بازگشت کیسههای جسد سربازان آمریکا وداع تلخ ترامپ با انتخابات بعدی/نگران حیثیت برجام هستم
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۴۳۶۲۶
نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در گفتوگو با قدس آنلاین گفت که بازگشت کیسههای اجساد سربازان آمریکا وداع تلخ ترامپ با انتخابات دوره بعد خواهد بود و بنابراین بعید است که ترامپ بخواهد با ایران وارد تقابل نظامی شود.
به گزارش خبرنگار بین الملل قدس آنلاین، این روزها ســرخطهای اصلی رســانههای جهان و بویژه منطقه خاورمیانه، احتمال جنگ افروزی دوباره آمریکاییها در این منطقه اســت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این رابطه با «استفان لندمن» (Stephen Lendman) نویسنده و تحلیلگر و مجری رادیو «پروگرسیو» شیکاگو، فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد آمریکا و نویسنده کتابهایی همچون "باتلاق عراق" و «تسخیر بانکداران» به گفتگو پرداخته ایم که در ذیل مصاحبه اختصاصی خبرنگار قدس آنلاین را با او میخوانید.
قدس آنلاین: از نظر شما دلایل اصلی افزایش تنش بین ایران و آمریکا در منطقه چیست؟
لندمن: ایالات متحده از زمان انقلاب ۱۹۷۹، نسبت به ایران به عنوان یک کشور متخاصم نگریسته است و با این کشور به این شیوه برخورد کرده است؛ چرا که انقلاب ایران کنترل امپریالیستی آمریکا بر یک کشور استراتژیک در منطقه را از دست آنها خارج ساخته است. درواقع تندروهای در کاخ سفید تلاش می کنند تا آنچه را که آمریکا در آن سالها از دست داده مجددا بازپس بگیرند.
نکته کلیدی در این میان ریشه کن کردن رقیب اصلی اسرائیل در منطقه و به دست آوردن کنترل نفت و گاز این کشور است.
باید بگویم که دونالد ترامپ رئیس جمهور و مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور در اشتباه هستند که تصور می کنند می توانند با استفاده از حمله نظامی، حمله کوتاه نظامی و دیگر روشها ایران را وادرا به کرنش در برابر خودشان کنند.
قدس آنلاین: نقش اسرائیل و عربستان سعودی در گرم کردن تنور این تنش چیست؟
لندمن: خب این دو کشور در کنار امارات متحده عربی مواضع مخالف جمهوری اسلامی دارند و طبیعی است که در قبال ایران مواصع مشترک و نزدیکی داشته باشند اما به غیر از اسرائیل، عربستان و امارات متحده عربی، سایر بازیگران جامعه جهانی به شدت با جنگ با ایران مخالف است. بنابراین معتقدم تحرکات این دو کشور در شرایط فعلی ترامپ را به رویارویی نظامی با ایران سوق نخواهد داد.
قدس آنلاین: اجرای معامله قرن و پیشبرد اهداف اسرائیل در منطقه فشار ایالات متحده بر ایران تأثیر می گذارد؟
لندمن: من ارتباط مستقیمی بین آنچه که از آن تعبیر به "صلح بدون تعهد یا معامله قرن می شود و مواضعی که پیش از این واشنگتن در قبال توافق هسته ای و افزایش تحریم ها ضد ایران نمی بینم هرچند واکنش احتمالی ایران در قبال اعلام و اجرایی کردن معامله قرن محتمل است و از طرفی حمله به این کشور(ایران) می تواند متقابلا خشم فلسطینیان را علیه اسرائیل در پی داشته باشد.
