Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-06@08:35:17 GMT

پاسکاری مالباخته بین بانک ملت و کلانتری

تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۸۸۵۱۹۷

اگر به هر دلیلی از کارت عابر بانک شما به صورت غیر قانونی مبالغی برداشت شد، باید کفش آهنی پا کنی و عمر نوح و صبر ایوب داشته باشی، تا شاید یک اتفاق خوب برای تو رقم بخورد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ یک شهروند که چندی پیش دچار سرقت از کارت بانکی خود شده روایت خود را اینگونه تعریف کرد: «یک ساعت نزدیک ۷ بعد از ظهر روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۹۸ بود که برای گرفتن ۱۰ گردش آخر حساب بانک ملت خودم، سراغ یکی از عابر بانک‌های ملت رفتم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عابر بانک ملت جنب بانکی مستقر بود که متأسفانه فعالیت نداشته و به جای دیگری منتقل شده بود و فقط اتاقک عابر بانک آن با چند دستگاه عابر، فعال بود.   وارد شدم و کارت خودم را وارد کردم. قرار بود یک نفر مبلغی به حساب من واریز کند که بر سر همین واریز شدن یا نشدن پول، جدال لفظی تلفنی با او داشتم و برای اینکه ثابت کنم پولی به حساب من نیامده است، به سراغ عابر بانک آمدم و این گونه شد که کارت عابر من به سرقت رفت و در کمتر از ۳۰ دقیقه رقمی در حدود ۷ میلیون تومان از حساب من برداشت شد.   همین طور که به کاغذ ۱۰ گردش آخر بانکی خودم نگاه می‌کردم، از اتاقک عابر بیرون آمدم، بدون اینکه متوجه باشم که کارت بانکی خودم را جا گذاشته‌ام.   بعد از چند دقیقه به خانه رسیدم و به محض اینکه روی مبل نشستم، پیامک تغییر رمز اول و رمز اینترنتی را دیدم. مات و مبهوت، به کیف پولم نگاه کردم و تازه متوجه شدم که عابر بانک خودم را جا گذاشته‌ام. تا آمدم بلند شوم، پیامک بعدی آمد که نشان داد مبلغ سه میلیون تومان از حساب من منتقل شده و من مات و مبهوت، نمی‌دانستم باید چیکار کنم و رفتم به سمت عابر بانک. بدون اینکه متوجه باشم قرار نیست کارت خودم را پیدا کنم.   تا رسیدم به محل عابر بانک، پیامک بعدی مرا به هم ریخت. خرید از پوز به مبلغ سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و به دنبال آن، برداشت از عابر به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان.   تازه متوجه شدم که می‌بایست به جای آمدن به محل عابر بانک، با تلفن گویای بانک ملت تماس می‌گرفتم و کارت خودم را مسدود می‌کردم. این موضوع را وقتی متوجه شدم که همسرم با من تماس گرفت و گفت به شماره… زنگ بزن و کارت عابر خودت را مسدود کن.   بالاخره عابر بانک را مسدود کردم، اما حالا دیر شده بود. مجبور شدم تا صبح صبر کنم و بروم سراغ دادگاه و کلانتری، شاید بتوانم به پولم برسم.   اولین مقصد من، بانک بود که بروم و صورت حساب روز گذشته را دریافت کنم و بعد از بانک، به دادگستری محل سکونت خودمان رفتم.   برای نوشتن عریضه و یک پوشه که دست بنده دادند، مبلغ ۱۵ هزار تومان گرفتند. بعد قرار شد به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضائی بروم و پرونده خودم را از این طریق دنبال کنم.   حالا همه امور قضائی به این دفاتر واگذار شده بود تا مردم، کمتر در راهروهای دادگاه‌ها و دادسراها باشند.   برای گرفتن شماره ثنا از سامانه باید دو رقم جداگانه واریز می‌کردم که در حدود ۳۶ هزار تومان شد و برای تایپ نامه بنده نیز مبلغ دو هزار تومان وجه نقد دریافت شد. بعد گفتند وقتی پیامک برای شما آمد، بیایید حکم دادستانی را بگیرید و به کلانتری مربوطه ببرید.   فردای آن روز با آمد پیامک به همان دفتر خدمات الکترونیک قضائی رفتم و برای گرفتن دو برگ کاغذ، دوباره ۵ هزار تومان دادم و به سمت کلانتری راه افتادم.   نامه را روی میز رئیس کلانتری گذاشتم و او زیر نامه قضائی پاراف کرد و مرا به اتاق کارشناس سرقت ارجاع داد.   داستان من از این جام شروع شد که هرگز فکر نمی‌کردم برای به دست آوردن پولم، حالا حالاها باید بدوم.   ماجرا را از صفر تا صد برای جناب سروان گفتم و بعد چند نامه تهیه کرد که هر کدام مربوط به بانک‌های مختلف بود.   برای گرفتن فیلم دوربین محوطه عابر بانک، برای اعلام مشخصات فردی که پول به حساب او انتقال داده شده بود و در نهایت برای بانکی که از عابر آن، مبلغ برداشت شده بود.   وقتی این نامه‌ها را در دست گرفتم، احساس خوشایندی داشتم، فکر می‌کردم که حتماً خیلی زود به پولم می‌رسم.   رفتم بانک ملت، مسئول مربوطه گفت حداقل ۱۰ روز زمان می‌برد تا بتوانیم فیلم دوربین‌ها را بررسی کنیم.   به او گفتم، خیلی زیاد نیست این مدت زمان برای بررسی دوربین عابر بانکی که مشخص است. که او در پاسخ گفت، البته قول نمی‌دهم که دوربین‌های نصب شده در محل عابر بانک سالم باشند. اما اگر فیلم موجود بود، تماس می‌گیریم، به همراه یک فلش و واریز ۵۰ هزار تومان، می آیید و فیلم را می‌گیرید.   مبهوت مانده بودم که چه بگویم. ۵۰ هزار تومان برای گرفتن فیلم سرقت!!   رفتم بانک بعدی که پول انتقال داده شده بود. مسئول مربوطه گفت که چند روز طول می‌کشد تا نامه نگاری شود با شعبه مرکزی بانک و در نهایت باید ۱۰ هزار تومان واریز کنید تا ما این خدمات را انجام دهیم.   به مسئول مربوطه گفتم اگر خودم ببرم شعبه مرکزی بانک، بهتر نیست که در جواب گفت هر طور خودتان می‌خواهید، عمل کنید. اگر بروید، برای گرفتن استعلام یک روز زمان می‌برد و من قبول کردم. راهی شعبه مرکزی بانک مربوطه شدم و بعد از کلی پرس و جو برای دادن نامه قضائی، دبیرخانه بانک را به من معرفی کردند.   کارمند دبیرخانه درخواست کلانتری را ثبت کرد و بعد تکه کاغذی دست من داد که باید تماس می‌گرفتم و از آماده شدن جواب نامه قضائی مطلع می‌شدم. بعد از گذشت سه روز، هنوز خبری از استعلام نبود. وقتی در چند نوبت تماس گرفتم، در نهایت گفتند که نامه شما منتظر امضای رئیس است که فعلاً نیست.   از طریق بانک ملت، توانستم خرید سه میلیون و ۴۰۰ هزار تومانی با دستگاه پوز را شناسایی کنم که مشخص شد یک موبایل فروشی است. آدرس موبایل فروشی را پیدا کردم. وارد مغازه شدم و ماجرا را برای فروشنده گفتم و او هم پس از بررسی دوربین‌های مغازه، تصویر سارق را به من نشان داد و من با گوشی خودم، فیلم سارق یا همان خریدار موبایل را ضبط کردم.   رفتم سراغ جناب سروان و ماجرا را گفتم، که در پاسخ گفت، شما پاسخ نامه‌ها را بیاور و باقی کار با خودمان است. اگر لازم باشد، موبایل فروش را احضار می‌کنیم.   حالا نه بانک‌ها جواب درست حسابی داده بودند و نه اینکه از کلانتری، با من تماس گرفته اند. مأیوس از تصوراتی که از فیلم‌های تلویزیونی در ذهن دارم و اینکه چقدر زود یک مال باخته به آنچه از دست داده است، می‌رسد.»   منبع: مهر

