مواضع متضاددولتمردان آمریکا دربرابرجنجال هایترامپ علیه ایران
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۵۷۸۳۱
تهران-ایرنا- جنجالسازی اخیر امریکاییها در پی اصابت موشک به مناطق نزدیک به سفارت آمریکا در بغداد و درپی آن تشدید تحرکات مشکوک در منطقه و جنگ روانی علیه ایران منجر به طرح گمانه زنی هایی در خصوص مواضع متضاد میان دولتمردان آمریکا در برابر ایران شده است.
به گزارش گروه نشریات خبری؛ بر اساس این گمانه زنی ها در حالی که رئیس جمهوری آمریکا به طور مستمر و ظاهرا از عدم تمایل خود به درگیر شدن در جنگ علیه ایران سخن می گوید و با وجود مخالفت نهادهای سیاسی و جامعه آمریکا با سیاست های جنگ افروزانه دولتمردان این کشور، اما شواهد و تجارب گذشته همچون حمله به عراق نشان می دهد که نمی توان به طور کامل و قطعی گزینه نظامی را منتفی دانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسی امروز(اول خردادماه) روزنامه ها، خبرگزاری ها و تارنماهای داخلی نشان می دهد گمانه زنی ها در خصوص احتمال بالاتر گرفتن تنش ها میان ایران و آمریکا و تشدید جنگ روانی آمریکا علیه ایران موضوع مشترک دو طیف اصلاح طلب و اصولگرا در رسانه های داخلی است.
رسانه های اصلاح طلب
...........................
رسانه های اصلاح طلب بروز جنگ در منطقه را به زیان آمریکا دانسته و آورده اند: اکنون که ترامپ در آستانه انتخابات 2020 است، قاعدتا نباید دست به یک قمار خطرناک بزند که روی آینده ریاستجمهوری او تاثیر منفی خواهد داشت. با توجه به مجموعه نشانههایی که بهوجود آمده، احتمال جنگ در شرایط فعلی خیلی کم است مگر اینکه حادثه پیشبینینشده و موثری اتفاق بیفتد.
تشدید جنگ روانی آمریکا علیه ایران؛شباهت های سیل و جنگ؛ ارزیابی سفر وزیر امور خارجه پادشاهی عمان به تهران و رویکرد مشابه ترامپ در قبال ایران و کره شمالی از دیگر محورهای مورد توجه رسانه های اصلاح طلب است.
**گمانه زنی ها در خصوص احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا
آرمان در زیر عنوان 'جنگ به زیان ترامپ است' نوشت: آمریکاییها تجربه تلخی از تهاجم به کشورهای منطقه داشتهاند. حمله آنها به افغانستان، عراق و بعدها سوریه ناموفق بوده است. اکنون که ترامپ در آستانه انتخابات 2020 است، قاعدتا نباید دست به یک قمار خطرناک بزند که روی آینده ریاستجمهوری او تاثیر منفی خواهد داشت. با توجه به مجموعه نشانههایی که بهوجود آمده، احتمال جنگ در شرایط فعلی خیلی کم است مگر اینکه حادثه پیشبینینشده و موثری اتفاق بیفتد. از طرفی جمهوری اسلامی هم در فعالیتها و حضور در منطقه و خلیج فارس دقیقتر شده و هم سیاست شکیبایی هوشمندانه را در پیش گرفته که اقدامی قابل قبول در شرایط فعلی است. اگر آمریکاییها دنبال بهانهای برای حمله به ایران بودند، این بهانهها تا حدودی به وجود آمد اما پیداست که آمریکا نمیخواهد دست به چنین اقدامی بزند. از طرفی آنچه ترامپ را بیشتر برای حمله به ایران تحت فشار قرار میدهد، همکاران تندرو و افراطیاش در کاخ سفید هستند. همچنین عربستان سعودی و اسرائیل که برای رویارویی خیالپردازیها کردهاند، توانایی حمله به ایران را به طور مستقل ندارند.
