اصولگرایی و اصلاحطلبی مردهاند
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۵۴۰۲۱
ابراهیم فیاض معتقد است، اگر شعارهای واقعبینانه داده شود، مردم حتماً به این نتیجه خواهند رسید که رایشان اثرگذار خواهد بود. مشارکت در انتخابات بستگی به شعارها دارد.
به گزارش ایسنا، ابراهیم فیاض، جامعهشناس نزدیک به اصولگرایان گفت: در شرایط فعلی هیچکدام از گروههایی که داعیه پدرخواندگی سیاسی در کشور دارند، ارج و قرب چندانی در بین سطوح مختلف مردم ندارند و بر همین اساس دیگر نباید به حضور در قدرت امید چندانی داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح گفتوگوی اعتمادآنلاین با فیاض به شرح زیر است:
آیا قبول دارید که کشور در شرایط پیچیدهای به استقبال انتخابات مجلس یازدهم میرود؟
به هر حال برخی از کنشهای بینالمللی و برخی ندانمکاریها و سهلانگاریها در داخل، مردم را در شرایط دشواری قرار داده است. طبیعی است در چنین وضعیتی فضای انتخاباتی هم تحت تأثیر قرار بگیرد.
یعنی پایین آمدن احتمالی میزان مشارکت و سرد شدن فضای انتخاباتی؟
نه لزوماً. ممکن است رخدادهای چند وقت اخیر مردم را به این نتیجه برساند که با رأی دادن، از تداوم حضور سهلانگاران در مجلس و حتی دولت جلوگیری کنند. وقتی مردم میبینند هم اصولگراها و هم اصلاحطلبان در حال تلف کردن وقت هستند، میآیند و به کسانی رأی میدهند که دغدغه امنیت ملی دارند و شعارهایشان نشان میدهد میتوانند مشکلات را کم کنند. به هر حال در دست مردم کم پولی نیست و در جادهسازی و… میتوان از آنها کمک گرفت. اگر گروهی با بنیانهای فکری عمیق دست به کار شوند، خیلی از امور اصلاح و در نتیجه مانعها از مسیر برداشته میشود و کاستیها کم خواهد شد. فقط کافی است مردم بیایند و به شایستهها رأی بدهند.
شایستهها یعنی چه کسانی و کدام گروهها؟
شایستهها افراد و گروههایی هستند که خارج از اصولگرایی و اصلاحطلبی، به جای تمرکز بر رقابتهای آنچنانی و تلاش برای کسب قدرت در هر شرایطی، با تفکر و عقلمداری و تلاشی صادقانه دنبال این باشند که برنامههای بنیادینی را برای ترمیم وضعیت بدِ پیشآمده اجرایی کنند.
اما معمولاً مردم در شرایط سخت، انگیزه زیادی برای حضور در پای صندوقهای رأی ندارند.
شاید بتوان این را پذیرفت اما اگر شعارهای واقعبینانه داده شود، مردم حتماً به این نتیجه خواهند رسید که رایشان اثرگذار خواهد بود. ببینید، مشارکت در انتخابات بستگی به شعارها دارد. همانطور که آقای ناطق نوری سال ۷۶ به خاطر حرفهای تکراری رقابت را به رقیبی باخت که حرفهایی جدید از جمله توسعه سیاسی و آزادی میزد. اصلاحطلبان در آن انتخابات رأی آوردند و دوره دوم هم آقای خاتمی رأی بیشتری آورد. احمدینژاد نیز در سال ۸۸ با توجه به شعارهایی که داد، رأی بیشتری را از آن خود کرد.
رأی بر اساس شعار، رأی کارسازی خواهد بود؟
بستگی به این دارد که شعارها چقدر استراتژیک و راهبردی باشد. در این بین باید دانشگاهها، رسانهها و حوزههای علمیه مشخص کنند که کدام شعار کاربردی و کدام شعار پوشالی است تا مردم با آگاهی و بینش لازم رأی دهند.
