«رهبرانِ خسته» اصلاحطلب
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۴۰۰۲۴
خرداد؛ در دهه ۹۰ بخشی از جامعه ایران از ظرفیت انتخابات استفاده کرد و برای تحقق خواستههای خود گزینههای اصلاحات را برای مجلس و شورای شهر برگزید. تصمیمی که تا به امروز عمدتاً نتیجهای جز ناامیدی جامعه نسبت به اصلاحات و بدبینی آنان نسبت به اصلاحطلبان در پی نداشته است.
درخت جوان اصلاحات، زمستان سرد دهه هشتاد را بی برگ و بار پشت سر نهاد اما در دهه ۹۰ گویی مجالی برای ظهور مجدد، تنومندسازی و شکوفایی خود یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تکرار دیگر جواب نمی دهد
دوم خرداد ۷۶ به عنوان تاریخ مبدأ جنبش اصلاحات و به نام خاتمی ثبت شده است. همان رئیس جنبش و دولت اصلاحات بخشی از اعتبار و جایگاهش را در چند انتخابات دهه ۹۰ صرف حمایت از چهرههایی کرد که جامعه به درست یا غلط آنان را اصلاحطلب به شمار میآورد. اما ظاهراً حضور منفعلانه نیروهای جدید اصلاحطلب در برخی مناصب تصمیمگیری آنچه را که مخالفان اصلاحات مدتها از تحققش باز مانده بودند، محقق ساخته است. آنچنان که خود رئیس دولت اصلاحات بگوید «من اگر تکرار هم کنم، مردم رأی نمیدهند.».
اخیراً محمد نعیمیپور، فعال سیاسی اصلاحطلب گفته است: «من معتقدم اصلاحطلبان در حال حاضر باید کلاه خودشان را قاضی کنند و منفعت طلبان را از جمع خود کنار بگذارند. اگر نه در این آشفته بازار در صورتی که آقای خاتمی هم از این وضعیت خسته بشوند و توجه شان را از مجموعه اصلاحطلبی بردارند یقیناً اصلاحطلبی دچار دگردیسی خواهد شد.» نعیمیپور در گفتوگو با ایران گلایههایی نسبت به عملکرد فراکسیون امید، شورای عالی اصلاحطلبان و برخی چهرههای اصلاحطلب مطرح کرد. مصطفی تاجزاده نیز در مصاحبه خود با همشهری درباره مشارکت اصلاحطلبان و حامیان مردمیشان در انتخابات مجلس ابراز تردید کرده بود.
«تردید» بخشی از جریان اصلاحطلب درباره مشارکت یکپارچه مجموعه جبهه اصلاحات در انتخابات پیش رو و نیز اطمینان نسبی آنان از عدم استقبال پایگاه اجتماعی اصلاحات، چالشی بزرگ را پیش از رویاروییشان با انتخابات، پیش روی آنان نهاده است. اما چه شد که اصلاحات پس از پیروزیهای پیاپی در انتخاباتهای دهه ۹۰، حالا به این نقطه رسیده که نه برای خاتمی رمق «تکرار» مانده و نه اگر تکراری در کار باشد، امیدی به استقبال عمومی دارند؟
افول جریان اصلاحات و ناامیدی بدنه رای
در دهه ۹۰ بخشی از جامعه ایران از ظرفیت انتخابات استفاده کرد و برای تحقق خواستههای خود گزینههای اصلاحات را برای مجلس و شورای شهر برگزید. تصمیمی که تا به امروز عمدتاً نتیجهای جز ناامیدی جامعه نسبت به اصلاحات و بدبینی آنان نسبت به اصلاحطلبان در پی نداشته است. درست است که میان بخشی از مردم انتظارات غیرواقعبینانهای شکل گرفته بود، اما به سختی میتوان گفت خواسته اکثریت مردمی که به اصلاحطلبان رأی دادند، تغییرات گسترده و سریع بوده است.
