نقش گاز در بازی تحریمهای نفتی
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۲۴۸۹۸
صادرات روزانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز در برنامه ششم توسعه هدفگذاری شده که البته اولویت بازار صادراتی گاز ایران، کشورهای همسایه است. صادرات گاز ایران تاکنون به کشورهای ترکیه، عراق، ارمنستان، آذربایجان و نخجوان انجام شده که قرارداد با این کشورها گاهی در قالب قراردادهای درازمدت، گاهی در قالب قراردادهای کوتاهمدت سوآپ و بعضاً در قالب تهاتر برق و گاز امضا شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس از قطع صادرات گاز ایران به روسیه، ترکیه به عنوان بزرگترین مشتری گاز طبیعی ایران در نظر گرفته شد. قرارداد ۲۵ ساله صادرات گاز ایران و ترکیه، در سال ۱۳۷۴ امضا و از سال ۱۳۸۱ صادرات گاز ایران به این کشور آغاز شد. قرارداد صادرات گاز ایران به ارمنستان نیز با هدف تهاتر گاز و برق امضا شد که بر اساس آن، ارمنستان در ازای هر مترمکعب گاز، ۳ کیلووات ساعت برق به ایران تحویل میدهد.
عراق نیز گاز را برای دو مقصد بغداد و بصره دریافت میکند. آذربایجان و نخجوان نیز از دیگر مشتریان گاز ایران هستند. پنج کشور دنیا در حالی میزبان گاز ایران هستند که هدف ایران این است که سهم خود را از بازار جهانی گاز به ۱۰ درصد برساند، بنابراین انتظار میرود حجم صادرات و همچنین تعداد مشتریان خود را افزایش دهد.
ترکیه و عراق جزو مشتریان گازی ایران هستند که صادرات گاز از ایران به این دو کشور ادامه دارد. در این راستا طبق دو قرارداد صادرات گاز به عراق با ظرفیت روزانه آن ۶۰ میلیون مترمکعب انجام میشود.
اعداد و ارقام حاکی از آن است که حجم قرارداد گاز با ارمنستان و جمهوری آذربایجان محدود است اما قرارداد گازی پاکستان همچنان مسکوت مانده است. در واقع پاکستان قرارداد گاز با ایران را اجرا نکرده و تخلف کرده است، این موضوع به نخستوزیر این کشور هم بازتاب داده شده و طرف پاکستانی اعلام کرده است تحت فشار سیاسی آمریکا، عربستان و امارات هستیم.
قرارداد صادرات گاز به عمان از دیگر پروندههای گازی مسکوت است که توافقنامه آن جدی است و باید لولهگذاری در عمق ۱۰۰۰ متری دریا از سوی دو شرکت در دنیا انجام شود که شرکتها به دلیل تحریم درباره آن اقدامی انجام نمیدهند.
آمارها حاکی است که میانگین تولید گاز در ایران در سال ۱۳۹۱، معادل ۶۲۰ میلیون مترمکعب بوده که در سال گذشته با ۳۰ درصد رشد به روزانه ۸۵۰ میلیون مترمکعب رسیده، بر این اساس بیشترین برداشت گاز از میدان مشترک پارس جنوبی در سا ل ۱۳۹۱، معادل ۲۸۰ میلیون مترمکعب بود که این رقم در سال ۱۳۹۷ به ۶۱۰ میلیون مترمکعب رسیده است.
آینده صنعت گاز چه میشود؟
در این باره بهروزی فر - کارشناس حوزه انرژی - در خصوص وضعیت آینده صنعت گاز در گفتوگویی با ایسنا، گفت: جایگزینی گاز در شرایط تحریم نفتی در کوتاه مدت امکان پذیر نیست چراکه قبل از تحریم روزی ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادرات داشتیم که این حجم صادرات گاز و ایجاد درآمد در کوتاه مدت و حتی میان مدت امکان پذیر نیست.
وی با بیان اینکه این حجم عظیم گاز باید به بازارهای بزرگ دنیا همچون هند، اروپا و چین برود که در کوتاه مدت امکان پذیر نیست، اظهار کرد: برنامههایی برای افزایش حجم صادرات گاز به عراق و ترکیه وجود دارد که این مساله نیز میتواند بخشی از خسارت ناشی از تحریمها را جبران کند البته این در شرایطی است که این کشورها تمایل به افزایش واردات داشته باشند.
به گفته وی برای بلند مدت نیز اگر تحریم وجود داشته باشد نمیتوان گاز را جایگزین نفت کرد چرا که بازارهای نزدیک به ایران؛ اروپا، چین و هند است که اگر صادرات از طریق خط لوله و ال ان جی منتقل شود مشکلات خاص خود را دارد.
وی با تاکید به این مساله که اگر در کوتاه مدت بخواهیم گاز را جایگزین نفت کنیم و تحریمها وجود داشته باشد تقریباً غیر ممکن است، تصریح کرد: در آسیای جنوب شرقی چین و هند بازارهای رو به گسترشی هستند که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۴۰ نیاز زیادی به واردات گاز دارند تاجایی که روسیه با صراحت اعلام میکند قصد دارد با خط لوله بخشی از صادرات چین را تأمین کند یعنی بازار بسیار بزرگی در شرق ایران وجود دارد که میتواند مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: علی رغم اینکه در اروپا روند مصرف در حال کاهش است، اما چون تولید داخلی بیشتر کاهش پیدا خواهد کرد باز هم نیاز آنها به واردات گاز بیشتر خواهد شد که اگر بتوان مسائل ترانزیت را حل کرد میتوان با خط لوله نیز صادرات گاز را انجام داد.
بازار گاز در حال توسعه است
وی با تاکید به این مساله که بازار گاز بازار روبه توسعهای است، تصریح کرد: اگر مساله تحریمها برطرف شود و یک برنامه برای این کار وجود داشته باشد با توجه به ذخایر عظیمی که داریم این امکان وجود دارد که بتوانیم گاز را جایگزین نفت کنیم، اما باید توجه داشت که این یک برنامه بلند مدت است و باید برنامهریزیهای متعددی برای آن در نظر گرفته شود.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: صادرات گاز گاز تحریم ایران تحریم های نفتی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۲۴۸۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/