Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-28@17:42:49 GMT

آبروی شهروندان را حفظ کنیم

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۱۱۷۱۲

آبروی شهروندان را حفظ کنیم

تهران- ایرنا- اولویت دولت را می‌توان در مقولات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طبقه‌بندی کرد. اما شاید بتوان از منظر فرهنگی، راهبردی را بیان کرد که به نوعی همه مقولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را نیز دربر بگیرد و میان آنها پیوند برقرار می‌کند.

نعمت‌الله فاضلی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی در یادداشتی در روزنامه ایران، نوشته است: کار فرهنگ در زندگی اجتماعی چیزی جز ایجاد پیوند در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از این رو، در موقعیت کنونی که جامعه و حاکمیت ایران با مناقشات بین‌المللی و چالش‌های بزرگ اقتصادی مواجه شده است، «فرهنگ» می‌تواند اولویت اصلی سیاست‌های دولت باشد.

در این فضا، باید به این پرسش پاسخ داد که فرهنگ چگونه می‌تواند به ایجاد تعامل میان حوزه‌های مختلف تحقق ببخشد؟ مهم‌ترین راهبرد دولت در این فضا می‌تواند تلاش برای ارتقاء و اعتلای سطح اعتماد و سرمایه اجتماعی باشد. در جامعه امروز ایران، مجموعه «چالش‌ها و تنش‌های ساختاری» در حوزه‌های مختلف رخ داده و شکل گرفته است که خود باعث فروریزی یا فرسایش اعتماد و سرمایه اجتماعی شده است. چالش‌ها و شکاف‌های جنسیتی، قومیتی، دینی، زبانی و نسلی در نتیجه فشارها و چالش‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در حال فعال شدن و پیوستن به یکدیگر هستند. یکی از پیامدها و نشانه‌های این درهم تنیدگی و فعال شدن شکاف‌های مختلف، کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف است.

بنابراین، پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان حداقل از افزایش روند فرسایش اعتماد و سرمایه اجتماعی جلوگیری کرد؟ و در وجهی ایده‌آل‌تر چگونه می‌توان ساز و کارهایی را برای ارتقای اعتماد و سرمایه‌اجتماعی انجام داد؟ این پرسش را محققان متعدد تاکنون مطالعه کرده و پاسخ داده‌اند. می‌خواهم در اینجا پاسخی تا حدودی تازه بدهم. حاکمیت و دولت باید تلاش کند تا شهروندان احساس کنند آبروی آنان ریخته نمی‌شود و همچنین آنان می‌توانند آبروداری کنند. این راهبردها را در ادامه تبیین می‌کنم؛یکی از مسأله‌های مهم و ناگفته در جامعه ایران مسأله «آبروی اجتماعی» است. واقعیت این است که رضایت از زندگی در جامعه ایران وابستگی تام و تمام به سرمایه نمادینی به‌نام «آبروی اجتماعی» افراد دارد.

منظور از آبروی اجتماعی عبارت است از درک و فهم شهروندان از موقعیت و منزلت خودشان در جامعه و توانایی آنان برای شکل دادن حداقلی از احترام و کرامت انسانی . ما انسان‌ها بویژه مردم ایران به مقوله «آبرو» حساس هستیم. هر یک از ما نیاز عاطفی و اجتماعی شدید به این داریم که توسط دوستان، اقوام، آشنایان و همچنین سازمان‌ها و نهادها «محترم شمرده شویم». آبرو همواره به مثابه مقوله بنیادی برای انسان ایرانی مطرح بوده است.

اما در دهه‌های اخیر مقوله آبروی اجتماعی در ایران با بحران رو‌به‌رو شده است؛ تا زمانی که سرمایه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به سرمایه نمادین یعنی آبرو تبدیل نشود و فرد نتواند از طریق منزلت و جایگاهی که به‌دست آورده، احترام اصیل و واقعی کسب کند، سایر سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمی‌توانند رضایت خاطر او را جلب کنند. در دهه‌های اخیر اگر چه حجم سرمایه‌های مادی (اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) افراد و جامعه افزایش یافته است، اما ساز و کارهای تبدیل این سرمایه‌ها به سرمایه نمادین بشدت با نوعی انسداد و کندی رو‌به‌رو بوده است. با توجه به این مسأله و در این فضا، دولت و حاکمیت باید چه ساز و کاری را در دوسال آینده پیش روی خود داشته باشد؟

دولت و حاکمیت در دو سال آینده باید تلاش کند تا در مرحله اول تمام ساز و کارهای اداری، سیاسی و اجتماعی که به نوعی آبروی اجتماعی افراد و شهروندان را خدشه‌دار می‌کنند، از میان بردارد؛ ساز و کارهایی مانند متهم کردن گروه‌های اجتماعی به سکولار، غرب‌زده یا بیگانه یا ساز و کارهایی که شهروندان را در نوعی گفتمان سیاسی به «خودی و غیرخودی» تبدیل می‌کند.