شرایط را برای اصولگرایان چطور میبینید؟
تکرار میکنم اصولگرایی و اصلاحطلبی مردهاند و تاریخ مصرفشان تمام شده است. در حال حاضر فقط بازار تهران همچون پیرمردی که توانی ندارد و پایداریچیها که اصلاً بین مردم پایگاهی ندارند، در ذیل اصولگرایان معرفی میشوند که همین نشانه زوال اصولگرایی است. اصلاحطلبان هم شرایط بهتری ندارند و جریانی مردهاند. با این تفاصیل، گروههای جدید و شعارهای جدیدی متولد میشوند که عمدتاً غیر سیاسی هستند. پیشبینی من درباره آرایش انتخابات مجلس رقابت طیف تکنوکرات ملی با گروههای سیاسی رادیکال است که هر کدام بسته به شرایط، نمایندگانی را به مجلس خواهند فرستاد و دیگر شاهد نخواهیم بود که پارلمان چهرههایی از اصولگرا یا اصلاحطلب را در خود جای دهد. البته بعضی از تکنوکراتهای ملی امکان دارد رویکردی رادیکال نسبت به حاکمیت از خود نشان بدهند.
ظهور و بروز این گروههایی که شما از آنها حرف میزنید، بر شرایط کلی کشور چه تأثیری میگذارد؟
ایران به یک جهش بزرگی میرسد. همانطور که آلمان از یک کشور عقبافتاده و فقیر به یکی از قدرتهای اقتصادی و تکنولوژی در سطح جهان رسید. این جهش بزرگ باعث میشود ایران قدمهای بزرگی در مسیر پیشرفت و توسعه بردارد.
سوال این است که مشارکت بالای انتخاباتی چه فایده و میزان پایین درصد آرا چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
مشارکت حداقلی این فرصت را در اختیار گروههای غالباً کمرای خواهد گذاشت تا بتوانند با کمترین رأی ممکن «برنده انتخابات» شوند و با راه یافتن به مجلس، فضایی انحصاری در کشور پدید آورند. مانند همان کاری که پیش از این هم اصلاحطلبان و اصولگراهای ضد خاصیت انجام دادند و فضای کشور را مسموم کردند. اما اگر شعارهای بنیادگرایانه اوج بگیرد و تکنوکراتهای ملی و رادیکالها به یک وحدت برسند، جهش اقتصادی بزرگی رخ میدهد و میتوانیم تهدیدها را در این شرایط به فرصت تبدیل کنیم و یکی از کشورهای پیشرفته خاورمیانه شویم.
به نظر شما مشارکت بالا در انتخابات ضامن توفیق اصلاحطلبان نخواهد شد؟
نکته بسیار مهم در بحثهای مربوط به انتخابات این است که ما در چه مقطع تاریخیای قرار داریم و باید چه مسیری را طی کنیم. سال ۷۶ اصلاحطلبان با بررسی مطالبات جامعه، توسعه سیاسی و آزادیهای فردی را به عنوان برنامههای جدی خود طرح کردند و وعده ایجاد دولت مدنی دادند که در نهایت منجر به موفقیت آنها شد و رأی بالای آقای خاتمی محصول شناخت دقیق مطالبات جامعه بود. به همین دلیل باید بدانیم آیا شعارها و برنامههای گروههای سیاسی با داشتهها و نگاهشان همخوان است یا نه.
