معتدلین اصولگرا و اصلاحطلب پشت میز مذاکره
تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۹۲۸۹۳
خرداد؛گفت وگوی ملی در حالی به عنوان ایده مورد وفاق گروههای سیاسی مطرح است که تجربه نشان داده دوران حذف یک گروه خاص سپری شده و باید با پذیرش دیدگاه های مختلف راهی برای عبور از بحرانهای پیش روی کشور یافت.
بعد از اعتراضات سال 96 بود که ایده "گفت وگوی ملی" به عنوان پیشنهادی کارگشا در فضای سیاسی کشور مطرح شد، ایدهای که قرار بود جلسات آن با حضور افرادی از هر دو طیف سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا که بر سر خواستههای خود مصرند برگزار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایده گفت وگوی ملی با این نگاه که دوران حذف سپری شده و باید با پذیرش دیدگاههای مختلف در دو جناح سیاسی، راهی برای برون رفت از مشکلات پیش روی کشور اندیشید مطرح شد اما در آن مقطع گامی جدی برای آغاز گفت وگوها برداشته نشد و اقدامات تنها به چند جلسه "پیش گفت وگو" با حضور محمدرضا باهنر، محمدرضا عارف و غلامعلی حداد عادل آن هم در حاشیه جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام محدود شد.
گفتوگوی ملی، پیش زمینه ائتلاف انتخاباتی؟
بعد از گذشت یک سال اواخر اردیبهشت ماه سال جاری بود که بار دیگر صحبت از گفت وگوی ملی به میان آمد. این بار هم محمدرضا باهنر خبر از سرگیری مجدد این جلسات را رسانه ای کرد. او از آغاز جلسات با برخی چهره ها از جمله محمدرضا عارف و عزت الله ضرغامی در راستای گفتوگوی ملی خبر داد. جلساتی که کم کم نام اسامی دیگری چون محمد صدر، ابوترابی فرد، احمد توکلی و ...به آن اضافه شد.رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری البته این جلسات را گعده سیاسی نامید و گفت: شاید این جلسات بتوانند مشکلات کشور را حل و فصل کنند.
عده ای در همان روزهای ابتدایی طرح "گفت وگوی ملی" از آن تعبیر به "ائتلاف انتخاباتی" کردند که نمیشود به تداوم آن امید داشت، ادعایی که البته از سوی اعضای حاضر در جلسات گفت وگوی ملی رد شد. باهنر در این باره با بیان اینکه انتخابات و رقابت سر جای خود باقی است و اتفاقاً هم باید باشد، گفت: مرزها در هر دو جریان سیاسی بر جای خود باقی است ولی این به معنای آن نیست که با هم هیچ مذاکرهای نداشته باشیم و قهر کنیم.
دشمنان گفتوگوی ملی چه میگویند؟
اما درحالیکه موضوع گفتوگوی ملی در فضای سیاسی مقبول افتاده و موافقان آن را زمینه ساز شکل گیری خط سوم سیاسی با حضور اعتدالیون و میانه روها می دانند اما در مقابل گروهی دیگر که می توان از آنها به عنوان "دشمنان گفتوگوی ملی" یاد کرد بر این باورند که گعدههای دوستانه سیاسی نه تنها راهی برای برون رفت از مشکلات کشور نیست بلکه فرصتی برای سوء استفاده جناح مقابل فراهم خواهد کرد.
معتدلها پشت میز مذاکره
نگرانی مخالفان از نتیجه بخش نبودن گفت وگوی ملی در حالی مطرح میشود که موافقان این ایده تاکید دارند در جریان گفت وگوی ملی قرار نیست به حل اختلافات اساسی و ریشه ای که به راحتی قابل حل بین دو جناح نیست پرداخته شود بلکه قرار است بحث هایی که بین دو جناح تفاهم وجود دارد مطرح شود. موضوعی که باهنر برآن صحه گذاشته و می گوید: یک مسیری را مشخص کردهایم و گفتهایم ما اول باید روی مسائلی بحث کنیم که هیچ اختلافی با هم نداریم، یا اختلافمان بسیار کم است. امروز مشکلات بسیاری در کشور وجود دارد که همه راه حلهایش بر هم منطبق است.
محمد صدر هم از دیگر اعضای حاضر در جلسات گفت وگوی ملی بر حضور افراد ریشه دارد و میانه رو در جلسات که اهل مباحثه درباره نکات تفاهمی باشند تاکید دارد و می افزاید: در جریان گفت و گوی ملی تلاش شده تا افراد ریشه دار، عاقل و میانه رو و البته دارای اندیشه های متفاوت سیاسی از دو جریان اصولگر و اصلاحطلب که میتوانند با هم صحبت کنند جلساتی با هم داشته باشند تا زمینه رفع مشکلات فراهم شود.
