Web Analytics Made Easy - Statcounter

بی شک همان طور که در چند گزارش، یادداشت و مصاحبه ها بررسی کردیم، فینال و پایان بندی یک مجموعه تلویزیونی یکی از مهمترین و اساسی ترین بخش های یک اثر نمایشی در رسانه ملی است که می تواند در ماندگاری و جذابیت اثر در ذهن مخاطب نقش مهمی داشته باشد. 

در گزارش های پیشین به موارد مختلفی که موثر در یک فینال نامطلوب برای یک سریال تلویزیونی است رسیدیم؛ 

1 ــ وضعیت اقتصادی پروژه 

2 ــ سفارش های مرسوم سازمانی

3 ــ اعمال سلیقه ها

4 ــ کمبود فرصت لازم و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

اما در کنار موارد بالا گویا  باید به خلاقیت و نگرش سازندگان نیز سرکی بکشیم. مشخصا برخی از داستانها پتانسیل لازم و کافی را برای بارگزاری یک سریال سی قسمتی ندارند و قصه از یک جا به طرز فجیعی افت کرده و نه تنها داستان پیش نمی رود که کاراکترهای جذاب هم به دلیل تکرار بیش از حد و بدون خلاقیت یک اتفاق، محبوبیت خود را از دست داده و عملا سریال دچار ترمز می شود.

گاهی اوقات بهترین داوران برای این که تو درجه و جایگاه اثرت را بهتر درک کنی مخاطبان عام رسانه هستند که بدون هیچ هب و بغضی تنها بر اساس ذائقه، سلیقه و البته خواسته شان توقع دارند به آن چه نیاز است در اثر دست پیدا کنند. 

وقتی که قلاب یک داستان با تماشاگر متصل می شود و قصه کارش را در قدم اول به شکل مطلوبی انجام می دهد در واقع کشش و گیرایی مخاطب را دو چندان کرده و این مساله روی توقع تماشاگر تلویزیونی تاثیر گذار می شود.

در روزگاری که مخاطب تو به انواع و اقسام مدیا و سریال های درجه یک دنیا دسترسی دارد بی تردید نمی توان او را با قصه ای تکراری، بی اتفاق، چند قسمت بی تحرک و بی ماجرا و ... نگه داری!

وقتی که بعد از گذشت یک سوم ابتدایی سریال هیچ اتفاق مرتبطی رخ نمی دهد و مشخصا داستانهای فرعی تنها به بهانه کش دادن و فرصت دادن به شخصیت ها طراحی می شوند در واقع مخاطب از خط و ربط اصلی داستان فاصله می گیرد و دیگر امکان اینکه او را به شور و شوق ابتدایی بازگردانی وجود ندارد. 

وقتی برخی از  شخصیت ها در سی قسمت سریال بیشتر خاصیتی تیپیکال پیدا می کنند و تو به زور قرار است ابعاد دیگری از کاراکتر را به رخ بکشی تا وجوه شخصیت در درام شکل بگیرد این اتفاق مصنوعی است و حاصل نمی شود. 

 نکته ای که قابل بررسی است و نیاز است به آن توجه جدی شود رمق و جان قصه است که اگر نمیتواند در سی قسمت بسط پیدا کند این فشار را از روی نویسنده برداریم و اجازه دهیم هر جا قرار است قصه به پایان برسد این اتفاق رخ بدهد نه اینکه بدون توجه به شناسنامه شخصیت ها از آنها توقع های نابجا داشته باشیم و در دل داستان با آنها به مسیر های عجیب و غریبی برویم که نه داستان جمع و جور شود و نه شخصیت ها پایان درستی به خود بگیرند. متاسفانه باید گفت همانطور که قابل پیش بینی بود سریالهای امسال نیز با حدس و گمان مخاطب پیش رفت و هیچ تعلیق موثری در ذات درام حس نشد. همه چیز با آنچه مخاطب پیش بینی کرده بود مطابقت داشت و شخصیت هایی که سخت و زمخت طراحی شده بودند با اعلام نزدیک شدن به روز پایانی به مثابه فرشته هایی دروغین فقط به نویسنده روی خوش نشان دادند تا همه چیز مثلا به خیر بگذرد. 