قدس آنلاین: دونالد ترامپ چند روز قبل از ادامه جنگ اقتصادی علیه ایران سخن گفت و در عین حال از دوربودن احتمال اقدام نظامی علیه ایران سخن گفت و اعلام کرد که او شروع کننده جنگ نخواهد بود؛ آیا شما فکر می کنید که فشارهای اقتصادی علیه ایران تا چه اندازه موفق آمیز خواهد بود؟
لندمن :درواقع، به عقیده من در تقابل با ایران و ونزوئلا، تمرکز ترامپ به جای گزینه نظامی بر کاربرد ابزارهای دیگر به ویژه تحریم های غیرقانونی خواهد بود با این تفاوت که این استراتژی کار نمی کند و نخ نما شده است؛ تجربه ۶۰ سال قبل کوبا، ایران طی ۴۰ سال گذشته و ونزوئلا طی ۲۰ سال اخیر نشان دهنده این مهم است که این استراتژی موثرنخواهد بود.
قدس آنلاین: با توجه به رویکرد اتحادیه اروپا در قبال طرح جامع اقدام مشترک(برجام)، چه آینده ای را برای توافق هسته ای با ایران متصور هستید؟
لندمن: باید بگویم که من واقعا در مورد ماهیت و حیثیت برجام نگران هستم، آنهم به این دلیل که در قبال اقدامات مثبت ایران اتحادیه اروپا هیچ گام مثبت و عملی برنمیدارد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا اغلب و نه همیشه به عنوان مستعمرههای مجازی ایالات متحده عمل میکنند؛ آنها مسلما خودشان را طرف ایران نشان میدهند و همواره حمایت لفظی خود را از برجام اعلام میکنند، در حالی که با قدم زدن در مسیر خواست آمریکا در برابر واشنگتن سرتعظیم فرود می آورند و این می تواند به معنای پایان دادن به توافق باشد. در عین حال ایران از سوی تندروهای آمریکایی به خروج از برجام متهم می شود به تصور اینکه چیزی از این راه عاید آنها شود.
قدس آنلاین: چه کسانی تلاش می کنند رویدادهای اخیر در خلیج فارس همچون انفجار تانکرهای نفتکش و حمله راکتی به سفارت آمریکا در منطقه سبزعراق را به ایران مرتبط کند؟
لندمن: اگر حوادثی را که برای تانکرهای نفت عربستان سعودی و امارات متحده عربی، و همچنین انفجار در یک ایستگاه پمپاژ نفت عربستان و حمله راکتی گزارش شده در منطقه سبز بغداد را حمله بنامیم، اینها آدرس های غلطی هستند که احتمالا با هدف بهانه جویی برای اقدام نظامی علیه ایران توسط آمریکا ساخته می شوند؛ البته باید بگویم از این دست خبرها ممکن است بسیار رخ داده باشد و در آینده نیز رخ دهد حتی بیشتر از آن چیزی که رسانه های آمریکایی به آن ها پرداختند.
معتقدم که اقدام نظامی در این بازه زمانی امری دور از ذهن و بعید است، چرا که ایران می تواند به سختی در برابر نیروها و امکانات منطقهای ایالات متحده مقاومت کند و همچنین توانایی ایجاد درگیری های شدید در شهرها، اماکن نظامی و تاسیسات هسته ای اسرائیل ایجاد کند.
علاوه بر این اولویت اول ترامپ شرکت در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ و انتخاب شدن مجدد به عنوان ریاست جمهوری آمریکا است و جنگ احتمالی با ایران که به زعم برخی پیروزی در آن میتواند به او در این راه کمک کند می تواند نتیجه وارونه ای داشته باشد و بازگشت کیسه های اجساد سربازان آمریکایی می تواند یک پایان زودهنگام و وداع تلخ با انتخابات دوره بعد باشد.
از طرفی ترامپ به اندازه کافی با تبعات جنگ هایی که از دیگر روسای جمهور آمریکا به ارث برده است دست به گریبان است؛ بنابراین تشدید کردن و آغاز یک جنگ دیگر مسئله ای نیست که او به دنبالش باشد.
