الف مثل اعتراض ت مثل تاکسی
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۴۴۷۰
به گزارش خبرنگار ایلنا، نامه استعفا را میگذارد روی میز و در را به آرامی میبندد و بیرون میرود؛ دیگر پشت سرش را هم نگاه نمیکند؛ سالها جنگیدن برای کمترین حقوق؛ برای بدیهیترین و سادهترین چیزها امانش را بریده؛ دیگر نمیتواند ادامه دهد؛ نمیخواهد که ادامه دهد.
علی از آن روز به بعد دنبال مسافرکشی میرود؛ مسافر جابجا کردن از بیرجند تا سربیشه؛ از قائن تا بیرجند و برعکس؛ مسافر بردن و آوردن با یک تاکسی اجارهای؛ زندگی علی، مثل یک قوس منحنیست؛ مثل یک دایره ناتمام: کارگر تکنسینی که راننده تاکسی شد!
از برچسب تا تلاش!
حالا طعم آزادی را خیلی بیشتر از قبل مزمزه میکند؛ حالا نفس میکشد در هوایی که مال خودش است و دیگر نمیترسد از اینکه باز هم او را سر بدوانند:
« در این هشت سال، تنها مزیتی که زندگیام داشته، «آزادی» بوده؛ بار سنگین حقخواهی روی دوشم نیست؛ سال ۷۶ در یک شرکت صنعتی بزرگ در بیرجند استخدام شدم؛ از اولین نیروها بودم که آموزشهای لازم برای راهاندازی کارخانه را دیده بودم؛ بعد از بارداری همسرم که پزشک برایش استراحت مطلق تجویز کرد، دیگر نمیتوانستم شیفت شب در کارخانه باشم؛ همکاران نزدیکم همکاری نکردند؛ بالاخره بعد از مدتها کش و واکش با مدیر مستقیم، تصمیم گرفتم موضوع را با مدیرعامل در میان بگذارم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از آن آنقدر مشکل اعصاب پیدا کردم که به پزشک متخصص مراجعه داشتم؛ بعد هم دو فرزند دوقلویم چند ماه پس از تولد، به دلیل مشکل ژنتیکی فوت کردند؛ دیگر دنیا روی سرم آوار شده بود؛ خیلی به بنبست خورده بودم. وقتی سرپرست قسمت آنقدر با من همکاری نکرد تا مجبور شدم چندین پله تنزل شغلی پیدا کنم، به هم ریختم؛ در رده صفر نمیتوانستم خودم را با موقعیت شغلی تطبیق دهم؛ یک نفر آمد به من گفت به تو برچسب خورده؛ اگر خوب کار کنی خودت را ثابت کنی، بازهم پیشرفت خواهی کرد؛ این حرف برای من الهامبخش شد؛ باز شروع به کار کردم؛ کار شدید؛ در حدی که کاری را که نفر قبل من در ۲۴ ساعت انجام میداد، بعد ۶ ماه در ۸ ساعت و بعد دو سال در ۴ ساعت انجام دادم؛ یعنی روزانه کلی سود برای کارخانه داشتم؛ برچسبها از من پاک شد اما بازهم حاضر نشدند حق مرا به من بازگردانند....»
اثبات علی برای او راه به جایی نمیبرد: «فهمیدم که اینها میدانند کار من درست است اما نمیخواهند اعتراف کنند که من پررو نشوم یا کارگر جماعت پررو نشود؛ به هرحال رفتم خانه کارگر و اداره کار و پیگیر مسائل شدم. گفتم اگر من مشکل داشته باشم، مهندس سرپرست من را پایین میکشاند یا اخراج میکند اما اگر مهندس با من مشکل و عداوت شخصی داشته باشد، چه کسی به داد من میرسد؛ اینکه سیستم عادلانهای نیست؛ این، یک نوع دیکتاتوری است! من که قبل از راهاندازی کارخانه استخدام شده بودم و براساس مدرک تحصیلی و توانمندی از همه ارشدتر بودم باید زیردست کسی که سه درجه از من پایینتر است، کار میکردم. این برایم سنگین تمام میشد. من در نهایت رفتم خانه کارگر و اداره کار به دنبال حق خودم؛ گفتم قاعدتاً باید تشکیلاتی باشد برای من کارگر؛ باید بتوانیم یک تشکل در کارخانه داشته باشیم؛ یکی از دوستان مرا به عنوان نماینده کارگر در هیات حل اختلاف استان خراسان جنوبی معرفی کرد. معرفی کردن همان و گارد گرفتن شرکت علیه من همان! دیگر بعد از آن هرچه کار میکردم، فایده نداشت؛ همیشه مرا به عنوان بدترین نیروهای شرکت معرفی میکردند؛ جوری اعتبارم را بین همکاران پایین آوردند که دیگر مرا از چشم کارگرها هم انداختند.»
