غریب آبادی: سیاست خارجی و رفتار آمریکا مشحون از تناقض و دوگانگی است
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۵۸۷۷۲
به دنبال درخواست آمریکا برای برگزاری جلسه فوق العاده شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی جهت بررسی اقدامات اخیر ایران در کاهش تعهدات برجامی خود، این نشست امروز (چهارشنبه، مورخ ۱۹ تیرماه) در مقر این سازمان در وین برگزار شد. غریب آبادی، این نشست، به ایراد سخن پرداخت که متن کامل آن به شرح زیر است:
خانم رئیس، آقای معاون مدیرکل، عالیجنابان، همکاران محترم
هیات من، گزارش منتشره توسط مدیرکل آژانس را ملاحظه نمود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱. در واقع، این یک طنز تلخ می باشد که این جلسه با درخواست ایالات متحده آمریکا برگزار می شود، همان رژیمی که وضعیت کنونی، نتیجه رفتار غیرقانونی تهدیدآمیز آن می باشد. لازم به ذکر است که تحولات اخیر هیچ ارتباطی با موضوعات مرتبط پادمانی و چارچوب مأموریتی شورای حکام ندارد. موضوعات مرتبط با اجرای برجام، در سازوکارهای تعیین شده آن مورد مشورت قرار خواهند گرفت.
۲. سیاست خارجی و رفتار آمریکا، مشحون از تناقض و دوگانگی است که بی اعتمادی را افزایش داده و بی اعتباری را برای آن به ارمغان داشته است. این حقیقت که ایالات متحده که از برجام خارج شده و از هیچ تلاشی برای نابودی آن دریغ نداشته، خواستار برگزاری این نشست شده تا درخواست اجرای همان توافق را داشته باشد، یکی از برجسته ترین نمونه های این تناقض می باشد.
۳. ایالات متحده آمریکا نه تنها قطعنامه شماره ۲۲۳۱ (سال ۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل را نقض و به طور یکجانبه از برجام خارج و از همه تعهداتش ذیل آن سرباز زد، بلکه بی امان، دیگران از جمله دولت های مستقل و موجودیت های خصوصی را مورد فشار، قلدری و ترس قرار داده تا همان کار را انجام دهند.
۴. فقط در طول یکسال گذشته، ایالات متحده آمریکا برخلاف حقوق بین الملل، ۲۰ مورد تحریم های فراسرزمینی عمده را علیه کشور من اعمال نمود. در همین زمان، ایالات متحده رئیس کل سابق بانک مرکزی ایران را تحریم نمود، همه مجوزهای عمومی که بواسطه تعهدات ذیل برجام صادر شده بود را ابطال نمود؛ مجدداً تمام تحریم هایی را که با توجه به تعهدات برجام لغو شده بود، از جمله در بخش نفت و گاز، برقرار نمود؛ بیش از ۷۰۰ فرد و نهاد از جمله آنهایی که به واسطه تعهدات برجام رفع تحریم شده بودند را تحریم نمود؛ بخش مس، آلومینیوم، فولاد و آهن ایران را تحریم کرد؛ بخش پتروشیمی را نیز تحت تحریم قرار داد که تمامی اینها سبب رنج ناعادلانه مردم عادی شده است.
۵. این تحریم ها، به ویژه تحریم های اعمالی بر سیستم بانکی و مالی، حتی بر فعالیت های انسان دوستانه نیز سختی و مشقت وارد نموده، چه برسد به روابط تجاری عادی. تحریم ها، دسترسی به محصولات ضروری داروخانه ای و پزشکی را محدود نموده و از انتقال کمک های انسان دوستانه در زمان فاجعه جلوگیری کرده اند. ناتوانی سازمان های بشردوستانه و ایرانیان خارج از کشور جهت انتقال کمک های خود به ایران در طول سیل های اخیر، نمونه ای آشکار از این واقعیت می باشد. ایالات متحده حتی دستور موقت مشخص شده توسط دیوان بین المللی دادگستری در سوم اکتبر ۲۰۱۸ را اجراء نکرد و در عوض، تحریم های یکجانبه بیشتری را علیه ایران اعمال و وضعیت را در ضدیت با دستور دیوان، وخیم تر نمود.
