Web Analytics Made Easy - Statcounter

میل به گزارش سریع اخبار، این روزها باعث شده تا سایت های خبری مملو از از مطالبی مشابه، نصفه‌نیمه، عجولانه و سرهم‌بندی‌شده باشد اما پرسش اصلی اینجا است که این مطالب جسته گریخته چقدر رسالت اصلی خبر را که آگاهی رسانی است، مرتفع می کند؟

گروه اندیشه:

مایکل لوئو (Michael Luo) یکی از دبیران مجله نیویورکر است و اخیرا یادداشتی را با عنوان «علیه خبر فوری» در وب‌سایت نیویورکر منتشر کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او کوشیده تا در یادداشت خود به شیوه مرسوم این روزهای سایت های خبری انتقاد کند و معتقد است نباید کیفیت را فدای سرعت کرد. به تازگی مجتبی هاتف، این یادداشت را به فارسی ترجمه و سایت ترجمان منتشر کرده است. در ادامه گزیده ای از این یادداشت ارائه می شود:

***

مایکل لوئو

تلاش‌های زیادی صورت گرفته است برای اینکه بفهمیم وابستگی به گوشی چگونه همه چیزِ ما را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، کال نیوپورت، استاد علوم رایانه در دانشگاه جورج‌تاون، در کتاب جدیدش با عنوان مینیمالیسم دیجیتال: انتخاب زندگی متمرکز در جهانی پرسروصدا شواهدی برمی‌شمارد در تأیید اینکه خاصیت‌های اعتیادآورِ ابزارهای همراه ما تصادفی نیستند، بلکه حاصل تفکر دقیق شرکت‌های فناوری روی حلقه‌های فیدبک هستند که باعث می‌شود آدم‌ها دوباره سراغ آن شرکت‌ها بروند. ادعای اصلی نیوپورت دربارۀ پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی است، اما این ادعا را نیز دارد که مردم باید در نحوۀ دریافت اخبار بازنگری کنند. او می‌نویسد که قرارگرفتن در معرض سیل آنلاین اطلاعاتی که «ناقص، زائد و غالباً متناقض» است، و این روزها همواره پس از هر رویداد خبری بزرگ به جریان می‌افتد، نامولد است و ما را مطلع‌تر نمی‌کند. در ادامه می‌گوید، حتی وقتی در روز خاصی هیچ رویداد تکان‌دهنده‌ای رخ نمی‌دهد، مردم در کاربرد رسانه‌ها از الگویی وسواس‌گونه تبعیت می‌کنند که با اندک ملالتی تحریک می‌شود.

شرکت‌های رسانه‌ای از این «تیک عصبی پرسود» نفع می‌برند. به گفتۀ نیوپورت، «وقتی هر روز ده سایت مختلف را ده بار چک می‌کنید، آن‌ها کارتان را به پول تبدیل می‌کنند، ولو آنکه این کار شما را از وقتی که یک سایت خوب را هر روز یک بار چک می‌کنید، مطلع‌تر نکند.»

در سال ۲۰۰۸، نشریۀ کلمبیا جورنالیزم ریویو مقاله‌ای منتشر کرد با عنوان «اضافه‌بار!»، که به بررسی خستگی خبری در «عصر اطلاعاتِ بیش‌ از اندازه»‌ می‌پرداخت. در زمان انتشار این مقاله، گوشی‌های بلک‌بری همچنان بر بازار گوشی‌های هوشمند سلطه داشتند، در گوشی‌های آیفون خبری از سرویس‌ پوش نوتیفیکیشن (اعلان‌های فوری) نبود، قابلیت ریتوییت به توییتر اضافه نشده بود و سایت بازفیدنیوز وجود نداشت. وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، ایده رنج‌بردن از اضافه‌باری اطلاعات در سال ۲۰۰۸ ایده‌ای عجیب و جالب به نظر می‌رسد. اکنون، یعنی بیش از یک دهه بعد، از قرار معلوم ارزیابیِ جدیدی در پیش داریم.