به نظر میرسد افول جریان اصلاحطلبی، بیش و پیش از آنکه مربوط به ضعفهای گفتمانی و ساختاری این جریان باشد، ناشی از عملکرد نادرست افرادش بوده است. بیتردید جریان اصلاحات طی همه این سالها با محدودیتهایی مواجه بوده که دست آنان را برای اعمال تغییرات مورد نظرشان بسته است اما این نمیتواند بهانه خوبی برای توجیه عملکرد ضعیف اصلاحطلبان منصبدار در سالهای اخیر باشد؛ چرا که آنان با علم به همین محدودیتها پا به عرصه گذاشتند و وعده تغییر به مردم دادند. نه فقط اصلاحطلبان که مردم خواهان تغییر نیز با آگاهی نسبت به محدودیتها اصلاحطلبان را برگزیدند. ناکامیهای اصلاحات برای مردم شاید قابل درک میبود اگر تلاش مجدانه اصلاحطلبان منتخب را لمس میکردند.
امیدیهای ناامیدکننده
تاکتیک اصلاحطلبان در مقابل رد صلاحیت گسترده چهرههای مطرحشان از سوی شورای نگهبان، بکارگیری چهرههای کمتر شناختهشده اصلاحطلب و ائتلاف با اصولگرایان میانهرو بود. اما امروز امیدیها خود سرمنشاء ناامیدی جامعه و حتی خود رهبران جریان اصلاحات شدهاند.
ائتلاف و همسازی اصلاحطلبان و اصولگرایان میانهرو در انتخابات ۹۴، نمادی از موفقیت رویکرد تعاملگرایانه گفتمان اصلاحطلبی بود. در مجلس دهم به رغم جدایی برخی کاندیداهای لیست امید و تشکیل فراکسیونی مجزا بنام مستقلین، این ائتلاف در گامهای نخست عملاً حفظ شد. فراکسیون امید و مستقلین کمابیش هماهنگ عمل میکردند و به توفیقاتی نیز دست یافتند. اما مدیریت فراکسیون امید روزبهروز ناامیدکنندهتر عمل کرد و نتیجه تحرکات اخیر این فراکسیون که ساز جدایی مینواخت، برهم خوردن ائتلاف مذکور و از دست دادن هیئت رئیسه مجلس و سپس واگذاری ریاست کمیسیونها به رقیب یکی پس از دیگری بود.
اینکه تغییر تاکتیک در مجلس تصمیم کلی جریان اصلاحات بود یا به واسطه تصمیم فرد یا افرادی خاص صورت گرفت، چندان اهمیت ندارد. مهم نتیجه این اقدام است که جز تضعیف جایگاه اصلاحطلبان، تزلزل پایگاه اصلاحطلبی و به تبعش زدودن اعتبار از نام رهبران این جریان، نمیتواند باشد.
شورای شهر هم رمقی برای اصلاح طلبان باقی نگذاشت
وضعیت برای شورای شهر اصلاحطلبی که اعضایش با محدودیتهای کمتر انتخاب شدند نیز تفاوت چندانی ندارد. در آنجا به جای جدایی دو جریان مؤتلف، اختلاف درون جریانی میان احزاب اصلاحطلب جان گرفته که نمود و نتیجه آن در ماجراهای محمدعلی نجفی مشهود است.
ناکارآمدی اصلاحطلبان منتخب این روزها به اعتبارزدایی از جایگاه رهبران این جریان خاصه رئیس دولت اصلاحات منجر شده است. حتی برخی کسانی که جایگاه سیاسی امروز خود را مدیون تکرار دیروز رئیس دولت اصلاحات هستند، حالا جسارت یافته و به او طعنه میزنند. در چنین شرایطی طبیعی است که رهبران جریان اصلاحات از خاتمی تا دیگرانی چون موسوی خوئینی ها، عبدالله نوری، محتشمی پور و ...از مشوش و آشفته بودن رفتارهای سیاسی در جریان اصلاحات هم خسته شوند و ترجیح دهند اعتبارشان بیش از این محل ارتزاق فرصتطلبانی که به نام اصلاحطلبی و به کام جاهطلبی عمل میکنند، نشود.