۶. لازم به گفتن نیست که ایالات متحده آمریکا در خط مقدم اعمال تحریم های یکجانبه فراسرزمینی می باشد و جهت تحمیل خواسته های خود بر دیگر دولت ها، از هیچ تلاشی برای متوسل شدن به تحریم های تجاری، اخلال در جریان های سرمایه گذاری و مالی، مسدود نمودن دارایی ها، و منع مسافرت، دریغ نمی کند. آمریکا که به عنوان پلیس خودخوانده جهانی عمل می کند، در حال پایمال نمودن هرگونه حقوق و هنجار بین المللی است. این رفتار غیر قانونی، نه مشروع بوده و نه حقوقی، و نباید توسط جامعه بین المللی مورد پذیرش واقع شود. با توجه به پیامدهای قابل پیش بینی و هزینه بر تحریم ها، باید به آنها به عنوان یک سلاح و ابزار تجاوز نگریست. تحریم های اقتصادی برخلاف اهداف و مقاصد حقوق بشری بوده و در حقیقت، تنبیه دسته جمعی مردمان عادی هستند و بایستی به عنوان جنایت علیه بشریت تلقی گردند.
۷. ایالات متحده نه تنها از اجرای کامل تعهدات دیگران جلوگیری کرد، بلکه همچنین مانع اجرای تعهدات ایران ذیل این توافق از جمله از طریق لغو معافیت های هسته ای گردید.
۸. ایالات متحده همزمانی که خواستار مذاکره است، به قول خودش سیاست "فشار حداکثری" را اتخاذ و اجراء نموده است، که یک نشانه دیگر رویکرد دوگانه آن می باشد. ظاهراً، این دولت هنوز متوجه فرهنگ ایرانی که تهدید، گستاخی و فشار را نمی پذیرد، نشده است. ایالات متحده بایستی سیاست محکوم به شکست فشار، تهدید و تحریم را رها نماید.
۹. در همین زمینه، قرار دادن نام مقام معظم رهبری ما و اعلام قصد آمریکا برای تحریم نمودن وزیر امور خارجه ایران که برجام را که جزء اصلی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت می باشد، مذاکره نمود و آژانس بواسطه این قطعنامه، مأموریت راستی آزمایی و صدور گزارش دارد، بیشتر به عنوان یک اقدام سیاسی توسط آمریکا می باشد، با این حال نشان از سردرگمی و رفتار غیرطبیعی آمریکا دارد.
۱۰. این تمایل دیگر آزاری آمریکا برای استفاده از تحریم های غیرقانونی یکجانبه به عنوان یک ابزار اعمال زور علیه دولت های مستقل و نهادهای خصوصی و اعمال تروریسم اقتصادی بر آنها، بایستی پایان یابد.
۱۱. تمامی موارد ذکر شده فوق در حالی رخ داده است که ایران حداکثر خویشتن داری و صبر را اعمال نموده و به طور کامل، تعهداتش ذیل برجام را که از طریق ۱۵ گزارش مدیرکل آژانس تائید شده، اجراء کرده است. به علاوه، برخلاف ایالات متحده آمریکا، جمهوری اسلامی ایران مسئولانه عمل نموده و به سازوکارهای حل اختلاف متمدنانه مندرج در این توافق، از جمله مفاد آن درخصوص جبران وضعیت که منجر به نشست وزیران کمیسیون برجام در ششم جولای ۲۰۱۸ شد، متوسل شده است.
۱۲. در بیانیه کمیسیون مشترک وزیران، وزرا صریحاً تائید کردند که "برداشتن تحریم ها، که شامل مزایای اقتصادی برآمده از آن نیز می شود، بخش اساسی برجام را تشکیل می دهد و بر تعهد خود برای یافتن "راه حل های عملی به منظور حفظ عادی سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران"، تاکید کردند. متاسفانه، عمدتاً به علت جلوگیری، اختلال و خرابکاری دائم ایالات متحده آمریکا، هیچ نتیجه عملی مهمی به دست نیامده، و موضوعات برآمده از خروج یکجانبه آمریکا، حل نشده باقی مانده است.
