Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-28@15:33:30 GMT

واردات بی رویه مانع رونق تولید در ایران -۵

تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۱۸۰۵۷

واردات بی رویه مانع رونق تولید در ایران -۵

در قسمت اول و دوم میزگرد "الزامات و چالش‌های رونق تولید در ایران" به عواملی که مانع رونق تولید می‌شود، مانند سود بالای بازارهای غیر مولد در مقایسه با بازار مولد، ضعف قوانین و نبود ثبات در عرصه اقتصادی و سیاسی اشاره شد. همچنین به راهکارهای کاهش سود بازارهای غیرمولد در مقایسه با بازارهای مولد و تولیدی پرداخته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این پژوهشگران بیان کردند که با راهکارهای مالیاتی و قانونی می‌توان سود بازارهای غیر مولد را کاهش داد و بازار تولید را برای سرمایه گذاران جذاب کرد.



در قسمت سوم میزگرد، چالش‌های حقوقی رونق تولید در ایران به بحث گذاشته شد. در این بخش پژوهشگران معتقد بودند که قوانین دست و پاگیر و متعارض منجر به کندی فرایندهای تولیدی در ایران می‌شود.



قسمت چهارم میزگرد به نقش نظام بانکی در رونق تولید اختصاص یافت. این دانشجویان معتقد بودند که نظام بانکی باید تأمین مالی تولید را بر عهده گیرد؛ امری که به دلیل ضعف‌های نظارتی بانک مرکزی محقق نشده است و بانک‌ها به جای هدایت نقدینگی به سمت تولید، منابع خود را وارد بازارهای دلالی کرده اند.



در قسمت پنجم میزگرد الزامات و چالش‌های رونق تولید در ایران به بحث واردات و نقش آن در تضعیف و به حاشیه رانده شدن تولید ملی پرداخته شده است.



دانشجویان در بحث واردات، نرخ ارز را عامل تعیین کننده می‌دانند که باعث می‌شود واردات در ایران به صرفه تر از صادرات باشد؛ چرا که واردات از ارز یارانه‌ای برخوردار است و دردسرهای تولید را هم ندارد.



با حضور «مهدی اشعری» دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تهران و پژوهشگر اقتصادی، «مهدی هاشم زاده» پژوهشگر حوزه اشتغال و «محمد علی سنگبر» دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی که در حوزه قوانین مرتبط با تولید پژوهش‌هایی انجام داده است، موضوع واردات و تعیین نرخ ارز را در میزگرد الزامات و چالش‌های رونق تولید در ایرنا به بحث گذاشته ایم.

قسمت پنجم میزگرد الزامات و چالش‌های رونق تولید در ایران به شرح زیر است:

ایرنا: در بعد داخلی اشاره شد که بازارهای غیر مولد برای سرمایه گذار جذاب‌تر از بازارهای تولیدی است، اما به نظر می‌رسد این مسئله تنها در بخش داخلی نیست و در بحث صادرات و واردات هم، واردات جذاب‌تر و پررونق‌تر است. نقش واردات بی رویه در تضعیف تولید ملی از نظر شما چقدر مهم و اثر گذار است؟



هاشم زاده: در مورد اینکه چرا واردات در کشور ما پر رونق تر از صادرات است به دلایل مختلفی می‌توان اشاره کرد. یکی از این دلایل نظام استاندارد ضعیف در ایران است. اکثر جنس‌های ما نظام استاندارد ضعیفی دارند؛ به عنوان مثال زمانی با یکی از تولیدکننده‌های چراغ قوه صحبت می‌کردم. فرد تولید کننده می‌گفت من «ال ای دی» با کیفیتی استفاده می‌کنم که به هیچ وجه در جنس چینی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، اما همین مسئله باعث شده هزینه تولید جنس چینی ۲۵ هزار تومان باشد، اما جنس ایرانی که در داخل کشور تولید می‌شود برای تولید کننده ۴۰ هزار تومان تمام شود.