شرق در مطلبی نوشت: شامگاه روز یکشنبه، یک راکت حوالی سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد را هدف قرار داد. این موضوع بلافاصله به تأیید نیروهای امنیتی عراق رسید و پس از بررسی های انجامشده، مشخص شد این حمله راکتی از منطقه صنعتی بغداد صورت گرفته است. هرچند ساعاتی بعد اعلام شد این حمله خسارت مالی و جانی دربر نداشته است، اما پیوندخوردن این موضوع با تحولاتی نظیر افزایش نیروهای آمریکایی در خلیجفارس، حمله به چهار کشتی نفتکش در نزدیکی بندر فجیره امارات و نیز اقدام معنادار آمریکا برای کاستن از تعداد دیپلماتهای خود در عراق، بار دیگر سبب شد جدال لفظی میان ایران و آمریکا به جریان افتاده و تشدید شود. در این میان، سیاست ابهامآلود کاخ سفید در قبال تشدید جنگ اقتصادی با ایران و نیز تحرکات نظامی این کشور، در حالی انجام میشود که جامعه جهانی از بروز درگیری مستقیم میان ایران و آمریکا بهشدت نگران است و از سوی دیگر افزایش بیسابقه تنشها باعث شده معادلات توافق هستهای و خروج از شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری پیچیدهتر به نظر برسد.
**تشدید جنگ روانی آمریکا علیه ایران
ابتکار در یادداشتی به قلم 'محمدرضا ستاری' نوشت:همزمان با تشدید جنگ روانی ایالات متحده آمریکا علیه ایران و پیوند خوردن آن با حوادث مشکوکی نظیر حمله به چهار کشتی نفتکش در دریای عمان و حمله راکتی به نزدیکیهای سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، نگرانیهای جامعه جهانی از تقابل نظامی میان ایران و آمریکا در حالی شدت گرفته که نمایندگان کنگره این کشور روز گذشته در جلسهای پشت درهای بسته نشستی را به منظور در جریان قرار گرفتن قانونگذاران آمریکایی نسبت به آخرین اطلاعات پیرامون ایران برگزار کردند....نشست روز گذشته در کنگره آمریکا، چندمین نشست از این دست طی روزهای گذشته است. پیش از این از وندی شرمن معاون وزارت خارجه آمریکا در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما و نیز جان برنان رئیس اسبق سیا در کنگره نیز دعوت شده بود تا به سوالات نمایندگان درخصوص افزایش تنشها میان ایران و آمریکا پاسخ بدهند. به گفته منابع خبری و طی گزارشی که روز گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس منتشر کرده است، تعداد قابل توجهی از اعضای کنگره و سنای آمریکا که در میان آنها نمایندگان جمهوریخواه نیز دیده میشود به شدت نگران مانورهای رسانهای کاخ سفید بر علیه ایران هستند و به دولت ترامپ نسبت به فراهم کردن مقدمات یک تنش بزرگ با ایران هشدار دادهاند.
شرق در یادداشتی با عنوان 'ترامپ و تبلیغات خصمانه علیه ایران ' نوشت: با روی کارآمدن ترامپ، تبلیغات خصمانه علیه ایران از سوی رژیم ایالات متحده آمریکا و رسانههای وابسته به آن شدت گرفت. هیاهوهای توییتری روزهای اخیر، اعزام ناو جنگی، تبلیغات پرسروصدای فاکسنیوزی و رجزخوانیهای عناصر وابسته منطقهای و صهیونیستی بخشی از تبلیغات خصمانه علیه ایران به شمار میآید. اما از منظر حقوق بینالملل، تبلیغات خصمانه چه وضعیتی دارد؟ تبلیغات خصمانه یا پروپاگاندا را میتوان یکی از خطرناکترین بسترهای ایجاد اختلاف و جنگ تلقی کرد و دلایل بسیاری وجود دارد تا بر این باور باشیم که تأثیر و خطر آن از این حدود هم فراتر خواهد رفت. در حقیقت، واکنش کشورها در برابر تحریک و ترغیب ملتها به پذیرش یا ارتکاب اعمال ممنوع بینالمللی از طریق تبلیغات خصمانه میتواند فاصله میان جنگ و صلح را تعیین کند.امروزه کشورها برای توجیه، زمینهچینی یا ترغیب هرچه بیشتر افراد به شرکت در نبرد، به تبلیغات در حوزهای گسترده دست میزنند. در این میان، از تبلیغات خصمانه برای جنگ به عنوان نوعی از تبلیغات ممنوع طبق حقوق بینالملل استقبال بیشتری میشود. یکی از نمونههای بارز تبلیغات خصمانه که شاهد آن بودیم، قضیه حمله آمریکا به عراق بود که تأثیر گسترده این نوع تبلیغات بر مشروعیتبخشیدن افکار عمومی به آغاز جنگ، قابل چشمپوشی نیست.
