رفتار دوگانه سلبریتی ها، زندگی در اتاق شیشه ای
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۹۶۰۴۹
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، رفتارهای دوگانه ی چهره های شناخته شده و مشهور، منصوب به سلبریتی ها، در روزها و ماه های اخیر حواشی و حرف و حدیث های متعددی را ایجاد کرده است؛ حواشی ای که بعضاً باعث واکنشهایی تند شده و نمودش را به بارزترین شکل آن می توان در فضای مجازی و بازتاب هایی که در این فضا نسبت به سلبریتی ها وجود دارد، دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بازخوردهایی که از سادهترین شکل آن به صورت قضاوت و اظهار نظر در فضای مجازی تا هتاکی در فضای حقیقی نمود یافته است.
مسالهای که حتی باعث ورود چهره های حقوقی به این بحث شده و بازخوردهایی را از جانب چهره های مختلف برانگیخته است.
اما سوال اینجاست که دلیل و سرچشمه این واکنشهای تند چیست؟
«علی سیف زاده» استاد دانشگاه و دکترای جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران در توضیح دلیل این واکنشها، در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: سلبریتی پدیده جدیدی است؛ که با رسانهها ساخته شده است و سلبریتی ها نیز از همین طریق، به خانهها و اذهان مردم راه پیدا میکنند. شاید بتوان بر اساس نظریههای جامعهشناسی، سلبریتیها را با مفهوم اقتدار کاریزماتیک «وبری «(جامعه شناسی آلمانی) تطابق داد، ولی خود وبر نوع امروزی سلبریتی را پیشبینی نکرد. مفهوم سلبریتی مبتنی بر عنصر برجستهسازی است. سلبریتی ها عنصر متمایزی دارند که دیگران آن را برجسته میکنند و باید به این نکته توجه داشت که طبقه سلبریتیها، طبقه متزلزلی است که در جامعه مدرن به وجود آمده و وجود دارد، اما ساکنان آن دائمی نیستند.
«زمانی که نهادهای رسمی نمیتوانند گروههای مرجع معرفی کنند و پاسخگویی ناقص و کندی دارند و نتایج عملکرد آنها ضعیف است، مردم از آنها رویگردان میشوند و به طبقات ضعیف و متزلزلی همچون سلبریتیها رو میآورند».
وی افزود: اگر بخواهیم از دیدگاه «رابرت مرتون» جامعهشناس آمریکایی کارکردگرا موضوع و تأثیر سلبریتیها را بر جامعه بررسی کنیم. این افراد و این طبقه جدید شکلگرفته میتوانند در کنار کارکردهای مثبت همچون ایجاد و تقویت حس وطنپرستی و کمکرسانی در موقعیتهای حساس (مانند سیل و زلزله) میتوانند کارکردهای منفی نیز داشته باشند و زمینه کاهش اعتماد اجتماعی مردم را فراهم نمایند.
«در واقع کاهش اعتماد اجتماعی کژ کارکرد امروزه سلبریتیها است. مردم اعتماد اجتماعی بالایی به چهرههای مطرح و سلبریتیها دارند. بالا بودن سطح محبوبیت آنها در افزایش اعتماد اجتماعی به این افراد تأثیرگذار است. هرگاه مقبولیتهای که مردم از این سلبریتیها دارند بنا به دلایلی از جمله پوشش متفاوت سلبریتیها در داخل و خارج از کشور از بین برود، بهطور حتم شاهد کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش انزجار اجتماعی خواهیم بود؛ البته امروزه این محبوبیت و توجه بیشتر در سایه شبکههای اجتماعی محقق میشود. بر اساس دیدگاه اجتماعی نیز خشونت در جامعه، از طریق مشاهده رفتار دیگران یاد گرفته میشود».
زندگی در اتاق شیشهای
این جامعه شناس در ادامه خاطرنشان شد: با کاهش سطح اعتماد اجتماعی افراد جامعه با کوچکترین اتفاق، نسبت به سلبریتیها خشم و خشونت نشان میدهند. خشونت مردم جامعه نسبت به این رفتارهای سلبریتیها بهعنوان یک پدیده، طبیعی است، چراکه آنها بهعنوان گروه مرجع در جامعه عمل کرده و مردم از سلبریتیها الگوبرداری و در جزئیترین نمودهای زندگی از آنها تقلید میکنند؛ و این یکی از بزرگترین آسیبهای جوامع امروز است.
«زمانی که این افراد با توجه به شغل و حرفهشان مشهور میشوند و تمام ابعاد و زوایای زندگی شخصی و حرفهای خود را با طرفداران خود در میان میگذارند باید بدانند که دیگر متعلق به خودشان نیستند و کوچکترین رفتار درست یا اشتباه شان روی طرز فکر و زندگی هواداران شان تأثیر دارد. در این حالت طبق تئوری «مرتون» اینها تبدیل به گروه مرجع منفی میشوند؛ مرتن معتقد است ما دو گروه مرجع داریم: گروه مرجع استاندارد ساز: که به ایجاد و تقویت استانداردهای شخص یاری میرسانند؛ و گروه مرجع هنجار ساز: این هنجارها میتواند اعم از مثبت و منفی باشد. گروه مرجع مثبت: که هنجارهای آنها پذیرفته میشود. گروه مرجع منفی: که هنجارهای آن طرد میشود».