جای خالی تندروها در جلسات گفت وگوی ملی
جلسات گفت وگوی ملی در حالی رنگ وبوی جدی به خود گرفته که عدهای مهمترین نقد وارده به این نشستها را عدم حضور تندروها و افراد با دیدگاه های رادیکالی از هر دو جناح سیاسی میدانند با این توجیه که یکی از طرف های گفت و گو باید تندروهایی باشند که همیشه نظری درخلاف جهت اعتدالیون دارند.
محمد صدر اما با رد این گزاره و با تاکید بر اینکه اصل گفت وگو با تندروها از اساس مردود است، می گوید: واقعیت آن است که یکی از ویژگیهای افراد و گروه های تندرو این است که به هیچ وجه نمی توانند با مخالفان خود گفت وگو و مذاکره کنند؛ ببینید لازمه گفت وگو این است که طرف گفت و گو فارغ از اصولگرا، اصلاح طلب یا شخصیت مستقل سیاسی بودن از نظر روانی شخصیت متعادلی باشد، افراد افراطی و تندرو در جریان مذاکره به محض اینکه کلمهای در مخالفت با خود می شنوند فضا را به سمت تنش، دعوا، فریاد زدن و احیانا فحش و اهانت به طرف دیگر گفت وگو می برند بنابراین اصل گفت وگو با چنین افرادی از اساس مردود است.
با این وجود اما احمد مازنی از نخستین طراحان گفت و گوی ملی در مجلس دهم درباره حضور تندروها در جلسات گفت وگوی ملی نظری متفاوت داشته و اتفاقا به آنها چراغ سبز نشان داده و می گوید: الویت اول ما، این نیست که دنبال افراد تندرو و مسائل تند برویم زیرا در این صورت این موضوع در نطفه خفه می شود، ما ابتدا با کسانی که معتدل و علاقه مند هستند در موضوعات مشترک کار میکنیم. به مرور جلوتر برویم، ان شاءالله نوبت افراد تندرو هم میشود، قطار گفت و گوی ملی برای جبهه پایداری هم جا دارد اگر بخواهند در این جریان حضور داشته باشند.
حلقههایی دیگری از جنس گفت وگوی ملی
اما جلسات گفت وگوی ملی تنها به سیاسیون و چهره های شناخته شده از دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب محدود نیست، خبرها حکایت از آن دارد که حلقههای دیگری در سطوح روحانیت، دانشگاهیان و برخی نشست های سیاسیون با نهادها شکل گرفته که این حلقهها گویی هر کدام بخشی از پازل گفتوگوی ملی است.
در همین زمینه بود که چندی پیش غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه همگرایی جامعه روحانیت و مجمع روحانیون باید از گفت وگوی ملی شروع شود تصریح کرد که مشکلات این دو گروه نه مبنایی بلکه بیشتر سلیقه ای است بنابراین اختلاف سلیقهها نباید به درگیری و منازعه بینجامد. او اینگونه طیف روحانی جریان رقیب را به گفت و گو و نشستن دور یک میز دعوت کرد.
محمد حسینی عضو هیات رئیسه جمنا هم در گفت وگویی با خبرآنلاین ضمن استقبال از ایده گفت و گوی ملی در سطح چهره های سیاسی یادآور شده است: هماکنون جلساتی در کشور با حضور اعضایی از هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در حال برگزاری است که یک مورد آن جلسات مورد اشاره آقای باهنر است، اخیرا در بسیج اساتید هم شاهد حضور اساتیدی از هر دو طیف اصلاحطلب و اصولگرا برای همفکری در خصوص کمک دانشگاهیان به سیل زدگان بودیم و این حادثه به عنوان موضوعی ملی و نه حزبی و جناحی مورد بحث و تبادلنظر قرار گرفت.
محمود صادقی نماینده اصلاح طلب مجلس نیز خبر از جلسات گفت وگویی در سطح دانشگاه ها با حضور شخصیت هایی مانند ابوترابی فرد خبر داده و گفته است: دو سال است که این جلسات برگزار میشود اما قرار نبود رسانهای شود. این جلسات جلسات هماندیشی بود که با ابتکار انجمن اسلامی دانشگاه شکل گرفت و اتفاقا با حضور آقای ابوترابیفرد شروع شد و از مرداد دو سال پیش به صورت منظم برگزار میشود. هدف این است که بخشی نیروهای دانشگاهی اصلاحطلب و اصولگرا که توان دیالوگ دارند، با هم در مسائل مشترک گفت وگو کنند. در این راستا قرار شد اول مسائل دانشگاهی و به فراخور آن، مسائل روز را بررسی شود.