وقتی فیسبوک، گوکل و پلتفرم‌های دیگر زندگی دیجیتال ما را به انحصار خود در آورده‌اند، در این میان، سازمان‌های خبری با تکیه بر چنین سایت‌هایی نقشی جنبی گرفته‌اند و تابع آن‌ها شده‌اند. این وابستگی تأثیری قوی می‌گذارد بر اینکه چه رویدادهایی دنبال می‌شوند، چگونه ارائه می‌شوند و با چه سرعت و حجمی به وقوع می‌پیوندند. فرانکلین فوئر، سردبیر پیشین نیوریپابلیک، در کتاب دنیای بدون ذهن: تهدید وجودیِ شرکت‌های فناوری بزرگ (۲۰۱۷)‌ از «مسابقه‌ای بی‌شرمانه و دیوانه‌وار برای کلیک‌ جمع‌کردن از راه فیسبوک» و «تلاشی بی‌امان برای بهره‌گیری از الگوریتم‌های گوگل» سخن می‌گوید. روزنامه‌ها و مجلات مدت‌ها در پی هدایت خیل عظیمی از خوانندگان بودند، ولی این کارها پیش‌تر عمدتاً در حیطۀ تخصصی بخش نشر و توزیع بود؛ اتاق‌های خبر، مصون از چنین فشارهایی، از اینکه خوانندگان واقعاً چه می‌خوانند بی‌خبر بودند. امروزه سنجش مخاطب همه‌جا هست، چه در سازمان‌های خبری قدیمی و چه آن‌هایی که آنلاین متولد شده‌اند. در روزنامۀ تایمز همه در اتاق خبر به یک ابزار تحلیل داخلی و سفارشی‌شده دسترسی دارند که نشان می‌دهد هر یک از مطالب را چند نفر می‌خوانند، خوانندگان اهل کجا هستند، از چه ابزارهایی استفاده می‌کنند، مطالب چگونه بالا می‌آیند و اطلاعاتی از این دست. من خودم، به‌عنوان دبیر سایت نیویورکر، همیشه سایت Parse.ly را در مرورگرم باز می‌گذارم، برنامه‌ای که به صورت آنی آمار خوانندگان مختلف را برای هریک از مطالب وب‌سایت نشان می‌دهد.

 

مقاومت در برابر وسوسه‌ها برای آن دسته از رسانه‌های دیجیتال که با تبلیغات سر پا می‌مانند تقریباً ناممکن است. هر بار که خواننده‌ای از طریق شبکۀ اجتماعی یا موتور جست‌وجو به یک سایت خبری هدایت می‌شود، همین بازدید، هرقدر هم که کوتاه باشد، با خودش مقداری درآمد می‌آورد اما تبدیل بازدیدکنندگان اتفاقی به خوانندگانی دائمی بستۀ تشویقی خاص خودش را می‌طلبد. سیل اعلان‌های فوری مرتبط با خبر، که به گوشی ما روانه می‌شود، تا حدی از نیاز به جذب دوباره و دوبارۀ خوانندگان ناشی می‌شود. برای اغوای خوانندگان و کشاندن‌ آن‌ها به اشتراک باید پیوسته مطالبی تازه و متنوع بیافرینیم. این کافی نیست که خوانندگان هر ماه خودشان را فقط با یکی دو مقاله درگیر کنند؛ باید در آن‌ها حس وفاداری به سایت ایجاد شود و آنقدر برای بازدید مجدد برگردند تا به دیوار پرداخت بخورند. کیفیت مهم‌تر از هر چیز دیگر است؛ اما باید در مقیاس مناسبی تولید شود.

برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افراد در پشت رایانۀ خود با سرعت عجیبی از این برنامه به آن برنامه می‌پرند؛ سال گذشته مقاله‌ای منتشر شد که میانگین زمان این جابجایی را یازده ثانیه نشان می‌داد. وقتی ابزارهای همراه (مثل گوشی و تبلت) در میان باشند سرعت جابجایی بیشتر نیز می‌شود. تعجبی ندارد که خبرها رفته‌رفته کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شوند.

بنابراین، حدس منطقی این است که اکنون مردم، به‌ طور کلی، در موضوعات مختلفی که در اخبار مطرح می‌شوند آگاه‌تر شده‌اند، اما فهمشان در هر حوزۀ خاص سطحی و کم‌عمق است. حتی خوانندگانی که مایل‌اند اخبار را به‌صورت عمیق و گسترده دنبال کنند در حباب‌های‌ فیلترِ شبکه‌های اجتماعی محصور می‌شوند؛ در این حباب‌ها از پست‌هایی که اعضای شبکه به اشتراک می‌گذارند محتوایی که باب طبع و مطلوب کاربر است در اولویت قرار می‌گیرد.

 

 

خلق شهروندانی مطلع از اهداف اصلی روزنامه‌نگاری است. اما هنوز کاملاً روشن نیست که منظور از مطلع بودن چیست، به‌خصوص در فضای خبری آزاد و بدون وابستگی.