اولین نفری که شکایت را کلید زد!
آنقدر تخریب ادامه مییابد که دیگر به تعداد انگشتان یک دست، کسی به علی اعتماد ندارد: «عملکرد و بهرهوری من به جای خودم اثبات کرد که این برچشبها واهیست؛ همزمان در خانه کارگر و اداره کار تبدیل شدم به یک «فعال کارگری» و دنبال مشکلات همه کارگران استان افتادم؛ با عوض شدن مدیرعامل شرکت، بعدِ کلی صحبت و دوندگی، مدیرعامل جدید مرا به پست و شغلی معادل شغل اولم برگرداند؛ اما مزایای این پست را به من نداند؛ باید گروه شغلی تکنسینهایی مثل من براساس طرح طبقهبندی ۱۱ یا ۱۲ میبود؛ آنها طرح درست و خوب را به اداره کار داده بودند اما در کارخانه یک طرح صوری اجرا میکردند؛ طرح وزارت کار خوب بود اما طرح داخل کارخانه، صوری بود که آن موقع در سال ۸۵ حقوقمان ۱۰۰ هزار تومان کمتر از آن چیزی بود که باید میبود؛ من به عنوان اولین نفر، شکایت از کارفرما را کلید زدم؛ آنهم در شرایطی که در کارخانه شورا نداشتیم و همکاران هم همگی از مدیرعامل و ساختار غیردموکراتیک کارخانه واهمه داشتند. آقایان کارفرما خیلی راحت میگفتند میتوانی با این شرایط کار کنی کار کن، وگرنه خداحافظ! و هرکس را هم شرکت اراده کرد که اخراج کند به جز دو نفر که خانه کارگر کمک کرد و ایلنا هم گزارش نوشت، دیگر برنگشتند سر کار؛ در این شرایط؛ من تنها رفتم برای شکایت؛ گفتم اگر به من این مزایا را بدهند، راه برای بغلدستی من هم باز میشود؛ خواستم این حق طلبی –طرح شکایت- و نپذیرفتن بیعدالتی و بیقانونی یک رویه شود در کارخانه. علیالقاعده وقتی من بروم اداره کار و اداره کار حکم بدهد، ترس نفر بعد هم میریزد؛ در نهایت، من از اداره کار به نفع خودم حکم گرفتم اما شرکت حکم را اجرا نکرد....»
راهی در اثبات درستکاری!
از اینجای داستان، کار وارد فاز ناعادلانهتری میشود: «شروع کردند روی اعصابم راه رفتن؛ مثلا یک آدم پایینتر از من چپ و راست به من گیر میداد؛ برای عدم اجرای حکم، هزارتا سفسطه و داستان ردیف میکردند؛ شورا و تشکل هم نداشتیم؛ پیگیر شورا شدیم؛ من و دو نفر دیگر از همکارانم؛ آن دو نفر را شرکت اخراج کرد؛ حکم بازگشت به کار گرفتند اما شرکت آنها را دو سال تمام راه نداد؛ بعد از پیگیری و گزارشهایی که شما در ایلنا زدید، آن دو نفر را بازگرداندند سر کار؛ اما مرا به کمیته انضباطی کشاندند؛ من آنجا گفتم در این دوازده سالی که در کارخانه بودم آیا یکبار از کار من، مدیر بالادستی ایراد فنی گرفته است؟ آیا یکبار کمکاری کردهام؟! بازگشتم سر کار اما بازهم مشکلات و آزارها شروع شد؛ خودشان هم میدانستند مشکل از جای دیگریست؛ از اینکه من دنبال حق رفته بودم، ناراضی بودند....»
