست.»

او همچنین اضافه کرد: «در صورتی که بنا باشد درگیری میان ایران و آمریکا شکل گیرد، یک نبرد نامتقارن خواهد بود. نبرد نامتقارنی که تنها به نیرو و امکانات و تجهیزات محدود نمی‌شود و از آن مهمتر مسئله تاکتیک‌های رزمی و همچنین جنگ روانی و قدرت مسلط بر نیروی نظامی در صحنه درگیری است. ضمن اینکه مدل جنگ آمریکا، مدل تکامل یافته نسل ششم و در واقع نسل هفتم خواهد بود که در آن آتش هوشمند و مهمات هوشمند حرف اصلی ار خواهند زد.»

اکبری همچنین با اشاره به توان برتر نیروی زمینی ایران در این صحنه اشاره کرد: «نه تنها تحلیلگران بی طرف که حتی کارشناسان نظامی پنتاگون هم بر این امر اعتراف می‌کنند که هیچ ارتشی در خاورمیانه از مرزهای چین تا دریای مدیترانه به اندازه نیروی زمینی ایران بر زمین به لحاظ اطلاعاتی مسلط‌تر از نیروی جمهوری اسلامی ایران نیست. در نتیجه من فکر می‌کنم مهمترین مشکل آمریکا در جنگ نامتقارن با ایران، حجم زیاد و گستردگی نیروهای آسیب پذیر این کشور در تقابل با ایران است.»

اکبری همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه به تحریک‌های احتمالی عربستان و امارات اشاره کرد و افزود: «این تحریک‌ها می‌تواند مانند ماجرای فجیره باشد که موضوع پیچیده‌ای بود و بعید نیست در آینده و با ادامه تحقیقات مشخص شود که با برنامه ریزی اسرائیل و عربستان صورت گرفته باشد.»

این کارشناس مسائل نظامی همچنین با اشاره به اینکه ایران خط قرمزهایی دارد، اظهار داشت: «مهم‌ترین خط قرمز ایران در منطقه، حفظ صلح و ثبات در ژئوپولتیک منطقه است. این در حالیست که منافع آمریکا و اسرائیل ایجاب می‌کند که این ژئوپولتیک در منطقه به هم بخورد. از جمله دلایل آن هم می‌توان به رقابت آمریکا با روسیه و چین، خط انرژی در منطقه و همچنین احساس تامین امنیت بیشتر برای اسرائیل اشاره کرد.»

اکبری در توضیح بیشتر برای این سیاست افزود: «ایجاد آشوب در منطقه می‌تواند ژئوپولتیک منطقه خاورمیانه را به هم بزند و یک فروپاشی در میان کشورهای موجود ایجاد شود و در آن صورت ما با جمعی از دولت‌های کوچک رو به رو خواهیم بود که می‌توانند موانع موجود برای آمریکا و اسرائیل را از میان بردارند. ایران و فلات ایران هم اساسی‌ترین مولفه حفظ ثبات و این نظم ژئوپولتیک هستند.»

او همچنین دیگر خط قرمز ایران را عدم بهره برداری از منافع طبیعی ایران در پس توافق هسته‌ای برجام برشمرد و افزود: «اگر چنانچه قرار باشد ایرانی که بعد از چندین سال حسن نیت در مذاکرات هسته‌ای نتواند به منافع طبیعی خود چه در زمینه نفت و انرژی و در چه در دیگر حوزه‌ها دست یابد و کشورهایی چون عربستان، امارات و یا اسرائیل در این مسیر خللی ایجاد کنند، طبیعی است که ایران هم دست به اقدامات متقابل خواهد زد.»

موسس پژوهشکده تصمیم این اقدامات را متقابل را نسبی دانست و افزود: «سطح این اقدامات به سطح اقدامات طرف مقابل بستگی خواهد داشت. طبیعی است پاسخ به محدود کردن فروش نفت ایران، گزینه‌های نظامی نیست. ضمن اینکه هنوز چندین مرحله با رسیدن به گزینه بستن تنگه هرمز فاصله داریم. من اساسا فکر می‌کنم شاید نیازی به این اقدام نباشد. چرا که وجود تنگه هرمز و منافعی که بازیگران مختلف برای عبور مسیر انرژی در این منطقه دارند سبب می‌شود خود آنها اقداماتی را در دستور کار قرار دهند تا خطر بسته شدن تنگه هرمز ایجاد نشود.»

علیرضا اکبری اما در عین حال هشدار داد: «اگر ایران نتواند از فروش نفت خود استفاده کند و از منافع خود محروم شود شرایط عای نخواهد بود و در آن صورت یک اتفاق کوچک، می‌تواند اثرات بزرگی به همراه داشته باشد. ضمن اینکه جنگ‌های بزرگ عموما با جرقه های کوچک آغاز می‌شوند و در چنین شرایطی بازیگرانی که شکنندگی بالاتری دارند باید احتیاط بیشتری به خرج دهند.»

اکبری در پایان گفتگو اختصاصی با یورونیوز فارسی تاکید کرد: «هنوز فرصت برای گفتگو و فاصله گرفتن از این شرایط تنشی میان بازیگران منطقه خاورمیانه وجود دارد و اگر آمریکا گام‌هایی در جهت تنش‌زدایی بردارد هم ایران و هم متحدان این کشور از این اقدام استقبال خواهند کرد.»

یورونیوز

منبع: ساعت24

کلیدواژه: آمريكا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۱۰۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • واکنش وزیر دفاع آمریکا به ورود نیروهای روسی به پایگاه نظامی نیامی
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • دولت نتانیاهو در حال سقوط است/ نیروهای حماس به مقاومت خود ادامه دهند
  • درخواست مقام عالیرتبه نظامی: فعالان رسانه‌ای کشور آرایش تهاجمی بگیرند
  • ضرورت آرایش‌جنگی رسانه‌ها دربرابر رسانه‌های نظام سلطه
  • ضرورت آرایش جنگی رسانه‌های کشور در برابر رسانه‌های نظام سلطه
  • شکست ائتلاف غربی در تغییر معادلات با انصارالله
  • حمله هوایی و موشکی روسیه به مقر فرماندهی ارتش اوکراین/حمله پهپادی اوکراین به مناطق مختلف روسیه
  • حمله هوایی و موشکی روسیه به مقر فرماندهی ارتش اوکراین