شما به انتخابات ۷۶ اشاره کردید. اما اصلاحطلبان در دهه نود توانستند سه انتخابات را با توفیق پشت سر بگذارند. به نظر شما این موفقیت در بازیهای سیاسی آتی ادامه خواهد داشت؟
هر چه بود گذشت، در حال حاضر باید توجه داشت که دیگر در جامعه کمترین اثری از اصلاحطلبی دیده نمیشود. معلوم است که اصلاحطلبان دیگر حرفی برای گفتن ندارند. یا درباره اصولگرایی وقتی برخی چهرههای غیر مردمی، شاخص و ممتاز میشوند، چطور میتوانید چنین گروهی را در جامعه تأثیرگذار و کارآمد بدانید؟
اما اصلاحطلبان در سال ۹۴ کرسیهای قابل توجهی از مجلس را به خود اختصاص دادند و دو سال و چند ماه پیش از آن، از دولتدار شدن تندروها به واسطه ائتلافی که با اعتدالیون داشتند جلوگیری کردند. این طور نیست؟
صحبت من این است که در شرایط روز هیچکدام از گروههایی که داعیه پدرخواندگی دارند، از ارج و قرب چندانی در بین سطوح مختلف مردم برخوردار نیستند و بر همین اساس دیگر نباید به حضور در قدرت امید چندانی داشته باشند. اصلاحطلبان و اصولگرایان به قدری بد عمل کردهاند که بحث نظام پارلمانی و از محور خارج کردن رئیسجمهوری دوباره بر سر زبانها افتاد، زیرا در نظام پارلمانی ساختار قدرت متکثر میشود تا رؤسای جمهوری نتوانند هشت سال به طور دائم هر کاری میخواهند بکنند که در این حالت، فاتحه راست مدرن و بازار را باید بخوانیم. اصلاحطلبان هم اگر دنبال این باشند که راههای لیبرالیستی را طی کنند، شکستشان قطعی است. پس باید منتظر خودنمایی تکنوکراتهای بومیگرا باشیم. همان بچههای باسوادی که در پی ایدئولوژی چپ و راست نمیروند و کشور را با واقعبینی اداره خواهند کرد. به نظرم اصولگرایان و اصلاحطلبان هم از تکنوکراتهای بومیگرا خواهند خواست تا آنها را نیز در مناسبات خود سهیم کنند.
به عنوان سوال پایانی؛ اصلاً لازم است بحثهای سیاسی در امور مربوط به اداره کشور تا این حد مطرح شود؟
خیر. قطعاً یکی از مشکلهایی که ما در کشور داریم و متأسفانه به ادامهاش هم اصرار میکنیم، همین سیاسیکاریهایی است که مخصوصاً از دهه ۷۰ به بعد همه مناسبات کشور را تحتالشعاع خود قرار داده است. ایران یکی از غنیترین کشورهای منطقه و حتی جهان است و به همین دلیل آنهایی که با ندانمکاری و انجام کارهایی که ریشه در تمامیتخواهی دارد تیشه بر ریشه منافع عمومی میزنند، بدانند دیر یا زود باید پاسخی قانعکننده به افکار عمومی بدهند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ابراهیم فیاض انتخابات مجلس اصولگرايان اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۵۴۰۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زبانه کشیدن شعلههای آتش حق طلبی از دانشگاههای کلمبیا و اوهایو
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در بیانیهای مطرح کرد: شعلههای آتش از کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی _ اقتصادی آمریکا است و اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست زبانه میکشد و پلیس با چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
به گزارش خبرنگار گروه استانها خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در حمایت از اعتراضات مسالمت آمیز دانشجویان آمریکایی و اقدام دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه نسل کشی رژیم صهیونیستی بیانیه منتشر کرد.
«وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ»/ و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش) چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است. (سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۴)
ناگهان چه شد؟ گویی حرفهایی که یک عمر در گوش جهان نجوا میکردند، اکنون، چون تیری به سوی خودشان پرتاب شده، دانشگاهیانی که میگفتند جای نیروهای امنیتی نیست، برای دانشجویان بی امنیت شده است. پس حقوقشان کجاست؟ مگر قرار بر آزادی بیان نبود؟ پس جرم چیست؟ حبس برای چیست؟ کجاست شعارهایشان؟
آری، آنها بار دیگر روی واقعی خود را به همگان نشان دادند، شاید آنها کور و کر باشند؛ اما جوانان همدل و دلرحم که کور نیستند، میبینند، میفهمند، پس میایستند، میجنگند، حبس میکشند و ایستادگی میکنند.