**شباهت های سیل و جنگ
همدلی گزارش داد: از نخستین روزهای سال جدید، وقوع بارش های رعدآسا و طغیان رودخانه ها و آبگرفتگی شهرها و وقوع سیل های بنیان کن، عموم مردم ایران و بویژه در چند استان کشور را دچار وحشت و نگرانی و پریشان خاطری کرد... هنوز سیل بهطور کامل فروکش نکرده بود و آبهای سرگردان در پیرامون شهرها، جاده های دسترسی و زمینهای کشاورزی را درمی نوردید که در صحنه سیاسی، جنگ لفظی و تحریم های جدید و شدید اقتصادی آمریکا علیه ایران، به صدر اخبار کوچه و خیابان رسید و در پی آن حرکت ناوگان های دریایی و هوایی آمریکا به سوی خلیج فارس، موجب تشتت در بازار و بالارفتن قیمت ها و بروز نگرانی میان مردم شد تا آنجا که مقامات بلندپایه کشور به دفعات، به رغم دستور نظامی آماده باش، وقوع جنگ را منتفی دانستند تا بدین گونه از ایجاد نگرانی مضاعف در میان مردم جلوگیری کنند.براین پایه، وقوع پدیده سیل و امکان شروع جنگ و درگیری نظامی میان آمریکا و ایران، هر دو تا این لحظه از سال 1398، موجبات پریشانی خاطر و نگرانی ذهنی مردم ایران را فراهم آورده است و اقتصاد و مسائل متاثر از آن را در شعاع خود قرار داده اند.این دو پدیده، گرچه از دو سنخ و ماهیت هستند ولی شباهت هایی نیز با هم دارند که به لحاظ نقش هر دو در زندگی انسانی مردم ایران و آرامش و آسایش ایشان، باید مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.شناخت هر چه دقیق تر شباهت های سیل و جنگ میتواند مقامات عالی رتبه کشورمان را در اتخاذ سیاستهای جدیدی که تامین کننده منافع و مصالح ملی برای مردم ایران باشد، یاری رساند.
** ارزیابی سفر وزیر امور خارجه پادشاهی عمان به تهران
احمد دستمالچیان کارشناس مسایل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به سفر یوسف بنعلوی وزیر امور خارجه پادشاهی عمان به تهران در ارزیابی این سفر و امکان آغاز دور جدیدی از میانجیگری مسقط در روابط تهران و واشنگتن گفت: معمولا همینطور است و عمانیها هر زمان که فضای تنش در منطقه در خصوص ایران حاکم شود یا به ابتکار خود و یا به درخواست یکی از طرفهای درگیر یا کشور ثالث وارد عمل میشوند .وی ادامه داد: در این رابطه هم به نظر میرسد این طرف آمریکایی است که به دلیل بروز تنش، از مسقط خواسته است برای میانجیگری میان ایران و آنها اقدام کند. البته مقصر این تنش هم ایالات متحده است که تلاش میکند هم از طریق سوئیس و هم از طریق عمان راهی برای باز کردن باب گفتوگو با ایران پیدا کند. این دیپلمات پیشین گفت: با این حال به دلیل اینکه در شرایطی هستیم که هیچ امید و اطمینانی به طرف آمریکایی وجود ندارد و باب مذاکره بسته است، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند مذاکره با آمریکا سم مهلکی است و آمریکا نیز با مطرح کردن مطالب بیربطی در قالب شروط 12گانه، بروز هرگونه میانجیگری را ناممکن کرده است.
**رویکرد مشابه ترامپ در قبال ایران و کره شمالی
به گزارش عصر ایران ، وب سایت شبکه خبری سیانان آمریکا با انتشار گزارشی نوشت: رویکرد روزهای اخیر ترامپ در قبال ایران تکرار همان رویکردی است که او در سال 2017 در قبال کره شمالی در پیش گرفته بود و تا اینجای کار جز برگزاری دو دور مذاکرات بینتیجه با رهبر کره شمالی، نتیجه ای در بر نداشته است. سیانان با کنار هم قرار دادن لحن تهدیدآمیز توییتهای چند روز پیش ترامپ در قبال ایران و مقایسه آن با توییتهایی که کمتر از 2 سال پیش درباره کره شمالی نوشته بود، چنین نتیجه گرفته که او فکر میکند همان مسیری را که در قبال کره شمالی رفت و دولت پیونگ یانگ را به پای میز مذاکره آورد، درباره ایران هم جواب خواهد داد.