۱۳. بنابراین، جهت برقراری مجدد توازن از دست رفته طولانی مدت در تعهدات متقابل برجامی، هیچ انتخابی برای جمهوری اسلامی ایران به جز احقاق حق خود ذیل مفاد برجام در مورد جبران وضعیت، به ویژه تحت بندهای ۲۶ و ۳۶ باقی نماند. جمهوری اسلامی ایران حتی در انجام این کار، با تدبیر و دور اندیشی عمل نمود تا زمان بیشتری را برای دیپلماسی و تلاش های با حسن نیت ارائه کند، و اقدامات جبرانی خود را به ترتیب به موعد اجراء گذاشت. در این مرحله، این اقدامات شامل تعهدات مرتبط با پادمان ها، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، و همکاری ما با آژانس نشد؛ ضمن اینکه باید توجه داشت دو مورد آخر مستقیماً نتیجه برجام می باشند.
۱۴. مایلم تاکید کنم تصمیم ایران در تطابق کامل با برجام می باشد و بدین منظور اتخاذ شده تا از برجام در برابر رفتارهای مخرب آمریکا و قصور اتحادیه اروپا / سه عضو اروپایی آن در برداشتن هرگونه گام موثر برای اجرای تعهداتشان ذیل برجام و اقداماتی که بعد از خروج غیرقانونی آمریکا و شروع جنگ اقتصادی علیه مردم ایران انجام گردید، محافظت کند. به اعضای اروپایی برجام و اتحادیه اروپا توصیه می کنیم تا به جای ابراز نگرانی از اقدامات ایران برای اعاده تعادل به برجام، از اقدامات آمریکا ابراز نگرانی کنند.
۱۵. جمهوری اسلامی ایران مصمم است تا حمایت خود از برجام را با حسن نیت و در جوی سازنده تا زمانی که همه طرف ها به طور کامل تعهداتشان را رعایت می کنند، ادامه دهد. جمهوری اسلامی ایران آماده است تا اجرای کامل برجام را متناسب با اجرای تعهدات توسط همه طرفین حاضر در برجام و آنهایی که در کمیسیون مشترک از هشتم می ۲۰۱۸ (مربوط به خروج یکجانبه آمریکا از توافق) اتخاذ شد را از سر بگیرد.
پاسخ به برخی ادعاها
۱. برخی ادعاهای بی پایه و اساس و نامرتبط تکراری از سوی برخی هیات ها مطرح شد که هیات من به آنها و با جزئیات دقیق، در نشست های پیشین پاسخ داد. از آنجا که آن ادعاها مرتبط با دستورکار این مجمع نیست، قصد ندارم پاسخ ها را تکرار کنم. اما، مایلم این حقیقت را تاکید کنم که تکرار ادعاها و اتهامات بی پایه و اساس، به آنها به طور سحرآمیزی اعتبار نمی بخشد.
۲. مایلم یکبار دیگر تکرار کنم که برنامه هسته ای ایران منحصراً برای مقاصد صلح آمیز است، همانگونه که مکرراً توسط آژانس نیز تایید شده است. این برنامه مطابق با نیازهای ایران و برنامه های توسعه کشور ادامه خواهد یافت. غنی سازی نیز جزئی لاینفک از این برنامه است، همانگونه که حق هر کشور دیگر عضو معاهده عدم اشاعه می باشد. این حق توسط یک کشور داده نشده که بخواهد آن را پس بگیرد.
۳. ما یک توصیه خیلی ساده به همسایگانمان به ویژه عربستان و امارات داریم: به جای مطرح نمودن موضوعات غیرمرتبط در این مجمع برای رسیدن به اهداف سیاسی، سعی کنید تا کسر حداقلی از تدابیر شفافی که ایران در برنامه هسته ای خود اجراء می کند را نسبت به برنامه های هسته ای خود اعمال کنید. ما به ویژه به آنها توصیه می کنیم تا به طور کامل و جامع، سیستم های راستی آزمایی آژانس را بپذیرند و قتل عام مردم بی گناه در یمن را نیز متوقف کنند.
۴. در مورد رژیم اسرائیل، باید اعتراف کنم که کلمات از توصیف ریاکاری این رژیم ناتوان هستند. وقتی رژیم اسرائیل در مورد پایبندی به مکانیزم های عدم اشاعه صحبت می کند، شبیه این است که یک مافیا در مورد پایبندی به قوانین مبارزه با جرایم سازمان یافته صحبت می کند. رژیمی که عضو هیچیک از رژیم های خلع سلاح و عدم اشاعه نیست، تمامی انواع سلاح های کشتار جمعی را توسعه داده، بارها به همسایگان خود تجاوز کرده و خون مردم بی گناه فلسطین را ریخته است، در موقعیتی نیست تا دیگران را موعظه نماید.
