ترامپ نمی داند چه می کند
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۳۹۳۴۰
دیپلماسی ایرانی در یادداشتی به قلم جرت بلانک (از اعضای ارشد برنامه استراتژی و جغرافیای سیاسی در کارنگی اهدا برای صلح بین المللی) آورده است: دولت دونالد ترامپ در چند روز گذشته از برنامه خود برای اعمال تحریم های جدیدی خبر داده که رهبر معظم ایران، شماری از فرماندهان نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه را هدف می گیرند و به گفته کارشناسان تحریم، بیشتر ماهیت نمادین دارند تا عملی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دولت ترامپ این هفته سه پیام به ایران رساند:
اولی با هدف گرفتن رهبر معظم ایران بود که نشان می داد ترامپ به دنبال تغییر نظام در ایران است. آیت الله علی خامه ای مهم ترین و نمادین ترین وجهه در رهبری جمهوری اسلامی را دارد و ایدئولوژی نظام انقلاب اسلامی بر او استوار است. ترامپ می گوید به دنبال تغییر نظام در ایران نیست و بارها به طور ضمنی این پیام را رسانده که اگر تهران نشستی که او به شدت خواستار آن است را بپذیرد، عقب نشینی خواهد کرد. اما سیاست گذاری او را به سختی می تواند به عنوان اقدامی غیر از تلاش برای تغییر نظام درک کرد. ترامپ بارها تلاش کرد تا چنین ترسی را از طریق اظهارات شدیدالحن ایجاد کند و شکست خورد و حالا هم شدیدترین حملات به چهره اصلی نظام ایران هیچ تاثیری در موفقیت ترامپ نخواهد داشت.
دومی این است که این تحریم های جدید به ایران و باقی جهان نشان داد که ایالات متحده تدابیر تاثیرگذار اقتصادی ندارد و از نبود ابزارهای جدید رنج می برد. فروش نفت ایران از حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز قبل از تحریم ها اکنون به حدود ۳۰۰ هزار بشکه کاهش یافته و اقتصاد این کشور به شدت آسیب دیده و می توان گفت که ایالات متحده در قطع دسترسی ایران به تجارت جهانی موفق عمل کرده است. شاید واشنگتن هنوز چند حرکت دیگر داشته باشد، اما درباره کمپین اعمال فشار حداکثری علیه تهران مساله بیشتر حفظ درد اقتصادی تحمیل شده است و نه افزایش آن. از این رو، پیام حقیقی که تحریم های جدید به ایران می فرستند این است که دولت ترامپ نه تنها این واقعیت را به درستی درک نکرده، بلکه نتوانسته گزینه تاثیرگذارتری بیابد. اظهارات ضد و نقیض دولت و وزارت خزانه داری درباره تحریم ها به عنوان اقدامی از پیش برنامه ریزی شده در ادامه تحریم های قبلی یا واکنش به هدف گرفته شدن هواپیمای بدون سرنشین آمریکا توسط ایران هم هست. نمی توان تحریم ها را چیزی غیر از یک اقدام تلافی جویانه دانست و این یعنی در صورتی که ترامپ بخواهد به تحریک های احتمالی بعدی ایران پاسخ دهد، گزینه ای غیر از اقدام نظامی برایش باقی نمانده است. نتیجه، افزایش تنش ها بدون هیچگونه دستاورد استراتژیک بوده که ایالات متحده را به دلیل کمبود ایده های بهتر، به سمت درگیری نظامی پیش می برد.