با این حال، راهی برای شکستن توهم دانش وجود دارد. می‌توان مردم را وادار کرد به اینکه دقیقاً توضیح بدهند اگر دیدگاهشان دربارۀ مسئلۀ سیاست عمومی خاصی اجرایی می‌شد، چه اتفاقی می‌افتاد. اسلومان و فرنباخ می‌گویند که وقتی می‌کوشیم برای نظر خود «تبیین علّی» پیدا کنیم، تازه می‌فهمیم چقدر جاهلیم. این فهم باعث می‌شود در نظرات خود کمتر افراطی باشیم. این بینش پیامی روشن برای رسانه‌ها دارد: ژرفا مهم است. آن نوع روزنامه‌نگاری که درگیر کارهای پیچیده می‌شود، کاربرد سیاست‌های پیشنهادی را بررسی و تحلیل‌های عمومی دقیقی ارائه می‌کند می‌تواند به خلق شهروندانی مطلع‌تر (و غیرقطبی‌تر) بینجامد. با این حال، اگر نظر شادسون درست باشد، فقط بخش کوچکی از خوانندگانْ وقت، تمایل و آمادگیِ تبدیل‌شدن به شهروندانی به‌غایت مطلع را خواهند داشت. مردم بیشتر و بیشتری شهروند ناظر خواهند بود، به‌جای آنکه شهروندانی مطلع باشند و، به لطف شبکه‌های اجتماعی و تکاپوهای خبری گسترده، می‌توان به‌راحتی آن‌ها را هراسان و حواسشان را پرت کرد. افزودن گزارش‌های بیشتر به چنین گردابی ممکن است توجیه اقتصادی خاصی برای سازمان‌های رسانه‌ای داشته باشد، اما لزوماً باعث نخواهد شد مطلع‌تر شویم. این کار فقط می‌تواند به پراکندگی بیشتر دانش ما بینجامد.

شاید لازم باشد در رابطۀ خود با رسانه‌ها تجدید نظر کنیم؛ باید در چگونگی استفاده از اطلاعات و معنی و مفهوم مطلع‌بودن بازنگری کنیم.  در رسانه‌های آهسته بحث دربارۀ مصرف سریع نیست بلکه از انتخاب آگاهانۀ عناصر و ترکیب آن‌ها با حواس جمع سخن می‌رود

به‌ طور کلی، آیا روزنامه‌نگاری می‌تواند آهسته‌تر شود؟ وقتی درباره جنبش رسانه‌های آهسته می‌خواندم – که هنوز بیشتر پدیده‌ای اروپایی به نظر می‌رسد – ناگزیر به رویکردهای صنعت مجلات در آمریکا فکر می‌کردم که در آن، مطبوعات در حال آزمودن دیوارهای پرداخت هستند و پشت سر هم محتوای دیجیتال تولید می‌کنند. جذابیت جنبش رسانه‌های آهسته در آن است که در مقابل فشارهای فناوری مقاومت می‌کند، فشارهایی که روزبه‌روز بر شکل‌گیری روزنامه‌نگاری ما بیشتر تأثیر می‌گذارند. (نیوپورت در بخشی از کتابش از رسانه‌های آهسته دفاع می‌کند و خوانندگان را دعوت می‌کند به جنبش «مقاومت توجه» بپیوندیم.) این جنبش کوششی است برای اینکه نحوۀ دریافت اخبار را دوباره به دست بگیریم. همچنین باید از این توهم رهایی یابیم که دریافت منفعلانۀ خبرها در شبکه‌های اجتماعی اثربخش است و تمام تلاش خود را برای مطلع شدن به کار بگیریم.