۵. من اینجا به دنبال تدریس و موعظه روابط بین الملل نیستم؛ با این حال، اجازه بدهید تا چند موردی را که ممکن است ما را به فهم مشترک درباره ماهیت واقعی رفتارهای آمریکا در سراسر جهان هدایت کند، عنوان نمایم:
- این ایالات متحده آمریکا است که سلاح های هسته ای دارد و به بهانه تضمین امنیت ملی آن را به کار برد، و تهدید به استفاده از آن به عنوان یک جنگ افزار می کند؛
- این ایالات متحده است که مانع طولانی مدت در ایجاد منطقه عاری از سلاح های اتمی در خاورمیانه بواسطه پشتیبانی پیوسته از رژیم صهیونیستی بوده است؛
- این آمریکاست که افراطی گری و تروریسم را در منطقه خاورمیانه ایجاد و پشتیبانی کرد؛
- این آمریکاست که بیشترین تحریم های یکجانبه علیه دیگران را به عنوان اخاذی سیاسی تحمیل نمود؛
- این آمریکاست که به سادگی برای اهداف سیاسی، به تعدادی از کشورها در سراسر جهان تجاوز کرد؛
- این آمریکا است که از طریق دخالت های مستقیم و یا غیر مستقیم، برخی نظام های سیاسی در سراسر جهان را سرنگون کرد؛
- این آمریکاست که تاکنون بزرگترین تامین کننده سلاح به مناطق ناپایدار مختلف، به ویژه به دیکتاتورها و با هزینه قربانی نمودن به اصطلاح ارزش های خود بوده است؛
- این آمریکاست که صدها پایگاه نظامی در سراسر جهان دارد، از جمله از طریق استقرار سلاح های هسته ای راهبردی؛
- این امریکاست که حضور نظامی در خلیج فارس دارد، هزاران مایل دورتر از سرزمین خود، که تنش ها را بر می انگیزد و سبب بی ثباتی می گردد؛
- این آمریکاست که منزوی شده است، در حالی که جامعه بین المللی ضمن رو یکجانبه گرایی و سیاست تحریمی آن، از چندجانبه گرایی حمایت می کند.
اینها همه یک نگاه اجمالی به زندگی واقعی ما است، در حالی که در آن طرف ماجرا، ایران هرگز به دنبال دستیابی به سلاح های کشتار جمعی نبوده؛ ایران قربانی استفاده از چنین سلاح هایی است؛ هرگز به هیچ کشوری از زمان تاریخ به وجود آمدن آمریکا حمله نکرده است؛ هدایت کننده اصلی ثبات در منطقه هست؛ قربانی تروریسم دولتی و غیر دولتی بوده است؛ و در خط مقدم مبارزه با تروریست قرار دارد.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۵۸۷۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزینههای آمریکا در برابر بلندپروازیهای اتمی عربستان
عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از میدل ایست نیوز، سال گذشته میلادی(2023)، کمتر از یک ماه پیش از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر همه چیز تغییر کرد، اسرائیل و عربستان سعودی در حال مذاکره برای عادی سازی روابط بودند. پس از دههها روابط سرد، هزینهای که اسرائیل باید برای صلح با عربستان پرداخت میکرد مسلماً بالا بود: علاوه بر تضمینهای امنیتی ایالات متحده آمریکا و حداقل امتیازات نمادین اسرائیل در مورد حاکمیت فلسطین، مذاکرهکنندگان سعودی خواستار دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی بودند.
با ادامه جنگ اسرائیل و مقاومت فلسطین، در حالی که افکار عمومی عرب، از جمله خود سعودیها، از کشتار مردم فلسطین به دست رژیم صهیونیستی خشمگین هستند، حتی اگر مقامات سعودی علاقهمند به گفتوگو با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل باشند، به احتمال زیاد مذاکره برای صلح پایدار غیرممکن خواهد بود.
از آنجایی که ایالات متحده به چگونگی ارتقای ثبات در خاورمیانه، چه در طول جنگ غزه و چه پس از آن، میاندیشد، موضوع برنامه هستهای عربستان سعودی مسئله مهمی است. اگر واشنگتن امیدوار است که روابط عربستان سعودی را با اسرائیل عادی کند، باید به خواستههای ریاض برای همکاری هستهای غیرنظامی تن بدهد – تحولی که میتواند به طور چشمگیری تصویر امنیت منطقه را تغییر دهد.