به این مسئله باید مخالفت جامعه جهانی و مخالفت احتمالی پنتاگون را هم اضافه کنیم که حمله به یک کشور علی رغم مخالفت جامعه جهانی و وزارت دفاع آمریکا می تواند خطر سیاسی بزرگ و شکست نظامی مهمی برای او باشد.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: برجام توافق هسته ای جنگ با ایران دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۴۳۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بایدن یا ترامپ؟ / کدام نقاط ابهام، سرنوشت کاخ سفید را غیرقابل پیسبینی کرده؟
به گزارش خبرآنلاین در حال حاضر انتخابات شخصیتمحور و حول دو شخصیت کاملا متفاوت میچرخد. بایدن، کاندیدای حزب دموکرات شخصیتی است که تجلی و تبلور نظام ایالات متحده در تمامیت آن است. او با توجه به مراحل گوناگونی که در زندگی سیاسی خود داشته، محصول نهایی نظام (Establishment) آمریکا و نخبگان حاکم بر آنهاست.
هرچند که ترامپ یک دوره رئیسجمهور آمریکا بوده، اما نسبت به نظام سیاسی و مخصوصا نخبگان حاکم آن نه فقط خودی محسوب نمیشود، بلکه تمایلات خاصی بروز داده و میدهد که همگی نشانههایی از شک و تردید او درخصوص نهادها و نخبگان حاکم است. نمیتوان او را ضدنظام خواند؛ ولی به راحتی میتوان او را بیایمان و بیباور به کارآیی مخصوصا جنبههای سیاسی نخبگان حاکم دید.
همچنین روشن است که در تحلیل بایدن و ترامپ از نظر روانشناختی با دو تیپ شخصیتی روبهرو هستیم. البته هر دو قدرتطلب و قدرتپرست هستند؛ اما شخصیت ترامپ، تودهگرا، پرخاشگر، ناامن، توطئهاندیش و البته توانا در ایجاد ارتباط با مردم و اقشار عادی اجتماعی است.
بایدن، نخبهگراست و با اقشار فرادست اجتماعی بهتر میتواند ارتباط برقرار کند. او اهل سازماندهی و اجماعسازی است. بایدن ایدئولوژیک و با چارچوبهای شناختی مشخص نسبت به آمریکا و جهان است و در مقابل، ترامپ، اهل معامله و در حوزه مسائل کلان و استراتژیک دیدگاههای سیالی دارد.
روشن است که از این بعد، حملات بایدن و ترامپ به شخصیت، هویت و پندار و گفتار یکدیگر در کانون مبارزات انتخاباتی قرار خواهد گرفت .نوع و درجه و شدت حملات به یکدیگر، متفاوت و بیتردید حملات از این به بعد بیرحمانهتر خواهد بود. ترامپ با توجه به مهارتهای پیشین رسانهای، در پردازش عبارتها و واژگان کوبنده توانایی بیشتری از بایدن دارد. نقدا ترامپ بایدن را با عنوان عامهپسند «جو خوابآلود» (Sleepy Joe) یاد میکند. به سن بالای او و نسیانها و فراموشیهای متعدد او میتازد و بایدن بر کاستیها و کژیهای رفتاری ترامپ خرده میگیرد. واضحا حملات این دو به یکدیگر بسیار شخصی و بسیار بیرحمانه خواهد بود.
همچنین روشن است که این انتخابات، حول دو هویت و جهتیابی در سیاست داخلی و خارجی آمریکا میچرخد که البته بخشی از این نبرد هویتی، کهن و با پیشینه طولانی در حیات سیاسی آمریکاست. تفاوت نگرش بین طرفداران دولت حداقلی که جمهوریخواهان هستند و دولت غیرحداقلی که دموکراتها در پی آن هستند، ریشهای گسترده در تاریخ اندیشه و عمل سیاسی آمریکا و فراتر از آن در غرب دارد. کشمکش سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی پدیدهای فراگیر در کلیت غرب است. بایدن یک سوسیال دموکرات و ترامپ یک لیبرال افراطی مخصوصا در کاهش مالیاتهاست، فراتر از این زیرساخت اندیشهای، روشن است که آمریکا دوقطبیشده و قطببندیها حول مسائلی چون هویت آمریکایی، مهاجرت، تجارت، مذهب، آزادیهای اجتماعی، مالیات، رابطه با دنیای خارج، تعلیم و تربیت و در یک کلام نگرش آمریکا به خود و به دیگران میچرخد.با دو آمریکا روبهرو هستیم؛ ترامپ آمریکای باز از نظر اقتصادی (نه البته در تجارت) و بسته از نظر فرهنگی و اجتماعی را نمایندگی میکند و بایدن اقتصاد باز ولی با مقررات و ضابطهمند و تا حدودی بسته درباره ایجاد برابری اجتماعی همراه با آزادیهای گسترده ذهنی را دنبال میکند. نژاد و فرهنگ در میان موضوعاتی عمیقا جداکننده هستند.