وقتی نظام استاندارد در کشور وجود ندارد، بحث قیمت خیلی برجسته می‌شود و مشتری آن جنسی را می خرد که قیمت پایین‌تری داشته باشد؛ یعنی مطلوبیت به سمت قیمت می‌رود. اما اگر نظام استاندارد را به خصوص در جنس‌های وارداتی تقویت کنیم که در حال حاضر این امر بسیار ضعیف است یعنی در بین جنس‌های مختلفی که در بازار وجود دارد مشخص باشد که کدام جنس، درجه یک است و کدام درجه دو است و کیفیت‌ها از هم متمایز شوند؛ توجه خریدار به کیفیت این محصولات هم جلب می‌شود و متوجه می‌شود که قیمت پایین در اکثر اوقات بخاطر کیفیت پایین است. این ضعیف بودن نظام استاندارد تولید کننده را ورشکست می‌کند و مردم را به آن سمت می‌برد که جنس ضعیف با قیمت کمتر بخرند؛ در حالی که اگر نظام استاندارد تقویت شود و تفاوت جنس ضعیف از قوی مشخص شود آن موقع گرایش مردم به خرید جنس‌های بهتر تقویت می‌شود. در غیر این صورت همه را به یک چشم خواهند دید. اصلاح نظام استاندارد خیلی مهم است. در حال حاضر تنها ۶۳۰ کالا در کشور ما شامل نظام استاندارد است.



مسئله دیگر نظام توزیع در کشور ما است که باعث می‌شود واردات به صرفه تر شود. به عنوان مثال در بازار محصولی را از کشاورز هزار تومان می خرند و این محصول در تهران به ۱۵ هزار تومان می‌رسد. وقتی این اتفاق رخ می‌دهد دولت و یا بخش‌های دیگر برای تنظیم بازار مجبور به واردات می‌شوند. راه حل این مسئله واردات نیست، بلکه اصلاح نظام توزیع در کشور است که با مالیات‌های تنظیمی می‌توان این کار را انجام داد.

بحث دیگر واردات کالاهای مشابه داخل است که نظارتی در این زمینه وجود ندارد. دولت با زبان بی زبانی به وارد کننده اعلام می‌کند که «تعرفه محصول را پرداخت کن و هر محصولی می خواهی وارد کن و من با بقیه مسائل و مثلاً ضربه‌ای که به تولید می‌زند، خیلی کاری ندارم»



مسئله دیگر این است که صادرات محصولات ما هم دچار مشکل است. به عنوان مثال پیاز گران می شود، سریع صادرات آن را ممنوع می‌کنیم؛ در حالی که بازار صادرات مسیر متفاوتی از بازار داخل دارد و اگر جنسی در داخل کشور گران می‌شود نباید سریع به سراغ صادرات برویم و آن را ممنوع کنیم. بلکه در بحث کشاورزی باید ساختار کشت را اصلاح کنیم تا یک سال با گرانی سیر و سال بعد پیاز مواجه نشویم. وزارت کشاورزی باید در این زمینه جدی تر وارد شود.



مسئله دیگر این است که برای صادرات، استاندارد سازی برای کالاهای صادراتی ضروری است. اگر کالایی کد استاندارد نداشته باشد، در بازارهای بین المللی پذیرفته نمی‌شود. این نظام استاندارد هم یا نظام استاندارد بین المللی است یا نظام استانداردی است که بین دو کشوری که با هم تجارت می‌کنند تعریف می‌شود. ما در این زمینه بسیاری از اوقات دچار مشکل هستیم. خیلی وقت‌ها دیده شده که محصولات به دلیل نداشتن این نظام استاندارد از طرف کشور پذیرنده برگشت داده شده و این امر در محصولات غذایی باعث فاسد شدن این محصولات شده است.

سنگبر: بحث واردات این است که یا کالایی وارد می کنیم که در داخل وجود ندارد یا کالا وجود دارد، اما باز هم به سراغ واردات می‌رویم. اینجا این سوال مطرح می‌شود که چرا سراغ واردات می‌رویم و مردم چرا این جنس ها را که مشابه داخلی دارند، می خرند؟ اینجا هم یا بحث کیفیت مطرح است یا بحث قیمت در میان است.

بحث قیمت این است که ما از یک طرف بر تولید کننده هزینه تحمیل می‌کنیم و از طرف دیگر به واردات یارانه می‌دهیم. این مسئله باعث می‌شود که قیمت کالاهای داخلی گران تمام شود. دولت‌های ما در طول چهل سال گذشته نرخ ارز را برای خود یک دستاورد تلقی و سعی کرده اند به هر طریقی  شده نرخ ارز را پایین نگه دارند. از طرف دیگر هزینه تولید بالا می رود. کالا هم با ارز یارانه‌ای وارد می‌شود و این باعث می‌شود قیمت پایین‌تری داشته باشد. به صورت طبیعی در این معادله مردم به سمت کالاهای وارداتی تمایل پیدا می‌کنند. دولت باید در سیاست‌های ارزی بازنگری کند تا صادرات تقویت شود و واردات را سخت کند. سیاست‌های ارزی ما صادارات را هم تسهیل می‌کند؛ چرا که فردی که صادر می‌کند دلار وارد کشور می‌کند و باید با نرخ یارانه‌ای بفروشد؛ این در حالی است که اگر در داخل کشور کالای خود را بفروشد، سود بیشتری می‌کند.



در بحران ارزی که مطرح می‌شد صادر کننده ها ارز خود را وارد سامانه نیما نمی‌کنند، دقیقاً بحث همین بود. دلار ۱۷ هزار تومان بود، اما در سامانه نیما هشت هزار تومان می‌خریدند. معلوم است صادر کننده دلار خود را نمی فروشد. مسئله دیگر این است که تولید کننده ها اگر به سمت صادرات هدایت شوند خود را با قوانین بین المللی تطبیق می‌دهند، چون آن موقع برای تولید کننده تقویت نظام استاندارد خود ارزش دارد.



هاشم زاده: دیدگاه ایجاد وزارت بازرگانی هم دقیقاً در راستای تقویت واردات است. کسانی که این نگاه را ترویج می دهند، اصلاً نگاهی به تولید ندارند و به جای تقویت تولید، برای تنظیم تولید به سراغ واردات می روند. دولت اگر به جای ارز ۴ هزار تومانی، ارز واقعی مثلاً برای واردات گوشت می داد بازار تنظیم می شد. ارز ۴۲۰۰ هزار تومانی رانتی است که توزیع می شود و معلوم است به سر منزل مشخص شده نمی رسد؛ چون سود کلانی در آن وجود دارد و این سود کلان پای دلال ها و دزدها را به بازار آن محصول باز می کند. دولت وقتی این ارز را تخصیص می دهد غیر مستقیم به بازار پیام می فرستد که وضعیت عادی نیست. نتیجه این می شود که دام های زنده ای که وارد شده اند تا بازار تنظیم شوند دوباره قاچاق می شوند. دولت تنها نظاره گر این مسئله است و توان جلوی گیری از قاچاق را هم ندارد؛ در حالی که می توان با راهکاری مثل ممنوعیت خروج دام از یک استان به استان دیگر تا حد زیادی مانع این قاچاق شد. از صندوق توسعه ملی پول بر می داریم صرف واردات می کنیم و بهترین فرصت را برای دلالان فراهم می کنیم تا منابع کشور را غارت کنند. ۲۰۰ هزار میلیار تومان دلال ها در بحران های اخیر به جیب زدند، این مبلغ ۶ برابر خسارت سیلی است که در کشور اتفاق افتاد.

برای حل مسئله اشتغال مناطق آزاد را ایجاد کردیم، اما در حال حاضر این مناطق تبدیل به دروازه واردات به کشور و به خاک سیاه نشاندن تولید شده اند. با این وضع برخی نمایندگان مجلس به دنبال ایجاد ۸۰ منطقه آزاد جدید هستند، این امر فاجعه است. این در حالی است که می شد با سیاست گذاری درست مناطق آزاد را در جهت رونق تولید هدایت کرد؛ به عنوان مثال می شد این قانون را گذاشت که هر مقدار از این مناطق واردات صورت گیرد، به همان اندازه هم باید صادرات اتفاق بیفتد.



اشعری: در مورد صادرات مثل بحث تولید به عوامل متعددی می توان اشاره کرد؛ از جمله فضای کسب و کار، گمرک و ... اما من به بخش اقتصادی این مسئله می پردازم. وقتی می‌خواهیم بدانیم مردم چرا کالایی را می خرند و یا نمی خرند، نباید فقط روی عرق ملی حساب کنیم. نباید تصور کنیم مردم حاضرند جنس ایرانی را با کیفیت یک دهم کالای خارجی، فقط بخاطر عرق ملی بخرند. کالای ایرانی باید بتواند با کالای خارجی رقابت کند؛ رقابت هم در قیمت و کیفیت اتفاق می افتد. کالای داخلی نمی تواند با کالای وارداتی رقابت کند، قیمت کالای داخلی به تومان است، اما کالای خارجی به دلار و یا ارز مبدا حساب می شود. یعنی دلار ضرب در نرخ ارز می شود. یعنی نرخ ارز می‌تواند روی قیمت کالای خارجی تاثیر گذار باشد. شما نرخ ارز را کم کنید، قیمت کالای خارجی هم کاهش پیدا می کند و اگر زیاد شود این هم افزایش پیدا می کند. ما تلاش می‌کنیم هزینه‌های صادراتی را بیست درصد بهتر کنیم، اما در یک سال قیمت ارز سه برابر می شود و همه چیز را به هم می ریزد.



در زمینه نرخ ارز مسئله جدی داریم. در بحث ارز دو مسئله را داریم؛ یکی پایین نگه داشتن قیمت ارز  و مسئله دوم نوسانات زیاد ارز در ایران است. پایین نگه داشتن ارز بخاطر ارزی است که از نفت نصیب کشور می شود. ارز گسترده نفت نرخ پایین می آورد. اگر ارز نفت نبود، قیمت ارز بالاتر بود و درصد بزرگی از کالاها از مزیت صادراتی می‌افتادند.



مسئله دیگر نوسانات ارز است که در کشور ما این نرخ مرتباً بالا و پایین می شود. برخی معتقدند افزایش نرخ ارز برای صادر کننده امر مثبتی است؛ چرا که سود بیشتری نصیب او می شود و واردات هم سخت‌تر می شود. پس به نفع تولید است. این حرف هم درست است هم غلط، چرا که در کوتاه مدت امر مثبتی نیست؛ چون جهش قیمت ارز در کوتاه مدت آثار مثبت اقتصادی ندارد، چرا که گسترش تولید در بازه زمانی کوتاه امکان پذیر نیست و دستکم به یک سال زمان نیاز دارد. چرا وقتی نرخ ارز جهش پیدا می کند دولت متوسل به ممنوعیت صادرات برخی کالا ها می شود؟ اینجا به دولت حق می دهم؛ چرا که مثلاً ما یک مقدار محدودی رب گوجه فرنگی داریم قیمت ارز سه برابر شده و این رب مزیت صادراتی پیدا کرده است. از طرف دیگر در بازه زمانی کوتاه نمی توانیم رب تولید کنیم پس اگر اینها صادر شوند دولت در تامین بازار داخل دچار مشکل می شود و هیچ دولتی در این مسائل سهل انگاری نمی کند؛ چرا که اگر این اتفاق بیفتد دولت با اعتراض کف خیابانی مواجه می شود.



اگر نرخ ارز به تدریج افزایش پیدا کند تولید کننده فرصت می یابد در یک بازه زمانی معمول تولید خود را افزایش دهد. نوسان ارز به طور کلی به درد ما نمی خورد؛ آن چیزی که برای تولید مناسب است رشد تدریجی نرخ ارز است.



ادامه داد



دانام **۹۴۸۷**۱۵۸۴

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۱۸۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فراز و فرود نوغانداری در گیلان /تجارت پر سودی که از رونق افتاد

ایسنا/گیلان گیلان خاستگاه صنعت نوغانداری ایران بود و پرورش کرم ابریشم و تولید نخ ابریشم در گیلان به حدود ۱۴ قرن پیش بازمی‌گردد. در دوره‌های مختلف تاریخ، تولید و تجارت ابریشم، زمینه‌ساز رقابت‌های مهم سیاسی و نظامی در خطه شمال کشور شده بود. در دوره صفوی گیلان قطب تولید و تجارت ابریشم می‌شود، با انقراض صفویه، نوغانداری افول می‌کند و از میانه دوره قاجار به سمت مدرن شدن می‌رود و تا دهه ۶۰ این روند ادامه داشت.

صدای چرخش دوک نخ ریسی با صدای «فاخته» درهم آمیخته و بانوی خانه، پیله‌های  ابریشم را از هم باز کرده و  با سرعت و مهارت، به نخ تبدیل می‌کند؛ از خاطراتش می‌گوید:« جوان که بودم، با تابیدن و فروش همین پیله‌ها برای خودم کلی درآمد داشتم. تازه ما پیله‌های نُخاله را می‌رشتیم، پیله‌های خوب را می‌فروختیم.

پدر من، چهار تل‌انبار نوغان ( سازه‌های مخصوصی که برای پرورش کرم ابرایشم استفاده می‌شد) داشت، نوغانداری زحمت داشت، ولی درآمدش هم خوب بود. یک تل‌انبار خرج یک عروسی را درمی‌آورد. تل انبار حداقل دو متر بالاتر از زمین ساخته می‌شد، با نردبان از تل‌انبار بالا می‌رفتیم و روزی سه بار گاهی چهار بار، به کرم‌ها برگ توت می‌دادیم. آن زمان برق نبود، شب تاریک، با فانوس می‌رفتیم بالای تل‌انبار تا برگ توت بگذاریم. از اول بهار تا دو ماه کارمان همین بود. بعد از اتمام دوره خواب، بسته به تعداد تل‌انبار، ۱۰روز کج چینی (جدا کردن پیله ابریشم از تل‌انبار) داشتیم.

همه خواهر و برادرها از صبح زود می‌رفتیم برای جمع کردن و پختن پیله‌ها. اگر دیر می‌جنبیدیم، کرم، پیله را سوراخ می‌کرد، باید سریع پیله را می‌انداختیم در آب جوش و نخ می‌گرفتیم. هرکدام خوب بود، می‌فروختیم و هر پیله‌ای  که ضعیف‌تر بود، با دوک دستی برای مصرف خودمان نخ می‌رشتیم. با این نخ لباس می‌بافتیم، چادرشب می‌بافتیم برای دوخت خیاطی استفاده می‌کردیم. خلاصه نوغانداری همه‌اش سود است، اما به شرطی که خریدار باشد. »

نقی کاظم نژاد، یکی از تولیدکنندگانی است که هرسال تل انبار  می‌گذار و می‌گوید: «من از بچگی در این باغ توت بزرگ شدم. آن زمان از جاده اصلی چمخاله تا روستای یعقوبیه، درخت دیگری جز توت نبود. دو ماه بهار اقتصاد این منطقه با نوغانداری می‌گذشت. نوغانداری دیگر صرفه اقتصادی ندارد. ابریشم هم مانند کنف از بین رفته، بچه که بودم، تولید کنف را توسط پدربزرگم دیده بودم.  گیاه کنف را لای گل و لای می گذاشتند و طی فرآیندی از آن نخ  می‌گرفتند.»

از میان باغ توت به سمت تل‌انبار می‌رویم و او شیوه نوغانداری را توضیح می‌دهد: «طول نوغانداری حدود ۳۵روز است. هفته اول اردیبهشت که تمام شد، تخم را به صورت جعبه‌ای از اداره نوغان می‌خریم، اتاق را تا ۲۵ درجه گرم می‌کنیم. در مدت دو تا سه روز لارو بیرون می‌آیند. سپس، برگ توت دادن را روزی سه بار شروع می‌کنیم. ۱۰ روز بعد کرم‌ها را می‌آوریم روی تل‌انبار؛ تل‌انبار باید از سطح زمین بلند و زیر آن خالی باشد تا هوا جریان پیدا کند. بعد از این، برگ توت خوردن بیشتر می‌شود. نوغان، سه تا چهار مرحله خواب دارد.

خواب اول بعد از سه روز، یعنی سه روز پیوسته برگ می‌خورد، سپس۲۴ ساعت هیچ برگی نمی‌خورد. ما می‌گوییم خوابیده است. بعد تغییرشکل می‌دهد که ما نوغاندارها می‌فهمیم. دوباره برگ دادن را شروع می‌کنیم. مرحله دوم هم سه روز است. خواب سوم ۴۸ ساعت است. یعنی سه روز می‌خورد ۴۸ساعت می‌خوابد. بعد از خواب سوم، روی تل‌انبار گیاهان کرف می‌ریزیم تا کرم موقع تنیدن، تار خود را به برگ‌های کرف مستحکم کند. بعد از تنیدن پیله هشت تا ۱۰ روز صبر می‌کنیم، سپس کج‌چینی شروع می‌شود و پیله‌ها را پخته و نخ می‌گیریم. قبلا تخم ژاپنی، کره‌ای، ایتالیایی و حتی برزیلی بین نوغانداران توزیع می‌شد. تلفاتش کم بود، بازدهی بالا. تخم خوب نباشد، هم ضایعات دارد و هم تلفات. کیفیت ابریشم تولید شده هم پایین می‌آید. »

بر اساس منابع مکتوب، پرورش کرم ابریشم و تولید پیله و نخ ابریشم در گیلان به حدود ۱۴ قرن پیش بازمی‌گردد و گیلان خاستگاه صنعت نوغانداری ایران بود. در دوره‌های مختلف تاریخی، تولید و تجارت ابریشم، زمینه‌ساز رقابت‌های مهم سیاسی و نظامی در خطه شمال کشور شده بود. در دوره صفوی گیلان قطب تولید و تجارت ابریشم می‌شود و بازرگانان اروپایی از مسیر دریای کاسپین، وارد ایران می‌شوند و ابریشم گیلان مهمترین کالای تجاری بازارهای ایران بوده و نقش پررنگی در اقتصاد دولت ایفا می‌کرد.

سود حاصل از تجارت ابریشم، مهمترین عامل توجه دربار صفویه به گیلان می‌شود. به نحوی که تا پیش از صفویه، گیلان توسط حاکمان محلی اداره می‌شد ولی شاه عباس صفوی، گیلان را ضمیمه دولت مرکزی کرد تا سود حاصل از تجارت ابریشم به دربار صفوی برود. با انقراض صفویه و آشوب‌های داخلی، تولید ابریشم نیز دچار افول می‌شود. در دوره قاجار، بیماری موسوم به «پبریم کرم ابریشم» از یک سو و سیاست‌های استعماری، باعث رکود نوغانداری در گیلان می‌شود.

از نیمه دوره قاجار و با سفر شاهان قاجار به اروپا، تلاش برای استفاده از الگوهای مدرن برای توسعه نوغانداری آغاز می‌شود و « به دستور میرزا تقی خان امیرنظام»، تعدادی از هنروران ابریشم کاشان برای آموزش علمی ابریشم بافی راهی استانبول می‌شوند. در گیلان نیز مدارس ابریشم زیر نظر استادان فرانسوی تاسیس و کارخانه ابریشم‌کشی امین‌الضرب در رشت راه‌اندازی می‌شود. این تلاش‌ها سبب شد تا در اواخر قاجار تمایل به مدرن شدن در زمینه ابریشم نیز تاثیر گذار باشد، تا جاییکه آموزش نوغانداری جزء برنامه‌های آموزشی نخستین مؤسسه آموزش کشاورزی کشور (مدرسه فلاحت در کرج) قرار گرفت.»

مدرن کردن صنعت نوغانداری در دوره پهلوی شتاب بیشتری می‌گیرد و با دعوت کارشناسان ژاپنی از سوی دولت، اقدامات موثری در اصلاح باغ‌های توت و مزارع پرورش کرم ابریشم انجام می‌شود. این روند تا  دهه ۷۰ ادامه می‌یابد اما عوامل متعددی از جمله، عدم کنترل واردات نخ ابریشم، خصوصی‌سازی کارخانه‌های ابریشم کشی، عدم حمایت از بومی‌سازی فناوری تولید تخم نوغان هیبرید و... کمر صنعت هزار ساله نوغانداری گیلان را می‌شکند.

برای نسلی که دوران شکوفایی نوغانداری گیلان را ندیده است، تصویرسازی ذهنی باغ‌های توتی که در سفرنامه‌های دوره قاجار توصیف شده، شگفت‌آور است. به عنوان نمونه، «کلاویخو» فرستاده پادشاه اسپانیا (۱۴۱۲ م) درباره ابریشم گیلان می‌نویسد:« همه گونه ابریشم و پارچه ابریشمی آن به سلطانیه و از آنجا به دمشق و دیگر قسمت‌های سوریه و ترکیه صادر می‌شود.» و یا «جوزافا باربارو» (۱۴۱۳-۱۴۹۴ م) سفیر ونیز در سفرنامه‌اش می‌نویسد:« در طول کرانه دریای کاسپین شهرهای بسیاری را دیده‌ام که بهترین پارچه ابریشمی را می‌بافتند.» همچنین، «نیکلا شانسون» فرانسوی در دربار صفوی، به نقش ابریشم گیلان در اقتصاد ایران و دربار صفوی اشاره دارد و می‌نویسد: «گمرک گیلان برای شاه هشتاد هزار تومان که سه میلیون و شش صد هزار لیو می‌شود، عایدی فراهم می‌کند.»

از این دست گزارش‌ها کم نیستند و برای نسلی که صنعت پرسود نوغانداری را ندیده، تصور اندازه و حجم۴۲۳ هزار مَن کلاف ابریشم سفید سخت است. (هر من معادل ۳کیلوگرم است) سخت است تصور کنی، تولید ۱۰۰۰ بقچه ابریشم در ایران عصر صفوی یعنی چقدر!  ابریشمی که ۸۰ درصد آن توسط مردم گیلان تولید می‌شد (سید رحمان حسنی، ابریشم در عصر قاجار و تجارت آن از طریق دریای خزر)

 زمانی گیلان بخاطر تولید ابریشم، «دارالمنفعت» نامیده می‌شد و شهرستان‌های لاهیجان و لنگرود بیشترین سهم تولید را داشتند. شهرستان  لنگرود در دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ خورشیدی بیشترین مشارکت در تولید پیله را داشت و پس از آن شهرهای لاهیجان، شلمان، آستانه اشرفیه، رشت، صومعه سرا، فومن، شفت، بندرانزلی و تالش در پرورش کرم ابریشم فعال بودند. (پیشین)

در حال حاضر نوغانداری افتان و خیزان به حیات خود ادامه می‌دهد و معدود نوغانداران، با تل‌انبارهای محدود به شیوه سنتی نوغانداری می‌کنند. افول نوغاندرای نیاز به آمار و ارقام ندارد و از ویرانه‌های کارخانه ابریشم‌کشی شادروان امین‌الضرب در شهر رشت، ساختمان متروکه اداره نوغان لنگرود و کارخانه ابریشم‌کشی تعطیل شده موسوم به «فلاطوری» لاهیجان - که توسط یک شرکت یونانی تاسیس شده بود و باغ توت «پرنیان »شهر صومعه‌سرا - که متروک شده است- وضعیت نوغانداری گیلان آشکار است.

ساختمان مخروبه کارخانه ابریشم‌کشی امین‌الضرب در شهر رشت

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • راهکار توسعه اقتصادی و تقویت منابع ارزی؛ تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • دو راهکار کاهش ارزبری واردات بی رویه موبایل
  • فراز و فرود نوغانداری در گیلان /تجارت پر سودی که از رونق افتاد
  • پیش‌بینی قیمت‌ها در بازار خودرو؛ وارداتی‌ها گران‌تر می‌شوند؟!
  • وحدت رویه ملی و جهانی علیه رژیم منحوس صهیونیستی
  • تسهیلات بانکی به سمت رونق تولید هدایت شود
  • رونق تولید در گرو تلاش کارگران
  • صادرات دام راهکاری برای ایجاد رونق صنعت دامپروری
  • آیا رویه واردات در مقابل صادرات خود اصلاح می‌شود؟