اگرچه عربستان سعودی هنوز زیرساخت هستهای قابل توجهی ندارد، اما در حال ساخت یک رآکتور تحقیقاتی هستهای کوچک در حومه ریاض و ساخت موشکهای بالستیک با کمک چین است.
اگر چه عربستان سعودی ممکن است در شرایط کنونی به توسعه هستهای غیرنظامی پایبند باشد، اما با توجه به تهدیدهایی که در منطقه حس میکند، ممکن است وسوسه شود که در آینده به سمت برنامههای هستهای نظامی حرکت کند. ایالات متحده باید برای کاهش این خطر تلاش کند که خطمشی دشواری برای واشنگتن است: چرا که اگر واشنگتن همکاری زیادی با سعودیها نداشته باشد ممکن است حمایت عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را از دست بدهد و آمریکا نفوذ خود را به رقبایی مانند چین واگذار کند.
اما اگر آمریکا از برنامه غنیسازی هستهای عربستان سعودی، بدون قید شرط ،حمایت کند آن وقت ریاض میتواند از این فرصت برای توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای استفاده کند؛ لذا به نظر می رسد، واشنگتن باید جاهطلبیهای هستهای مسالمت آمیز عربستان سعودی را بپذیرد، اما بر اقدامات قوی و مقررات سختگیرانه برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات هستهای از سوی سعودیها و جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی منطقهای پافشاری کند.
نمونههای گذشته مانند کره شمالی، و لیبی نشان داد که برنامه هستهای غیرنظامی کشورها میتواند راهی برای توسعه سلاحهای هستهای باشد و این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق می کند. برخورداری از فناوریهای با کاربرد دوگانه در یک برنامه غیرنظامی، مانند قابلیتهای غنیسازی، میتواند عربستان سعودی را قادر کند تا از طریق انحراف و پنهانکاری، قابلیتهای هستهای خود را به سمت کاربردهای نظامی ارتقا دهد. این قابلیت هستهای نهفته میتواند بهعنوان ابزاری برای چانهزنی یا رفتار خصمانه مورداستفاده قرار گیرد.
تعدادی از عوامل؛ از جمله تمایل به تقویت امنیت ملی، بازدارندگی از دشمنان احتمالی، و افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی میتواند عربستان سعودی را به دستیابی به تسلیحات هستهای سوق دهد، اما انگیزه اصلی احتمالاً میتواند رقابتهای منطقه با همسایگان از جمله ایران باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد ایران تصمیم گرفته است که گام بعدی را برندارد و برنامه هستهای خود را به نظامی شدن سوق ندهد.
واشنگتن میتواند نقش تعیینکنندهای در اینکه آیا عربستان سعودی به سلاح هستهای دست یابد یا خیر، ایفا کند، اما یک سؤال اساسی باقی میماند: ایالات متحده آمریکا تا کجا حاضر است از عربستان سعودی محافظت کند؟ آیا ایالات متحده به ریاض ضمانتهای امنیتی قاطعانهای مانند تعهد به قرار دادن عربستان سعودی زیر چتر هستهای خود میدهد؟ آیا آمریکا حاضر است یک اتحاد امنیتی رسمی مشابه آنچه که در اروپا یا شرق آسیا دارد با عربستان امضا کند؟ اگرچه گفتوگوهای مداوم در مورد یک رابطه دفاعی رسمی وجود دارد، اما توافق امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی هنوز قطعی نیست و با نقطه نهایی فاصله زیادی دارد. بهویژه اینکه احتمال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد.
فراتر از یک اتحاد امنیتی، آمریکا میتواند ریاض را به امضای «توافقنامه 123» برای همکاری هستهای وادار کند. این قراردادها نام خود را از بخشی از قانون انرژی اتمی آمریکا گرفته است که بر اساس آن امکان دسترسی به فناوری هستهای غیرنظامی آمریکا در ازای تعهد صریح طرف مقابل به خودداری از تولید تسلیحات فراهم میکند. ایالات متحده در خصوص این توافقات به صورت موردی با 47 کشور از جمله برزیل، ژاپن و ترکیه مذاکره کرده است. این توافق نامهها معمولاً یک کشور را ملزم میکند که به پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبند باشد، سطح غنیسازی را محدود کند و سوخت هستهای مصرف شده را به ایالات متحده بازگرداند تا از بازفرآوری مواد تسلیحاتی جلوگیری کند. شاه بیت طلایی توافقنامه 123 ممنوعیت کامل غنیسازی است.
