Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-04@00:22:32 GMT

به این ۷ دلیل با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم

تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۷۹۵۸۹

به این ۷ دلیل با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام (سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت ۹۸) درباره موضوع مذاکره با آمریکا فرمودند: «آدم می‌بیند و می‌شنود که او (رئیس‌جمهور آمریکا) که می‌گوید مذاکره، در داخل هم بعضی‌ها می‌گویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد» ۰۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۶ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،محمد صرفی در یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام (سه‌شنبه 24 اردیبهشت 98) درباره موضوع مذاکره با آمریکا فرمودند: «آدم می‌بیند و می‌شنود که او (رئیس‌جمهور آمریکا) که می‌گوید مذاکره، در داخل هم بعضی‌ها می‌گویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سَم است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا وقتی آمریکا همینی است که الان هست -به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند- مذاکره ما و آمریکا سَم است، و با این دولت کنونی [آمریکا]، یک سَمّ مضاعف است.» این سؤال پیش می‌آید که چرا مذاکره با آمریکا سم است؟ دلایل متعدد و متنوعی در این خصوص می‌توان برشمرد که در ادامه به هفت مورد از آنها ‌اشاره می‌شود؛


1- اولین نکته بسیار مهم و کلیدی که به تنهایی برای رد موضوع مذاکره با آمریکا کفایت می‌کند، تجربه برجام است. در توافق هسته‌ای ایران امتیازات و تعهداتی درخصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود داد و آمریکا نیز متعهد شد تحریم‌های مرتبط با آن را رفع کند. حدود 4 سال از آن توافق گذشته است. ایران امتیازات را به‌طور کامل داد و تعهدات را نیز به طور کامل اجرا کرده و می‌کند اما در عوض آمریکایی‌ها به یک مورد از تعهدات خود نیز پایبند نبوده و اساساً زیر میز زده‌اند. وقتی چنین تجربه زنده‌ای در دست است، کدام انسان عاقلی می‌تواند مذاکره را تجویز کند؟


2- اساس هر مذاکره‌ای بر اعتماد است. اما گاهی طرف‌های مذاکره به یکدیگر اعتماد ندارند. وضعیت ایران و آمریکا چنین است. در چنین حالتی دو سناریو برای مذاکره بدون اعتماد قابل تصور است. سناریو اول که بهترین آن نیز هست، اخذ امتیازات به صورت نقد است. کاری که آمریکایی‌ها در برجام کردند و در سایر مذاکرات نیز طلب می‌کنند. وقتی اخذ نقد امتیازات به هر دلیلی منتفی باشد، سناریوی دوم، ایجاد تضمین است. یعنی طرف مقابل شما با تضمین و اهرمی قابل اطمینان، ملزم به رعایت تعهدات خود باشد. بین ایران و آمریکا، می‌توان گفت بالاترین تضمین ممکن می‌تواند شورای امنیت سازمان ملل باشد. برجام توسط قطعنامه 2231 سازمان ملل تضمین شده بود اما آمریکا به‌راحتی از آن خارج شد و این خروج را رسماً حق خود می‌داند و آشکارا می‌گوید الزامات و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل، بر قوانین داخلی آمریکا ارجح نیست و نمی‌تواند برای سیاستمداران آمریکا الزام‌آور باشد. وقتی با دولتی مثل آمریکا طرف باشید که نه اهل دادن امتیاز نقد است و نه وقعی به بالاترین مرجع بین‌المللی می‌نهد، چگونه می‌توانید با او وارد مذاکره شوید؟!


3- مسئله بعدی به موضوع مذاکره برمی‌گردد. مذاکره در دنیای امروز به معنای داد و ستد است. امتیازی می‌دهید و امتیازی می‌گیرید که این داد و ستد لزوماً هم‌وزن و متقارن نیست و بستگی به جایگاه و اهرم‌های دو طرف میز دارد. امروز آمریکا به دنبال مذاکره بر سر نقاط قوت جمهوری اسلامی است؛ یعنی توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای. در واقع هدف از مذاکره خلع سلاح ایران از این دو ابزار قدرت است. توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای، دو اهرم اصلی امنیت پایدار جمهوری اسلامی است. کدام انسان عاقلی بر سر ابزار قدرت و امنیت خود معامله می‌کند؟ چه امتیازی با از دست دادن تضمین‌های امنیتی برابری می‌کند؟!