علی سالها دنبال حق خود و همکارانش بوده اما هر بار یک مساله و چالش: «هر بار میگفتم حق من کو؛ چرا حکم اداره کار را اجرا نمیکنید؛ میگفتند شرکت بغلدستی شش ماه است حقوق نداده؛ آخر این هم شد استدلال! چند برنامه برای برچسب چسباندن به من پیاده کردند؛ بارها مجبور به دفاع از خود و اثبات درستکاری شدم؛ شرایط کاری را برای من روز به روز سختتر کردند؛ برخلاف ماده ۱۴ قانون کار من را مجبور به کار شیفتی کردند؛ من به خاطر مشکلات خانوادگی نمیتوانستم شیفت بایستم؛ در ساعات شیفتی که برای من میگذاشتند هیچ کس را نمیگذاشتند بایستد که بگویند فلانی تنها بوده و کار نکرده و به سیستم ضرر زده؛ آخر آنقدر فشار آمد که من مجبور شدم خودم با دست خودم نامه استعفا بنویسم؛ قبل از آن بارها به من گفته بودند چقدر به تو بپردازیم از کارخانه بروی؛ من هر بار قبول نمیکردم و میگفتم من کارم را دوست دارم و نمیروم اما آنقدر من را زیر منگنه و تنگنا قرار دادند که خودم با دست خودم استعفا دادم....»
علی ۱۴ سال و سه ماه سابقه کار داشته و اگر تحمل میکرد سر ۲۰ سال بازنشست میشد اما دیگر برایش جای تحمل کردن نماند؛ او بیرون میآید و با رانندگی تاکسی زندگی را میگذراند؛ سالها دوندگی برای دفاع از حقِ خود و دیگران حالا یک اتوموبیل استیجاری است و جادههای کویری اطراف بیرجند؛ میگوید: گاهی دلم برای روزهای خط تولید و کار فنی تنگ میشود؛ گاهی بغض به شدت گلویم را میفشارد، راه نفسم را میگیرد....
گزارش: نسرین هزاره مقدم
منبع: ایلنا
کلیدواژه: کارگران خراسان جنوبی اعتراض کارگری اعتراض کارگران طرح طبقه بندی مشاغل اخراج به دلیل اعتراض
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۴۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال ناخوش رانندگان تاکسی در گرگان
ایسنا/گلستان یکی از رانندههای تاکسی زرد در گرگان معتقد بود که «رنگ زرد خودرو، تنها چیزی است که از سازمان تاکسیرانی به آنها رسیده و هیچ امکانات و امتیاز دیگری شامل حالشان نمیشود. از صبح تا نیمه شب در خیابانها کلاچ و ترمز میگیرند تا نان حلال بر سر سفره خانواده ببرند ولی باز هم هشتشان گرو ۹ است.
خودروهایی که بهعنوان تاکسی استفاده میشود، بهدلیل رفتوآمد بسیاری که دارند، خیلی زود دچار فرسودگی میشوند و باید تعویض شوند، این در حالی است که قیمت خودروی جایگزین هزینههای زیادی را به رانندگان تحمیل میکند.
با توجه به این شرایط رانندگان تاکسی سالهای زیادی است که با هزینههای شخصی در امر خدمترسانی به شهروندان فعالیت میکنند، اما افزایش قیمت خودرو و لوازم یدکی موجب شده است تا این قشر مظلوم با مشکلات زیادی روبهرو شوند، از سوی دیگر ناوگان فرسوده حملونقل شهری در بروز آلودگی هوا مؤثر بوده و آلودگیهای زیستمحیطی بسیاری را برای شهر و شهروندان به همراه داشته است.
