Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@23:00:23 GMT

ایران؛ با نفت یا بدون نفت

تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۱۱۹۳۸

ایران؛ با نفت یا بدون نفت

تهران- ایرنا- یک معنای اصولی اقتصاد بدون نفت برای کشورهای نفت‌خیز این است که بودجه جاری خود را بر مبنای گردش متعارف اقتصاد و مالیات و درآمدهای متعارف بدون توجه به نفت تنظیم کنند؛ یعنی فروش سرمایه کشور که متعلق به نسل‌‌های آینده است، صرف هزینه‌‌های مصرفی و جاری نشود.

فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بین‌الملل در سرمقاله ای در روزنامه شرق، نوشته است: در میان عقاید و گرایش‌‌های سیاسی در ایران، گروهی را می‌توان معتقدان یا کنشگران کلاسیک نامید؛ این گروه ادامه‌دهندگان یا وارثانِ مخالفان یا اپوزیسیون نظام پیشین هستند که اغلب هم مردمانی محترم و از لحاظ اخلاقی شریف و درست‌کارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینان که در تفکرات سیاسی به مصدق و راه او می‌اندیشند، به دو بخش چپ و راست تقسیم می‌شوند؛ بخش چپ شامل طرفداران حزب توده و انشعابات آن و بخش راست شامل ملیون، اعم از مذهبی یا سکولار است. جالب اینکه همان کشمکش‌‌های نسل‌‌های پیش هنوز میان آنها ادامه دارد.

چپ‌‌های کلاسیک مصدق را که مورد خصومت آمریکا و انگلیس بود، مبارز ضد استعمار می‌نامند و او را به‌عنوان چهره‌ای غرب‌ستیز می‌ستایند. ملیون ضمن اینکه به مبارزه مصدق با استعمار انگلیس و به‌ویژه جنبش ملی‌کردن نفت افتخار می‌کنند، به او و راهش بیشتر از لحاظ ملی و داخلی می‌نگرند و به او به‌عنوان مبارز راه آزادی و دموکراسی و حکومت قانون و نماد پاک‌دستی و اخلاق در سیاست نگاه می‌کنند و در هر مورد نمونه‌‌ها، الگوها و اسطوره‌هایی ارائه می‌دهند. یکی از شعارهای مشترک میان چپ و راست این گروه شعار «اقتصاد بدون نفت» است. تاریخ این شعار به زمانی برمی‌گردد که مصدق در اوج محبوبیت بود، نفت را ملی کرده بود، بریتانیا زیر بار آن نمی‌رفت و اجازه صدور آن را هم نمی‌داد و مصدق اعلام کرد گیریم اصلا نفت نداریم، چه باید کرد؟

کمربندها را سفت کرد، از مردم با شعار قرضه ملی وام گرفت که از دارا تا فقیر با شور در آن مشارکت کردند. وقتی فشار افزایش یافت، برای پرداخت حقوق کارمندان درصدد فروش دارایی‌‌های تجملی وزارتخانه‌‌ها و حتی چاپ اسکناس برآمد. سرانجام آن انسجام دیرین گسست و مصدق با چاشنی قدرت‌نمایی یا کودتای نظامیان جای خود را به نخست‌وزیر برگزیده شاه داد و ماجرایی که می‌دانیم. اکنون که بار دیگر صدور نفت ایران در کشمکش میان ایران و آمریکا تحریم شده و بیم آن می‌رود با کاهش شدید فروش نفت، خریدهای خارجی به‌دلیل کمبود ارز با مشکل مواجه شود. باز هم اصطلاح «اقتصاد بدون نفت» به گوش می‌رسد. گویی سیاست بسیار موفقی بوده که اکنون لازم است بار دیگر به استقبال آن رفت.

