درباره سفارت انگلیس و جشن تولّد ملکه
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۲۲۸۷۱
مهرداد دانایی کارشناس مسائل سیاسی در فارس نوشت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و انگلیس شاهد، تنگناهایی بوده که دلیل عمده آن عدم پذیرش تغییرات ایران بعد از انقلاب اسلامی از جانب انگلیسیها بوده است، در تحلیل این موضوع میتوان به دیدگاه تقابلی این کشور در ارتباط با ایران اشاره نمود.
از آنجایی که ظهور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و سطح بینالملل مبتنی بر منافع بریتانیا نبود و ایران از ظرفیت تأثیرگذاری بر زیادهخواهیهای انگلستان در منطقه برخوردار بوده است، این کشور همواره اهتمام خود را برای تضعیف کشورمان با تشدید فشار بر ایران به کار بسته است و این رویه خصومتآمیز همچنان با شدت ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از مهمترین موارد میتوان به برنامههای دولت وقت انگلیس برای حمایت از عراق در جریان جنگ عراق علیه ایران، ماجرای سلمان رشدی، بیانیه اتحادیه اروپا و پیشگامی دولتهای انگلیس و آمریکا در اقدامات بر ضد ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و سنگاندازی در تحقق حقوق مشروع و قانونی ملت ایران نسبت به دستیابی فنآوری صلحآمیز هستهای اشاره نمود.
در این یادداشت سعی شده است تا بیشتر به بررسی کارکردها و وظایف سفارت انگلیس در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شود.
روابط کنسولی به معنی حفظ منافع افراد کشوری در کشور دیگر از قدیمیترین روابط بینالمللی است. امروزه و با توجه به پیچیده شدن موضوعات و مشکلات اتباع کشورهای مختلف، مجامع و سازمانهای بینالمللی نیز ضرورت وجود نهادهای کنسولی در دیگر کشورها را بهخوبی ترسیم و نهادینه نمودهاند. چنانچه کنوانسیون ۱۹۶۳ وین نیز به همین دلیل تشکیل و مصوبات آن در حال اجرا میباشد.
وظایف نهاد کنسولی هر کشور بر اساس ماده ۵ کنوانسیون تشریح گردیده، بهنحویکه امکان فعالیت در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، علمی و ... در کشور پذیرنده را میسر میسازد. مهمترین وظایف مأموران کنسولی در دیگر کشورها، حمایت از اتباع کشور خود و انجام وظایف حکومتی از سوی نهادها، ارگانها، سازمانهای داخلی است که میتوان از اموری به شرح ذیل نام برد:
۱. امور کنسولگری ۲. امور فرهنگی ۳. امور اقتصادی ۴. امور سیاسی
برای آنهایی که روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس را در تاریخ معاصر دنبال کردهاند، جای کمترین تردیدی نیست که در همه این سالها انگلیس به عنوان دولتی خبیث و توطئهگر، در مقاطع مختلف ضربات کاری و ناجوانمردانهای به کشور میزبانش زده و از ادامه آن نیز ابایی نداشته است. در این خصوص موارد زیر حائز اهمیت میباشند:
نخست؛ سفارت انگلیس در ایران کوچکترین وظایف کنسولگری خود را انجام نمیدهد. از آماری نزدیک به ۹۰ درصدی عدم صدور روادید برای ایرانیها حتی ویزای ورزشی (عدم صدور ویزای تیم ملی تکواندو) تا سهم ۰.۰۳ درصدی ایران از مبادلات اقتصادی انگلیس در خاورمیانه!
دوم؛ تحریمها و مشکلاتی که پیش پای تجارت خارجی قرار داشت، باعث شد تا شرکای تجاری ایران تا حد معناداری تغییر کنند، تحریمهای بانکی و مشکلات کشتیرانی در سال گذشته باعث شد تا تجارت خارجی با کشورهای دورتر سختتر شود و در این میان توجه به کشورهای همسایه که دارای مرز مشترک با ایران هستند به همین نسبت افزایش یابد.
اما با این وجود انگلیس که در ماجرای برجام طرف مذاکره با ایران بود، بعد خروج آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، قول داده بود تا اجازه ندهد این تحریمها اثربخش شود و راهکاری برای مقابله با آن ارائه دهد، راهکاری که نهایتاً به یک کانال مالی موسوم به اینستکس منتهی شد.