شواهد گویای آن است که گفت و گوی ملی به عنوان روشی نو و البته اجتناب ناپذیر در تمامی سطوح در حال پیگیری است تا زمینه های بروز تفاهم بیش از هر زمان دیگری در کشور ایجاد شود، موضوعی که اگرچه به عنوان موضوعی آرمانی به آن نگریسته می شود اما تلاش هایی برای تحقق و رونق آن آغاز شده است، حال باید منتظر ماند و دید که آیا تلاش ها نتیجه مورد نظر را حاصل خواهد کرد. برچسب ها: اصولگرا ، اصلاحطلب
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۹۲۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
به گزارش «تابناک»، «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر اسماعیل گرامی مقدم، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و قائم مقام حزب اعتماد ملی گفتوگو کرده است. گرامی مقدم معتقد است: “جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*با توجه به نتایج انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته آرایش سیاسی مجلس آینده چگونه خواهد بود؟
انتخابات مجلس دوازدهم به شکلی برگزار شد که سه گروه وارد مجلس شدند و به همین دلیل آرایش سیاسی که در مجلس آینده شکل خواهد گرفت حول این سه گروه خواهد بود. اولین گروهی که وارد مجلس شدهاند جبهه پایداری است که به صورت تشکیلاتی در انتخابات حضور پیدا کردند و کاندیداهای آنها به خصوص از مجلس پیروز شدند و وارد مجلس شدهاند.به نظر میرسد که اکثریت مجلس نیز در اختیار همین گروه خواهد بود. گروه دوم آقای قالیباف و نزدیکان ایشان است که در تهران و یا برخی شهرستانها رأی آوردهاند.گروه دیگر که نزدیک به50 نماینده خواهد بود گروه مستقلین هستند که نسبت به مجلس آینده افزایش قابل قبولی دارند. در کنار مستقلین افرادی که نزدیک به جریان اصلاحات قلمداد میشوند نیز در حدود40 تا50 نفر هستند که در مجلس آینده حضور خواهند داشت. در نتیجه آرایش سیاسی مجلس آینده با محوریت سه گروه جبهه پایداری، یاران قالیباف و مستقلین و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت. در مرحله نخست جبهه پایداری که طیف تندرو جریان اصولگرایی به شمار میرود تلاش خواهد کرد ریاست و هیأت رئیسه مجلس را به صورت کامل تصاحب کنند. این در حالی است که در بیرون از مجلس تلاشهایی در حال صورت گرفتن است که قالیباف دوباره به عنوان رئیس مجلس انتخاب شوند و در درون مجلس روی ریاست وی اجماع صورت بگیرد. در این شرایط اگر مستقلین و اصلاح طلبان با توجه به رایزنیهایی که صورت میگیرد به قالیباف برای ریاست مجلس نزدیک شوند و از وی حمایت کنند این احتمال که قالیباف دوباره به ریاست مجلس برسد بیشتر خواهد شد. جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود. من این تحلیل را براساس سوابق کسانی که وارد مجلس شدهاند ارائه میکنم و فکر میکنم با توجه به شناختی که از رفتار این افراد داریم آرایش سیاسی مجلس آینده به همین صورت خواهد بود.
*اگر قالیباف به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود شاهد تعارض و کمشکش دائمی بین جبهه پایداری و قالیباف و نزدیکانش نخواهیم بود؟
آقای قالیباف مدیر اجرایی خوبی است وتاکنون نیز در سمتهایی که حضور داشته عملکرد موفقی از خود برجای گذاشته است. این در حالی است که وی شناخت خوبی نیز نسبت به مشکلات و معضلات جامعه به خصوص از نظر اقتصادی دارد. به همین دلیل قالیباف تلاش میکند رویکرد متعادلی در پیش بگیرد و در حد وسط قرار بگیرد. دلیل این موضوع نیز این است که قالیباف برای خود چشم انداز دیگری برای جایگاه اجرایی در نظر دارد و به همین دلیل به شکلی عمل میکند که بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. در چنین شرایطی شکاف بین جبهه پایداری وقالیباف اجتناب ناپذیر است و این مشکل به جای خود باقی خواهد بود. واقعیت این است که جبهه پایداری هم برای ریاست مجلس گزینه دارند و هم برای ریاست جمهوری آینده. به همین دلیل نیز گزینه مطلوب آنها برای ریاست مجلس قالیباف نیست. با توجه به این شرایط این احتمال وجود دارد که در سال اول مجلس ائتلاف شکنندهای بین جبهه پایداری و قالیباف شکل بگیرد اما شکافی که وجود دارد همچنان بر سر جای خود وجود خواهد داشت. البته این شکاف به مرور زمان تشدید نیز خواهد شد.