4- مشکل بعدی مذاکره با آمریکا آن است که آمریکایی‌ها در این داد و ستد یک فرمول دوگانه و متضاد دارند. وقتی نوبت حریف باشد باید امتیازات را نقد و فوری بدهد و وقتی نوبت به خودشان برسد، امتیازات تبدیل به وعده می‌شود. وعده‌هایی که ظاهری قرص و محکم دارند اما در عمل اجرایی نمی‌شوند و به بهانه‌های مختلف به تاخیر افتاده و در نهایت دست طرف مقابل خالی می‌ماند. مختصر و مفید آنکه از نظر آمریکایی‌ها مذاکره ابزاری فقط برای گرفتن امتیاز است و نه داد و ستد امتیاز. البته برای کشوری که خود را کدخدای جهان می‌داند و دیگران باید از سیاست‌های وی تبعیت کنند، چنین تعریف و تصوری از مذاکره عجیب هم نیست. برجام نمونه کامل و واضحی از این وضعیت است.


5- شاید عده‌ای که موافق مذاکره با آمریکا هستند چنین استدلال کنند که بله! مذاکره با آمریکا منفعت ایجابی چندانی ندارد اما حداقل منفعت آن؛ این است که از تنش و خصومت آمریکا علیه کشور می‌کاهد. این تصور نه تنها درست نیست بلکه واقعیت 180 درجه با آن زاویه دارد. چرا؟ چون وقتی ایران پای میز مذاکره با آمریکا برود، این تصور را در آمریکایی‌ها ایجاد می‌کند که فشار و تهدید جواب داده و در نتیجه برای رسیدن به هدف و اخذ امتیازات بیشتر، باید فشار و تهدید را افزایش داد. حتی در زمان اوباما که ظاهراً حامی تعامل و مذاکره بود نیز، پس از توافق هسته‌ای، مقامات این کشور اعلام کردند که اکنون زمان «سخت گرفتن» به ایران است!


6- آمریکایی‌ها که این روزها دم از مذاکره می‌زنند، همزمان ناو جنگی خود را نیز به منطقه اعزام کرده و رجزخوانی و تهدید نیز می‌کنند. درواقع آنان تهدید را ابزاری برای ایجاد ارعاب در ایران و کشاندن آن پای میز مذاکره می‌دانند. هرچند این ابزار کهنه و بی‌خاصیت است اما اگر کشوری در شرایط تهدید، وارد مذاکره شود، طرف مذاکره‌کننده چه محاسبه و تصوری از او خواهد داشت؟ نخست آنکه ترسیده، پس تهدید جواب می‌دهد و باید آن را بیشتر کرد و دوم آنکه به کسی که از روی ترس پای میز مذاکره آمده، نه تنها نباید سرسوزنی امتیاز داد بلکه باید حداکثر امتیاز را از او گرفت و حتی تحقیرش نیز کرد. از این حهت می‌توان گفت مذاکره با آمریکا، افزایش دهنده تهدیدات و در ادامه زمینه‌ساز به خطر انداختن امنیت کشور نیز باشد.


7- شش مورد فوق استدلال‌هایی صرفاً عقلی و منطقی بود که درک و فهم آنها ارتباطی با مسائل اعتقادی و ایدئولوژیک نداشت. به این معنا که اگر کسی بهره حتی متوسطی از عقلانیت برده باشد، این استدلال‌ها را در رد مذاکره با آمریکا درک و تصدیق می‌کند. اما نکته آخر مسئله‌ای اعتقادی و ایدئولوژیک است و مخاطبین آن کسانی هستند که به مسائل دینی و الهی باور دارند.