سومین پیام این تحریم ها این است که آمریکا مذاکره نمی خواهد. دولت ترامپ به دلایلی اعلام کرد که در نظر دارد تحریم هایی را علیه محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران اعمال کند، اما هنوز چنین کاری نکرده و این عجیب است. اگر وزارت خزانه داری آمریکا باور داشته که ظریف در خارج از ایران دارایی دارد، در عمل به او فرصت داده تا آن را جا به جا کند. مخالفان سرسخت ایران در واشنگتن ظریف را یک نماینده قابل احترام از سوی نظامی سرکش می دانند. مساله اینجاست که اگر مبنا مذاکره باشد، طرف مقابل به نماینده نیاز دارد و تحریم ظریف کشاندن ایران را به پای میز مذاکره دشوار می کند. به علاوه، تحریم ظریف برای آمریکا نتیجه منفی خواهد داشت چراکه اروپایی ها و آسیایی ها با خوشحالی با او دیدار می کنند و احتمالاً در مواجهه با تحریم های آمریکا درصدد تسهیل شرایط برای او برخواهند آمد. هر جلسه با ظریف به معنای انزوای بیشتر آمریکا خواهد بود.
این سوال پیش می آید که ترامپ واقعاً چه می خواهد؟ او می گوید به دنبال مذاکره است؛ اما اگر واقعاً چنین چیزی می خواهد، رویکرد گمراه کننده ای در پیش گرفته است و نمی تواند با ادامه رژیم تحریم ها که تصدیق نگرانی ایران درباره نیت ایالات متحده هستند، به چنین هدفی دست یابد. اگر واشنگتن درباره مذاکره با تهران جدی است، باید یک سری پیام های کاملاً متفاوتی ارسال کند که بدون هیچ ابهامی، نشان دهنده تلاش ها برای تسهیل تنش ها باشند. گزینه ها برای واشنگتن در این زمینه محدود نیستند و تنها مشکل درباره آنها این است که ترامپ متحمل سخره ای عمومی خواهد شد که احتمالاً تحمل آن برایش دشوار خواهد بود. ترامپ و دولت او در بیشتر زمینه های داخلی و خارجی متناقض عمل می کنند. از این رو، جای تعجب ندارد که ناتوانی آنها در دستیابی به اجماع به اقدامات نمادین اشتباهی یا ارسال پیام های متناقض منجر شود. اما این پیام ها مهم هستند و پیام هایی که دولت ترامپ ارسال می کند، مذاکره با تهران را دشوار و دشوارتر می کند و در مقابل، احتمال یک انتخاب اشتباه دیگر در خاورمیانه را افزایش می دهند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: تهران دونالد ترامپ محمدجواد ظریف ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۳۹۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارش جالب دویچهوله؛ روش های دور زدن تحریم ها ازسوی ایران و روسیه | چین در ظاهر هیچ نفتی از ایران وارد نمیکند؛ در عوض...
به گزارش همشهری آنلاین، دویچهوله در تحلیلی که به ارزیابی تحریمهای غرب اختصاص داشت، نوشت: ایران ۴۰ سال است که با تحریمهای غرب زندگی میکند اما هرگز سرعت تحریم شدنش به اندازه روسیه نبوده است. ایران میداند، چین میداند و ظاهراً دولت آمریکا هم میداند مبنی بر اینکه با وجود تحریمهای موجود علیه صنعت نفت جمهوری اسلامی، نفت ایران با حجم بیسابقه به چین ارسال میشود. خاویر بلاس، ستوننویسی که مباحث مرتبط با انرژی و کالاها را برای بلومبرگ پوشش میدهد، اخیراً توضیح داد که چگونه نفت ایران به چین میرسد. اگر دولت چین را باور دارید، این کشور هیچ نفتی از ایران وارد نمیکند؛ صفر. حتی یک بشکه. در عوض، مقدار زیادی نفت خام از مالزی وارد میکند. به حدی که طبق دادههای رسمی گمرک چین، این کشور به نوعی بیش از دو برابر بیشتر از تولید واقعی مالزی از آن کشور نفت میخرد.
با تغییر نام نفت ایران، مالزی در سال گذشته پس از عربستان، روسیه و عراق به چهارمین تامینکننده بزرگ نفت خارجی چین تبدیل شد. سالهاست که ایران از امارات به عنوان مرکز دور زدن تحریمها استفاده کرده است. دبی، یکی از هفت امارت امارات، دروازه ورود کالاهای ممنوعه غیر از نفت به ایران است. تهران مدتهاست که زنجیرههای تامین خود را تغییر داده تا تقریبا همه چیزهایی که توسط آمریکا یا اتحادیه اروپا تحریم شده، به دست آید.
