پیامهای یک سفر دیپلماتیک
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۷۱۲۵۵
هر چند که تلاشهای دیپلماتیک کشورها در روزهای اخیر در رسانهها بیشتر متوجه سفر نخستوزیر ژاپن به تهران شده اما نباید فراموش کرد که سفر روزهای گذشته آقای روحانی به قزاقستان و تاجیکستان هم از درجه اهمیت کمتری نسبت به سفر آقای آبه برخوردار نیست. افشار سلیمانی سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان
این سفر در حالی صورت گرفت که تلاش واضح کشورهایی نظیر امریکا با استفاده از اتفاقات مشکوکی چون انفجار نفتکشها به این سمت میرفت که ایران را بازیگری مخرب و جنگطلب در عرصه منطقه نشان دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به واقع در بحبوبحه موقعیتی که امریکا قصد انزوای ایران و تحریک کشورمان برای کم کردن از تلاشهای دیپلماتیک را دارد این سفر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران هم عزم لازم برای افزایش مراودات و روابط سازنده بینالمللی خود را دارد و هم توان و موقعیت انجام این کار را. به واقع ما نشان دادیم که نه در شرایط فعلی عنصری منزوی در عرصه بینالملل هستیم و نه انزواطلب. مذاکرات دوجانبه رئیس جمهوری کشورمان با سران 5 کشور چین، روسیه، قطر، تاجیکستان و ترکیه در این سفر دارای اهمیت ویژهای است. شراکت چین و روسیه در برجام، عضویت این دو در شورای امنیت سازمان ملل و همینطور نقش بینالمللی که به عنوان ابرقدرتهای سیاسی، اقتصادی و نظامی دارند، جایگاه آنها را برای ایران در شرایط فعلی دارای اهمیت فوقالعادهای میکند.
قرار گرفتن حساب شده ایران در کنار این دو بازیگر مهم بینالمللی در واقع میتواند به خودی خود زحمات و سختیهای زیادی را پیش روی برنامه امریکا برای منزوی کردن ایران ایجاد کند. افزایش سطح مراودات و تعمیق دوستی با کشور قطر به عنوان عضوی از جهان عرب و بازیگری که نقش مهمی از منظر اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی در منطقه دارد نیز در این شرایط مسألهای حائز اهمیت است.
اهمیت تاجیکستان در این بین ناظر به اختلافات اخیر بین دو کشور است که به نظر میرسد اکنون وارد فاز تنشزدایی و افزایش تعاملات دوجانبه شده و تلاش دارند روابط خود را به وضعیت قبل از اختلافات برسانند که وضعیتی بسیار دوستانه و نزدیک بود. چنین تنشزدایی در شرایطی که امریکا به دنبال تنشزایی در فضای پیرامونی کشورمان است از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. نقش ترکیه نیز به عنوان یک بازیگر مهم منطقه و عضوی قابل اعتنا در ناتو برای ایران قابل ملاحظه است. در واقع با مجموعه این دیدارها این پیام به امریکا میرسد که اولاً ایران در منطقه دچار بنبست و انزوا نیست، ثانیاً درهای تقویت روابط در عرصه بینالمللی برای ایران علی رغم خواست امریکا باز است و ثالثاً سیاستهای ترامپ باعث از دست رفتن اهمیت ایران در چشم بازیگران بزرگ جهانی نشده است.
حتی اگر ابعاد و اهداف جهانی سفر اخیر رئیسجمهوری به دو کشور قزاقستان و تاجیکستان هم فاکتور گرفته شوند، در مقیاس منطقه تحکیم جایگاه ایران فوقالعاده مؤثر خواهد بود. در واقع ایستادن استوار و پایدار ایران در منطقه و تنظیم منطقی و حساب شده روابط با کشورهای پیرامون یکی از مهمترین فاکتورهای خنثی کننده سیاستهای امریکا خواهد بود. امریکاییها هیچگاه نخواهند توانست کشوری را که در منطقه خود دارای جایگاه تأثیرگذاری است به حاشیه ببرند. مضافاً اینکه این جایگاه خود میتواند و باید پله اول جایگاهیابی مجدد ایران در عرصه جهانی در فضای فعلی باشد. خصوصاً با توجه به منطق قابل قبولتر و عقلانیتری که جمهوری اسلامی ایران در قیاس با رفتارهای خارج از عرف دولت امریکا دارد.
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۷۱۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میوههای «وعده صادق» در موازنه جدید منطقه
یمن فاز چهارم عملیات حمایت از غزه را در دریای مدیترانه در دستور دارد و حزبالله شدت، وسعت و شعاع عملیاتی و حجم آتش خود را به نحوی افزایش داده که واسطههای غربی به لبنان سرازیر شدهاند.