مذاکره با آمریکای مستکبر به امید به دست آوردن سود یا رفع زیان، مصداق دوری از وعده نصرت الهی است. یا باید به خداوند تکیه و اطمینان داشت و یا دنبال مذاکره با استکبار بود. این دو قابل جمع نیست و خداوند نیز به اهل استقامت وعده نصرت داده است. دل بستن به وعده شیطان، نتیجه‌ای جز خسارت و حسرت و ملامت نخواهد داشت. خداوند در آیه 22 سوره ابراهیم می‌فرماید؛ وَ قَالَ‌ الشَّیْطَانُ‌ لَمَّا قُضِیَ‌ الْأَمْرُ إِنَ‌ الله وَعَدَکُمْ‌ وَعْدَ الْحَقِ‌ وَ وَعَدْتُکُمْ‌ فَأَخْلَفْتُکُمْ‌ وَ مَا کَانَ‌ لِی‌ عَلَیْکُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَانٍ‌ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُکُمْ‌ فَاسْتَجَبْتُمْ‌ لِی‌ فَلاَ تَلُومُونِی‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ‌... و شیطان، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید!
امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) نیز در خطبه 56 نهج‌البلاغه می‌فرماید: فَلَمّا رَاَی الله صِدقَنا اَنزَلَ عَلَینَا النَّصرَ وَ اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبت... چون خداوند راستى ما را دید دشمن ما را سرکوب کرد، و یارى خود را بر ما فرو فرستاد.
مقاومت، سختی‌ها و رنج‌های خود را به همراه دارد اما عاقبت آن نصرت الهی و پیروزی است اما مذاکره با شیطان بزرگ یعنی محروم شدن از نصرت الهی.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

R1437/P/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۷۹۵۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ذهن آمریکااندیش

قضایای برخورد پلیس آمریکا با اعتراضات دانشجویان دانشگاه‌های آمریکایی به جنایات اسرائیل در غزه، بهانه‌ای شده است تا برخوردهای صورت‌گرفته با دانشجویان، اساتید و دانشگاه ایرانی در سالیان گذشته و امروز، توجیه شود. چند نکته را درخصوص این مسأله باید روشن کرد.

یک. ارزش‌های انسانی و از جمله مهم‌ترین‌های آن‌ها نظیر آزادی و عدالت، جهان‌شمول هستند و ربطی به آمریکا ندارند. اگر در اسناد شکل‌گیری ایالات متحده آمریکا به ارزشی نظیر آزادی اشاره شده، دلیل آمریکایی بودن این ارزش‌ها نیست. قدمت این ارزش‌ها به اندازه تاریخ بشر، و حداقل تاریخ فلسفیدن و اندیشه‌ورزی درباره انسان و جهان اجتماعی و سیاسی است.

دو. آمریکایی‌ها به بهانه نقض آزادی و حقوق بشر در کشورهای دیگر، این کشورها را تحریم کرده یا به آن‌ها حمله کرده‌اند. آمریکایی‌ها و بقیه غرب در موارد متعدد با کشورهای ناقض حقوق بشر و از جمله دیکتاتورترین‌ها روابط داشته و کنار آمده‌اند، و با دیگرانی به همین دلایل ستیز کرده‌اند. این گزاره‌ها درست است. اما از این گزاره‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت که خواست مردم و متفکران کشورها برای تحقق آزادی و جلوگیری از نقض حقوق بشر در کشورشان، خواسته‌ای آمریکایی است و چنین ارزش‌هایی از اساس غلط یا توهم هستند. هیچ تناقضی بین سرزنش کردن آمریکا برای نقض حقوق بشر و آزادی در کشور خودش یا کشورهای دیگر، و در همان حال مطالبه آزادی و رعایت حقوق بشر در کشور خود وجود ندارد.

سه. اصالت بنیان‌های اجتماعی و فلسفی آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و توسعه همه‌جانبه، برآمده از تحقق بخشی از آن‌ها در غرب نیست. کشورهای غربی توانسته‌اند زودتر از بقیه کشورها، به صورت‌ها و ابعادی از این‌ها دست یابند. بنیان‌های فلسفی برخی نیز در آرای متفکران یونانی-غربی صورت‌بندی شده است. این به معنای وجود دلایلی برای نفی این ارزش‌ها یا از اساس دروغین یا بیگانه خواندن آن‌ها نیست.

چهار. من هیچ متفکر جدی نمی‌شناسم که اهمیت ارزشی نظیر آزادی را به آمریکایی یا غربی بودن آن ربط داده باشد. نسل چند دهه گذشته متفکران جدی ایرانی نگفته‌اند چون آمریکا فلان گونه است پس ما هم باشیم. متفکران جدی که من می‌شناسم و خوانده‌ام، آزادی، دموکراسی و توسعه را از منظر نسبت آن با بهروزی ملت ایران ارزیابی کرده‌اند. اتفاقا ادبیات اندیشه اجتماعی و سیاسی (بالاخص مکاتب انتقادی که در ایران هم پرطرفدار هستند) مملو از نقدها بر دموکراسی، مدل‌های مختلف توسعه، و تهدیدهای آزادی و ارزش‌های انسانی در همه کشورها و از جمله غرب است.

