روایتی جذاب و طنزآلود در قالب فانتزی جادویی
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۹۹۰۴۰
«داستانهای تاریخی درباری همیشه طرفدارهای خودشان را در میان نوجوانها دارند، اما معمولاً از الگوهای مشخصی پیروی میکنند و شخصیتهایی را معرفی میکنند که دور از دسترس به نظر میرسند، اما رمان «قصر جادو» با نگاهی متفاوت و روایتی جذاب و طنزآلود و در قالب فانتزی جادویی، مخاطب را با شاه نوجوانی همراه میکند که تازه به تخت نشسته است و با دشواریهای حکومت و دسیسههای پنهانی وزیر و درباریان دست و پنجه نرم میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او مانند شاهان دیگر، پنهانی با لباس مبدل و از راه تونلی عجیب که قلمرو جادو و محل برخورد خیر و شر است، به بیرون از قصر میرود و در این تونل به جنی به نام «منم» برمیخورد و به یاری او مراحل گذر از خودآگاهی به ناخودآگاهی را طی میکند و وارد مرحلهای نو از خودآگاهی میشود.
بیرون از قصر به سه دزد میرسد که میخواهند به خزانهی شاه دستبرد بزنند. شاه از سر کنجکاوی و با کمک «منم»، با دزدها همراه میشود و خزانهی خودش را خالی میکند. پس از بازگشت میفهمد که قصر در شرف کودتاست و اتفاقهایی میافتد که نامردمیهای حاکم بر فضای قصر و کارشکنیها و نیتهای پنهان بزرگان را آشکار میکند…
نوجوانی و دغدغههای آن در این رمان حرف اول را میزند. ابعاد گوناگون شخصیت شاه برای مخاطب بسیار لمسپذیر و عینی پرداخته شده است و میتواند همذاتپنداری نوجوانان را برانگیزد. ویژگیهای نوجوانی در رفتارها و تصمیمهای شاه بهوضوح دیده میشود. ما داستان یک شاه را نمیخوانیم، داستان نوجوانی را میخوانیم که در موقعیتی بزرگسالانه قرار گرفته است و حسهای نوجوانی او یا نادیده گرفته میشوند یا به پای خامی و بیتجربگی گذاشته میشوند، اما او میخواهد فارغ از مسئولیتهای قصر و ظاهر شدن در نقش بزرگسال بینقص، خودش باشد و درونش را دریابد.
عناصر جادویی از جمله شخصیتهای جادویی، کنشها و فضاهای جادویی در قصر جادو برجسته شدهاند. «منم»، جن پینهدوزی است که از سوی شاه فقید برای راهنمایی شاه جوان در نظر گرفته شده است و در خصوصیترین لحظهها و تصمیمها در کنار اوست.
گفتوگوی شاه با «منم» در واقع گفتوگوی شاه با خودش است. «منم» همانطور که از نامش پیداست، تصویری از شاه است و وقتی شاه در آینههای متکثر «منم» را میبیند، در واقع با خودش روبهرو میشود. حضور جن پینهدوز که بار طنز داستان را به دوش میکشد و کشمکشهایی که با شاه دارد، فضای رسمی را میشکند و روایت را جذاب و پرکشش میکند. جادو نقش برجستهای در شکلدادن به روابط افراد قصر ایفا میکند. وزیر و پدر شاه در سالهای دور هر دو جادوگری آموختهاند و هرکدام نمایندهی جادوی سیاه و سفید به حساب میآیند.
رمان تأکیدی ویژه بر همبستگی و کار گروهی دارد. سه دزد با شاه مربعی را تشکیل میدهند که رمز موفقیتشان در اتحاد است. آنها نسخههای دیگر شاه هستند و حتی رمز غلبه بر وزیر در هماهنگی میان آنهاست.
در رمان «کرمانینژاد» به قلمرو نمادها و نشانهها وارد میشویم و با رمانی توبهتو و چندلایه مواجه هستیم. تونلی که تداعیکنندهی زهدان مادر، دوراهی انتخاب و مسیر ورود به قلمرو تجربه است، اتاق آینهکاری که «خود»های متکثر را بازتاب میدهد و شاه را پس از تولد دوباره به مرحلهی شناخت خود میرساند، رمزهای نهفته در اعداد، دیوهای آدمخوار، شبحهای سفید و سیاه که نمایندگان خیر و شرند، بریده شدن نمادین دست و دیگر نمادها خوانشی لذتبخش را برای مخاطب رقم میزنند و او را وارد عرصهی کشف و دریافتهای چندگانه میکنند.