با اینحال، یکی از موانع چنین توافقی، تمایل ریاض به غنیسازی اورانیوم در داخل برای تولید برق هستهای، بهجای تکیه بر اورانیوم غنی شده در خارج است. اگر ایالات متحده قادر به مذاکره در مورد ممنوعیت کامل غنیسازی نباشد و تمایلی به دادن امتیازات دیگر نداشته باشد، ممکن است عربستان سعودی برای کمک به فناوری هستهای به کشورهای دیگر مانند چین متوسل شود که منجر به ازبینرفتن شفافیت در مورد فعالیتها و تأسیسات هستهای این کشور و ازدسترفتن نفوذ ایالات متحده خواهد شد.
بنابراین، برای جلوگیری از چرخش عربستان به چین، ایالات متحده آمریکا ممکن است نیاز به مصالحه داشته باشد. واشنگتن میتواند پیشنهاد ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم در عربستان سعودی را بدهد که به ریاض اجازه میدهد تا کنترل بیشتری بر زنجیره تأمین سوخت هستهای خود و کاهش وابستگی آن به تأمینکنندگان خارجی داشته باشد. ایالات متحده همچنان میتواند بر تدابیر محکم برای جلوگیری از توسعه برنامه نظامی عربستان سعودی پافشاری کند. برای مثال، میتواند تقاضا کند که هر تأسیسات غنیسازی، توسط متخصصین آمریکایی اداره شود یا سازوکار خاموشکردن از راه دور را نصب کند. اما واشنگتن باید در مورد چنین مفادی چشمانداز روشنی داشته باشد: این اقدامات مطمئناً خطر گسترش سلاحهای هستهای عربستان را کاهش میدهد، اما آنها را از بین نمیبرد.
ضرورت دارد که آمریکا از همان ابتدا برای محدودکردن توانایی عربستان سعودی برای توسعه برنامه تسلیحات هستهای، تلاش کند. واشنگتن نمیتواند تأخیر را تحمل کند.
بهعنوان جایگزینی برای غنیسازی عربستان، واشنگتن میتواند عرضه مطمئن اورانیوم غنیشده را برای رآکتورهای عربستان تضمین کند و نیاز این کشور به تأسیسات غنیسازی داخلی را از بین ببرد. احتمالات؛ از تعلیق طولانیمدت غنیسازی داخلی عربستان تا فعالیت تأسیسات غنیسازی زیر نظر متخصصین ایالات متحده بهجای پرسنل سعودی، همچنین تا مکانیسمهای خاموشکردن از راه دور در صورت تصاحب احتمالی، متغیر است.
واشنگتن میتواند ممنوعیت غنیسازی را بهعنوان بخشی از همکاری دفاعی دوجانبه شرط کند. این میتواند به شکل یک ممنوعیت رسمی امضا شده توسط ریاض، یا یک سند تکمیلی غیرالزامآور همراه با یک توافق رسمی باشد که حاوی یک ماده اضافی است که در آن عربستان سعودی موافقت میکند زیرساخت چرخه سوخت را ایجاد نکند.
این رویکرد به ریاض اجازه میدهد تا حق فنی غنیسازی را حفظ کند، اما از قبل موافقت میکند که از آن استفاده نکند. با توجه به تهدیدها در منطقه، تقویت توافق امنیتی ایالات متحده و عربستان سعودی همچنان اولویت اصلی عربستان و عاملی برای محدودکردن جاهطلبیهای هستهای آن خواهد بود.
سیاستگذاران آمریکایی باید به همتایان سعودی خود بر مزیتهای فناوری رآکتورهای آمریکایی نسبت به فناوری چین و روسیه تأکید کنند و بر مزایای فنی و پایبندی به استانداردهای ایالات متحده آمریکا برای برنامههای هستهای و تقویت شفافیت، تأکید کنند. آنها همچنین باید از عربستان بخواهند تا به حفظ نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین ،که مشخصه آن هنجارها و همکاری است، متعهد باشد. اگر واشنگتن نتواند به ریاض پیشنهادی قانعکننده بدهد، خطر ازدستدادن هرگونه نفوذ بر تواناییهای هستهای عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
انتهای پیام/