حسین یکی از رانندگان تاکسی گرگان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به اینکه نداشتن بیمه بزرگترین معضل رانندگان تاکسی است، گفت: بیش از ۱۵ سال است که سایت بیمه رانندگان تاکسی مسدود است و رانندگان یا باید هزینه بیمه را آزاد محاسبه کنند که پرداخت آن با توجه به هزینه بالا و درآمد کمی که دارند برایشان مقدر نیست و یا باید قید بیمه را بزنند.
راننده تاکسی گرگان ادامه داد: درحالی که بسیاری از رانندگان تاکسی فعال با مشکل بیمه مواجه هستند برخی از رانندگان تاکسی فرسوده، خودرو خود را در گوشه منازل پارک کرده و به مشاغل دیگر مشغول هستند و تنها از بیمه ماشین خود استفاده میکنند.
تامین پول خرد چالش همیشگی رانندگان تاکسی
وی از کمبود پول خرد به عنوان مشکلی که همه روزه رانندگان تاکسی با آن دست و پنجه نرم میکنند، نام برد و افزود: نبود پول خرد باعث شده مدام برای دریافت هزینه تاکسی و برگرداندن مابقی کرایه با مشکل مواجه شویم و این موضوع باعث تنش بین راننده و مسافر میشود.
رجبی ادامه داد: چند سال پیش قرار شد دستگاه پوز در اختیار رانندگان تاکسی قرار بگیرد اما این دستگاه تنها به تعداد انگشت شماری از رانندگان داده شد که بنا بر اعلام رانندگان اکثر دستگاهها خراب بوده و قابلیت کار نداشتند.
محمد یکی از رانندگان تاکسی در گرگان به خبرنگار ایسنا گفت: بسیاری از کارمندان پس از بازنشستگی برای تأمین درآمد خود با خودروهای شخصی در سطح شهر مسافرکشی میکنند و تعداد زیادی از جوانان گرگانی نیز به دلیل پیدا نکردن شغل مناسب با خودروهای شخصی در سطح شهر مشغول جا به جایی مسافر هستند که باعث میشود روز به روز تعداد مسافران تاکسیها در شهر کمتر شود.
جولان مسافربران غیر مجاز و کمبود مسافر
وی ادامه داد: علاوه بر جوانان بیکار و افراد بازنشسته افراد زیادی از شهرهای دور و نزدیک به گرگان آمده و اقدام به مسافرکشی میکنند که این کار علاوه بر آسیبها و مخاطراتی که در شهر ایجاد میکند مسافران تاکسیها را کاهش میدهد که باید به آن رسیدگی شود.
علی دیگر راننده تاکسی نیز به خبرنگار ایسنا گفت: در بعضی از اوقات گرگان مسافر خوبی دارد اما در بیشتر اوقات مسافر کم است و همین موضوع برای ما صرفه اقتصادی ندارد و هر چقدر زحمت میکشیم نمیتوانیم خرج زندگی را تأمین کنیم.
گرانی لوازم خودرو و عدم حمایت مسولان
حسن یکی از رانندگان تاکسی در گرگان نیز گفت: با توجه به نبود شغلی مناسب با تهیه وام و خرید تاکسی به اصطلاح برای خودم شغلی دست و پا کردهام اما میبینیم که به هیچ دردی نمیخورد و هر چه بیشتر تلاش میکنیم به جایی نمیرسم و حتی مایحتاج خود خودرو هم تأمین نمیشود.
رئیس حمل و نقل شهردار گرگان در گفتوگو با خبرنگار ایسنا با اشاره به اینکه افرادی که از سال ۹۲ تاکنون اقدام به خرید تاکسی در شهر گرگان کردهاند، با مشکل بیمه مواجه هستند، گفت: مالکان قبلی خودروهای تاکسی دارای بیمه تاکسیرانی هستند، اما زمانی که تاکسی خود را واگذار کردهاند از تحت پوشش این بیمه خارج نشدهاند و رانندگانی هم که تاکسی جدید خریداری کردهاند نتوانستهاند بیمه تاکسیرانی را دریافت کنند.
