بازیگران ایرانی که در ترجمه و مکالمه به زبانهای دیگر حرفی برای گفتن دارند
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۳۴۰۱۱
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، در چند ماه اخیر موضوع تسلط یا ناآشنایی هنرمندان و بهخصوص بازیگران ایرانی به زبانهای خارجی در صفحات فرهنگی رسانهها و سایتهای مجازی تیتر شده است. این مطلب نگاهی دارد به بازیگرانی که تسلط کاملی به زبانهای دوم و سوم دارند. موضوعی که باعث شده اغلب این بازیگران در زمینه کاری- هنریشان نیز گامها از همکارانشان پیش بیفتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سینمای ایران لیلا حاتمی، ترانه علیدوستی، نیکی کریمی، پیمان معادی، همایون ارشادی، سحر دولتشاهی، هدیه تهرانی، محمدرضا گلزار، بهرام رادان، الناز شاکردوست، مهناز افشار، شهاب حسینی، ریما رامینفر، پارسا پیروزفر، اشکان خطیبی و شاید چند تن دیگر معدود چهرههای ایرانی آشنا به زبانهای خارجی هستند.
در این بین قطعا خیلیهای دیگری هم هستند که میتوانند در حد رفع نیازهای ارتباطیشان به یک یا چند زبان حرف بزنند؛ اما در این مبحث تنها به بازیگرانی اشاره کردهایم که تسلط تقریبا کاملی روی زبان دومشان دارند!
لیلا حاتمی
لیلای سینمای ایران یکی از اولین بازیگرانی است که با داوری در فستیوال کن بازیگران ایرانی را در ویترین سینما قرار داد. بازیگری که یکی از دلایل موفقیتش تسلطش به زبانهای خارجی است. او به چهار زبان انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی صحبت میکند؛ بهخصوص چنان تبحری در زبان فرانسه دارد که بارها و بارها رسانههای غربی را متحیر کرده است.
ترانه علیدوستی
ترانه هم از بازیگرانی است که به زبانی دیگر تسلط دارد. او حتی در این زمینه به عنوان مترجم ادبی نیز طبعآزمایی کرده و داستانهایی از آلیس مونرو و نیکول کراوس را به فارسی برگردانده است. ترانه که در سالهای کودکی به همراه پدر فوتبالیستش در آلمان زندگی میکرده، به این زبان نیز تسلطی نسبی دارد.
نیکی کریمی
آنهایی که در دهه هفتاد و اوایل هشتاد خواننده مجله فیلم بودند، بیشک ترجمههای نیکی کریمی از زندگینامه مارلون براندو را یادشان است که با عنوان «آوازهایی که مادرم به من آموخت» منتشر میشد. کریمی که پیشتر از بسیاری از بازیگران ایرانی دیگر پایش به فستیوالهای خارجی باز شد، به راحتی و روان انگلیسی صحبت میکند و این برایش همواره پوئنی بوده برای مورد توجه قرارگرفتن در فستیوالهای سینمایی.
پیمان معادی
به این دلیل که در آمریکا متولد شده و سالهای کودکی را در این کشور گذرانده، طبیعتا انگلیسی را همتراز و شاید هم بهتر از فارسی صحبت میکند؛ برای همین هم خیلی زود راه به هالیوود باز کرد و توانست در فیلمها و سریالهایی، چون «عدالت کیفری»، «آخرین شوالیهها» و «کمپ اشعه ایکس» ایفای نقش کند. خیلیها زبان انگلیسی، را یکی از عوامل مهم در موفقیت پیمان معادی در دنیای بازیگری دانستهاند!
