Web Analytics Made Easy - Statcounter

دونالد ترامپ، جان بولتون و مایک پمپئو تلاش زیادی می‌کنند تا ایران را به‌گونه‌ای در میان افکار عمومی جهانی به‌خصوص در آمریکا محکوم کرده و این‌گونه وانمود نمایند با توجه به آن که ایران تمامی درها را به روی صلح و مذاکره بست، این کشور دیگر چاره‌ای برای آمریکا به‌ جز حمله نظامی باقی نگذاشت.
به گزارش صدای ایران «نشریه آمریکایی نیویورک تایمز طی روزهای گذشته نوشت: «رئیس‌جمهور آمریکا از اقدامی متقابل که منجر به افزایش تنش‌ها می‌شد، عقب‌نشینی کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ترامپ پس از یک روز پرتنش، حملات نظامی علیه ایران در تقابل با ساقط‌کردن پهپاد تجسس آمریکا را تائید، اما از اجراشدن آنها عقب‌نشینی کرد. این خبر پس از جلسه فوری ترامپ با مقامات ارشد کنگره منتشر شده است.»
بر اساس گفته چند مقام آمریکایی، مقامات دیپلماتیک و نظامی پس از بحث و مذاکرات جدی در کاخ سفید، در جلسه مشاوره‌ای که میان مقامات ارشد امنیت ملی ریاست‌جمهوری و رهبران کنگره آمریکا برگزار شد، در آن شامگاه در انتظار یک حمله بودند. رئیس‌جمهور آمریکا ابتدا با حمله به چند هدف ایرانی مانند رادار و آتش‌بارهای موشکی موافقت کرده بود. همچنین یک مقام ارشد آمریکایی مدعی شد که عملیات در مراحل اولیه خود بود که کنسل شد. هواپیماها به راه افتاده و کشتی‌ها مستقر شده بودند اما زمانی که دستور توقف آمد هیچ موشکی شلیک نشده بود. اما مشخص نیست که آیا دونالد ترامپ نظرش را در مورد حملات ادعایی تغییر داد یا اینکه کاخ سفید مسیر را به دلایل لجستیک و استراتژیک عوض کرد.

به همین منظور «آرمان» گفت‌وگویی را با صادق زیباکلام، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ترتیب داده که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید.

- آنچه در صحنه در حال وقوع بوده کاملاً حقیقی است و دقیقاً آنچه افکار عمومی نیز دنبال می‌کنند واقعی بوده و در پشت پرده گفت‌وگوهای پنهانی میان تهران - واشنگتن نیست.

- به نظر می‌رسد ترامپ یک هدفی از مطرح‌کردن مسائل به این گونه را دنبال می‌کند. همچنین به‌ نظر می‌رسد ایالات متحده به‌دنبال آن است تا یک اجماع جهانی علیه ایران به‌وجود آورد.

- باید بدانیم که این گونه نیست که پنتاگون، وزارت دفاع ایالات متحده یا مشاوران رئیس‌جمهور برنامه‌ریزی کنند که روزی مشخص قرار است اهدافی در ایران مورد هدف قرار گیرد. پس از آن در دقیقه ۹۰ اندکی قبل از آنکه عملیات آغاز شود ترامپ دستور لغو حمله را صادر می‌کند.

- اینکه چنین حمله احتمالی به ایران ساختگی بوده یا نه خیلی نمی‌توان به آن پرداخت اما نکته‌ای که حائز اهمیت بوده این است که ترامپ به‌دنبال اجماع جهانی در همراهی خود باید ایجاد کند.

- اساساً ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری رادیکال و جنگ‌طلب چه خود یا کابینه‌اش شناخته می‌شوند. اگر دقت کنیم در خود آمریکا نیز به‌طور اخص در میان دموکرات‌ها مخالفان ترامپ ابراز نگرانی می‌کنند از اینکه باید مراقب بود تا ترامپ آمریکا را وارد یک جنگ گسترده جدید در خاورمیانه نکند.

- از سوی دیگر شاهدیم که متحدان همیشگی ایالات متحده در اتحادیه اروپا به جز بریتانیا که همواره همراه آمریکا بوده است اما فرانسه، آلمان و ایتالیا و در مرحله بعدی روسیه و چین به هیچ عنوان با آمریکایی‌ها به‌خصوص شخص دونالد ترامپ همراهی نکرده و مخالفت خودشان را با خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هسته‌ای اعلام داشته‌اند.

- همچنین در آمریکا نیز کم نیستند دموکرات‌ها و منتقدانی که مقصر اصلی افزایش تنش‌ها را ترامپ می‌دانند که ایشان از برجام به‌صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای (برجام) خارج شد.

- اگر در حال حاضر و تحت این شرایط ترامپ وارد یک درگیری نظامی با ایران شود هم در خود آمریکا خیلی از او حمایت نمی‌شود چون با انتقادات خیلی زیادی همراه است و همچنین در اروپا نیز همین‌گونه است؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از متحدان آمریکا نیز با واشنگتن همراهی نمی‌کنند. از سوی دیگر روسیه و چین نیز با واشنگتن همراهی نمی‌کنند.

- کابینه ترامپ به دنبال آن هستند تا افکار عمومی را خیلی بیشتر علیه ایران همراه کنند. به همین دلیل به‌نظر می‌رسد ترامپ دارد تلاش می‌کند تا ایران را جنگ‌افروز و فراری از مذاکره نشان دهد و این‌گونه مطرح دارد که این ایران است که تن به مذاکره نمی‌دهد. بنابراین در نتیجه هیچ راهی به‌جز درگیری نظامی باقی نمانده بود.

- این مساله بسیار مهم است که جمهوری اسلامی ایران در تله‌ای که آمریکایی‌ها طراحی کرده‌اند گرفتار نشود. در حال حاضر اجماع جهانی علیه ایران نیست. این در حالی است که در سال‌های گذشته این‌گونه بود همچنین با توجه به قطعنامه‌هایی که در شورای امنیت علیه ایران صادر شد در زمان دولت احمدی‌نژاد به اتفاق آرا بود. به‌گونه‌ای که به‌جز بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده حتی چین و روسیه نیز علیه ایران رای دادند.

- تمام قطعنامه‌هایی که علیه ایران در شورای امنیت در آن زمان صادر شد به اتفاق آرا بود یعنی حتی یک کشور نبود که با محکومیت ایران مخالفت کند. این در حالی است که در حال حاضر آن اجماع وجود ندارد. نه‌تنها آن اجماع در حال حاضر علیه ایران وجود ندارد بلکه کم نیستند کسانی که انگشت اتهام را به سوی ترامپ نشانه گرفته‌اند و صراحتاً اعلام می‌دارند که در این افزایش تنش‌ها و درگیری که ممکن است به‌وقوع بپیوندد واشنگتن نیز مقصر بوده است.

- دونالد ترامپ، جان بولتون و مایک پمپئو تلاش زیادی می‌کنند تا ایران را به‌گونه‌ای در میان افکار عمومی جهانی به‌خصوص در آمریکا محکوم کرده و این‌گونه وانمود نمایند با توجه به آنکه ایران تمامی درها را به روی صلح و مذاکره بست، این کشور دیگر چاره‌ای برای آمریکا به جز حمله نظامی باقی نگذاشت.

- به نظر می‌رسد این مسائل بخشی از آن تلاش‌هایی است که واشنگتن سعی می‌کند اعلام دارد که ما همه‌گونه همراهی و تلاش را به کار بردیم تا کار به درگیری نظامی نکشد اما این ایران بود که خود به‌دنبال درگیری نظامی بود.

- واقع ماجرا این است که ترامپ در حال تدارک دیدن مقدمات لازم به منظور جنگ روانی و پس از آن یک جنگ را با ایران آماده می‌کند. هدف اولیه ترامپ آن است که افکار عمومی را علیه ایران بسیج کند.

- با توجه به آنکه این پهپاد پیشرفته آمریکایی که در ارتفاع خیلی بالایی پرواز می‌کرده است منهدم‌کردن آن کار ساده‌ای نبوده است اما ایران با دارابودن موشک‌های دقیق موفق شد این پهپاد را منهدم کند. بنابراین به نظر می‌رسد که آمریکایی‌ها هم قدرت بازدارندگی کشورمان را دست‌ کم فرض نکرده‌اند. یعنی این‌گونه نیست که آمریکایی‌ها بر این تصور باشند که ایران هدفی آسان از لحاظ نظامی است. بعید به‌نظر می‌رسد چنین تصویر و تصوری از ایران داشته باشند.