آنچه ذکر شد، روشنیها بهطور نسبی و اجمالی بودند. اما هر انتخابات، ازجمله انتخابات آمریکا، مخصوصا در این مقطع زمانی با ابهامات متعددی روبهرو است.
جمعبندی حدود هفت نظرسنجی آن است که در سطح ملی بایدن ۴۵درصد و ترامپ ۴۴درصد از آرا را در موقعیت کنونی به خود اختصاص دادهاند. ولی این جلو بودن بایدن ممکن است پایدار نباشد. ابهامات در این میان نقش دارند.
ابهامات داخلی برای هر دو طرف کم نیستند. ابهام در سرنوشت نهایی پروندههای حقوقی ترامپ را نمیتوان دست گرفت. ابهام دیگر ظرفیت مالی و توان پشتیبانی اقتصادی از اردوگاههای انتخاباتی است. ترامپ در این حوزه عقبتر است و از همه جالبتر برای آمریکاییها که البته برای کسانی که در خارج از آمریکا هستند، حساسیت و هیجانی دربرندارد؛ پویایی بحث آزادی سقط جنین است. توضیح آنکه اکثر اعضای دیوان عالی کشور، نگرش دست راستی و محافظهکارانه داشته و چندی پیش یکی از رایهای صادرشده در دهه۷۰ میلادی آن دیوان را که متضمن آزادی سقط جنین بود، لغو کردند.دموکراتها آزادی سقط جنین را در زمره آزادیهای طبیعی و مشروع و جمهوریخواهان به دلایل مذهبی و فرهنگی با آن مخالفند. این موضوع برای ترامپ دردسرساز شد و در این اواخر اعلام کرد که مساله سقط جنین را باید بر عهده ایالتها گذاشت و در این میان ایالت آریزونا به قانون ممنوعیت مصوبه۱۸۶۰ برگشت و به معنای دقیق کلمه غوغایی در چند روز گذشته در فضاهای رسانهای آمریکا ایجاد کرده که نتایج آن مبهم است.
در بعد خارجی، ابهامها نیز قابل توجه است؛ ولی مهمترین آنها تاثیر بحران غزه بر رایدهندگان، مخصوصا دموکراتها است. اغراق نیست، اگر گفته شود که در میان بحرانهای خاورمیانهای هیچ بحرانی مانند غزه در سیاست داخلی آمریکا اثرگذار نبوده و مخصوصا اثرات آن در ایالتهایی که به ایالتهای چرخشی (Swing States) شناخته میشوند، جدی است. توضیح آنکه برخی از ایالتها، بهطور سنتی و پایدار به یک حزب رای دادهاند و هویت حزبی مشخصی دارند؛ ولی برخی بین دموکراتها و جمهوریخواهان با آرای هرچند کم در چرخش هستند. ایالت میشیگان با حدود ۲۰۰هزار آمریکایی عربتبار و مسلمان از زمره آنهاست. بحران غزه ممکن است پیامدهای ناخواسته و نامشخص عمیقتری از درگیری آمریکا در خاورمیانه را دربرداشته باشد که آن هم بر ابهامها میافزاید. در تاریک و روشنی انتخابات آمریکا، این گزاره جدی میشود که سیاست سرنوشت محتومی ندارد و به متغیرهای متعددی بستگی دارد که برخی شناختهشده و برخی نامشخص هستند. 21302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899331