اگر نفت تمام شود یا فروش آن قطع شود، کشور صادرکننده نفت نیز خود‌به‌خود در ردیف کشورهای فاقد نفت قرار می‌گیرد؛ یعنی اقتصاد بدون نفت یک سیاست اقتصادی محسوب نمی‌شود بلکه الزامی ناگریز است. مانند بنگلادش و چاد که اقتصادشان بدون نفت است؛ مگر آنکه نیازی کوتاه‌مدت آن را ایجاب کند. شاید بد نباشد به معنای دیگری از اقتصاد بدون نفت اشاره و بررسی شود آیا شرایط امروز شباهتی به وضعیت دوران مصدق دارد و نیاز است که نفت از درآمدهای ایران حذف شود؟

یک معنای اصولی اقتصاد بدون نفت برای کشورهای نفت‌خیز این است که بودجه جاری خود را بر مبنای گردش متعارف اقتصاد و مالیات و درآمدهای متعارف بدون توجه به نفت تنظیم کنند؛ یعنی فروش سرمایه کشور که متعلق به نسل‌‌های آینده است، صرف هزینه‌‌های مصرفی و جاری نشود. در این صورت درآمد حاصل از فروش سرمایه نفتی با رعایت اصول اقتصادی مانند پیشگیری از بیماری هلندی و تورم‌‌های خنثی‌کننده، از سرمایه نفتی به سرمایه درآمدزا از نوع دیگر تبدیل شود. تشکیل سازمان برنامه در ایران از همین تفکر الهام گرفته بود. نروژ نمونه مناسبی از کشوری نفت‌خیز است که سرمایه نفت را در داخل کشور یا خارج به انواع دیگر سرمایه تبدیل می‌کند تا در پایان دوران نفت نیز درآمد پایداری باقی بماند. طبیعی است که معنای اقتصاد بدون نفت چه در دوران مصدق و چه اکنون نسبتی با این مفهوم اقتصادی ندارد، بلکه تطبیق‌دادن هزینه‌‌های جاری از محل نفت به درآمدهای دیگر یا تن‌دادن به کاهش مصرف و کاستن از هزینه است.

در دوران نهضت ملی قرار بود پس از ملی‌کردن نفت تولید و فروش آن حتی با استفاده از پرسنل خارجی ادامه یابد. سال‌‌ها پیش از آن دکتر مصدق با پیشنهاد رحیمیان، وکیل قوچان، برای ملی‌کردن نفت مخالفت کرده بود، زیرا معتقد بود ایران پولی برای پرداخت غرامت ندارد. در نتیجه می‌دانست ملی‌کردن شرکت انگلیسی نفت که بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان را با شهرسازی در آبادان و ساختن بندر و اسکله و چاه‌‌های نفت و لوله‌‌های انتقال نفت و تأسیسات مسجد سلیمان، ایجاد کرده بود، مستلزم چانه‌زنی برای پرداخت غرامت بود.

در اثر توافق‌نشدن با انگلیس، فروش بین‌المللی نفت ایران تعطیل شد؛ اما جریانات سیاسی و افزوده‌شدن برنامه‌‌های پیش‌بینی‌نشده به دستور کار دولت مصدق از سویی موجب طولانی‌شدن تعطیلی صنعت نفت شد و از سویی هیجانات ملی برخی از وزرا موجب قطع رابطه با انگلیس و بلاتکلیف‌ماندن غرامت‌ها شد که به ملی‌شدن شرکت نفت انگلیس که امری قانونی بود که در خود انگلیس بارها انجام شده بود، رنگ مصادره داد؛ امری که پذیرفتنی نبود. به این‌ ‌ترتیب با در بن‌بست قرارگرفتن فروش، سیاست انقباضی الزامی را اقتصاد بدون نفت نامیدند.

