تلویزیون نمیداند رسانه رسمی جمهوری اسلامی است؟
تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۶۸۳۴۶
«آقای تلویزیون! شما نزد دولتهای خارجی به عنوان رسانه رسمی جمهوری اسلامی شناخته میشوید و هر نظری را که در شبکههای شما مطرح میشود به عنوان نظر حاکمیت تلقی میکنند.»
به گزارش ایسنا، مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: «برنامه صبحگاهی «سلام، صبحبهخیر» در شبکه سوم سیما تصاویری از کشتی سالینا را منتشر کرد که این کشتی را در حال دور زدن تحریمهای نفتی ایران نشان میدهد!
انتشار این تصاویر با واکنشهای زیادی در داخل کشور روبهرو شد و حتی برخی از رسانهها نوشتند تلویزیون، اطلاعات محرمانه فروش نفت ایران را در اختیار غیر قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این برنامه اما در واکنش به این اعتراضها اعلام کرد پیش از تلویزیون، برخی از رسانههای خارجی و داخلی و مشخصاً فایننشالتایمز به این موضوع اشاره کرده بودند. مجری این برنامه اعلام کرد رسانههای داخلی ایران با گیر دادن به تلویزیون، به رسانههای خارجی برای تخریب جمهوری اسلامی کُد دادهاند. او در ادامه گفت: چرا دیگر رسانههای داخلی حق پخش این اطلاعات را دارند اما تلویزیون این حق را ندارد؟
تشخیص این که تلویزیون عملی خلاف امنیت ملی انجام داده است یا نه البته بر عهده شورای عالی امنیت ملی است و دبیرخانه آن که به قاعده باید حساسیت نشان دهد اما در این نوشتار میخواهم به این نکته اشاره کنم که چرا تلویزیون ایران خود را با رسانههای غیر حاکمیتی و غیر دولتی مقایسه میکند؟
آقای تلویزیون! شما در نزد دولتهای خارجی به عنوان رسانه رسمی جمهوری اسلامی شناخته میشوید و چهبسا نتوانند باور کنند تلویزیون غیر خصوصی مشهور به دولتی در عین حال ضد دولت هم هست و اگر هم ضد دولت نباشد برای دولت تره خرد نمیکند!
باید به این مدیران گفت هر نظری را که در شبکههای شما مطرح میشود به عنوان نظر حاکمیت تلقی میکنند.
خبرگزاریها، روزنامهها و سایتها هر چه بنویسند به عنوان نظر نظام معرفی نمیشود. البته این معنا شامل کیهان، اطلاعات و روزنامه ایران نمیشود. روزنامه ایران به عنوان ارگان دولت جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود. مدیر مسؤول دو روزنامه اطلاعات و کیهان نیز از سوی مقام معظم رهبری منصوب میشوند. به واسطه این انتساب، دولتهای خارجی اظهار نظرهای این روزنامه را به پای نظام مینویسند.
بگذارید مثالی برای شما بزنم. دو روحانی در مورد یک موضوع مثلاً «کنسرت» اعلام نظر میکنند. یکی از آنها امام جماعت یک مسجد است و دیگری امام جمعه یک شهر. موضعی که مورد توجه همه از جمله رسانهها قرار میگیرد نظر امام جمعه است چون او نماینده حاکمیت در شهر یا استان است.
اگر این خبر در یک روزنامه منتشر میشد، رسانههای خارجی میگفتند ادعای یک رسانه در ایران در مورد فروش نفت ولی حالا میگویند و مینویسند که ادعای ایران در مورد فروش نفت به چین با وجود تحریم آمریکا.
مسئله همین است که تلویزیون خود را ملی نمیداند و همانطور که بسیاری میگویند، صداوسیمای ایران میلی است تا ملی!
نکته بعدی که باید به آن اشاره کرد این است که در سراسر جهان برنامههای صبحگاهی، برنامههای خانوادگی و تفریحی است و در آنها چندان به مسائل سیاسی پرداخته نمیشود و معلوم نیست چرا تلویزیون به ویژه شبکه سه و مدیر آن علاقه دارد به زندگی مردم رنگ سیاست بپاشد. شاید هم معلوم باشد و میخواهد ارگان یک جریان خاص سیاسی باشد؟
البته تلویزیون ایران سالهاست نشان داده است که علاقهای به هم جهت شدن با نگاه بیشتر مردم ندارد و دوست دارد تنها دل عدهای را به دست بیاورد. این جعبه به آدمی میماند که خودش را به خواب زده و دوست ندارد بیدار شود.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۶۸۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه تند روزنامه جمهوری اسلامی به مهدی نصیری
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به مهدی نصیری کنایه تندی زد.