به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: ماشین تبلیغاتی و رسانهای امریکا و غرب و صهیونیسم بینالملل، طبق دستورالعملهای نخنما، تلاش کردند تصویری تقلیل یافته از نتایج و اهداف عملیات تنبیهی وعده صادق به افکار عمومی جهانی تزریق کنند، ولی واقعیت آنچنان بزرگ بود که نمیتوانستند آثار و پیامدهای آن را نادیده گرفته و پنهان نمایند. به سرعت در اخبار درز شد ۹۹درصد رهگیری موشکها و پهپادهای ایرانی، به ۸۵درصد و یکباره اعتراف شد که نظام پاتریوت امریکایی و گنبد آهنین ۲۰درصد کارایی داشتهاند. به همین دلیل ارتش صهیونیستی در حال چارهجویی برای جمع آوری سیستم موشکی پاتریوت امریکایی و جایگزین اعتمادساز است. معنای این رخداد این است که به جز نظریهها و راهبردهای امنیتی، عملیاتی برای رژیم صهیونیستی و حضور پایگاهی امریکا در منطقه و شاید در آینده نزدیک برای دیگر حوزههای راهبردی امریکا نیاز به بازبینی راهبردهای تسلیحات موشکی و دفاعی آنها نیز باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد. صهیونیستها رئیس استخبارات نظامی (امان) را برکنار کردند و تعداد دیگری از مقامات نظامی و امنیتی ازجمله رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی، نیز در برنامه تغییرات قرار گرفتهاند. البته وقتی بخش اصلی نظامی و امنیتی و اطلاعاتی با این شکست در برآورد و در مقابله با مجازات ایران باید تغییر کنند، ساقط شدن نتانیاهو نیز دیری نخواهد پایید. خصوصاً اینکه دادگاه بین المللی لاهه در حال بررسی صدور حکم علیه نتانیاهو و برخی مقامات صهیونیستی نیز است و خط و نشان سناتور و مقامات امریکایی که نوعی عصیان علیه قوانین و مؤسسات بینالمللی است و وجاهت آنها را مخدوش میکند، طبعاً نباید اثری داشته باشد.
مهمتر از آن سرآغاز یک خیزش نخبگی و پرانگیزه دانشجویی و اساتید و هنرمندان است که از سرکوب خشن و رسوایی امنیتی و نامگذاری آن به عنوان یهودیستیزی هم عبور کرده و اصل گفتمان جعلی و دروغین امریکایی و غربی را به سؤال و چالش کشیده است. نتانیاهو و کابینه افراطی و ناتوان او پس از خط و نشان برای عملیات در رفح و علنی شدن فقدان نیروی کافی عملیاتی از نیروهای احتیاط، مجبور شده بخشی از خشکسری در مذاکرات قاهره را نیز کنار گذاشته و عقب نشینی کند، چرا که هم امریکا و هم رژیم صهیونیستی ادامه وضعیت فعلی را فاقد هرگونه ارزش راهبردی و کسب حداقل امتیاز میدانند و سر و سامان دادن به اوضاع، در اولویت جدیتر آنهاست. آنها فقط روی توقف دائمی جنگ در غزه مانور میدهند که البته دست برتر مقاومت در اصرار بر شاخصها و مطالبات مذاکراتی کاملاً آشکار است و معلوم نیست، اصرار بر عدم توقف دائمی جنگ در غزه را بپذیرند. اینکه یحیی سنوار از تونلها خارج شده و در شهر غزه گشتوگذار و بازدید به عمل آورده پیام روشنی به صهیونیستها دارد، چرا که هم فرمانده اصلی مقاومت، استوار در میدان است و هم عملیاتهای موشکی و کمین و ضربه به یگانهای متواری شده از غزه در نتساریم از سر گرفته شده است.
یمن فاز چهارم عملیات حمایت از غزه را در دریای مدیترانه در دستور دارد و حزبالله شدت، وسعت و شعاع عملیاتی و حجم آتش خود را به نحوی افزایش داده که واسطههای غربی، با طرحهای مشکوک برای نجات رژیم صهیونیستی از فرانسه و امریکا به لبنان سرازیر شدهاند.
مقاومت عراق نیز هدفمندتر بر اهداف امریکایی و صهیونیستی متمرکز شده است که همگی حکایت از عظمت عملیات وعده صادق دارد. در این بین بوی پیروزی و تغییر معادلات و نزدیک شدن به پیروزی نهایی در غزه و منطقه، ترکیه را وا داشته پس از هفتماه، فرار از مسئولیتهای ادعایی، بازرگانی و تجارت با اسرائیل را توقف موقت داده و از اسرائیل در دادگاه لاهه شاکی هم بشود و با اینکه سیاست آنکارا، یکی به نعل و یکی به میخ است، ولی برای شتاب دادن به تحولات بزرگ، رویداد مطلوبی است که البته اگر متوقف هم نمیکردند یمنیهای با غیرت آن را متوقف میکردند. اوضاع به حدی ناگوار است که سعودیها هم به جای اسرائیل در پیمان دفاعی، امریکا را جایگزین کردند و علنی کردن روابط پنهان با اسرائیل را به گشایش در بحث غزه و تشکیل دولت فلسطین موکول کردهاند.
«وعده صادق» نقطه عطف نهایی برای طوفان الاقصی و سرآغاز معادلات جدید منطقهای با دست برتر قطعی محور مقاومت است، که اقتدار و بزرگی آن در چشم جهان و قدرتها و کشورها، به خوبی آشکار است و باید میوه آن را دریافت کرد.