سیف زاده در اشاره به چرایی اهمیت زندگی شخصی سلبریتی ها تصریح کرد: درواقع به دلیل محبوبیت و مشهور بودن این افراد، زندگی خصوصیشان نیز برای مردم دارای اهمیت بوده و حتی اگر بهعنوان نماینده کشور در خارج از کشور حضور پیدا نکرده باشند و صرفاً بهصورت شخصی و خصوصی برای مقاصد تفریحی و غیره مسافرت نموده باشند، نوع رفتار اجتماعی آنها ازجمله نوع پوشش شان برای مردم مهم میشود و رفتار دوگانه آنها در داخل و خارج منجر به کاهش سطح اعتماد و افزایش خشونت خواهد شد.
«بنابراین آنومی اجتماعی باعث کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش خشونت از طریق تضعیف هنجارهای مسلط بر رفتارها میشود؛ بهعبارتدیگر این تناقض رفتاری سلبریتیها موجب ایجاد و افزایش خشونت مردم جامعه نسبت به آنها میشود».
ریاکاری سلبریتی
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: این سؤال که چرا برخی از سلبریتیها در جامعه به یکشکل رفتار میکنند اما هنگامیکه به خارج از کشور سفر میکنند رفتار و حتی نوع پوشش خود را تغییر میدهند، دلایل فرهنگی دارد. اگر معیارهای منطقی در انتخاب سلبریتیها رعایت نشده باشند، اتفاقی که میافتد این است که اگر این افراد به خارج از کشور نیز سفر کنند خودشان را به این معیارها پایبند ندانسته و رفتاری از خود نشان میدهند که مخالف و در تعارض با باورها و ارزشهای گذشته آنهاست و اینجا مساله اجتماعی به وجود میآید؛ مساله اجتماعی وضعیتی است که توسط تعدادی از افراد بهعنوان تخلف از برخی هنجارهای اجتماعی مورد احترام آنان، تعریف شده و در اینجا تضاد ارزشی به وجود آمده است.
«در فرهنگ دینی و اسلامی ما، صداقت و عدم ریاکاری، جایگاه مهمی دارد؛ انتظار این است که سلبریتیها نیز مانند سایر افراد جامعه خط قرمزهای ملی و اسلامی را رعایت کنند. متأسفانه برای برخی از این سلبریتی ها، شهرت برابر با مصونیت است تا مسئولیت الگو بودنشان در جامعه؛ و دیده شدن هدف اصلی این گروه شده است و بقیه چیزها وسیله محسوب میشود. چرا که برای فراموشنشدن نیاز دارند به شکلهای متنوع، در عرصههای مختلف خود را به طرفدارانشان یادآوری کنند».
این جامعه شناس اضافه میکند: از دید گافمن (جامعه شناس آمریکایی) در نظریه نمایشی، این گروه، رأی جمع کن هایی هستند که با توسل به همه روشهای علامت دهی اجتماعی، سعی دارند تا نظر دیگران را به خود جلب کنند؛ این رفتارها منجر به این میشود که مسائل مهمی مانند حجاب، متأسفانه برای آنها در اولویت نباشد، در حالیکه حجاب یک ارزش مهم و اساسی در جامعه اسلامی ایران است و نظام اسلامی بدون حجاب معنایی ندارد.
«این تضاد ارزشی ایجادشده موجب خشم و خشونت نسبت به این افراد میشود. نوع پوشش و لباس از مباحث مهم جامعهشناسی میباشد، جامعهشناسان از «زیمل» و «تورشتاین وبلن» (جامعه شناسان آلمانی) گرفته تا متفکران پستمدرنی چون «بوردیو» (جامعه شناس فرانسوی) و گیدنز (جامعه شناس انگلیسی)، به بحث از پوشش و لباس و اهمیت آن در جامعه پرداختهاند».
سیف زاده تصریح کرد: مطابق تئوری مرتون، زمانی که اهداف از حمایت فرهنگی بالایی برخوردار باشد، در حالیکه ابزارهای هنجاری کنترلکننده، پیوسته نیرو و تأثیر خود را از دست بدهد، شرایط برای فعالیتهای نادرست مهیا میشود. در یک محیط آنومیک، کنشگران بیشتر با نتایج و بازدهی کنش درگیر میشوند نه با مشروعیت ابزارهایی که رفتارها را تنظیم میکند. در نتیجه تضعیف کنترل هنجاری، احتمالاً به افزایش میزان رفتارهای نادرست منتهی میشود.