در دوران کنونی، اقتصاد ایران بسیار پیچیده‌‌تر شده است. کلان‌شهرها به شبکه‌‌‌های گاز، برق، آب، تلفن و ارتباطات متصل‌اند و صنایع گسترده مصرف‌کننده عمده انرژی هستند. در واقع با تحریم صادرات نفت فقط منبع ارز خارجی ایران تضعیف می‌شود. تا همین چند ماه قبل، تولید نفت ایران به سه‌و‌نیم میلیون بشکه در روز می‌رسید که حداکثر دو میلیون بشکه آن صادر می‌شد. نفت بیش از یک‌ونیم میلیون بشکه مصرف داخلی دارد و با گاز مصرفی که معادل دوونیم‌ میلیون بشکه نفت است، مصرف داخلی را می‌توان معادل چهار میلیون بشکه نفت در روز برآورد کرد که تبدیل‌کردن آن به ریال بر مبنای بشکه‌ای هفتاد دلار و دلار 100 هزار ریالی، مبلغ عظیمی را تشکیل می‌دهد که حتی با فرض به‌صفررسیدن صادرات نفت، در مقایسه با ‌‌ترکیه و کره جنوبی که نیازهای داخلی را هم وارد می‌کنند، اقتصاد امروزی ایران را به‌هیچ‌وجه نمی‌توان اقتصاد بدون نفت نامید؛ اما پرسش اصلی این است که چه در دوران مصدق و چه اکنون، چرا کشورمان به‌جای حل مسائل خارجی و دست‌یافتن به پیشرفت و توسعه با بهره‌مندی کامل و علمی و اصولی از درآمد نفتی، از چنین موهبت و درآمد بزرگی محروم شود؟

چرا نباید بهداشت و آموزش عمومی و رایگان با استاندارد بالا در اختیار مردم باشد، چرا نباید رودخانه‌‌ها دیواره‌کشی و ‌‌تراس‌بندی و لای‌روبی شوند و در حاشیه شهرها سیل‌بندهای اصولی به وجود آید. چرا نباید صنایع بزرگ و کوچک جوانان ما را به‌ کار بگیرند و حتی نیروی کار خارجی به ایران بیاید؟ برای گشودن طلسم و برون‌رفت از این دام گسترده‌شده علیه ایران، باید تدبیر کرد.

*منبع: روزنامه شرق،1398،2،29
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اقتصاد شرق اقتصاد بدون نفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۱۱۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) تحریم‌ها و اقتصاد نابسامان فرش ایران را به زیر کشید؛ ما منزوی شده‌ایم

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

 

فرارو- آسوشیتدپرس نوشت: بازار تاریخی کاشان در مرکز ایران زمانی در مسیر اصلی کاروان‌ها قرار داشت که فرش‌های ابریشمی آن در سراسر جهان شناخته شده بود. اما برای بافندگانی که سعی می‌کنند قالی‌های خود در زیر طاق‌های باستانی آن بفروشند، دنیایشان تنها از زمان فروپاشی توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی و تنش‌های گسترده‌تر با غرب به هم ریخته است.

به گزارش فرارو، بر اساس آمار گمرک ایران، صادرات فرش که دو دهه پیش از مرز ۲ میلیارد دلار گذشت، در سال گذشته به کمتر از ۵۰ میلیون دلار کاهش یافته است. با ورود کمتر گردشگران و افزایش مشکلات در انجام معاملات بین المللی، فرش‌های ایرانی فروخته نمی‌شوند.

علی فائز، صاحب یک مغازه فرش در بازار کاشان گفت گفت: آمریکایی‌ها از بهترین مشتریان ما بودند. قالیچه یک کالای لوکس است و مشتاق خرید آن بودند و خرید‌های بسیار خوبی انجام می‌دادند. متأسفانه این قطع شده است و ارتباط بین دو کشور برای رفت و آمد بازدیدکنندگان از بین رفته است.

صنعت قالیبافی کاشان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده است. بسیاری از بافندگان را زنان تشکیل می‌دهند که مهارت‌های لازم را نسل به نسل فراگرفته و از موادی مانند برگ درخت انگور و پوست میوه انار و گردو برای ساختن رنگ‌های نخ‌های خود استفاده می‌کنند. تولید یک فرش ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

برای دهه‌ها، گردشگران غربی و دیگران از ایران دیدن می‌کردند و قالی‌هایی را به خانه‌های خود می‌بردند. پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، ایالات متحده تحریم‌ها را علیه ایران افزایش داد. اما در سال ۲۰۰۰، دولت بیل کلینتون، ممنوعیت واردات خاویار، قالیچه و پسته ایرانی را لغو کرد. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در آن زمان گفت: ایران در محله‌ای خطرناک زندگی می‌کند. ما از تلاش‌ها برای کاهش خطر آن استقبال می‌کنیم.

