Web Analytics Made Easy - Statcounter

 رویداد۲۴ او گفت: از این که در یکی از رشته‌های مهندسی شیمی تحصیل می‌کردم بسیار خوشحال بودم و بر خود می‌بالیدم که در آینده شغل مناسبی خواهم داشت. از سوی دیگر نیز از این که با ورود به دانشگاه توانسته بودم لبخند رضایت و شادمانی را در چهره پدر و مادرم ببینم در پوست خودم نمی‌گنجیدم چرا که آن‌ها برای سعادت و خوشبختی من از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



پدرم که فردی بازاری بود همه امکانات رفاهی را برایم فراهم می‌کرد و مادرم نیز با آن که در یکی از ادارات دولتی شاغل بود همه تلاشش را برای ایجاد محیطی آرام و به دور از هیاهو به کار می‌برد تا من فقط به درس و دانشگاه بیندیشم، اما در این میان شاهین خوشبختی زمانی از شانه‌های لرزانم پرید که با «تکتم» آشنا شدم.

اگرچه او در یکی از رشته‌های زیر مجموعه علوم انسانی تحصیل می‌کرد، اما خیلی زود روابط بین من و او صمیمانه شد به گونه‌ای که حتی برخی از ساعت‌های اوقات بیکاری ام را نیز با او می‌گذراندم.

هنوز سه ماه بیشتر از این دوستی نگذشته بود که روزی تکتم برایم از آغاز آشنایی اش با یک مرد متاهل گفت. تکتم همواره از این که اضافه وزن زیادی داشت رنج می‌برد و مدعی بود وقتی در کنار من که از نظر ظاهری شرایط ایده آلی دارم قرار می‌گیرد احساس آرامش می‌کند! خلاصه آن روز تکتم از ثروت آن مرد دلارفروش طوری تعریف و تمجید می‌کرد که گویی قصد ازدواج با او را دارد! و این آشنایی فراتر از یک ارتباط خارج از عرف است. او در میان سخنانش از من خواست تا در اولین ملاقات، او را همراهی کنم تا از وضعیت ظاهری خودش خجالت نکشد.

آن شب در یکی از رستوران‌های اطراف مشهد در حالی به دیدار «فرمان» رفتیم که او فقط از من و شرایط زندگی و تحصیلی ام می‌پرسید و به تعریف و تمجید از من می‌پرداخت. روز بعد از این ماجرا بود که «فرمان» در حالی که ادعا می‌کرد شماره تلفنم را از تکتم گرفته است، به من گفت: قصد دارد ارتباط دوستانه‌ای با من داشته باشد و تکتم نیز از این موضوع اطلاع دارد.

اگرچه مدتی بعد فهمیدم که تکتم در قبال آشنا کردن من با «فرمان» بیشتر از یک میلیون تومان از او گرفته است، اما آن روز خودم هم نفهمیدم که چگونه اسیر جملات عاشقانه و فریبنده فرمان شدم و به ارتباط با او ادامه دادم.

این تماس‌های تلفنی در نهایت به دیدار‌های حضوری در رستوران‌ها و مراکز تجاری انجامید تا جایی که روزی همسر فرمان دختر خردسال او را که دچار بیماری خاص بود برای ادامه درمان به تهران برد. «فرمان» هم بلافاصله از فرودگاه با من تماس گرفت و از من خواست برای گفت: وگو درباره مسافرت با یکدیگر به منزلش بروم. همسر فرمان حدود ۱۰ روز در تهران ماند تا به امور درمانی فرزندش رسیدگی کند من هم هیچ گاه به عاقبت این ارتباط خیابانی نمی‌اندیشیدم بدون ترس از آبرو ریزی قدم به منزل او می‌گذاشتم تا این که تصمیم گرفتیم چند روزی در غیاب همسر و فرزند فرمان برای مسافرت به شهر‌های شمالی کشور برویم.

با این تصمیم احمقانه، با طرح یک نقشه زیرکانه نزد مادرم رفتم و به دروغ ادعا کردم که از طرف دانشگاه قرار است ما را به یک اردوی علمی و تفریحی ببرند. مادرم که نمی‌دانست با این نقشه شوم در واقع خودم را زنده به گور می‌کنم پدرم را راضی کرد و این گونه من و فرمان به سوئیتی در حاشیه دریای خزر رفتیم و چند شبانه روز را در شهر‌های زیبای شمال گذراندیم. اما در یکی از همان شب‌ها بود که هوس‌های شیطانی زندگی و آینده ام را به تباهی کشاند و همه هستی ام را نابود کرد. وقتی به خود آمدم که دیگر گریه هایم فایده‌ای نداشت از سوی دیگر عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد و از این که به همین راحتی آبرو و حیثیت خانواده ام را بر باد داده بودم زجر می‌کشیدم.