۵۰ درصد رانندگان تاکسی بیمه ندارند
کمال غریبی با بیان اینکه بیش از نیمی از رانندگان تاکسی در کشور با مشکل بیمه مواجه هستند، افزود: در سطح شهر گرگان ۳ هزار راننده تاکسی و ۱۰۰ راننده اتوبوس شهری فعالیت میکنند که ۵۰ درصد این افراد بیمه تأمین اجتماعی ندارند و بیش از ۵۰ درصد تاکسیها نیز فرسوده هستند.
رئیس حمل و نقل شهرداری گرگان ادامه داد: به دلیل بدهی دولت به تأمین اجتماعی یارانه بیمه رانندگان تاکسی قطع شده و ما با رایزنی با نماینده مجلس آقای «رمضانعلی سنگدوینی» درحال پیگیری برای حل این مشکل هستیم.
وی با بیان اینکه از سال ۱۴۰۰ تا امروز تعداد ۳۰۰ خودرو تاکسی در گرگان نوسازی شده است، افزود: تلاش میکنیم به مرور و با تأمین اعتبار با جایگزین خودروهای نو نظیر سمند، برلیانس و آریا ناوگان تاکسیرانی را نوسازی کنیم.
غریبی با اشاره به اینکه برخی رانندگان تاکسی در مشاغل دیگری فعالیت دارند، گفت: این رانندگان باید در زمانی که به فعالیت دیگری میپردازند یک راننده کمکی در اختیار بگیرند و حداقل ۸ ساعت در روز به مردم خدمترسانی کنند.
اجرای طراحی سامانه یکپارچه پرداخت هوشمند در گرگان برای اولین بار در کشور
رئیس حمل و نقل شهرداری گرگان از طراحی سامانه یکپارچه پرداخت هوشمند مشترک برای تاکسیها و اتوبوسها با همکاری یک شرکت دانش بنیان در گرگان خبر داد و افزود: این سامانه برای اولین بار است که در کشور اجرا می شود و بر روی اتوبوسها و تاکسیها نصب و پرداخت به صورت «nfc» را برای شهروندان مقدور میکند.
وی خاطرنشان کرد: با اجرای این طرح، شهروندان کرایه خود را بدون دغدغه بابت داشتن پول نقد یا وجود پول خرد برای دریافت مابقی کرایه پرداخت کرده و از بسیاری از تنشها و تخلفات جلوگیری خواهد شد.
غریبی با اشاره به اینکه اجرای این طرح ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان هزینه دارد، گفت: این دستگاه را به صورت رایگان در اختیار رانندگان قرار داده و با کم کردن هزینه ناچیز ( یک درصد کرایه) در طولانی مدت هزینه دستگاه از رانندگان گرفته میشود.
رئیس حمل و نقل شهرداری گرگان با اشاره به اینکه با ایجاد خط ویژه مختص ناوگان حمل و نقل عمومی میتوانیم تا حد زیادی از فعالیت مسافر بران غیرمجاز جلوگیری کنیم، گفت: در حال حاضر طرح مطالعاتی این کار در شهرداری گرگان در حال انجام بوده و در آینده اجرایی میشود.
وی ادامه داد: حل مشکل مسافربران غیر مجاز با ورود چهار دستگاه نیروی انتظامی، پلیس راهور، شهرداری و دادگستری باید پیگیری و به سرانجام برسد.
به گزارش ایسنا، تاکسیها سهم قابل توجهی از سفرهای شهری شهروندان را به خود اختصاص میدهند، زندگی و رفت و آمد شهروندان به تاکسیهای شهر گره خورده است و ناوگان تاکسیرانی در شکلگیری فعالیتهای روزانه مردم، جنب و جوش و رفت و آمد شهروندان نقش بسیار مهمی دارد؛ بنابراین باید توجه داشت که تردد تاکسیهای باکیفیت با کمترین میزان آلایندگی زیستمحیطی در گرگان از انتظارات بحق شهروندان آن است و ارائه خدمت در این زمینه نباید «هزینه» تلقی شود، زیرا صرف هزینه در چنین مواردی در حقیقت نوعی سرمایهگذاری برای سلامت مردم، ارتقای سطح فرهنگی جامعه و در نهایت افزایش درآمدهای اقتصادی شاغلان این بخش است.
انتهای پیام