پس از تحریمهای غرب، روسیه مجبور شد مسیرهای تجاری مشابهی ایجاد کند تا از تامین پایدار کالاهای حیاتی برای اقتصاد خود اطمینان حاصل کند. جمهوریهای شوروی سابق در آسیای مرکزی برای دور زدن تحریمها ایدهآل بودهاند، زیرا کشورهایی مانند قزاقستان یا قرقیزستان بخشی از اتحادیه گمرکی با مسکو هستند. علاوهبر این، فواصل بسیار زیاد، کنترل تحریمها را عملاً غیرممکن میکند؛ قزاقستان به تنهائی بیش از ۷۵۰۰ کیلومتر با روسیه مرز مشترک دارد.
بهعنوان مثال، بهدلیل استراتژی تحریمهای روسیه، ارمنستان شاهد افزایش تقریباً ۱۰۰۰درصدی واردات خودروها و قطعات آلمانی در سال گذشته بود. بر اساس آخرین دادههای ارائهشده توسط پایگاه داده جهانی ردیابی تحریمها، روسیه تحریمشدهترین کشور جهان است. با این حال، اقتصاد روسیه سال گذشته رشد قابلتوجهی معادل ۳.۶درصد را تجربه کرد و به گفته وزیر دارایی، کرملین انتظار دارد که نرخ رشد در سال ۲۰۲۴ «در همان سطح» باقی بماند. صندوق بینالمللی پول پیشبینیهای رشد روسها را تایید میکند و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را ۳.۲درصد تعیین میکند.
تحریمهای مالی، دسترسی بانکهای روسیه به بازارهای مالی بینالمللی را محدود و آنها را از سیستم بانکی مهم و حیاتیِ سوئیفت (SWIFT) که عامل انجام اکثر نقلوانتقالات بینالمللی پول و اوراق بهادار است، خارج کردهاند. علاوهبر این، بانک مرکزی روسیه از دسترسی به ذخایر هنگفت خود که در کشورهای G۷ قرار دارد، محروم شده است. نکته قابلتوجه این است که تنها تحریمهایی که توسط شورای امنیت سازمان اعمال میشوند از نظر قانونی برای همه کشورهای جهان الزامآور هستند. در واقع چند کشور مانند هند، برزیل و چین وجود دارند که به این تحریمها پایبند نبودهاند.
با وجود عدمقابلیت اجرای کامل تحریمها توسط غرب، چرا این کشورها همچنان به اعمال آنها ادامه میدهند؟ به گفته کریستین فون سوست، کارشناس تحریمها در مؤسسه آلمان برای مطالعات جهانی و منطقهای، «اگر هیچ تحریمی اعمال نمیشد، تقریباً مانند حمایت ضمنی بود، یا انگار کسی به حمله روسیه پاسخ نمیدهد.»
واشنگتن قصد دارد چند بانک چینی را هدف قرار دهد تا از اعمال تحریمهای غرب اطمینان حاصل کند. دولت جو بایدن، میخواهد پکن را از سیستم مالی جهانی کنار بگذارد تا جریان تامین مالی ماشینآلات جنگی روسیه را متوقف کند.
در اتحادیه اروپا، ژانویه سال گذشته فردی به نام دیوید اوسالیوان، فرستاده ویژه تحریمها از ایرلند، برای مشارکت در تلاشهای دیپلماتیک به منظور اجرای رژیم تحریمهای این اتحادیه، منصوب شد. وظیفه او همچنین این است که برای مثال به کشورهای همسایه روسیه سفر کند و دولتهای آنجا را متقاعد کند که تحریمها را با جدیت بیشتری اجرا کنند. مشکل کلی این است که هم روسیه و هم ایران، راههایی برای دور زدن تحریمها دارند.