*مجلس یازدهم طرحهای پرسروصدایی مانند طرح حجاب و عفاف و طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار قرار داد. آیا مجلس دوازدهم نیز در همین مسیر حرکت خواهد کرد و یا تلاش میکند به دنبال طرحهایی حرکت کند که با اقبال عمومی همراه باشد؟
نتیجه حرکت به سمت چنین طرحهایی نارضایتی بخشی از جامعه بود. این نارضایتی نیز خود را در انتخابات مجلس دوازدهم نشان داد که میزان مشارکت در انتخابات نسبت به ادوار گذشته کاهش پیدا کرد. در شرایط کنونی وضعیت تغییر کرده و امروز مردم در زندگی خود با مشکلات اساسی مواجه هستند و حاکمیت و مجلس که یکی از ارکان آن به شمار میرود باید براساس قانون این مشکلات را رفع کنند. به همین دلیل اینکه اگر مجلس دوازدهم نیز دوباره به سمت چنین طرحهایی برود نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد و بلکه مشکلات جدید نیز به وجود میآورد. اگر مستقلین مجلس و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند موفق شوند یک حرکت تشکیلات منسجم در پیش بگیرند و حتی برخی کرسیهای ریاست مجلس را نیز به دست بگیرند این احتمال وجود دارد که مجلس دوازدهم از تندرویهایی که در مجلس یازدهم وجود داشت فاصله بگیرد. در صورتی که چنین اتفاقی رخ نداد مجلس جدید نیز به سمت طرحهایی خواهد رفت که با خواستههای عمومی جامعه همخوانی نداشته باشد. واقعیت این است که طرحهایی مانند حجاب و عفاف و صاینت از فضای مجازی و طرحهای مشابه این طرحها با اقبال مواجه نشده است و برای حاکمیت نیز مقدر نیست که هزینههای بیشتری بابت چنین طرحهایی بپردازد. این در حالی است که در هفتههای اخیر کشور با تهدیدات بینالمللی مواجه بوده و اقدامات نظامی بین طرفین وجود داشته و این احتمال نیز وجود دارد که این تهدیدات در آینده نیز ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی نیز در این تهدیدات اقتدار خود را نشان داد که این اقتدار به انسجام و تقویت پایههای مشروعیت مردمی منجر شده است. به همین دلیل دست زدن به چنین طرحهایی به مصلحت نیست و بلکه هزینههای جدیدی برای حاکمیت ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل نیز قوه عاقله نظام و به خصوص در مجلس باید در همین راستا حرکت کنند که طرحهایی را در دستور کار قرار بدهند که به سود مشروعیت نظام تمام شود و نه اینکه هزینههای جدیدی ایجاد کند و دستاوردها را زیر سوال ببرد.
*به چه میزان میتوان روی مستقلین و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند در راستای ایجاد اعتدال و میانه روی در مجلس حساب کرد و این نمایندگان از این قابلیت برخوردار خواهند بود که از تندرو شدن مجلس جلوگیری کنند؟
اصلاح طلبان در هر مجلسی که حضور داشته باشند تأثیرگذار خواهند بود. این وضعیت از نظر کمی نیز مهم نیست و بلکه کیفیت حضور اصلاح طلبان حائز اهمیت است حتی اگر در یک مجلس15 یا20 نماینده اصلاح طلب حضور داشته باشند. به هر حال هر نماینده هویت مستقلی دارند و نماینده مردم به شمار میرود. اتفاقی که در مجلس آینده رخ میدهد این است که اصلاح طلبانی که در مجلس حضور دارند یا تندرویهای احتمالی مخالفت خواهند کرد. کیفیت حضور اصلاح طلبان نیز در موافقتها و مخالفتها با طرحها و لوایح و نطقهای پیش از دستور خود را نشان بدهد. من فکر میکنم مستقلین و اصلاح طلبان میتوانند با تشکیل یک فراکسیون قوی علاوه بر اینکه فضای مجلس را معتدل کنند در تصمیم گیریهای نهایی مجلس نیز نقش تعیین کنندهای داشته باشند. این موضوع بستگی به این دارد که اصلاح طلبان و مستقلین بتوانند یک ائتلاف قوی و تأثیرگذار به وجود بیاورند.