- کاملاً ساده‌انگارانه است که فقط مشکل، ناتوانی‌های دولت دکتر روحانی است. ابعاد مساله بسیار بیشتر از این مسائل است. زمانی‌که هیچ کشوری به‌دلیل تهدیدات آمریکایی‌ها حاضر نیست از کشورمان نفت خریداری کند همچنین اگر تازه نفتی هم از راه نامتعارف به فروش برسد معلوم نیست پول آن چگونه و در چه زمانی وارد کشور خواهد شد دیگر فرق نمی‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد.

- همه شواهد و قرائن نشان می‌دهد که متاسفانه شانس دونالد ترامپ خیلی زیاد است. آمار بیکاری در حال حاضر در دوره ترامپ کمترین و رشد اقتصادی نیز در بالاترین میزان و همچنین تورم در پایین‌ترین نقطه قرار دارد. از سوی دیگر طبقه متوسط در آمریکا وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند. بنابراین به‌نظر می‌رسد به ایشان رای خواهند داد اما از سوی دیگر روشنفکران در آمریکا به‌دلیل عقاید خاص نژادپرستانه ترامپ خیلی موافق با او نخواهند بود. لذا ممکن است این برخورد نظامی احتمالی در صورتی که ترامپ در انتخابات موفق شود به‌وقوع بپیوندد اما چنین برخورد احتمالی در آینده نزدیک نخواهد بود.

منبع: صدای ایران

کلیدواژه: ترامپ زیباکلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۰۹۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود

به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:

حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشم‌انداز استراتژیک را به‌طور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقه‌ای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را به‌عنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.

پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بی‌درنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند.  وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماس‌های مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنش‌ها را بیشتر می‌کند مخالف است.»

یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.

این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده  و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)

چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.

آشتی ایران و عربستان در خطر است

نگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقام‌جویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان)  در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.

پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران  خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.

عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.

یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی  رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشک‌ها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.

برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.

جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.

 با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.

این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصت‌ها و چالش‌هایی در تلاش برای ارتقای خود به‌عنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه می‌کند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله  شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان  به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن می‌زند و انگیزه‌ها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش می‌دهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق می‌کند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.

جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریم‌ها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم می‌کند. با این حال، این بحران محدودیت‌های چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض،  فراتر از درخواست از ایران برای تنش‌زدایی و ارسال پیام‌هایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .

دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریم‌ها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.

چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این می‌تواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسان‌تر کند، زیرا این تصور را کاهش می‌دهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.

در سناریوی تیره و تار درگیری گسترده‌تر، می‌توان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی‌ را که در جریان حملات حوثی‌ها در دریای سرخ اجرایی‌کرد، اعمال کند: یک اقدام موازنه‌سازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.

دیگر خبرها

  • جان جیمز یوبل، فعال ضدصهیونیسم در گفت‌وگو با قدس: صهیونیسم‌ستیزی در میان آمریکایی‌ها افزایش خواهد یافت
  • جان جیمز یوبل فعال ضدصهیونیسم آمریکایی در گفت‌وگو با قدس: صهیونیسم‌ستیزی در میان آمریکایی‌ها افزایش خواهد یافت
  • پژوهشگر فلسطینی: اعتراضات دانشجویی، نتانیاهو، بایدن و حتی ترامپ را سردرگم کرده است
  • اهتمام ویژه «الازهر» مصر برای گفت‌وگوی بین مذاهب تهران و قاهره
  • اندیشکده آمریکایی بررسی کرد؛ رشد خیره‌کننده ایران در بازار تسلیحات پیشرفته جهانی
  • روزنامه‌آمریکایی: ابوظبی اجازه استفاده از خاک امارات برای حمله به عراق و یمن را نداد
  • پیام ویژه آمریکا خطاب به عربستان درباره سازش با اسرائیل
  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
  • احتمال توافق ریاض-واشنگتن بدون عادی‌سازی روابط با اسرائیل
  • ۴۱ درصد آمریکایی‌ها نگران وقوع جنگ داخلی هستند