اما آیا همه تقصیر را هم میتوان متوجه منتخبان منفعل اصلاحطلب دانست؟ به نظر می رسد رهبران این جریان هم در ادامه مسیر منفعلانه پیش رفته اند.
گلایه ها از رهبران اصلاحات
چه عواملی دست به دست هم دادند تا اصلاحطلبان در دهه ۹۰ با ناکامی روبهرو شوند؟ بخشی از مردم برخی از تقصیرها را متوجه رهبران جریان اصلاحات و مشخصا رئیس دولت اصلاحات می دانند.
شاید اگر در موارد اختلافی رهبری این جریان ورود میکرد یا در مقاطعی نظر خود را علناً اعلام مینمود، حل بسیاری از چالشها تسهیل میشد و برخی مشکلات نیز اصلاً بوجود نمیآمد و راه بر بسیاری از اختلافات آسیبزا و حرف و حدیثهای بعدی بسته می شد. نه فقط خاتمی که دیگر رهبران اصلاحات در رده های پایین تر چون خوئینی ها یا عبدالله نوری هم چندان وارد گود نظارت بر نیروهای اصلاحات نشدند. گویی هریک خلوتی را انتخاب کرده و گوشه گیر شده بودند.
دومین نکته اینکه وقتی رهبران جریان اصلاحات از یک لیست انتخاباتی حمایت میکنند و امید بخشی از جامعه را به انتخاب آنان گره می زند، قابل قبول نیست منتخبان را به حال خود واگذار کنند تا جستهگریخته به جای انجام وظیفه و پافشاری بر مشی اصلاحطلبانه، پیگیر مسائل دیگر شوند یا حتی عملاً برخلاف مشی اصلاحات حرکت کنند.
رهبران اصلاحات پس از انتخابات شاید باید مستمراً عملکرد لیست امید را ارزیابی میکردند، به عنوان رهبریت جبهه اصلاحات مرکزیت تصمیمات راهبردی این جریان را به عهده میگرفتند و به عنوان فصلالخطاب در موارد اختلافی نقش راهگشا را ایفا مینمودند. اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد و ظاهراً شورای عالی سیاستگذاری و ریاست فراکسیون امید، در رأس تصمیمگیریها قرار گرفت. سپردن ریاست دو نهاد مهم به عارف بدون آنکه از سوی رهبران اصلاحات عملکردش مورد نظارت قرار گیرد شاید یک خطای بزرگ رهبران این جریان بود. گویی رهبران اصلاحات خسته و کنار رفته و بار هدایت را بر دوش مردی گذاشتند که توان بر دوش گرفتن را نداشت.
فاصله گرفتن رهبران اصلاح طلب از منتخبان لیستهای امید یکی از مهمترین نقدهای وارد بر عملکرد سالهای اخیر رهبر اصلاحات است. رهبرانی که بازهم به مثابه سال های اواخر دهه ۸۰ گوشه عزلت را برگزیده اند.
برچسب ها: اصلاحطلب ، اصلاحطلبان ، انتخاباتمنبع: خرداد
کلیدواژه: اصلاح طلب اصلاح طلبان انتخابات
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۴۰۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر از زندگی خسته و کلافه شدهاید بخوانید
اگر از زندگی خسته شدهاید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که سرعت خود را کم کنید. این کار میتواند به شما کمک کند آرامش خود را دوباره به دست آورید. این در مورد تنبلی یا بی تفاوتی نیست ، فقط به خود فرصتی برای نفس کشیدن و تمرکز مجدد بدهید.