«البته باید به این نکته توجه داشت که طبق نظر نظریهپردازان جامعهشناسی، سلبریتی بودن در جامعه معاصر لزوماً به این معنی نیست که یک فرد در مقایسه با میانگین افراد جامعه از استعداد، مهارت و غیره برخوردار است، بلکه در بیشتر موارد شرایط و اجتماع و رسانهها موجب مشهور شدن آنها شده است و ضعف جامعه در معرفی گروههای مرجع مثبت و با کارکردهای مثبت زمینه الگو شدن آنها را فراهم میکند که سلبریتیها به گروههای مرجع جوانان و نوجوانان تبدیل شوند. در نهایت به نظر میرسد بایستی به سلبریتی هایی که برای هنجارهای اخلاقی و اسلامی جامعه و کشورمان مانند حجاب ارزش قائلاند، بهای بیشتری بدهیم و به سلبریتی هایی که در این زمینه همکاری کمتری دارند و رفتارهای هنجار شکن دارند، بها داده نشده و گروههای مرجع مناسبی برای شهروندان از سوی نهادها و سازمانها معرفی گردد».
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۹۶۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتماد به نفس بیشتر با استفاده کمتر از شبکههای اجتماعی
ایتنا - درباره اثرات مخرب استفاده از شبکههای اجتماعی تحقیقات گستردهای انجام شده است. مطالعات جدید نشان میدهد، حتی یک هفته استفاده نکردن از این شبکهها، اعتماد به نفس و نگرش زنان جوان را نسبت به بدن خود بهبود خواهد بخشید.
بر اساس گزارش مجله ScienceDirect، پژوهشگران در جریان مطالعهای تحقیقاتی در یکی از دانشگاههای کانادا مشاهده کردهاند که فشار روانی بر زنان جوانی که به صورت مداوم در حال مقایسه اندام خود هستند، بسیار بالاست.
گروهی از دختران جوان که در این مطالعه تحقیقاتی شرکت کردهاند، از تاثیر مخرب شبکههای اجتماعی در زندگیشان گفتهاند، از جمله اینکه استفاده از شبکههای اجتماعی توانایی آنان در ایجاد روابط را کاهش داده، خواب آنان را مختل کرده و همچنین سبب شده که حتی به خودکشی بیاندیشند.
در این مطالعه ۶۶ دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه یورک تورنتو به دو گروه تقسیم شدند. دسترسی گروه اول به مدت یک هفته به فیسبوک، تیکتاک، اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی قطع شد و گروه دیگر طبق روال معمول به این شبکهها دسترسی داشتند.
پیش از آغاز مطالعه نیز با شرکتکنندگان هر دو گروه مصاحبه و سوالاتی مانند میزان تمرکز، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به بدنشان پرسیده شد. مثلا اینکه چقدر از اندام خود راضی هستند؟ آیا دوست دارند مانند مدلهای مجلات به نظر برسند؟ چقدر در روز بدن خودشان را با اینفولئنسرهای شبکههای اجتماعی مقایسه میکنند؟ نسبت به بدن خود شرم دارند؟
به گفته جنیفر میلز، استاد روانشناسی که این پژوهش را هدایت میکرد، پاسخها شوکه کننده بود و از اثرات مخرب بزرگی خبر میداد که اغلب در تحقیقات روانشناسی نادیده گرفته میشوند.
حتی پس از اصلاحات آماری که تنوع طبیعی در نحوه تفکر افراد در مورد بدن خود را در نظر گرفته بود، بین دو گروه مطالعه تفاوت آشکاری وجود داشت. بدین ترتیب که اعتماد به نفس و نگرش نسبت به بدن خود در گروهی که در یک هفته از شبکههای اجتماعی استفاده نکرده بودند، به میزان قابل توجهی بهتر بود.
میلز که بیش از دو دهه است در مورد نقش هدفمند رسانهها بر زنان و به خصوص تاثیر آن بر اختلالات زنان تحقیق کرده است، میگوید: «این موضوعات پیش از فراگیر شدن اینترنت تا امروز که استفاده از شبکههای اجتماعی به طور چشمگیری اجتنابناپذیر شده، وجود داشته است. البته در آن زمان، فقط میتوانستید تعداد محدودی از دقایق یا ساعات خود را صرف خواندن مجلات مد و زیبایی کنید و این مجلات دست کم فقط یک بار در هفته منتشر میشدند اما حالا هر لحظه در معرض خواندن و دیدن مطالب از این دست هستید.»
این استاد روانشناسی همچنین معتقد است، پرهیز استفاده از شبکههای اجتماعی به تنهایی منجر به تغییر در ارزشهای روانشناختی در بین زنان جوان نخواهد شد.
عدم استفاده از چنین شبکههایی افراد را به ملاقات بیشتر حضوری با دوستان، خواب با کیفیت و بودن در هوای تازه و ورزش نیز سوق میدهد؛ فعالیتهایی که به اثبات برای سلامت جسم و روان نقش بسیار مهم و سودمندی ایفا میکنند.
هدف نهایی از این مطالعه این است که آگاهی مردم نسبت به خطرات ناشی از استفاده کنترلنشده از شبکههای اجتماعی افزایش یابد.