ولی به رغم همه این قول و قرارها، نخستین شرکتهایی که ایران را ترک کردند. شرکتهای انگلیسی بودند، نگاهی به میزان تجارت این کشور در سال ۹۷ نشان میدهد، نهتنها در عمل به وعدهها برای در کنار ایران ماندن ناکام بود، بلکه خود همسطح مراودات، اقتصادی با ایران را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. همچنین کیت ویلینگز مدیر بازرگانی سفارت انگلیس بیشتر به نوازندگی و ایرانگردی مشغول است تا دغدغههای بازرگانی.
سوم؛ پاییز ۸۹ زمانی که جان ساورز در مقام رئیس دستگاه جاسوسی انگلیس (MI6) مقابل دوربین رفته برای افکار عمومی این سؤال پیش آمد که کدام موضوع مهمی رئیس (MI6) را برای اولین بار در صد سال اخیر در انگلیس مقابل دوربین کشانده است. برنامه هستهای ایران مهمترین موضوعی بود که صحبتهای او را تشکیل میداد. جان ساورز اعلام کرد سازمان تحت ریاستش در حال انجام «عملیات جاسوسی» با هدف «توقف برنامه هستهای ایران» است.
اما صحبتهای او شاه کلیدی داشت که از اتفاقات آتی رمزگشایی میکرد. شاه کلیدی که به نظر میرسید فرمان آغاز یک عملیات جدید و غیرانسانی علیه مردم ایران باشد: دیپلماسی برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران کافی نیست و باید به فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی برای مقابله با ایران ادامه داد.
۸ آذرماه ۸۹ و تنها چند روز پس از این اظهارات، مجید شهریاری و فریدون عباسی از برجستهترین و کلیدیترین دانشمندان هستهای ایران در عملیات جداگانه ترور شدند تا بهزودی ترجمه عملی سخنان ساورز و مراد لو از فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه برنامه هستهای ایران نمایان شود.
چهارم؛ یک سال بعد در آذرماه سال ۹۰ و در شرایطی که محافل دانشجویی آماده میشدند تا سالگرد شهادت شهید مظلوم و نامدار هستهای ایران را برپا کنند، دولت انگلیس به عنوان اولین کشور تحریم کننده فعالیتهای مالی با ایران در دور جدید تحریمها علیه ایران، در روز اول آذرماه از توقف همکاری با مؤسسههای مالی ایران از جمله بانک مرکزی خبر داد. موضوعی که بسیاری آن را اعلام جنگ اقتصادی انگلیس علیه ایران قلمداد کردند.
پنجم؛ پروژه نفوذ در میان هنرمندان، دولتمردان و صاحبان کسبوکار در کشور و افتادن در دامهای اطلاعاتی انگلیس تنها با شرکت در میهمانیهایی که سفارت برگزاری آنها را باعث افتخار میداند؛ با جماعتی انگلیسی و غرب پرست که متأسفانه در لایههای حاکمیت نفوذ کردهاند روبهرو هستیم.
ششم؛ از سالیان دور، شورای فرهنگی انگلیس معروف به بریتیش کانسل با نام اختصاری ((BC در ایران و تهران دفاتری داشت که این دفاتر در پوشش اقدامات فرهنگی، تحرکاتی را انجام میدادند و سعی در استحاله و نفوذ فرهنگی در بخشهای مختلف ایران اسلامی داشتند. شناسایی یکی از مهرههای جاسوسی این شورا در ایران: «ارس امیری مسئول میز ایران در شورای فرهنگی انگلیس بود. او مکرراً با نام مستعار به ایران میآمد و پروژههای مختلف ضد فرهنگی در راستای اهداف فرهنگی استعمار پیر را در کشور طراحی، برنامهریزی، مدیریت و هدایت میکرد. این فرد با گروههای مختلف بهویژه در زمینه هنر و تئاتر ارتباط داشت تا بتواند پروژههای نفوذ و شبیخون فرهنگی را عملیاتی کند. این جاسوس، تحت رصد دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ایران قرار گرفت و یک سال قبل دستگیر شد در فرایند رسیدگی به پرونده، اعترافات صریحی را در زمینه موضوعاتی از قبیل نحوه جذب، همکاری با این شورای ضد فرهنگی، تعالیم داده شده توسط سرویس امنیتی انگلیس و همچنین مأموریت های ویژهاش انجام داد و اطلاعات خوبی را در زمینه سایر افراد جذب شده به این مجموعه ارائه کرد. دادگاه او را به جرم اقدام علیه امنیت داخلی به ۱۰ سال حبس محکوم کرد.»