در سال ۲۰۱۰، با افزایش نگرانی‌ها در مورد برنامه هسته‌ای ایران، ایالات متحده دوباره واردات فرش‌های ایرانی را ممنوع کرد. اما در سال ۲۰۱۵، ایران به توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهانی دست یافت و تجارت فرش یک بار دیگر مجاز شد. سه سال بعد، در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، به طور یکجانبه ایالات متحده را از توافق هسته‌ای خارج کرد.

فائز با اشاره به تجدید تحریم‌ها به آسوشیتدپرس گفت: از زمانی شروع شد که ترامپ آن سند را امضا کرد. او همه چیز را خراب کرد.

عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های تولید کنندگان فرش دستباف ایران نیز علت سقوط این صنعت را تحریم‌های ترامپ دانست. وی ارزش صادرات به آمریکا را قبل از تحریم‌ها سالانه ۸۰ میلیون دلار اعلام کرد. او گفته بود که تمام دنیا ایران را با قالی‌هایش می‌شناختند.

بدتر شدن اوضاع همان چیزی است که فروشندگان فرش به عنوان کاهش ورود گردشگران به کاشان نیز تلقی می‌کنند. روزنامه شرق در سال گذشته نوشته بود که گردشگری پرارزش آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در ایران تا حد زیادی متوقف شده است. عزت الله ضرغامی، وزیر گردشگری ایران، در آوریل تاکید کرد که ۶ میلیون گردشگر در ۱۲ ماه گذشته از کشور دیدن کرده اند، هرچند که احتمالاً شامل زائران مذهبی و همچنین افغان‌ها و عراقی‌هایی می‌شود که هزینه کمتری دارند.

اما حتی آن دسته از گردشگرانی که حضور پیدا می‌کنند، با چالش سیستم مالی ایران روبرو هستند، جایی که هیچ کارت اعتباری بزرگ بین المللی کار نمی‌کند.

فائز گفت: هفته پیش یک مشتری چینی داشتم. او در تلاش بود تا به نحوی پرداخت را انجام دهد، زیرا عاشق فرش بود و نمی‌خواست آن را رها کند. ما باید به کسانی که می‌توانند پول انتقال دهند و حساب‌های بانکی در خارج از کشور داشته باشند، کمیسیون زیادی بپردازیم. گاهی اوقات آن‌ها سفارشات خود را لغو می‌کنند، زیرا پول نقد کافی همراه خود ندارند.

سقوط ارزش ریال باعث شده بسیاری از ایرانیان نیز نتوانند فرش دستباف را خریداری کنند. دستمزد‌ها در این صنعت پایین است و همین امر منجر به افزایش تعداد مهاجران افغان در کارگاه‌های اطراف کاشان می‌شود.

جواد آمرزش، یکی از معدود طراحان قدیمی کاشان گفت سفارشات او از ۱۰ سفارش در سال به تنها دو نفر کاهش یافته است. او کارکنان خود را اخراج کرده و اکنون به تنهایی در فضایی تنگ کار می‌کند.

وی گفت: تورم هر ساعت افزایش می‌یابد. مردم بار‌ها از تورم ضربه خوردند. من در یک کارگاه بزرگ چهار تا پنج دستیار داشتم. او در حالی که به تنهایی در کارگاهش خنده‌ای تلخ کرد، افزود: ما منزوی شده‌ایم.

دیگر خبرها

  • (ویدئو) تحریم‌ها و اقتصاد نابسامان فرش ایران را به زیر کشید؛ ما منزوی شده‌ایم
  • وضعیت تلخ اقتصاد ایران در خاطره‌گویی فوتبالیست سابق در تلویزیون | فیلم
  • برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات
  • ◄ عکس | امضای ۲ سند توسط روسای کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و امارات
  • ایران هیچ عقب گردی در حوزه اقتصاد و تولید نداشته است
  • پیام تبریک مدیرعامل کروز به مناسبت روز کارگر
  • قطع خرید 4 میلیارد دلار نفت ایران ازسوی آمریکا
  • بخش خصوصی؛ ضد تحریم، ارزآور
  • پهپاد جدید ایران؛ «هیرو» یا «لانست»؟
  • فرجام نماینده‌ای که «نخست‌وزیر» شد