رسانه های اصولگرا
.........................
رسانه های اصولگرا در خصوص احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا تاکید کردند که ترامپ نه تنها جرات رویارویی با کشورمان را ندارد بلکه با توجه به شرایط آمریکا فکر این گزینه را نیز در سر نمی پروراند.
این طیف از رسانه ها در خصوص تشدید جنگ روانی آمریکا علیه ایران نیز آوردند: جنجالسازی اخیر امریکاییها در پی اصابت یک گلوله موشک کاتیوشا به یک مایلی سفارتخانه این کشور در بغداد و درپی آن مواضع هشدارگونه ترامپ و سایر تندروهای کاخ سفید علیه ایران بیانگر بخشی از عملیات روانی کاخ سفید علیه مردم ایران و با هدف به تسلیم کشاندن نظام اسلامی و تماس با شماره تلفن اعلامی ترامپ برای مذاکره بود و نشان از شکنندگی و افول یک به اصطلاح ابرقدرت مدعی جهانی دارد .
**گمانه زنی ها در خصوص احتمال بروز جنگ میان ایران و آمریکا
کیهان نوشت: روزنامه آمریکایی واشنگتنپست با اشاره به توانمندیهای ایران برای مقابله با هرگونه اقدامات تحریکآمیز آمریکا، تأکید کرد که آمریکا نباید برای اقدام نظامی علیه ایران ریسک کند زیرا جنگ با ایران مادر تمام باتلاقها خواهد بود.
به گزارش تارنمای مشرق، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه با انتشار یک پیام توئیتری تهدیدآمیز علیه تهران نوشت: «اگر ایران بخواهد [با آمریکا] بجنگد، این جنگ پایان رسمی [عمر] ایران خواهد بود. دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکنید...چند ساعت پس از این توئیت، فاکسنیوز مصاحبه چند روز قبل خود با رئیسجمهور آمریکا را منتشر کرد که ترامپ در آن گفته بود قصد جنگ نظامی با ایران را ندارد [5] و اگر بخواهد به کشوری حمله کند، این حمله، اقتصادی خواهد بود [6] . پیش از انتشار این مصاحبه نیز نقلقولها از ترامپ حاکی از مخالفت وی با درگیری نظامی با ایران بود. به عنوان مثال، نیویورکتایمز اواسط ماه جاری میلادی (می 2019) طی گزارشی به نقل از برخی مقامات دولت آمریکا نوشته بود که ترامپ به «پاتریک شاناهان» وزیر دفاع موقت خود صریحاً گفته است که نمیخواهد با ایران وارد جنگ شود [7] . این روزنامه آمریکایی همچنین اشاره کرده بود که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا که این روزها دائماً ایران را تهدید میکند، با «سلطان قابوس» پادشاه عمان (مهمترین میانجی میان دولتهای حسن روحانی و باراک اوباما برای آغاز مذاکرات مخفیانه هستهای میان تهران و واشینگتن [جزئیات بیشتر]) تماس گرفته و احتمالاً راه خروج از بحران کنونی را از او پرسیده است. واشینگتنپست نیز پیشتر درباره عصبانیت ترامپ از دست مشاورانش از جمله بولتون و پمپئو به خاطر جنگطلبی بیش از اندازهشان علیه ایران نوشته بود... اکنون که مصاحبه ترامپ با فاکسنیوز، تذکر او به شاناهان و حتی عصبانیت او از دست بولتون و پمپئو نشان میدهد احتمال ورود آمریکا به جنگ نظامی با ایران تقریباً صفر است، بهترین زمان است که جنگ روانی و رسانهای کاخ سفید برای تسلیم کردن ایران با تهدید جنگ نظامی را موشکافی کنیم و ببینیم آیا دولت ترامپ، دولت بعدی آمریکا یا دولتهای بعدی این کشور خواهند توانست جنگی علیه ایران به راه بیندازند یا نه. هر رئیسجمهوری در آمریکا، چه ترامپ و چه هر کس که بعد از او مستأجر کاخ سفید شود، باید پیش از آغاز جنگ با ایران این جنگ را توجیه کند.
راه دانا با تبیین 'پنج دلیلی که نشان می دهد آمریکا جرات رویارویی نظامی با ایران را ندارد' نوشت: بسیاری از کارشناسان بیان می کنند که ترامپ نه تنها جرات رویارویی با کشورمان را ندارد بلکه با توجه به شرایط آمریکا فکر این گزینه را نیز در سر نمی پروراند. این در شرایطی است که همیشه بلوف جنگ از سوی امریکایی ها علیه کشورمان انجام می شد و در زمان « باراک اوباما» که برخی او را صلح طلب می نامیدند نیز وی همواره تهدید می کرد که همه گزینهها در برابر ایران روی میز است اما هیچ گاه تا به این حد تهدید نظامی علیه کشورمان صورت نمی گرفت.
حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در گفتوگو با تسنیم، درباره وضعیت فعلی منطقه، مطرح شدن بحث جنگ توسط امریکاییها و از طرف دیگر عنوان نمودن مذاکره از سوی آنها و برنامه دولت در این رویارویی، گفت: چیزی که به جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود این است که ما دو مسئله را با هم میخواهیم؛ یکی اینکه اجازه نمیدهیم در این منطقه جنگ بشود و دوم اجازه نمیدهیم که تحت تحریم بمانیم. وی افزود: پاسخ ما به ایالات متحده، «نه به جنگ و نه به تحریم» است. ایالات متحده از ترس جنگ میخواهد ما را با پذیرش شرایط تحریم وادار به مذاکره کند. جوابی که ما دادیم و اقداماتی که سیاست خارجه و سیاست دفاعی ما انجام میدهند این است که امریکا را به شرایطی ببریم که نتواند ما را از جنگ بترساند و نتواند به تحریم ادامه بدهد و این همان پیچیدگیای است که ما با آن مواجهیم.
مشاور رئیسجمهور تصریح کرد: برای اینکه این مسئله را حل کنیم هیچ چارهای جز تقویت وحدت درونی نداریم. امریکا تنها در صورتی موفق میشود که امید پیدا کند فشارهایی که در منطقه و فشارهایی که به اقتصاد ما وارد میکند موجب یک آشفتگی اجتماعی بشود و اگر این اتفاق نیفتد تمام تلاشهای امریکا بیاثر خواهد بود.
(جوان نیز این گفت و گو را بازنشر داده است)
وطن امروز در زیر عنوان 'ساز جدایی ترامپ از بولتون' نوشت: سیگنالهای متناقض ترامپ برای گفتوگو یا جنگ با ایران، رسانههای آمریکایی، سران کشورهای اروپایی، دولت روحانی و حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را نیز متعجب کرده است. توئیتهای ساعت 4 تا 5 صبح او از سر عصبانیت و خشم بیحد و اندازه است و صحبتهای او با رسانهها عقبنشینی آشکار از توئیتها و مواضع مشاورانش به حساب میآید. حالا چند روز است که او هر روز صبح خود را با فکر کردن به ایران و به قول خودش نحوه به زانو نشاندن ایران در ماجرای مذاکره درباره پرونده هستهای و فعالیتهای موشکی و منطقهای میگذراند. با این حال هر روز بیشتر از روز قبل بر وی آشکار میشود که نه او و نه تیم مشاوران دیوانه جنگطلبش مانند جان بولتون و مایک پمپئو نمیتوانند کاری که بوش با عراق کرد را بر سر ایران بیاورند.
پروفسور «دانیل سرور» مشاور اسبق کاخ سفید در گفت و گو با خبرگزاری مهر در تحلیل رفتارهای یک ماه اخیر مقامات کاخ سفید در قبال ایران گفت: دولت ترامپ با طرح این ادعا که در حال برنامهریزی برای دادن پاسخ به حملات ایران است تهدید نظامی را به فشارهای حداکثری خود بر تهران افزوده است. در این میان ترامپ مطلب درز کرده به رسانهها در خصوص اعزام 100 هزار نیرو به خاورمیانه را تکذیب کرده و اعلام داشته اگر لازم باشد نیروهای بسیار بیشتری را به منطقه اعزام میکند. در این میان یک مقام آمریکایی دیگر مدعی شده که دولت ترامپ میتواند روزانه 500 موشک کروز را به ایران شلیک کند. از سوی دیگر نیروهای غیر ضروری از سفارت آمریکا در بغداد خارج شدهاند و یک ناو هواپیمابر و بمب افکنهای بی 52 به خلیج فارس اعزام شدهاند.وی افزود: همه این موارد بلوفهای تشدید شده هستند. پرواز بمب افکنهای بی 52 در پایگاه العدید قطر یعنی جائیکه به حدی به ایران نزدیک است که به عنوان یک هدف جنگی محسوب میشود. از سوی دیگر ناو جنگی در حال اجرای سیاستهای حکومت است و یک پیام را مخابره میکند و آن اینکه ایرانیها اگر بخواهند حمله کنند هدفهایشان فقط محدود به عراق نخواهد بود.وی گفت: در آمریکا هیچ نشانهای که دلالت بر این داشته باشد که ترامپ در حال آماده شدن برای جنگ است وجود ندارد. ممکن است او (ترامپ) اخذ مجوز از کنگره را نادیده بگیرد اما مطمئن باشید که اگر دموکراتها متوجه شوند که وی قصد چنین کاری را دارد سر و صدای زیادی به راه میاندازند.