یکی از فعالیتهای این شورا در تهران راهاندازی مجله هنری آندرلاین به صورت مجازی بوده است که در آن با نگاهی ویژه به فعالیتهای زنان، درصدد برجستهسازی فعالیتهای زنانی است که بهصورت رسمی و علنی در فعالیتهایشان علیه ایران و اسلام فعال هستند برجسته کردن حضور زنان در پیش از انقلاب و سیاه و سفید نشان دادن اوضاع زنان در ایران بعد از انقلاب از مدلهای ثابت فعالیت این مجله است.
هفتم؛ در روزگاری که انگلیسیها پیام میدهند ایران باید در برجام بماند، ولی ما نمیتوانیم در عمل کاری برای تعهداتمان در برجام بکنیم، میهمانان دولتی افطاری سفارت انگلیس، دانسته یا نادانسته، حلوای سفارت انگلیس را خوردهاند و فاتحه وطندوستی و عرق ملی را خواندهاند.
اتحادیه اروپا از طریق سفارتخانههای خود در تهران پس از «خروج عملی» اروپا از برجام برای پیشبرد هدف مهم یکطرفه کردن معاهده برجام، تلاشهای خود را افزون بخشیده است که از جمله این تلاشها دیپلماسی عمومی برای تأثیر بر گروههای فعال سیاسی و رسانهای و نیز مدیران دولتی است. حضور بخش خصوصی همراه با چند مدیر دولتی و یک افطاری چنین القا میشود که موضوع میتواند برای گسترش همکاریها باشد، اما باطن ماجرا آن است که همهچیز با انگلیسیها در چنین رفتوآمدهایی، عادی و معمولی جلوه داده میشود، در حالی که شرایط بینالمللی ما با اتحادیه اروپا، اصلاً شرایط عادی نیست و در شکنندهترین وضعیت سالهای اخیر با آشکارترین خیانتها و عهدشکنیهای مطرح تاریخ قرار دارد.
هشتم؛ ذهنیت منفی تاریخ ایرانیان نسبت به حضور انگلیس در ایران سبب انزجار از افرادی میشود که پا به محافل دوستی با این کشور میدهند.
نهم؛ انگلیس متحد شماره یک آمریکا است و اهداف کلی و کلان آنها نسبت به ایران با هم یکسان است. انگلیس این مسأله را در عمل ثابت کرده و در مورد ایران نیز اگر تهدیدهای آمریکا به رویارویی نظامی منجر شود، بعید به نظر میرسد انگلیس از اهداف کلان خود چشمپوشی معتقد است و یا به تعبیر دیگر آمریکا نقش پلیس کند. تفاوت دیدگاه انگلیس با آمریکا در مورد ایران تنها به روش برخورد با ایران برمیگردد. انگلیس به روش ایجابی و آمریکا به روش سلبی معتقد است و یا به تعبیر دیگر آمریکا نقش پلیس بد و اروپا (انگلیس) نقش پلیس خوب را در قبال ایران بازی میکند.
دهم؛ انگلیس در مورد حقوق بشر، نقش اسراییل در منطقه، تعریف تروریست و تکثیر سلاحهای کشتارجمعی با ایران اختلاف دارد و در این راستا تمام تلاش خود را برای از بین بردن نقش و قدرت ایران در منطقه انجام میدهد، برای مثال خروج شرکتهای نفتی بهمنظور حمایت از تحریمهای نفتی ایران برای فشار اقتصادی.