اسرائیل در حالی برای حفظ بقای خود دیوانه وار به هر ریسمانی چنگ میزند که حامیانش در هیاهوی درونی خود در حال غرق شدناند؛ هیاهویی که برخاسته از خونهای به ناحق ریخته شده فلسطینیان است. آتشی که آنها برای دیگری افروخته بودند دامن گیر خودشان شده است؛ آتشی که شعلههایش در دانشگاههایی، چون کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی-اقتصادی آمریکا است و یا اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست و تگزاس و پرینستون و... زبانه میکشد و پلیس مهربان و مردمدار آن، با کمی چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
غافل از اینکه آه آن کودکی که از ترس انفجار قدرت تکلم خود را از دست داده بود یا آن پدری که در زیر آوار در پی تنها یک عضو زنده از خانوادهاش بود زودتر از هر چیزی به آسمان رسیده و حالا انعکاس آن موج بیداری است که در درون اساتید و دانشجویان و مردم غرب هم به پا خاسته و سردمداران آنها را وادار میکند دست به خشونتهایی بزنند که حتی خودشان هم از استفاده از کلمه حقوق به خنده میافتند چه برسد که بشری را هم به آن وصله کنند.
همه اینها را مدیون محور مقاومتی هستیم که جمهوری اسلامی ایران سالهای مدیدیست در رأس آن فریاد ظلمستیزی و حقطلبی را سر برآورده و به هیچ قیمتی از خونخواهی مردم مظلوم غزه دست نکشیدهاست و پایهگذار این بیداری جهانی، پیر جمارانمان بود که این رژیم غاصب را غده سرطانی نامید و فرمان مقابله با اسرائیل را برای همه مسلمین صادر کرد؛ باشد که نابودی همه ظالمان و پیروزی مستضعفین جهان را جشن بگیریم؛ باشد که در قدس به پیشوایی، ولی مان نماز جماعت اقامه کنیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
Then they plotted [against Jesus], and Allah also devised, and Allah is the best of devisers. (Surah al-Imran verse 54)
What happened suddenly? It's as if the words that were whispered in the world's ears for a lifetime, are now thrown at them like an arrow. The university, which was said to have no place for security forces, has become unsafe for students. So what happened to human rights? Wasn't it supposed to consider freedom of speech?
So what crime are they talking about? What is imprisonment for? Where are their slogans? Yes, they showed their true colors once again to everyone. Maybe they are blind and deaf; But young students who are kindhearted and compassionate are not blind, they see and understand. So they stand, fight, are being arrested.
While Israel frantically clings to every string to preserve its survival, its supporters are drowning in their internal uproar; The uproar which arose from the unjustly shed blood of Palestinians. The fire which they lit for someone else has caught fire for themselves; A fire which flames are burning in universities like Columbia, which is the training place for future political-economic managers and leaders of America , or Ohio, which is the third largest university in America, and Texas, Princeton, etc. and their kind and people-friendly police are trying to contain it with a little bit of violence.
Unaware that the curse of that child who had lost his ability to speak due to the fear of the explosion or the father who was under the rubble looking for only one living member of his family reached to the God earlier than anything else and now the reflection of that is the wave of awakening which led The professors, students and people of the West to also risen up and forced their leaders to commit violence that even they laugh at the use of the word rights.
We owe all this to the axis of resistance, at the head of which the Islamic Republic of Iran has raised the shout of anti-tyranny and right-seeking for many years, and has not given up blood lust for the oppressed people of Gaza at any cost, and the founder of this global awakening was Imam Khomeni, who called this usurping regime a cancerous tumor; Named and issued an order to confront Israel for all Muslims.
May we celebrate the destruction of all oppressors and the victory of the oppressed of the world; May we perform congregational prayers in Quds under the leadership of our saint. Peace, mercy and blessings of God be upon you all