**تشدید جنگ روانی آمریکا علیه ایران
جوان در یادداشتی به قلم 'عباس حاجی نجاری' با عنوان 'تیر کاخ سفید به سنگ خورد' نوشت:جنجالسازی اخیر امریکاییها در پی اصابت یک گلوله موشک کاتیوشا به یک مایلی سفارتخانه این کشور در بغداد و درپی آن مواضع هشدارگونه ترامپ و سایر تندروهای کاخ سفید علیه ایران با این اتهام که نیروهای نیابتی ایران عامل این شلیک بودهاند، در عین اینکه بیانگر بخشی از عملیات روانی کاخ سفید علیه مردم ایران و با هدف به تسلیم کشاندن نظام اسلامی و تماس با شماره تلفن اعلامی ترامپ برای مذاکره بود، اما نشان از شکنندگی و افول یک به اصطلاح ابرقدرت مدعی جهانی دارد که نظام محاسباتیاش در پی ایستادگی و اقتدار مردم ایران برهم ریخته است.آنچه در روند تحولات اخیر منطقه و نوع مواجهه هیئت حاکمه امریکا با مردم ایران در دو سال اخیر میتوان اجمالاً به آن اشاره کرد این است که ترامپ بعد از ناکامی در پیشبرد اهدافش در جنگ اقتصادی علیه ایران در سال گذشته و اعلام و اعمال چند مرحله تحریمهای اولیه و ثانویه، آنگاه که نتوانست آرزوی دیرینه کاخ سفید در تسلیم مردم ایران را محقق کند، در سال جدید ضمن تشدید تحریمها در چند مرحله، تهدید نظامی را هم به آن پیوست کرد و با اعلام اعزام ناو هواپیمابر به منطقه و بهکارگیری تعابیری نظیر اینکه «اگر ایران درگیری میخواهد این پایان رسمی ایران خواهد بود» یا اینکه «اگر آنها دست به اقدامی بزنند با واکنش بسیار قدرتمند ما مواجه خواهند شد» کوشید به زعم خود جو نظامی کاذبی را بر معادلات منطقه حاکم کند، تا به نتیجه مطلوب برسد، اما به رغم این تصور نتیجه برعکس شد و تیر کاخ سفید به سنگ خورد.
به گزارش صبح نو، همزمان با تشدید سیاستهای جنگ روانی آمریکا علیه ایران و ایجاد فضای جنگی برای تحت فشار قراردادن تهران با هدف تحمیل مذاکره جدید، یک روزنامه تونسی این فضا را برای مخاطبان خود تشریح کرد. روزنامه الشروق تونس 16می در تحلیلی با عنوان «آمریکا- ایران؛ تشدید رویارویی یا زمینهچینی برای معاملهای بزرگتر؟» نوشت: «شدت تنش در خلیج فارس و خاورمیانه بیشتر و بیشتر میشود و آسمان منطقه شاهد ابرهای تاریکی است که خبر از جنگی سخت میدهند که شاید بین آمریکا و ایران در بگیرد... آیا واقعاً منطقه به سوی جنگ پیش میرود یا اینکه این فضا، سیاست لبه پرتگاه آمریکاست که عامدانه تنش را افزایش میدهد و تهدید به استفاده از زور میکند بدون آنکه از آن استفاده کند تا اهدافش محقق شود؟» «عبدالحمید الریاحی» تحلیلگر تونسی، نویسنده این گزارش، با اشاره به انتشار اخباری درباره تهدیدهای آمریکا با خبر طرح 120 هزار نیروی آمریکا، اعزام ناو هواپیمابر، بمبافکنهای راهبردی و بیمارستانهای شناور و از طرفی تهدیدهای قبلی ایران به بستن تنگه هرمز و حمله یمنیها به تأسیسات نفتی عربستانسعودی با پهپاد و اتهام به ایران درباره دخالت در حادثه فجیره امارات و قبل از آن اقدام آمریکا در تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران و اقدام مقابلهبهمثل ایران نوشت: با این همه باز هم گزینه جنگ گزینه قطعی است یا این همه سروصدای تسلیحاتی و مقدمات مذاکرات فراگیر آمریکا با ایران است.
صبح نو در مطلبی با عنوان 'پیروزی داوود ایرانی بر جالوت آمریکایی' نوشت:هیچکس در خاورمیانه و جهان تهدیدهای توییتری دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا را جدی نمیگیرد؛ به این دلیل که او مرد جنگ نیست بلکه او دلال معاملههای تجاری است.این توصیف کاملا با پیامهای توییتری روز گذشته ترامپ درباره هشدار به ایران مبنی بر اینکه هرگونه جنگی پایان رسمی ایران خواهد بود، هماهنگ است. جنگهای ترامپ عموما فقط در شبکههای اجتماعی است و به مرحله واقعی نمیرسد.ترامپ جنگ نمیخواهد؛ چراکه میداند نتایج آن برای کشورش بهلحاظ جانی و مالی بسیار پرهزینه است. حتی اگر متحدان آن در حاشیه خلیجفارس هزینههای مالی آن را بپردازند؛ اما هزینههای جانی آن، یعنی تهدید نیروهای آمریکایی در پشت جنگندهها، ناوهای جنگی و پایگاههای این کشور در عراق و سوریه، قطر، امارات و بحرین همچنان وجود دارد.افرونبراین، اروپاییها با ائتلاف جنگ آمریکا علیه ایران همراه نمیشوند؛ چراکه در همراهی با آمریکا در جنگ عراق و افغانستان یا علیه داعش چیزی عایدشان نشد و متضرر شدند.
**بی پایان بودن خواسته های آمریکا از ایران
'برجام؛ ترامپ و توافق جدید' عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز است که در بخشی از آن میخوانیم: آمریکا توافق هستهای نیاز ندارد چراکه توافق هستهای وجود دارد، کاخ سفید به دنبال توافقات دیگری همچون موشکی و منطقهای است. خواستههای آمریکا از ایران را نمیتوان نقطه پایانی برای آن در نظر داشت، در هر دوره و زمان، این خواستهها افزایش مییابد، در حالی که در قبال تعهداتی که باید از سوی ایران اجرا شود، هیچ اقدام مثبتی از سوی آمریکا دیده نمیشود. حتی اگر در زمان اوباما توافق و پیمانهای محکمتری از برجام به امضا رسیده بود، باز هم رئیسجمهور بعدی آمریکا آنها را نقض میکرد. مشکل اکنون نگاهی است که برخی در داخل به آمریکا دارند و مذاکره و مصالحه را تنها راهحل میدانند در حالی که این راهحل نیست بلکه سمی است که میخواهد به رگ جمهوری اسلامی ایران تزریق شود.
پژوهشم**1181**1732
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي رسانه هاي هاي داخلي ايران و آمريكا جنگ رواني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۵۷۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخواست آمریکا از چین برای مهار ایران، پکن اهرم فشار علیه تهران دارد؟
واشنگتن خواهان مهار پکن در تهران است، اما کارشناسان میگویند این موضوع به این سادگیها هم نیست.
به گزارش خبرآنلاین نشریه فارن پالیسی در مقالهای با عنوان «چین واقعاً چقدر بر ایران اهرم دارد؟» نوشت: حتی قبل از اینکه ایران صدها هواپیما بدون سرنشین و موشک را به سمت اسرائیل پرتاب کند، مقامات آمریکایی از چین خواسته بودند تا از نفوذ خود برای متقاعد کردن تهران برای مهار اقدامات تحریکآمیز خود و گروههای مقاومت در سراسر خاورمیانه استفاده کند.