دوم اینکه، دولت و حاکمیت به راهکارهای فرهنگی و اجتماعی بیندیشد که طی آن شهروندان نوعی مجال برای دست‌یافتن به «موقعیت آبرومند در زندگی روزمره» خود را داشته باشند؛ منظور من از موقعیت آبرومند،هم دست یافتن به حداقلی از امکانات معاش برای تأمین نیازهای بقا و نیازهای اولیه است و هم دست یافتن به امکان‌ها و فرصت‌هایی که افراد از طریق آن متناسب با جایگاه اجتماعی‌شان به نیازهای ثانوی و اصیل نیز دسترسی پیدا کنند. توجه به خواسته‌های گوناگون اقوام، مهاجران، اقلیت‌های قومی و مذهبی و گروه‌های اجتماعی مانند زنان همه می‌تواند خواسته‌هایی در مسیر دست یافتن به زندگی آبرومند باشد. مهم‌ترین نیاز این گروه به رسمیت شناخته شدن و داشتن حق خودبیانگری است. هیچ چیز به اندازه نداشتن حق خودبیانگری، احساس آبروزدایی از انسان را خلق نمی‌کند.

*منبع: روزنامه ایران،1398،2،29
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131

منبع: ایرنا

کلیدواژه: سياسي ايران آبروي اجتماعي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۱۱۷۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد می‌دهند؟

اینکه خواننده‌ای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچ‌کدام.

گاه گفته می‌شود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمی‌تواند حکم دهد.

دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوام‌زدگی، شهری‌زدگی، غرب‌زدگی یا شرق‌زدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه می‌شود.

حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکرده‌ایم که سال‌ها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بین‌المللی را بر ضد ایران برآشفت. چهره‌ای خشن و بی‌تمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به‌ دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهره‌ای بسیار مخدوش بود.

برخی «دست‌اندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بی‌توجه به ابعاد ملی و بین‌المللی چنین احکامی می‌خواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهره‌ای انقلابی از خود نشان دهند درحالی‌که آن‌گاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمی‌ماند و ما می‌مانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.

درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودی‌ها»، خون در دل و پا در گِل، بیان می‌کنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمی‌کنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.

همین‌جا بگویم که من هیچ‌گونه علاقه‌مندی به برخی از رویه‌ها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش می‌گویم که آنان نیز به دلیل بی‌تدبیری‌های ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و هم‌داستان باشیم تا مقبول درگاه‌شان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیت‌های سیاسی درد و رنج‌کشیده که قدم در راه عدالت‌طلبی و آزادی گذاشته‌اند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیده‌اند، یکسان‌اند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق می‌دانند.

درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفاف‌تر ابراز می‌کردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی می‌تواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرین‌کردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.

وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود می‌گیرد. مسابقه‌ای که در میان برخی مسئولان کشور برای بی‌حیثیت‌کردن چهره ایران در جهان پدید آمده‌، حقیقتا شگفت‌آور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامده‌اند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر می‌کنند و معمولا در تجدیدنظر نقض می‌شود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج می‌آورد.

البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلوده‌کردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از این‌رو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاه‌های فرهنگی نیز هست که با هزینه‌های بسیار فعالیت‌های برون‌مرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمی‌دهند و در برابر چنین فضای آلوده‌ای از طرف «خودی‌ها» سکوت مطلق کرده‌اند.

دیگر خبرها

  • پیشرفت اجتماعی ایران از سال ۲۰۱۹ کم و در سال ۲۰۲۳ منفی شد / در بخش فرصت ها وضعیت ایران خطرناک است / قربانی‌شدنِ پیشرفت اجتماعی در ساحتِ سیاست و اقتصاد
  • انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد می‌دهند؟
  • هروی: حاکمیت باید در انتخابات ۱۴۰۴ اندکی نرمش نشان دهد /برای حل مشکلات اقتصادی، درهای کشور برای تعامل با بیرون باز شود
  • «سرقت» انگیزه کار و تلاش و سرمایه ‌گذاری را از بین می‌برد
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • یادواره شهید آبروی محله در روستای بن زرد و رودشتی
  • مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی باید به موتور پیشران اقتصادی کشور تبدیل شوند
  • مخبر: مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی باید به موتور پیشران اقتصادی کشور تبدیل شوند
  • ضرورت توجه به سرمایه اجتماعی در تعامل مجلس و دولت/ وفاق و همدلی در اصفهان رو به ارتقا است
  • اصفهان موفق‌ترین استان در اجرای مأموریت ساماندهی اتباع خارجی است