دوسویهگیها و نوسانها که از جنس مخاطبان نوجوان است، در این رمان بسیار پررنگ هستند. شخصیت اصلی نوجوان مدام در دوراهیهای انتخاب و تشخیص درست و نادرست قرار میگیرد و انتخاب و داوری در این موقعیتها به هیچ عنوان کار سادهای نیست. با اینکه نیروهای خیر و شر در قصر در دو سو صف کشیدهاند، شاه مدام قضاوتهایش را به پرسش میکشد. آیا وزیر واقعاً شر مطلق است؟ آیا بزرگان که ناخواسته وارد توطئهها شدهاند یا نیرویی فراتر آنها را هدایت کرده است؟ آیا دزدها باید محکوم شوند و اصلاً دزد واقعی چه کسی است؟ پرسشهایی از این دست در فضایی پرتعلیق و با حادثههای پرشتاب روایت را پیش میبرند. زبان اثر محکم، روان و انعطافپذیر است. بسته به موقعیت و شخصیتی که شاه با آن مواجه میشود، لحن تغییر میکند و زبان میان محاوره، رسمی، عاطفی و صمیمی چرخ میخورد».
نویسنده: فرزانه آقاپور
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: پدر تولد رمان سیاه و سفید شاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۹۹۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مگره و مردان محترم» در کتابفروشیها دیده شدند
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مگره و مردمان محترم» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهفدهمینعنوان مجموعه پلیسی نقاب است که اینناشر منتشر میکند.
سربازرس ژول مگره یکی از شخصیتهای مهم ادبیات پلیسی فرانسویزبان است که ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی خلقش کرده و ترجمه داستانهایش توسط عباس آگاهی در مجموعه پلیسی نقاب چاپ میشود.
پیش از اینکتاب، رمانهای «دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده»، «مگره و جنایتکار» «مگره و جان یک مرد»، «لونیون و گانگسترها»، «سربازرس مگره و دیوانه بِرژِراک»، «سربازرس مگره در شب چهارراه»، «مگره و مرد بیخانمان»، «سربازرس مگره در کافه دوپولی»، «مگره» و «سربازرس مگره در قضیه سَنفیاکْر» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
«مگره و مردمان محترم» درباره پرونده قتل یککارخانهدار بازنشسته است که باعث میشود پای سربازرس به خانه او کشیده شود. نکته اینپرونده این است که همه آدمهای درگیر در آن، محترماند و مظنونی بینشان به چشم نمیآید.
اسم کارخانهدار رنه ژوسلن است که در نبود همسر و دخترش، با دامادش دکتر فابر شطرنج بازی کرده است. همسر و دختر ژوسلن به تئاتر رفته و منزل نبودهاند. وقتی پدرزن و داماد مشغول بازی شطرنج هستند، تلفنی ناشناس، دکتر را به بالین بیماری میخواند که وجود خارجی ندارد و به اینترتیب، شرایط برای حضور قاتل در خانه فراهم میشود که بررسیهای اولیه نشان میدهند بدون هرگونه استفاده از زور وارد شده و با اسلحه کمری خود به ژوسلن شلیک کرده است.
ژرژ سیمنون رمان «مگره و مردمان محترم» را سال ۱۹۶۱ نوشته است.
اینرمان در ۸ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
«منو متهم به دروغگویی میکنید؟»
لبهایش کمی میلرزید. بیگمان فشار زیادی به خودش وارد میکرد تا مقابل مگرهای که رنگ رخسارهاش برافروخته بود، ثابت و باوقار باقی بماند. اما لاپوانت هم گرفته و ناراحت، نمیدانست به کجا نگاه کند.
«شاید به دروغگویی نه، ولی به از قلمانداختن بعضی چیزها... مثلا من یقین دارم که شوهرتون در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«دونستن این چه کمکی میتونه بهتون بکنه؟»
«اگر شما هیچاطلاعی از اینموضوع نداشتید، اگر شما هرگز چنین سوءظنی به او نبردید، مشخص میکنه که اون میتونسته چیزی رو از شما مخفی نگه داره. و اگه او اینو از شما مخفی نگه داشته ...»
«شاید به فکرش نرسیده که راجع به این موضوع با من حرف بزنه.»
«اینکه میگید شاید اگر اون یک یا دوبار، تصادفی، بازی کرده بود پذیرفتنی بود. ولی اون مشتری پروپاقرص اینجور جاها بوده که هفتهای چندهزار فرانک در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟»
«شما جوری وانمود کرده بودید که انگار همهچی رو درباره اون میدونید، و خودتون هم چیزی رو از اون مخفی نمیکردید...»
اینکتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6090851 صادق وفایی