در این مطلب قصد داریم ۹ کار ساده را با شما به اشتراک بگذاریم که میتواند دنیایی از تفاوت را در زندگی شما ایجاد کند؛ بنابراین اگر احساس میکنید همه چیز خیلی کلافهکننده شده است، ممکن است زمان آن رسیده که سرعت خود را کم کنید.
۱) با تنفس عمیق شروع کنید
ما اغلب قدرت نفس عمیق را دست کم میگیریم. این یک چیز بسیار ساده است، اما میتواند تأثیر عمیقی بر وضعیت روانی ما داشته باشد.
گاهی انقدر در ریتم تند زندگی غرق میشوید که بدون اینکه بفهمید ضربان قلبتان افزایش مییابد، افکارتان مغشوش میشود و ممکن است احساس کنید که کنترل خود را از دست میدهید.
با این حال، با تمرکز آگاهانه بر نفس خود و کاهش سرعت آن، میتوانید سیگنالی به مغز خود ارسال کنید که زمان استراحت فرا رسیده است.
تمرین تنفس عمیق در طول روز میتواند به شما کمک کند حتی در میان هرج و مرج متمرکز و آرام بمانید. این یک مکث کوچک است که میتواند موجی از آرامش را در زمانی که به آن نیاز دارید به ارمغان بیاورد؛ ؛ بنابراین دفعه بعد که احساس خستگی کردید، یک نفس عمیق بکشید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۲) قدرت طبیعت را در آغوش بگیرید
گویی چیزی در طبیعت وجود دارد که روح را آرام میکند و استرس را از بین میبرد.
بنابراین، مهم نیست که چقدر مشغله دارید یا گرفتار هستید، کمی وقت بگذارید و به طبیعت بروید. حتی اگر فقط برای چند دقیقه باشد، میتواند دنیای متفاوتی ایجاد کند.
۳) ذهنآگاهی را تمرین کنید
ذهن آگاهی به معنای حضور و تمرکز بر اینجا و اکنون است. این یک پادزهر برای زندگی اغلب شلوغ و چندوظیفهای ما است که در آن ذهن ما دائماً از یک فکر به فکر دیگر میپرد.
تمرین منظم ذهن آگاهی در واقع میتواند ساختار مغز شما را تغییر دهد. مطالعه هاروارد نشان داد که ذهن آگاهی میتواند تراکم ماده خاکستری را در نواحی مغز مرتبط با یادگیری، حافظه، تنظیم احساسات و همدلی افزایش دهد.
بنابراین، زمانی که احساس خستگی میکنید، چند لحظه را به تمرین ذهن آگاهی اختصاص دهید. این میتواند به سادگی توجه به نفس خود، یا تمرکز واقعی بر طعم و بافت غذای خود در حین خوردن باشد.
این مکث در روال شما میتواند به شما کمک کند تا کنترل افکار و احساسات خود را دوباره به دست آورید و احساس آرامش درونی کنید.
۴) زمان استراحت را برنامهریزی کنید
گاهی اوقات، بهترین راه برای مقابله با استرس این است که از همه چیز دور شوید.
هر روز زمانی را برای استراحت به خود اختصاص دهید. میتواند ۱۰ دقیقه یا یک ساعت باشد ، از این زمان برای قطع ارتباط با دنیای بیرون و ارتباط مجدد با خودتان استفاده کنید.
شما میتوانید مجله یا کتاب بخوانید یا به سادگی در سکوت بنشینید. هدف «دستیابی» به چیزی در این مدت نیست، بلکه صرفاً بودن است.
۵) شکرگزاری را تمرین کنید
هنگامی که ما غرق در شلوغیهای زندگی میشویم، اغلب بر روی آنچه اشتباه است یا آنچه باید انجام شود تمرکز میکنیم. اما تغییر تمرکز بر روی آنچه که خوب پیش میرود میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
تمرین قدردانی یک راه قدرتمند برای تغییر طرز فکر شما و کاهش احساس غرق شدن است. این در مورد تصدیق چیزهای خوب در زندگی شما است، مهم نیست که چقدر کوچک به نظر میرسند.