پنج. گروهی در ایران تلاش می‌کنند یک آمریکا-غرب خیالی (صرفاً دارای ابعاد مثبت) بسازند، بعد آن‌را به منتقدان سیاست و حکمرانی در ایران نسبت داده و آن‌ها را طرفدار چنین آمریکا-غرب خیالی جلوه دهند، و سپس با فروریختن آن با عبارت‌های کلیشه‌ای از جنس «اینو چی می‌گید؟»، منتقدان را بی‌اعتبار کنند.

شش. گروهی که در بند پنج ذکر کردم، دارندگان ذهن_آمریکااندیش هستند. هویت‌شان را از ستیز با آمریکای واقعی یا خیالی می‌گیرند که خود ساخته‌اند و منتقدان را به دوست داشتن آن متهم می‌کنند. ذهن آمریکااندیش با ضدآمریکایی بودن تعریف می‌شود، هویت می‌یابد و به حرکت درمی‌آید. همه چیز را هم در خدمت آن قرار می‌دهد. معیار خوبی و بدی در نسبت با آمریکا تعریف می‌شود. اگر آمریکایی نباشد (در ساحت اندیشه) این ذهن از کار می‌افتد، فلج می‌شود و اعتبارش را از دست می‌دهد. سخن ایجابی مستقلی برای گفتن ندارد.

من نمی‌دانم دیگران چگونه می‌اندیشند، مسئول اندیشه و عمل دیگران هم نیستم. اما آمریکا برای من، در عرصه عمل، در نسبت با مانع یا کمک برای توسعه ایران تعریف می‌شود. آمریکا، نه فی‌نفسه بلکه از آن جهت که ظرفیت تحریم و ضربه زدن به منافع ایران را دارد، و در مناسبات دیگری ممکن است کمکی به توسعه و حل مسائل ایران باشد، اهمیت دارد. اما منبع ارزش‌ها و الگوی عمل نیست. در ساحت اندیشه هم، یک «مورد تاریخی» قابل بررسی مقایسه‌ای برای شناخت و تحلیل جامعه‌شناختی است.

آمریکا یا هر کشور دیگری، برای من، الگو، معیار ارزیابی ارزش‌ها یا درست و غلط کنش دولت‌ها و پلیس نیست. من هویتم را از آمریکااندیشی، ضدیت با آمریکا یا نزدیک شدن به آن نمی‌گیرم، و به این جهت فکر می‌کنم آمریکاستیزان ایدئولوژیک ایرانی، بیش از امثال من ذهن، روح و هویت‌شان به بود و نبود آمریکا گره خورده است. آمریکا در عمق جان ذهن آمریکااندیش نشسته است و بیرون از دایره آمریکا نمی‌رود.

بیشتر بخوانید:

همان را بگویید که ما خوش‌مان بیاید
رئیسی در چاهی افتاده که برای دولت روحانی کنده بودند /از مداح تا فعال سیاسی اصولگرا قیمت دلار را مسخره می‌کردن و حالا خود مضحکه شده اند
واکنش یک جامعه‌شناس به سخنان مهدی چمران درباره ساخت مسجد در پارک/ «برای اصول‌گرایان هیچ اعتراضی واقعیت ندارد»

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902072

دیگر خبرها

  • استراتژی جدید: نقشه بایرن برای مربیان معروف!
  • زبان آلمانی و انگلیسی مانع حضور زیدان در بایرن شد!
  • بایرن مونیخ به این دو دلیل سراغ زین الدین زیدان نمی‌رود
  • اعلام آمادگی دانشگاه قم برای پذیرش دانشجویان و اساتید اخراجی آمریکا
  • (عکس) اهتزاز پرچم ایران در یکی از دانشگاه‌های آمریکا
  • ذهن آمریکااندیش
  • مذاکره هیئت‌های تجاری کشورهای مختلف با فعالان اقتصادی آذربایجان‌شرقی
  • باشگاه آلومینیوم: مذاکره با بازیکنان خلاف اصول حرفه ای است
  • واکنش مرسدس به مذاکره با فرستاپن
  • بیش از ۱۰۰ مذاکره هیئت‌های تجاری داخلی و خارجی در غرفه فارس