حمله انتقام جویانه ایران که اولین حمله مستقیم این کشور به خاک اسرائیل بود، ایالات متحده را به استفاده بیشتر از اهرم بالقوه پکن در خاورمیانه ترغیب کرده است. چین مدتهاست که بزرگترین شریک تجاری ایران است و مقامات ارشد ایالات متحده از جمله رئیس جمهور جو بایدن، به طور علنی از پکن خواستهاند تا به کنترل تهران کمک کند، به ویژه در حالی که ماهها حملات گروه انصارالله در دریای سرخ که توسط ایران تشویق میشوند، حمل و نقل جهانی را مختل کرده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفت: «حدود یک سوم از کل تجارت ایران با چین شکل میگیرد و این کشور به یک محافظ مهم برای منافع ایران در شورای امنیت تبدیل شده است. به نظر من چین تنها کشوری است که بیشترین توانایی را برای نفوذ بر ایران دارد، اگر بخواهد.»
با افزایش تنش بین اسرائیل و ایران، قانونگذاران آمریکا فشار را بیشتر میکنند. در تازهترین اقدام، مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قریب به اتفاق قانون تحریمهای انرژی ایران و چین را تصویب کرد. این قانون برای هدف قرار دادن شرکتهای چینی که نفت خام ایران را خریداری میکنند و در نتیجه پول را به اقتصاد ایران پمپاژ میکنند، طراحی شده است. این لایحه برای تصویب نهایی به سنا منتقل شده است.
جاش گوتهایمر، نماینده دموکرات کنگره گفت: «در حالی که ما اینجا هستیم، ایران از تجارت نفتی خود با چین برای آوردن درآمد ۱۵۰ میلیون دلاری در روز استفاده میکند. چین با واردات میلیونها بشکه نفت در روز، ایران را در تجارت نگه میدارد و بودجههای مهمی را برای برنامههایی چون توسعه موشکی و تسلیحات هستهای فراهم میکند.
اگرچه ایالات متحده به طور فزایندهای به دنبال چین برای تحت تأثیر قرار دادن ایران است، برخی کارشناسان هشدار میدهند که این موضوع به این سادگیها نیست.
کمتر کشوری به اندازه چین با ایران روابط اقتصادی قابل توجهی دارد. چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری ایران بوده است، یک رابطه طولانی مدت که عمدتا حول محور تجارت نفت بوده است. بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳، شرکتهای چینی واردات نفت ایران را بیش از سه برابر کردند و فروش را به بالاترین حد در ۱۰ سال اخیر رساندند.
اما روابط اقتصادی آنها به لحاظ نفوذ نابرابر است. به عنوان مثال، سال گذشته بیش از ۹۰ درصد صادرات نفت خام ایران به چین بوده است. با این حال، چین تامینکنندگان بسیار دیگری فراتر از ایران دارد و عرضه تهران تنها ۱۰ درصد از کل واردات چین را تشکیل میدهد.
پاتریشیا کیم، یکی از همکاران موسسه بروکینگز، به فارین پالیسی گفت: پکن بهعنوان بزرگترین شریک تجاری و حامی قدرت بزرگ ایران، از کانالهای ارتباطی ممتاز با تهران برخوردار است و بدون شک نفوذ بیشتری بر این کشور نسبت به ایالات متحده یا متحدانش دارد.
او افزود: «اگر رهبران چین تصمیم بگیرند رویکرد مداخله جویانهتری اتخاذ کنند، سخت است بگوییم که پکن چقدر میتواند تهران را مهار کند.»
ویلیام فیگوروآ، کارشناس روابط چین و ایران در دانشگاه گرونینگن هلند، گفت: در حالی که چین از نظر فروش و تجارت نفت دارای اهرمی است، استفاده از این اهرم هم از نظر سیاسی و هم از نظر لجستیکی چالش برانگیز است.
به عنوان مثال، پالایشگاههای خصوصی چین که در بازار سیاه فعالیت میکنند، به طور غیرقانونی بیشتر نفت ایران را خریداری میکنند، نه پالایشگاههای دولتی. او گفت که این پالایشگاههای خصوصی «بهشدت دشوار است که کنترل شوند» و کنترل مستقیم واردات نفت ایران از چین را برای پکن چالشبرانگیز میکند.
مقیاس سرمایهگذاری چینیها در ایران که عمدتاً توسط شرکتهای خصوصی هدایت میشود، همچنان یک موضوع آزاردهنده در روابط بین دو کشور است. فیگوئروا گفت که چین به طور مزمن در ایران سرمایهگذاری ناکافی کرده است، که شکایتهایی را از سوی تهران برانگیخته و بر تمایل آنها برای تن دادن به فشار چین تأثیر میگذارد.