با وجود این وقتی به مشهد بازگشتم مادرم از چهره غمگین من همه چیز را فهمید و با پرس و جو از دانشگاه متوجه شد که به مرداب فلاکت و بدبختی سقوط کرده ام و ... خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 ارتباط با مرد متاهل ارتباط با مرد زن دار خیانت به زن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۰۵۲۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!

زی‌سان: فیلم من، یی‌یر ریویه‌ر، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام. ساخته ۱۹۷۶ توسط رنه آلیو. این فیلم بر مبنای یک رویداد واقعی ست.

در سوم ژوئن ۱۸۳۵ در یکی از روستا‌های نورماندی، جوانی بیست و سه ساله به نام پـی‌یــر ریـویــه‌ر که از آزار‌های پدرش توسط مادرش به ستوه آمده بود، مادر و خواهر و برادر کوچکش را به قتل می‌رساند و به جنگل می‌گریزد. سرانجام پـی‌یــر دستگیر شده و در سلولش اقدام به نوشتن زندگینامه‌ی خود می‌کند و در آن دلیل اقداماتش را توضیح می‌دهد.

او که تصور می‌کند توسط خدا هدایت شده می‌خواهد پدرش را از دست آزار و تحقیر‌های مادرش برهاند.

پی‌یـر که نمی‌تواند انفعال پدرش را تحمل کند، می‌اندیشد که باید کاری کرد. او ابتدا یک قورباغه را مصلوب کرده و پرنده‌ای را بین دو سنگ، لِه می‌کند. اما کشتار حیوانات کافی نیست. آهنگی که همسایه درباره‌ی پدرش می‌خواند جرقه‌ی تراژدی را روشن می‌کند...

این کشتار و محاکمه‌ای که در پی آن می‌آید توسط شاهدین مختلف، روایت می‌شود که یکی از راویان نیز خود قاتل است که آسیب شناسی او، باعث درک زمینه‌ی روانی جنایاتش می‌شود.

در نهایت پـی‌یــر به اعدام محکوم شد و علیرغم اینکه توسط پادشاه لوئی فیلیپ مورد عفو قرار گرفته بود، در سلولش خود را حلق آویز نمود!

رنه آلیو که از دست کم گرفته شده‌ترین کارگردانان فرانسوی دهه‌ی هفتاد به شمار میرود، این مهمترین فیلمش را بر مبنای کتابی از میشل فوکو ساخته است که در سال ۱۹۷۳ منتشر شده بود.

فیلم تنها چند کیلومتر با لوکیشن وقایع تاریخی داستان، فاصله دارد و به غیر از چند بازیگر نادر حرفه ای، باقی نقش‌ها از جمله نقش اصلی، توسط افراد محلی ایفا شده است که رنه آلیو در طول فعالیت‌های تئاتری اش با آنها ملاقات کرده بود. چنین تدبیری به فیلم حالتی مستندگونه داده است و مخاطب را درگیر یک احساس واقعی می‌کند.

در صحنه‌ای از فیلم خود میشل فوکو نیز جضور داشت که در تدوین‌های بعدی، سکانس مربوط به او حذف شد.

این شاهکار، همزمان که یک فیلم تاریخی و تحقیقی در مورد کالبد شکافی یک جنایت است، یک سند قوم نگارانه از قرن نوزدهم نیز محسوب می‌شود.

مشخصات و امتیاز این فیلم را اینجا ببینید.

tags # سینما ، معرفی فیلم سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟

دیگر خبرها

  • عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
  • سخت‌ترین قرعه یک پرسپولیسی در غیاب پرسپولیس!
  • پیروزی خانگی روستوف در غیاب محبی
  • تشکر خانواده شهید الداغی از وحید شمسایی
  • نبرد تاکتیکی استقلال و تراکتور/ آبی‌ها چگونه در غیاب حسینی از دروازه‌شان محافظت می‌کنند؟
  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
  • با این کلاهبرداری‌های اینترنتی آشنا شوید
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • کلنگ زنی دومین سرای دانشجویان متاهل در یاسوج
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!