چالشِ پیش رویِ همۀ سازمان‌های رسانه‌ای، چه آهسته و چه سریع، این است که در این دورنمای انگیزه‌ها و ایدئال‌های متضاد برای خود مسیری مسئولانه و از لحاظ اقتصادی پایدار ترسیم کنند. فشارهای ناشی از عصر دیجیتال برای سرعت و حجم بیشتر را نمی‌توان نادیده گرفت، اما می‌توان در مقابل آن‌ها مقاومت کرد. در عین حال که ناشران سعی دارند سریع‌تر عمل کنند، می‌توانند از خود بپرسند آیا پوشش دقیق در حوزه‌ای خاص واقعاً خوانندگان را مطلع‌تر می‌کند یا نه. همچنین می‌توانند مطالب داغ خاصی را کنار بگذارند و حتی فراتر از آن، یکسره مشغول پیچیدگی‌ها و جزئیات شوند. شاید خوانندگان نیز کم‌کم به این نتیجه برسند که صداهای ناهنجار و بدآهنگ رسانه‌های فعلی کمکی به آن‌ها نمی‌کنند. امیدواریم وقتی این خوانندگان به دنبال جایگزین می‌گردند، بتوانند نشریاتی پیدا کنند که قادرند صدایشان را از میان این همه سروصدا به گوش برسانند.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۵۴۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حماس: اشغالگران نتوانستند مانع از پوشش اخبار غزه شوند

جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) اعلام کرد که اشغالگران صهیونیست نتوانستند مانع از پوشش اخبار نوار غزه به جهانیان شوند.

به گزارش مشرق، جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در روز جهانی آزادی مطبوعات به نقش رسانه‌ها در پوشش اخبار نوار غزه پرداخت و گفت: نقش رسانه‌ها را در عملیات «طوفان الاقصی» ارج می‌نهیم و تأکید می‌کنیم که جنایات اشغالگران علیه روزنامه‌نگاران، واقعیت تروریستی و تجاوزگرانه اشغالگران را پنهان نخواهد کرد.

جنبش حماس افزود که از آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه از هفتم اکتبر تاکنون ۱۴۶ نفر از اصحاب رسانه و روزنامه‌نگاران به شهادت رسیده‌اند.

جنبش مقاومت فلسطین اظهار داشت که اشغالگران نتوانستند مانع از پوشش اخبار فلسطین به جوامع عربی، اسلامی و بین‌الملل شوند و شکست خوردند.

مقاومت اسلامی فلسطین همچنین از همه نهادهای حقوق بشری خواست تخلفات و جنایات اشغالگران صهیونیستی علیه روزنامه‌نگاران فلسطینی را جرم‌انگاری کنند و به رژیم اشغالگر فشار بیاورند تا جلوی این جنایت‌ها را بگیرد و از تمام ابزارهای قانونی برای محاکمه اشغالگران در دادگاه‌های بین‌المللی تلاش کنند.

۲۱۰ روز از جنگ در غزه می‌گذرد، جنگی که به گفته سازمان ملل به قدری ویرانه از خود به جا گذاشته است که بازسازی غزه ممکن است ۸۰ سال زمان ببرد.

طبق آخرین آمار وزارت بهداشت غزه تاکنون ۳۴۵۹۶ نفر در غزه به شهادت رسیده و ۷۷۸۱۶ نفر نیز زخمی شده‌اند. از سوی دیگر سازمان امدادرسانی غزه نیز خبر داده است که بالغ بر پیکر ۱۰ هزار فلسطینی زیر آوار ساختمان‌ها مانده و در سایه وجود مواد منفجره در زیر آوارها و همچنین نبود امکانات لازم، تفحص پیکر همه شهدا ۳ سال طول خواهد کشید.

در این بین سازمان یونسکو نیز جایزه سالانه آزادی مطبوعات را به خبرنگاران غزه اختصاص داد و نقش آن‌ها را ستود.

دیگر خبرها

  • جایزه سال آزادی مطبوعات یونسکو به روزنامه‌نگاران فلسطینی رسید
  • حمایت جایزه پولیتزر از دانشجویان پوشش دهنده اخبار اعتراض‌ها
  • جایزه سال آزادی مطبوعات یونسکو به روزنامه نگاران فلسطینی رسید
  • حماس: اشغالگران نتوانستند مانع از پوشش اخبار غزه شوند
  • تجمع دانشجویان فرانسوی مقابل مدرسه عالی روزنامه نگاری
  • کارزار بین‌المللی در اعتراض به اقدامات دولت ایتالیا علیه یک روزنامه/ سه خبرنگار در خطر صدور حکم نُه سال زندان قرار گرفته‌اند
  • سرگیجه بزرگ!
  • قوه قضاییه: اعلام جرم دادستانی تهران علیه برخی از فعالان رسانه‌ای به‌دلیل انتشار مطالبی درباره نیکا شاکرمی
  • احضار خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای به‌دلیل انتشار مطالب نیکا شاکرمی
  • اعلام جرم دادستانی تهران علیه برخی از فعالان رسانه‌ای برای انتشار مطالب کذب درباره پرونده نیکا شاکرمی