این روزنامه نوشت: خوشبختانه بسیاری از افراد روحانی که اهل انتقاد هستند، روش اعتدالی را پیشه خود کردهاند و از افراط و تفریط پرهیز میکنند.
مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید از منتقدین منصف و معتدل تقدیر به عمل آورند و به مطالبی که مطرح میکنند توجه جدی نمایند و ترتیب اثر بدهند. منتقدین منصف، خیرخواهان نظام و مردم و کشور هستند و وجود آنها برای جلوگیری از انحراف حکمرانان از مسیر حق و عدل، ضرورت دارد و فقدانشان به ضرر کشور و حتی به ضرر حکمرانان است.
اهمیت استقبال حکمرانان از منتقدین منصف و معتدل در اینست که ترتیب اثر دادن به نقطه نظرات آنان، راه را بر افراد تخریبگر و برانداز که در پوشش منتقد ظاهر میشوند میبندد و جامعه را از عوارض منفی آنچه آنها مطرح میکنند مصون نگه میدارد. مسئولان نظام اگر به این نکته بسیار ظریف و در عین حال مهم توجه و به آن عمل کنند، این کار آنها منشأ دو فایده بزرگ خواهد بود.
یک فایده اینست که عملکرد خود حکمرانان تصحیح میشود و فایده دوم اینست که زمینهای برای میداندار شدن منتقدان تخریبگر و برانداز باقی نمیماند و مردم بطور طبیعی آنان را طرد میکنند و به مطالبشان اهمیتی نمیدهند. نتیجه این میشود که جامعه صاحب حکمرانی سالم و مطلوب خواهد شد و در چنین جامعهای جائی برای تخریبگران و براندازان وجود نخواهد داشت.
آنچه مایه تأسف است اینست که در اثرعدم توجه مسئولین به انتقادهای منصفانه و خیرخواهانه، عرصه برای کسانی که در پوشش انتقاد، اغراض براندازانه خود را دنبال میکنند باز میشود. مهمتر اینکه با میداندار شدن عناصر افراطی، فرهنگ اعتدال به فراموشی سپرده میشود و در تمام زمینهها فرهنگ افراط رشد میکند. این، خطر بزرگی است که روحانیت باید با آن مبارزه کند و به آن اجازه رشد یافتن ندهد.
یک آفت بزرگ که از بطن روشهای افراطی سر برمیآورد، اِعمال بغضهای ایمانسوز است. معیار افراد افراطی به جای آنکه حمایت از حق و مبارزه با باطل باشد، مخالفت با هر چیزی است که فلان شخص میگوید و هدفی است که او آن را دنبال میکند خواه حق باشد یا باطل.
به عبارت روشنتر، افراطیون وقتی با کسی مشکل داشته باشند، او اگر در زمانی که آفتاب به همه جا تابیده بگوید الآن روز است، افراطیون خواهند گفت نه خیر اینطور نیست و الآن به هزار دلیل شب است و اگر در شب تار، او بگوید الآن شب است آنها خواهند گفت الآن روز است! چنین کژراههای را حتی از افراد غیرمنتسب به روحانیت نمیتوان پذیرفت چه رسد به افرادی که مدعی برخورداری از علوم دینی هستند.
متأسفانه این روش افراطی و بشدت انحرافی در حال گسترش است و کار به جائی رسیده که بعضی از این افراد حتی حاضر شدهاند برای نشان دادن بغض خود به تعفن برجامانده از رژیم شاهنشاهی پناه ببرند. البته این، نتیجهعدم تعادل کسانی است که از چاله تفریط به چاه افراط غلطیدهاند و انتظار دیگری از افرادی با چنان سابقهای نمیتوان داشت، سوختن ایمان در آتش بغضهای جاهلی.
روحانیت باید خطر بغضهای ایمانسوز را جدی بگیرد و با تقویت روش اعتدالی در تمام زمینهها، مانع گسترش روشهای افراطی شود. رسیدن به این هدف مهم، نیازمند فرهنگسازی است و با اظهار تأسف و بیعملی هیچ مشکلی حل نخواهد شد.