یازدهم؛ در حال حاضر انگلیس دارای روابط مستحکم و همهجانبه با ایران نیست. ازاینرو در افزایش تهدیدهای امنیت ملی ایران نقش مؤثری دارد. اخیراً وزیر دفاع بریتانیا گفته است که در صورت بحرانی شدن اوضاع در خلیجفارس و تشدید تنشها، بریتانیا آماده کمک به متحدانش ازجمله آمریکا در برابر ایران است، همچنین در این خصوص میتوان به حمایت و تأسیس مؤسسات و NGO هایی نام برد که در حال نهادزایی ونهادزدایی ارزشهای انقلاب اسلامی هستند.
دوازدهم؛ برگزاری جشن ملکه در ایران با پول ملت! سفارت انگلیس برای برگزاری جشن تولد ملکه از بخش خصوصی کشور مبالغی را به منظور اسپانسری مراسم دریافت میکنند و حتی یک پنی برای این مراسم از خود سفارت خرج نمیشود.
سیزدهم؛ لندن از زمان بروز درگیریهای یمن، بالغ بر ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیارد پوند تجهیزات نظامی و جنگنده به عربستان صادر کرده است. گذشته از عربستان، ۶۰ درصد از جنگافزارهای نظامی انگلستان طی ۱۰ سال گذشته، به کشورهای عربی منطقه صادر شده است. این آتشافروزی در منطقه، انگلیس را به عنوان دولتی خبیث ثابت میکند.
اکنون سفارت انگلیس خود را برای برگزاری جشن تولد ملکه آماده میکند و برای این مراسم بسیاری از نخبگان این کشور را دعوت کرده است، حال انتخاب برای وطن است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۲۲۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
محمد اسدی موحدی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه باید تلاش کرد تا گردشگران بیشتری به ایران بیایند، گفت: این اتفاق به نفع ایران است. من در کشورهای مختلفی مأموریت داشتهام معتقدم باید تا نخبگان و حتی مردم عادی به هر بهانهای از ایران دیدن کنند. چون دیدن و سفر کردن بهترین راه برای خنثی سازی تبلیغات علیه کشورمان است. برای من جای تعجب است که برخی از مردم در ارمنستان که با آنها اشتراکات فرهنگی زیادی داریم ایران را با کشورهای عقب افتاده مقایسه میکنند.
وی گفت: به تازگی ۷ نفر از بهترین بلاگرهای ارمنی را به ایران فرستادیم و از شهرهای کیش، اصفهان، کاشان و تهران بازدید کردند. در واقع این کارها جزو وظایف وزارت میراث فرهنگی است که باید کمک کند اما این کار را رایزنی و سازمان فرهنگ و ارتباطات انجام میدهد. یکی از وظایف رایزنان باید فعالیت در حوزه گردشگری باشد. ما به وزارت میراث فرهنگی انتقاد داشتیم که با رایزنان و سازمان فرهنگ و ارتباطات آن طور که باید، همراه نیستند. همچنین محتواها در سطح بین المللی نیست. هر چند به تازگی بهتر از قبل شده است.
وی تصریح کرد: رایزنان وظیفه دارند در حوزه گردشگری فعال باشند چه وزارت میراث فرهنگی حمایت کند چه نکند. گردشگری از اولویتهای کاری رایزنان فرهنگی است. من در ۷ ماهی که به ارمنستان آمدهام صد نفر را به ایران فرستادهام تا ایران را بیشتر بشناسند.
وی با بیان اینکه ایران هراسی، شیعه هراسی و اسلام هراسی در برخی از کشورها وجود دارد و یکی از چالشهای ماست گفت: باید تلاش کنیم در هر یک از این اضلاع کار کنیم و ترس و نگرانی که نسبت به ایران وجود دارد را برطرف کنیم. یکی از این کارها، ارتباط با نخبگان و رسانهها و دعوت از علمای اهل تسنن برای شرکت در کنفرانسهای علمی است.
اسدی موحد بیان کرد: رسانه و فضای مجازی تأثیر زیادی در شناخت از ایران دارد. در این زمینه سازمان فرهنگ و ارتباطات پیشرو شده است و پلتفرمهای خوبی را برای مقابله با ایران هراسی طراحی کرده است.