هر روز، لحظهای را به یادداشت کردن سه موردی که بابت آنها سپاسگزار هستید اختصاص دهید. آنها نباید بزرگ باشند- حتی چیزی به سادگی یک فنجان قهوه گرم یا لبخند یک غریبه میتواند به این لیست راه پیدا کند.
شناخت جنبههای مثبت زندگیتان میتواند به متعادل کردن استرس کمک کند و حس آرامش را به شما بدهد.
۶) با عزیزانتان تماس بگیرید
گاهی اوقات، به راحتی میتوان فراموش کرد که در این سفر تنها نیستیم. زمانی که به نظر میرسد سنگینی دنیا بر دوش شماست، در به اشتراک گذاشتن احساسات خود با کسی که به او اعتماد دارید، تردید نکنید.
گفتگوی صمیمانه با یکی از عزیزانتان میتواند حمایت عاطفی مورد نیازتان را فراهم کند. این کار برای گرفتن راه حل یا مشاوره نیست. بلکه در مورد احساس شنیده شدن، دیده شدن و تأیید است.
بنابراین، زمانی که احساس ناراحتی میکنید، لحظهای با عزیزان خود ارتباط برقرار کنید. این کار میتواند احساس راحتی و آرامش را به همراه داشته باشد و بار شما را سبکتر کند.
۷) به موسیقی آرامبخش گوش دهید
موسیقی روش قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر خلق و خو و احساسات ما دارد. آهنگ درست میتواند ذهن شما را آرام کند و روح شما را تسکین دهد تا در میان هرج و مرج احساس آرامش کند.
میتوانید یک لیست پخش از آهنگهای آرامشبخش بسازید که در مواقعی که احساس خستگی میکنید، به آن مراجعه کنید. آن را امتحان کنید. شاید تعجب کنید که چقدر کمک میکند.
۸) به فعالیت بدنی بپردازید
هنگامی که غرق در زندگی میشویم، بدنمان اغلب مملو از هورمونهای استرس مانند کورتیزول میشود. فعالیت بدنی یک راه عالی برای مقابله با این است.
خواه یک پیاده روی سریع، یک جلسه یوگا یا فقط حرکت دادن بدنتان باشد، این کار میتواند به کاهش سطح استرس و پاکسازی ذهن شما کمک کند. مانند فشار دادن یک دکمه تنظیم مجدد روی خلق و خوی شماست.
لازم نیست ماراتن بدوید یا تمرین شدید انجام دهید. حتی تنها چند دقیقه کشش یا پیاده روی میتواند تفاوت ایجاد کند؛ بنابراین وقتی احساس خستگی میکنید، لحظهای را به حرکت اختصاص دهید. این مکث برای فعالیت بدنی میتواند حس تعادل و آرامش را به روز شما بیاورد.
۹) پذیرش کلید رهایی است
پذیرش نقش مهمی در مقابله بیش از حد با مسائل ناخوشایند زندگی است. این در مورد پذیرش احساسات خود بدون قضاوت یا مقاومت است.
گاهی اوقات آنقدر انرژی صرف مبارزه با احساس خستگی و کلافگی میکنیم که فقط استرس را تشدید میکند. پذیرفتن این موضوع که گهگاه این احساسات مشکلی ندارد، میتواند فوق العاده رهاکننده باشد.
به یاد داشته باشید، این نشانه ضعف یا شکست نیست. این فقط به این معنی است که شما انسان هستید؛ و مانند همه انسانها، شما این توانایی را دارید که از آن عبور کنید و در طرف مقابل قویتر ظاهر شوید. این پذیرش میتواند آرامش و انعطافپذیری بینظیری به ارمغان بیاورد.
منبع: همشهری آنلاین
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی