Web Analytics Made Easy - Statcounter

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: کودک همسری منجر به خشونت جنسی می‌شود.

‌به گزارش ایسنا- حسین اکبری، در دومین نشست از سلسله جلسات شورش خرد، با عنوان «کودک همسری؛ کودکی فراموش شده» که در دانشکده ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد اظهار کرد: کودک همسری یکی از موضوعات مهمی است که طی دو سال اخیر توجهات ویژه‌ای به آن شده و کم کم در حال تبدیل شدن به یک مسئله اجتماعی است و خوشحالیم که تغییراتی در رویکردهای رفتاری مردم دارد ایجاد می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دومین جلسه‌ای است که در رابطه با این موضوع در دانشگاه برگزار شده است. خود این موضوع نشان می‌دهد حداقل قشر فرهیخته جامعه به شدت روی این موضوع حساس شده‌اند و امیدواریم که با ایجاد حساسیت‌ها شاهد کاهش میزان کودک همسری در کشور باشیم.

وی عنوان کرد: تحقیقاتی که راجع به موضوع کودک‌همسری از دیدگاه جامعه‌شناسی انجام شده نشان می‌دهد که این موضوع دارای پیامدهای بسیار زیادی است. در حوزه مسائل اجتماعی یکی از فاکتورهایی که برای یک مسئله اجتماعی در نظر می‌گیریم پیامدهای اجتماعی، روانی و جسمی است که آن مسئله می‌تواند ایجاد کند.

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی بیان کرد: تحقیقاتی که در حوزه پزشکی انجام شده کاملاً نشان می‌دهد ازدواج‌هایی که در سنین پایین انجام می‌شود و تعدادی از آن‌ها نیز به بارداری ختم می‌شوند، خطرات زیادی به لحاظ جسمی برای فرد دارد و انواع اختلالات روانی و اجتماعی را نیز می‌تواند برای وی ایجاد کند.

اکبری تصریح کرد: با توجه به تحقیقات انجام شده تعدادی از پیامدها که بیشتر خود را نشان می‌‎دهند عبارتند از خشونت جنسی؛ در سنین پایین هر نوع رابطه جنسی حتی با رضایت فرد نوعی خشونت جنسی محسوب می‌شود، محرومیت از تحصیل که یکی از ابتدایی‌ترین حقوق یک فرد است، تداوم طلاق، تداوم فقر، انواع کشمکش‌ها، آسیب‌های جسمانی، تعداد فرزندان زیاد و حتی قتل همسر. مواردی وجود داشتند که چون فرد اختلاف سنی زیادی با همسر خود داشته و نمی‌توانسته به هیچ طریقی از دست او رها شود، همسرش را به قتل رسانده است.

وی در خصوص آمار کودک همسری در ایران گفت: بر اساس سرشماری صورت گرفته در سال ۱۳۹۰ در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، حدود ۰.۸ دختران و در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال نیز نزدیک به ۱۵ درصد از دختران ازدواج کرده بودند. سالنامه آماری ۱۳۹۵ نشان می‌دهد در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، ۳۶ هزار و ۲۶۱ مرد و ۳۶ هزار و ۴۲۲ زن ازدواج کرده بودند.

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در سال ۱۳۹۵ در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، ۵۹۸ زن طلاق گرفته بودند؛ این آمار شامل افرادی که طلاق گرفته و دوباره ازدواج کرده بودند نمی‌شود. در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال نیز ۱۰ هزار و ۶۱۴ زن مطلقه شدند. این رقم برای مردها کمتر است، زیرا میزان ازدواج مردها در سنین ۱۵ تا ۱۹ سال، کمتر است.

اکبری با بیان اینکه «یکی دیگر از موضوعات، فرزندآوری افراد است»، خاطرنشان کرد: بر اساس آمار سال ۱۳۹۵، ۵۶۸۰ زن بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال صاحب فرزند شدند. در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال نیز ۱۷۳ هزار و ۱۱۹ زن فرزند داشتند که تعداد زیادی است. از سال ۱۳۹۴ تا زمان سرشماری نیز، ۸۸۵ نوزاد از مادران ۱۰ تا ۱۴ سال متولد شدند و ۶۶ هزار و ۶۱۴ نوزاد از مادران ۱۵ تا ۱۹ سال که رقم قابل توجهی است.

وی عنوان کرد: بنا به گزارشی، خراسان رضوی بالاترین آمار کودک‌همسری را در کشور دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، ۳۷۹۳ مرد ۱۰ تا ۱۴ سال و ۷۳۰۵ زن ۱۰ تا ۱۴ سال در خراسان رضوی ازدواج کرده بودند. هم‌چنین در همین زمان، ۱۸۰۰ زن در سنین ۱۰ تا ۱۹ سال در استان خراسان رضوی مطلقه شدند که عدد قابل توجهی است.

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: بر اساس تحقیقات، یک نوع شناسی از این ازدواج‌ها انجام داده و بر اساس آن به چند الگو از مهم‌ترین علل کودک همسری دست یافته‌ایم. نوع اول کودک‌همسری، یک رسم اجتماعی است. این موضوع در برخی خرده فرهنگ‌ها به عنوان یک رسم محسوب می‌شود. در برخی مناطق مشهد، دختران از سنین بسیار پایین به اسم فرد دیگری می‌شوند و به نوعی می‌گویند عروس شده‌اند.