وی تصریح کرد: برخی از کشورها که تلاش میکنند ایران هراسی به وجود بیاورند در تلاش هستند ایران را به عنوان یک مقصد امن گردشگری نشان ندهند. ما وظیفه داریم در این زمینه تلاش کنیم که برعکس آن اتفاق بیفتد. یکی از راههای مبارزه با آن، تبادل دانشجو و گروههای هنری است. فیلمها و تولیدات فرهنگی و هنری به مبازره با ایران هراسی کمک میکند. ایران محتوای خوبی دارد اما نتوانسته به خوبی آن را عرضه کند. در حال حاضر کشورهای دیگر در ارمنستان از طریق فیلمها و سریالها نفوذ فرهنگی قوی کردهاند. در صورتی که تشابهات فرهنگی با ارمنستان ندارند ولی ایران با ارمنستان تشابهات فرهنگی به خصوص درباره سبک زندگی و اصول خانواده داریم ولی نتوانستهایم آن را به خوبی ارائه کنیم.
وی افزود: رفت و آمد نخبگان بین ایران و ارمنستان و دانشگاههای دو کشور زیاد شده است. چندی پیش همایش میراث مکتوب برگزار شد و چند نفر از اساتید ایرانی هم در آن حضور داشتند.
اسدی موحد گفت: ارمنستان کمتر از سه میلیون نفر جمعیت دارد اما این کشور ظرفیت زیادی برای فعالیتهای فرهنگی و علمی دارد. برای من شگفت انگیز است که این کشور آنقدر فضای کار دارد مثلاً معرفی صنایع دستی ایران در ارمنستان ظرفیت بسیار خوبی است. بنابراین باید در این زمینهها بیشتر کار کرد.
این رایزن فرهنگی گفت: قصد داریم هفتههای فرهنگی متعددی در ارمنستان برگزار کنیم. هفته فرهنگی همدان سال گذشته برگزار شد و امسال استانهای خراسان رضوی و آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و مازندران هفته فرهنگی برگزار میکنند. هر چه مدیران این استانها بیشتر درخواست کنند و پیگیر باشند ما هم در برگزاری این هفتههای فرهنگی کمک شأن میکنیم.
وی درباره آموزش زبان فارسی در کشور ارمنستان نیز توضیح داد: مسجد کبود ایروان فضای کافی برای برگزاری کلاس دارد، در این کلاسها زبان فارسی آموزش داده میشود. در حال حاضر ۶ کلاس زبان فارسی در چهار سطح ابتدایی متوسطه، پیشرفته و فوق پیشرفته برگزار میشود. اینها فرصتهای فرهنگی خوبی است که در ارمنستان داریم. اینجا کتابخانه ای با ۸ هزار کتاب دارد که محل رجوع نخبگان و محققان است. همچنین در سه دانشگاه کرسی ایران شناسی داریم. قبلاً ۱۷۰۰ دانش آموز زبان فارسی در مدارس ایروان داشتیم که این تعداد در طول ۶ ماه به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده است. این افراد از کلاس پنجم تا نهم زبان فارسی یاد میگیرند. این فرصت منحصر به فردی است.
وی ادامه داد: در کشورهای دیگر هم آموزش زبان فارسی داریم و افراد این زبان را به دلیل علاقه شأن یاد میگیرند ولی سیستماتیک نیست. اما دولت ارمنستان از دو سال پیش اعلام کرده که مدارس باید زبان سوم را نیز به دانش آموزان تعلیم دهند که یکی از آنها باید زبان کشورهای همسایه باید باشد. این قانون و روابط خوب سیاسی و فرهنگی دو کشور باعث شده آموزش زبان فارسی در ارمنستان گسترش یابد.
وی افزود: ما باید نسخه جدایی در ارمنستان برای آموزش زبان فارسی بپیچیم. نمیتوان همان الگویی که در کشورهای دیگر برای ترویج زبان فارسی وجود دارد در این کشور هم پیاده کرد. باید این آموزشها با توجه به ذائقه دانش آموز ارمنی تدوین شود. بهتر است معلمان و مدیران مدرسههای ارمنی به ایران بیایند چون مدیر هست که تصمیم میگیرد چه زبانی در مدرسه تدریس شود. ایجاد انگیزه در افراد موجب میشود تا برای افزایش ساعت آموزش تلاش کنند.
کد خبر 6096705 فاطمه کریمی