فیلسوف فردی است که حب حکمت دارد/ فلسفه تفکر درباره فکر است
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۳۴۵۲۱
به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از کتاب «فلسفه و ادبیات» نوشتۀ کریم مجتهدی؛ با حضور جمعی از اساتید حوزۀ علومانسانی به تاریخ ۰۳/۰۴/۹۸ در تالار حکمت پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد.
کریم مجتهدی؛ (برگزیدۀ جایزۀ علامه طباطبایی) و استاد برجستۀ فلسفه دانشگاه تهران، چهره ماندگار و از مفاخر فرهنگی که در سال ۱۳۸۹ در جشننامه فارابی موفق به اخذ نشان طلای ابن سینا شده است، در رونمایی کتاب فلسفه و ادبیات، ضمن اشاره به نقش فلسفه در ایجاد حوزههای میانرشتهای، گفت: هر ادیبی میتواند خود را نوعی فیلسوف بداند اما هر فیلسوفی الزاماً مدعی ذوق و سبک ادبی نمیتواند باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کریم مجتهدی؛ با اشاره به ویژگیهای کتاب فلسفه و ادبیات، گفت: فلسفه همواره در جستجوی راهی برای برقراری ارتباط با دیگر رشتهها میباشد و میتواند مصداق عینی از همکاری رشتههای مختلف با یکدیگر باشد که البته در بعضی موارد، الزاماً فلسفه در این راه موفق نمیشود.
وی افزود: بسیاری از ادیبان و رماننویسان مطرح جهان مطالعات فلسفی داشتهاند چراکه این مهم سبب تعمق بیشتر در شخصیتپردازی و روانشناسی شخصیتهای داستانهای آنها می شده است.
مجتهدی ادامه داد: رابطه ادبیات و فلسفه از لحاظ منطقی بر حسب نسبتهای چهارگانه میتواند شکل بگیرد؛ آن دو با یکدیگر رابطه تطابق ندارند، یعنی هر آنچه در فلسفه است الزاماً در ادبیات، نیست؛ رابطه آنها از نوع تباین کامل نیز نمیباشد؛ به این معنی که این دو، از هم مجزا هستند و هیچ ارتباط قطعی واحد با یکدیگر ندارند. گونه سوم عموم و خصوص مطلق است؛ یعنی یکی از آنها به تمامه آن دیگری را در برمیگیرد و یا این رابطه از نوع عموم و خصوص منوجه، یعنی آن دو از هم متمایزاند، ولی در ناحیه خاصی میتوانند با هم مطابقت کنند.
وی افزود: در نسبت عموم و خصوص منوجه دو دایره فرض میشود که در نقطه خاصی اشتراک دارند اما در نقاط بسیار دیگری از هم متمایزاند. به عبارت دیگر، مانند دو دایرهای که قسمتی از آنها بر هم منطبق شده که آن دو در قسمت کوچک مشترک با هم ادغام شده اند، ولی در هر صورت وجه مشترک و وجه تمایز از هم تفکیک شده اند.
وی ادامه داد: در نگاهی منصفانه میتوان ادعا کرد که ادبیات نسبت به فلسفه عمومیت، کلیت و حتی قدمت بیشتری دارد؛ چرا که ادبیات به معنای ابتدایی حتی در بین جانداران دیگر نیز به چشم میخورد. مثل این تک بیت سنائی؛ «توحیدگوی او نه بنیآدماند و بس / هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد».
مجتهدی ادامه با بیان اینکه ادبیات قدمت دارد چون ذوق قدمت دارد، تصریح کرد: ریشههای ادبیات را میتوان در هر قوم و منطقهای به خوبی دید اما فلسفه هرگز تا این حد عمومیت نداشته است. میتوان گفت ادبیات نسبت به فلسفه عاملتر، گستردهتر و قدیمیتر است.
استاد برجسته فلسفه با تأکید بر اینکه فیلسوف فردی است که حب حکمت دارد، یادآور شد: ریشۀ فلسفه را میتوان و باید در یونان جستجو کرد گرچه بسیاری اعتقاد دارند فلسفه به معنای واقعی کلمه در قرنهای اخیر و با پیدایش تفکر انتقادی دورۀ کانت شکل گرفته است.
مجتهدی خاطرنشان کرد: فلسفه در هر صورت معقولثانی است. به عبارت دیگر، فلسفه تفکر درباره فکر است و الزاماً خود فکر به فلسفه تعبیر و معنی نمیشود. در واقع، ذهن فیلسوف مقید است و میتواند فکر عمیق را تشخیص دهد اما ادبیات عمومیتر است و گاهی به بیان روزمره اکتفاء میکند. با این توضیح هر ادیبی میتواند خود را نوعی فیلسوف بداند اما هر فیلسوفی الزاماً ادیب و صاحب ذوق ادبی نیست.
وی با بیان اینکه فلسفه یعنی پشتکار، تلاش، خواستن و بودن، ادامه داد: در کتاب فلسفه و ادبیات تلاش شده است که مطلب با نمونه و مثال بیان شوند نه اینکه کنه مطلب گفته شود و بعد برای اثبات آن به مثالها مراجعه کنیم. در واقع این کتاب، بهصورت تجربی و با روش استقرایی نوشته شده است، یعنی رابطه فلسفه و ادبیات با آوردن نمونههای عینی بیان داده شده است. به عنوان مثال در این کتاب نگاه فلسفی ابنسینا به عنوان بزرگترین فیلسوف ایران بر اساس حکایات تمثیلی او بیان میشود.
وی با اشاره به اینکه در این کتاب مسیر شناخت اروپائیان از فلسفه ارسطو در نظر گرفته شده است، تأکید کرد: کتاب فلسفه و ادبیات بیان میکند چرا در قرون ابتدایی، مردم غربی مسیحی از یونان تنها کتابهای اقلیدوس را میخواندند و بعدها افلاطون را مورد توجه قرار دادند؛ چون ارسطو جهان را «قدیم» میدانست اما با استفاده از افلاطون میتوانستند سنتهای دینی خود را بهتر اثبات کنند. در واقع نگاه افلاطون و سنتهای نوافلاطونی تطابق بیشتری با سنت مسیحیان داشت و از ارسطو بیشتر به منطق او توجه داشتند. البته در عصر جدید بیشتر فن شعر ارسطو مورد توجه قرار گرفت و شعرا و نویسندگان غربی خاصه ایتالیاییها و فرانسویان استفادههای زیادی از آن کردند. این برداشت غرب از فلسفه ارسطو و افلاطون بود. مجتهدی
در پایان یادآور شد: نحوه و چگونگی شناخت ارسطو در مسیر تاریخ، تأثیرات بسیاری بر ادبیات اروپاییان داشته است.
لازم به ذکر است، در این مراسم جمعی از اساتید علومانسانی مانند ژاله کهنمویی؛ زهرا مبلغ؛ فاطمه مینایی؛ زینه عرفتپور؛ روحالله کریمی؛ جانالله کریمی مطهر؛ محمدمنصور هاشمی و شکوهالسادات حسینی، حضور داشتند و هر یک مطابق برنامهای که برای آن جلسه آماده شده بود، در زمینههای تخصصی خود، مطالبی را عنوان کردند.
کد خبر 4654290منبع: مهر
کلیدواژه: کریم مجتهدی فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۳۴۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه شریف در محله تاریخی طرشت ستاره خاورمیانه شد؟
همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: دکتر محمدعلی مجتهدی، برای ساختن دانشگاه صنعتی شریف در پایتخت به دنبال زمین میگشت. چندین نقطه مختلف به او معرفی و پیشنهاد داده و در نهایت زمینی در محله طرشت برای راهاندازی این دانشگاه انتخاب شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
دکتر مجتهدی این زمین را اینگونه توصیف میکند: «زمین در جاده مهرآباد روبهروی دبستان (محمد) عاصمی بین میدان شهیاد (آزادی) و مهرآباد (بود). روبهروی دبستان عاصمی، یک جایی بود که ساخته بودند تا هنرستان شود. ولی مدتها میشد که این ساختمان همینطور افتاده بود بی در و پنجره. عرض زمینش را یادم نیست. از دم جاده به نظر ۴۰ متر بود یا ۶۰متر. ولی عمق زمین خیلی زیاد بود و شرق و غربش هم زمینهای بایری بود؛ میشد خرید.» در نهایت ۱۱ آبان ۱۳۴۴ با تصمیم شورایعالی آموزش، دانشگاه صنعتی شریف در این مکان راهاندازی شد.
دکتر محمدعلی مجتهدی در خاطراتی در برنامه تاریخ شفاهی هاروارد گفته: «میخواستم اثبات کنم در مملکت ما جوانان با استعدادمان در دانشگاههای خوب آدم حسابی خواهند شد و این جوانان فاضل و دارای اعتمادبهنفس قوی هستند که احتیاجات مملکت را مرتفع میکنند. تربیت نیروی انسانی متخصص مورد نیاز صنایع کشور، مخصوصا صنایع سنگین، و انجام پژوهش علمی و تکنولوژی در شمار دانشگاههای معتبر جهان به شرحی که در سالنامههای دانشگاه چاپ شده است هدف از این تاسیس بود».
در نهایت دانشگاه صنعتی شریف در مکان فعلی بنا شد. همچنین ساخت و معماری آن را حسین امانت، جوانی از فارغالتحصیلان کالج البرز، انجام داد که پیش از این برج آزادی را طراحی کرده بود.
برای دانشگاه شریف در ابتدا ۶ دانشکده مهندسی برق، مکانیک، شیمی، مهندسی متالورژی، علوم شامل رشتههای ریاضی و فیزیک و در نهایت دانشکده مدیریت صنعتی و اقتصاد مهندسی برای دوره تکمیلی مهندسی تخصصی پیشبینی و برای سال تحصیلی ۱۳۴۴ـ ۱۳۴۵ مسابقه ورودی با شرکت ۵ هزار و ۳۲۱ داوطلب در روزهای چهارم و پنجم تیر ۱۳۴۵ برگزار میشود و از دروس ریاضیات، مکانیک، فیزیک، شیمی، رسم فنی امتحان میگیرند که در این میان ۴۱۲ دانشجو بهترتیب معدل نمرات پذیرفته میشوند.
این دانشگاه پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به نام یکی از دانشجویان شناختهشده خود، مجید شریفواقفی، به اسم دانشگاه صنعتی شریف تغییر نام داد. مجید شریفواقفی جزو نخستین دانشجویان راه یافته به این دانشگاه صنعتی بود که در رشته مهندسی برق تحصیل میکرد.
کد خبر 845754 برچسبها هویت شهری تهران