اکبری افزود: این موضوع در منطقه طرق وجود دارد و مربوط به مهاجرین افغانی است که به مشهد می‌آیند. در این منطقه دختران پس از تولد به اسم فرد دیگری می‌شوند و از آن وقت به بعد دیگر کسی نمی‌تواند روی این دخترها انگشت بگذارد. در برخی نواحی استان خراسان اگر دختر ۱۵ ساله ازدواج نکرده باشد اصطلاحاً می‌گویند ترشیده است، یعنی به لحاظ اجتماعی یک دختر ۱۵ ساله ترشیده محسوب می‌شود. این‌ها مربوط به رسم‌های اجتماعی می‌شود که در خراسان نیز وجود دارد و زیاد هم هست.

وی ادامه داد: نوع دیگر، کودک‌همسری به عنوان نتیجه یک معامله اقتصادی است. عمدتاً در این حالت دختران خرید و فروش می‌شوند. این موضوع بنا به دلایلی از جمله فقر اقتصادی خانواده، اعتیاد والدین و نیاز به بحث مواد، قمار و… صورت می‌گیرد. یک مورد که مدتی پیش در رسانه‌ها بسیار سر و صدا کرد موضوع دختر یازده ساله‌ای در ایلام بود که در قبال ۱۵ میلیون تومان با مرد ۵۰ ساله‌ای ازدواج کرده بود. از این نوع در حاشیه شهر مشهد نیز کم اتفاق نمی‌افتد.

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: نوع سوم، کودک همسری به عنوان راه حلی برای فرار از شرایط سخت خانواده است. بعضاً یکی از راه‌هایی که دخترانی که در خانواده‌های نابسامان زندگی می‌کنند انتخاب می‌کنند ازدواج است. این افراد برای فرار از وضعیت نابهنجار و فشارهای سختی که در خانواده بر آن‌ها وارد می‌شود، کودک همسری را انتخاب می‌کنند و با رضایت خود به این موضوع تن می‌دهند چون فکر می‌کنند که این کار می‌تواند وضعیت بهتری را برایشان ایجاد کند.

اکبری عنوان کرد: نوع دیگری از کودک‌همسری که در تحقیقات، خودش را نشان داده، من اسمش را گذاشته‌ام کودک همسری به عنوان نتیجه اشتیاق دخترانه. گاهی اوقات خود دختران به خاطر نوع تعاریفی که وجود دارد یا ذهنیتی که از عروس شدن، لباس عروس پوشیدن و… دارند، اصرار زیادی بر ازدواج در سنین پایین دارند.

وی ادامه داد: اگر شرایط تا حدی مهیا باشد خود اشتیاق دختر این فرایند را تسهیل می‌کند و باعث می‌شود دختران تمایل پیدا کنند که زودتر ازدواج کنند. به ویژه در خرده فرهنگ‌هایی که این موضوع وجود دارد این اتفاق زیاد می‌افتد. در مدارسی که عموماً دختران متأهل هستند نوعی اشتیاق در دختران مجرد برای این موضوع ایجاد می‌شود و به همین دلیل در آموزش و پرورش محدودیت‌هایی ایجاد می‌کنند.

وی افزود: الگوی بعدی، کودک همسری به عنوان تقلید از ازدواج مادران است. در تحقیقاتی که انجام شده زیاد با این موضوع مواجه شده‌ایم که دختران می‌گویند چون مادرمان در سن پایین ازدواج کرده ما نیز باید زود ازدواج کنیم. این موضوع اساساً به یک هنجار اجتماعی ناشی از تقلید از مادر تبدیل می‌شود.

عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: نوع آخر، کودک‌همسری به عنوان نتیجه ترس والدین از شرایط اجتماعی است، مانند بحث آسیب‌های اجتماعی و رابطه بین دختر و پسر. در برخی نواحی و خانواده‌ها کدهای شرافتی آنقدر فعال است که خانواده‌ها حاضرند دختران خود را زودتر عروس کنند تا مبادا ننگ رابطه با یک پسر بر پیشانی دخترشان بخورد. وقتی سطح آسیب‌های اجتماعی در یک جامعه زیاد می‌شود، این نوع هراس به ویژه در خانواده‌های سنتی رشد پیدا می‌کند و آن‌ها به قول معروف می‌گویند هنوز چشم و گوش دخترمان باز نشده او را عروس کنیم تا به خانه شوهر برود و آنجا هر اتفاقی افتاد دیگر مسئولیت از گردن ما برداشته شده است.

موارد گفته شده چند نوع از کودک‌همسری‌هایی بود که به ویژه در خراسان رضوی در مطالعات و بررسی‌هایی که انجام شده مشاهده شده است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: کودک همسری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۲۶۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • بازداشت مروج کودک‌همسری برای تبلیغ آرایشگاه زنانه دراینستاگرام
  • پیری جمعیت امنیت روانی و اجتماعی را به چالش خواهد کشید
  • بحران کودک‌همسری در آمریکا
  • رتبه اول قم از لحاظ سرعت ساخت در نهضت ملی مسکن
  • شرایط جسمی و روانی زنان باید مورد توجه ویژه باشد
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • وضعیت تهران به لحاظ نظافت بهتر از پاریس است
  • روانشناسان نقش بسیار کلیدی در سلامت فردی و اجتماعی دارند
  • طرح مراقبت‌های روانی اجتماعی دانش‌آموزان در سمنان اجرا شد