انگلیسیها
شمار بازیگرانی که به زبان انگلیسی تسلط دارند، بیش از بازیگرانی است که به زبانهای دیگر حرف میزنند. الناز شاکردوست یکی دیگر از بازیگرانی است که خیلیها از تبحرش در مکالمه انگلیسی خبر دارند. مثل فریبرز عربنیا، مهناز افشار، شهاب حسینی، اشکان خطیبی، پارسا پیروزفر، بهرام رادان، محمدرضا گلزار و خیلیهای دیگر که نامشان از قلم افتاده است. در این بین بهرام رادان حکایتی دیگر دارد. او مدتهاست که گفته میشود در کانادا سکونت دارد و بارها هم اخباری مبنی بر همکاری او در پروژههای آمریکایی و کانادایی منتشر شده است- که البته تاکنون به نتیجه نرسیدهاند!
آیا میدانید؟
عید پارسال در سریال پایتخت خیلیها دیدند که ریما رامینفر در حد قابل قبولی به زبان انگلیسی حرف میزند (که تازه به دلیل ناهمخوانی با خطوط شخصیتپردازی کار، سعی او این بود که ناشیانه حرف بزند- که در لحظاتی البته از دستش درمیرفت!)، اما آیا میدانید که رامینفر به زبان آلمانی نیز تسلطی تقریبا کامل دارد؟
آیا میدانید سحر دولتشاهی به زبانهای فرانسه و انگلیسی تقریبا به طور کامل تسلط دارد؟
آیا میدانید رامین ناصرنصیر و پوریا پورسرخ در زبان اسپانیایی تسلطی تقریبا کامل دارند؟
آیا میدانید همایون ارشادی زبان ایتالیایی و انگلیسی را کامل میداند؟
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: بازیگران ایرانی ترجمه و مکالمه زبان های دیگر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۳۴۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ورود «مسافر و مهتاب» با «فرقه خودبینان» به کتابفروشیها
به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «مسافر و مهتاب» نوشته آنتال صرب و «فرقه خودبینان» اثر اریک امانوئل اشمیت بهتازگی با ترجمه فرناز حائری و سیامند زندی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شدهاند.
ترجمه «مسافر و مهتاب» براساس نسخه چاپشده از آن توسط انتشارات پوشکین در لندن است که سال ۲۰۱۴ چاپ شده است. اینکتاب برای اولینبار سال ۱۹۳۷ در بوداپست به چاپ رسید.
آنتال صرب نویسنده اینکتاب متولد ۱۹۰۱ و درگذشته به سال ۱۹۴۵، نویسنده پرکار مجارستانی اما کمترشناخته شده در ایران است. او از انگلیسی، فرانسه و ایتالیایی ترجمه کرده و مقالات مختلفی هم درباره ادبیات و نویسندگان اروپا در کارنامه دارد. او در ۳۲ سالگی رییس فرهنگستان ادب مجارستان بود. همچنین استاد ادبیات دانشگاه سگد بود و چندین رمان منتشر کرد که «مسافر و مهتاب» یکی از مهمترین آنهاست. او سال ۱۹۴۱ تاریخ ادبیات جهان را نوشت. پس از آن هم کتاب تئوری رمان و تاریخ ادبیات مجارستان را تحریر کرد.
درباره سرنوشت ایننویسنده گفته میشود در سال ۱۹۴۴ به اردوگاه کار اجباری نازیها فرستاده شد و پیش از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ در اردوگاه کشته و در گوری دستهجمعی به خاک سپرده شد.
رمان «مسافر و مهتاب» با سفر ماهعسل یکزوج به ایتالیا شروع میشود. با ورود زن و شوهر به ونیز، گذشته جان میگیرد و خاطرات نوجوانی و شروشور دوستان پیش چشم میآید. دیدن کوچههای قدیمی و مناظر ونیز باعث تحولات روحی و روانی را شکل میدهند. به اینترتیب «مسافر و مهتاب» کشاکش گذشته و اکنون و نوسانات روحی و عاطفی زن و شوهر سفرکرده به ونیز است.