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۸۵۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم

زن جوان که به اتهام قتل همسرش با کارد میوه‌خوری پای میز محاکمه ایستاده بود مدعی شد، شوهرش قصد داشته او را خفه کند.

به گزارش مشرق، اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانه‌اش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر می‌داد از همسایه‌ها کمک خواست.

دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ ساله‌ای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.

همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگی‌مان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا می‌کردیم تا اینکه خانواده‌های‌مان توصیه کردند اگر بچه‌دار شویم اختلاف‌هایمان حل می‌شود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق‌تر از قبل می‌شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک می‌گرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبه‌رو بودیم.

وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا به‌سرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمی‌گیری و چرا از پوشک استفاده می‌کنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد به‌طوری که چشم‌هایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا می‌کردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربه‌ای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.

در این میان پزشکی‌قانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریان‌های قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.

با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.

پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچ‌گاه او را کتک نزده بود. ما نمی‌دانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروس‌مان چگونه با بی‌رحمی پسرمان را به قتل رسانده است اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربه‌های کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه می‌شدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمی‌توانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشم‌هایم سیاهی ‌رفت.

دستم را روی زمین می‌کشیدم که به یکباره دستم به کارد میوه‌خوری خورد و آن را جلوی سینه‌اش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.

آنقدر شوکه شده بودم که نمی‌دانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایه‌ها کمک خواستم.

در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینه‌اش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟

متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.

با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • جریمه ۵۴۰۰۰۰ خودرویی که بر روی خط عابر پیاده توقف داشتند
  • کار گذرگاه عابر پیاده دقیقا چیست؟ 
  • متهم به قتل: برای نجات خودم شوهـرم را کشتم
  • احداث ۶ دستگاه پل عابر پیاده در محور‌های پرتردد مازندران
  • تولیدکنندگان آلومینیوم مواد اولیه را به قیمت دلار ۶۰ هزار و ۵۰۰ تومان خریداری می‌کنند
  • پاسکاری ساخت سیل بند منجر به ورود سیلاب به داخل شهر سبزوار شد
  • عجیب ترین ضربه آزاد و بی نظیرترین پاسکاری را ببینید
  • آخرین خبر از پاسکاری برنامه هفتم توسعه میان مجلس و شورای نگهبان /تکلیف بودجه ۱۴۰۳ در این مجلس روشن می شود؟
  • روبرتو دزربی: مایلم که در برایتون به کار خودم ادامه بدهم
  • مهدوی: به ما دروغ گفتند و علیه بانک مرکزی امضا گرفتند