از دیگر نکاتی که نمی توان به سادگی از آن عبور کرد؛ 

ـــ شخصیت های سیاهی که تماشاگر را آزار می دادند.

ـــ رفتارهای دور از باوری که شان و شخصیت انسانی را حداقل به مقداری که خود سریال تعریف می کند هم رعایت نکردند. 

ـــ دور بودن فاصله صاحبان آثار با باور مخاطب کار را به جایی رساند که تماشاگر از برخی لحن ها و اکت ها متعجب می شد و دقایقی از سریال حتی جا می ماند. 

اگر چه معمولا نویسندگان و کارگردانان معتقد هستند اتفاق رخ داده با اقبال مواجه شده است اما در کنار یک خسته نباشید همراه با لبخند باید بگوییم که تماشاگر تلویزیون ما بر اساس اعتمادی که به رسانه ملی دارد مگر چقدر دستش در انتخاب یک سریال تلویزیونی باز است . در واقع این آخرین انتخاب مخاطبی است که قرار است سی شب دل به دل قصه ای بدهد که از نداشتن رمق به چوب و چماق روی آورده است.

به زودی بررسی خواهیم کرد سریال از یادها رفته را که اثری متفاوت نسبت به دو مجموعه دیگر به لحاظ زمان روایت بود.

تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل ...

خبرنگار: پيروز قهرماني

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شبکه دو شبکه سه شبکه یک از یادها رفته مجتبی احمدی پیروز قهرمانی برادر جان دلدار سریالهای ماه رمضان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۸۳۰۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«افعی تهران» خط قرمزهای اتاق درمان را رد می‌کند/ ارتباط بین روان‌درمانگر و مراجع، ضد روان درمانی است

مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روان‌گر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه می‌کند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمی‌شود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته با حضور در برنامه سینمازاویه رادیو گفتگو درباره سریال افعی تهران و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است مهم‌تر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گی های شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم اهمیت پیدا می‌کند.  

وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستان ها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایارن داستان های جن.ایی که استخوان دار باشند و طعنه به کمدی نزند زیاد نداشتیم. 

مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در افعی تهران گفت: اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام می‌داده تا در موقعیت های مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار می‌گیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیت های پیچ در پیچی می‌ساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود. 
 
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپین هایی تشکیل میشود که آدم ها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدم ها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است. 

مقدسیان درباره انتخاب روان‌درمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مساله ای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.

او افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که ککم عمق و کم دانش هستند و احساس مسئولیت ‎نمی‌کنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود .

مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روان‌گر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه می‌کند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمی‌شود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است. 

او با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذاب تر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد. 
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید درمیان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک میشود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند .اینجا درمانگر یا باید از تکنیک‌ها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.

این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکش های زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.

مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: افعی تهران در بخش توجه به روان درمان گری موفق است اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولت شاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش( پیمان معادی) تصویر می‌کند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد اما علم آن را نداشته. برای جذاب کردن درام هم مولفه های دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استاندارد ها و خط قرمزها میشد از آنها بهره برد.

دیگر خبرها

  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • «حشاشین» سریالی بر اساس تحریف تاریخ است
  • از فصل دوم جایگزین نقش کژال شدم/ پیشنهادات کاری دیگری دارم اما تصمیم نگرفته‌ام
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهره‌های جدید
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهره‌های جدید
  • «افعی تهران» خط قرمزهای اتاق درمان را رد می‌کند/ ارتباط بین روان‌درمانگر و مراجع، ضد روان درمانی است
  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • واکنش وحید شمسایی به شوخی سریال «نون خ ۵» +فیلم
  • افعی تهران، راسکولنیکُف و احساس منحصر به فرد بودن در جهان