رمان پیشرو ۴ بخش دارد که بهترتیب عبارتاند از: «ماه عسل»، «فراری»، «رُم» و «دروازههای جهنم».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بعد در درگاهی گوتیک کشیشی ظاهر شد. با چهرهای رنگپریده به رنگ عاج و با نگاهی غمگین و ناراحت سر بالا کرد و به آسمان چشم دوخت. بعد سرش را به یکطرف چرخاند و با حرکتی نرم و غیرقابل وصف به شیوه کهن دست بر هم گذاشت.
میهای بلافاصله به طرفش نشتافت. هرچه نباشد حالا یککشیش بود، راهبی رنگپریده و جدی در حال اجرای وظایف دینی ... نه، نمیشد مثل یکبچهمحصل، مثل یکپسربچه با سرعت به طرفش برود...
حاملان تابوت راهی شدند و با فاصله اندکی کشیش و تشییعکنندگان پشت سرشان حرکت کردند. میهای هم به انتهای آن صف پیوست و کلاه به دست با قدمهای آهسته به طرف کمپوزنتو رفت که بر دامن کوه و در ارتفاعی بالاتر واقع بود. چنان قلبش تندتند میزد که مجبور میشد هرچند قدم یکبار توقف و نفسی تازه کند. بعد از اینهمه سال که راههایشان بهکلی از هم جدا افتاد بود اصلا حرفی برای گفتن داشتند؟
اینکتاب با ۲۹۴ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
ترجمه «فرقه خودبینان» نیز براساس نسخه فرانسوی منتشرشده سال ۱۹۹۴ انتشارات آلبین میشل در پاریس انجام شده است.
نویسنده اینکتاب بهخلاف «مسافر و مهتاب» در ایران و بین اهالی ادبیات، تئاتر و سینما شناخته شده است. اریک امانوئل اشمیت، نویسنده فرانسوی بهواسطه آثاری چون «موسیو ابراهیم و گلهای قرآن» یا «خرده جنایتهای زن و شوهری» نامی غریب و ناشناخته نیست.
امانوئل اشمیت در اینکتاب، نثری دارد که در فرازهایی شاعرانه و در فرازهای دیگر قصهگوست. تلفیق ادبیات و فلسفه هم مانند دیگر آثارش در اینداستان به چشم میآید. طرح قصه نیز درباره پژوهشگری خسته و دلزده است که دیگر حوصله تحقیق و فیشبرداری ندارد و بهطور ناگهانی در کتابخانه ملی پاریس به ردپایی از یکمتفکر ناشناخته برمیخورد. نام متفکر مرموز از قرن هجدهم به بعد، بهطرز عجیب و سوءظنبرانگیزی پنهان مانده و همینمساله، کنجکاوی قهرمان قصه را تحریک میکند.
در ادامه داستان، شخصیت اصلی در کار جستجو در اسناد و کتابها تا جایی پیش میرود که مرز واقعیت و خیال محو میشود و ملال تحقیق دانشگاهی جای خود را به هیجان تحقیقات پلیسی میدهد...
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
با وجود این، سرنخی در این داستان بود. این آمِده شامپولیون، گاسپار لانگنهارت را از کجا کشف کرده بود؟ از خودش که در نیاورده بود. اگر که مقیم هاور بوده، یعنی اینکه حتما از راههایی متفاوت با راههایی که من پیش گرفتهام، چیزهایی درباره موجودیت گاسپار شنیده است. آیا گاسپار واقعا به قصد ادامه زندگی تا آخر عمر به سرزمین اجدادیاش بازگشته بوده است؟ اگر اینطور بوده، همیننکته میتواند روشنگر این باشد که احتمالا شامپولیون بهطور اتفاقی داستانهایی از نوادگانِ او شنیده، یا اینکه حتی به بایگانیهای خانوادگی آنان دسترسی یافته است. شاید ایناسناد هنوز هم اینجا باشند، یا مثلا در اختیار وارثِ خانواده؟
این احتمال در لحظه خشم را از وجودم زدود و بار دیگر احساسِ سرزندگی کردم.
اینکتاب با ۱۳۳ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان چاپ شده است.
کد خبر 6086878 صادق وفایی