آذربايجان غربي در انزواي جغرافيايي- دکترابراهيم صفري
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۰۶۲۳۸
خبرگزاری آریا-مهم ارتباطی و عدم انطباق با شاخص های توسعه ی استاندارد در انزوای جعرافیای بسر می برد.
به گزارش خبرگزاری آریا از ارومیه، آذربایجان غربی درفقدان تحق زیرساختهای توسعه به عنوان یک مفهوم متعالی، تحولی است اقتصادی و اجتماعی
با نگاهی به پازل توسعه استان آذربایجان غربی در توجه به قابلیتهای بالقوه و وجود فراوانی نقاط قوت و فرصتهای نظیر:
1- برابر چشم انداز طرح آمایش سرزمین ایران، آذربایجان غربی با اصالت و هویت ایرانی، اسلامی و آذربایجانی استانی ممتاز با برتری استراتژیکی و ژئواکونومیکی برای هم پیوندی اقتصاد ملی با اقتصاد منطقه ای و جهانی برای توسعه اقتصاد تجارت سطح بالا و صادرات محور حداقل یکی از چهارشهر مهم و برتر منطقه گلوگاه آسیا و اروپا
2 - استراتژی چهاردریا: دریای خزر، خلیج فارس، دریای سیاه و دریای مدیترانه با توسل به ارتباط استان به کریدورهای شرق و غرب - شمال و جنوب جهت دسترسی های جهانی، در توجه به نقش ترانزیتی و ژئوپولتیکی و ژئواکونومیکی استان و ایجاد زمینه پیوند تجاری مستحکم با مناطق مهم اقتصادی و بازرگانی نظیر؛ دبی خلیج فارس، باکو ساحل دریای خزر، بندر آزاد مرسین ترکیه ساحل دریای مدیترانه و بندر ترابزون دریای سیاه، خلیج عقبه اردن، اقیانوس و شبه جزیره هند و برتری آذربایجان به مرکزیت ارومیه در مقابله با شهرهای استانبول، اربیل، باکو، نخجوان در توجه به تامین زیرساختهای ارتباطی و ریلی
3- موقعیت مکانی ویژه استانی در همجواری با کشورهای همسایه عراق، ترکیه، آذربایجان با مبادی ورودی و خروجی مرزی پلدشت، بازرگان، سرو، رازی، پیرانشهر، بهره مندی از یک منطقه آزاد تجاری صنعتی و یک منطقه ویژه اقتصادی، 9 گمرگ مرزی، 6 بازارچه مرزی و 5 مرز رسمی در 967 کیلومتر مرز مشترک با 3 کشور.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
4- فضای تجهیز شده با زیرساختهای لازم در میان مدت برای نیل به اهداف توسعه در افق چشم انداز
5- ایفای نقش برتر در کریدور شرقی و غربی و بهره مندی از مزیتهای جاده ابریشم
6- جامعه ای با هم گرایی قوی قومی و علائق محکم ملی و برخورداری از شاخصهای مطلوب امنیتی و اجتماعی
و .....
یکی از موثرترین، مهم ترین و حتی حیاتی ترین زیرساخت جهت رهنمون شدن اجتماع ما به سمت توسعه پایدار، زیرساخت های ارتباطاتی به موازات سایر زیرساختها هست. آنچه که در سالیان ماضی در غربی ترین استان شمال ایران بدرستی توجه نشده است و آذربایجان غربی با سطح رتبه 22 کشوری در بخش راه، گواه این ادعاست.
زیرساختهای ارتباطی در 3 بخش خطوط هوائی، ریلی و راه شوسه مدنظر توسعه گران بوده و به لحاظ نبود مجال پرداخت، علی رغم وجود نارسائیهای قابل توجه در عدم انطباق توسعه خطوط هوائی و ریلی با شاخصهای متوسط ملی و حتی استان همجوار - از ورود به بحث های فوق الذکر صرف نظر شده و صرفا بر بحث راه شوسه متمرکز می شود و با این توضیح که در بخش راههای شهری هم هنوز راههای زیادی از جمله کمربندی شهرها ( میانبرها )، رینگها و کریدورها در داخل محدوده و حریم شهرها، راههای بین شهری و روستایی، طرح و پروژه های فراوانی نهفته و بالقوه زیادی وجود دارد که نشان از آن دارد که “چوخ ایشیمیز وار” از مجال بحث حاضر خارج است.
نبود آزادراه ، محوری که انتهاترین شهر شمال استان ( بازرگان - ماکو ) و شهر جنوبی ( بوکان ) با مرکز ثقل آن ( مرکز استان ارومیه ) را به هم وصل کرده و طریق بزرگراه شهید کسائی به اتوبان ملی ( زنجان - قزوین - کرج - تهران ) ارتباط استان را به کل شبکه آزادراههای کشور متصل نماید؛ موجب انزوای جعرافیای استان شده است.
فلذا با نگاهی به وضعیت جعرافیای استان برابر سند توسعه استان و وجود پتانسلهای موجود راه بین شهرستان ها، امکان سنجی هندسی 2 مسیر برای تمرکز بر طراحی و ساخت تکمیلی آزادراه آذربایجان متصور هست.
آزاد راه غرب دریاچه؛ پیراحمد، aچالدران، کردکندی، زراباد، فیرورق، خوی، سلماس، ارومیه، نقده، میاندوآب، بازوق، سرچم به سمت تهران
آزادراه شرق دریاچه؛ بازرگان، ماکو، مرگن، قره ضیاءالدین، ایواوغلی، مرند، صوفیان، تبریز، بستان آباد، هشترود، قره آغاچ، سرچم به سمت تهران
و الترناتیو مرکز استان به سمت بزرگراه شهید کسائی به عنوان آزاد راه ارومیه تبریز؛ ارومیه، پل میانگذر دریاچه، مسیر تونلی، منطقه سرای، ایستگاه راه آهن تبریز کاهش مسیر از 135 کیلومتر به 114 کیلومتر نیز بخشی از دسترسی مهم استانی محسوب می شود.
در صورت تحقق این آرزوی دیرینه استانی در بخش راه می توان امیدوار بود که؛
1- دسترسی کلیه شهروندان آذربایجانی از شمالی ترین و جنوبی ترین شهرهای استان به همراه مرکز آن، در بخش راه شوسه و اتصال به شبکه آزادراه ها و بزرگراه ها، به عنوان حق مسلم و حقوق شهروندی ساکنان آذربایجان در حمل و نقل انسان و بار به کلیه نقاط کشور محقق می شود؛ با کاهش شدید تلفات جاده ای، دسترسی با زمان کمتر به کلیه نقاط کشور، کاهش بار ترافیک استان 2- با عنایت به تسهیل دسترسی استان به شبکه آزاد و بزرگراه
های کشور و منطقه، ارزش افزودگی فراگیر در کل استان اتفاق می افتد.
3- و در صورت فراگیر شدن ارزش افزودگی، موجب افزایش قابلیت ها و جذبه های استان بوده و در نتیجه توجیه پذیری بالای برای ورود سرمایه گذاران در سطح استان خواهد بود و به تبع آن میزان توانمندی شهروندان استان افزایش خواهد یافت.
4- و درصورت ورود سرمایه و توجیه بالای آن در حفظ و برگشت اصل سرمایه به همراه سود آن برابر توصیه طرح آمایش سرزمین ایران، مناطق آزادتجاری و مناطق ویژه اقتصادی و بازارچه های مرزی از تحرک بیشتری برخوردار خواهد شد.
5- و مناطق اقتصادی فعال استان، می توانند محرک مهم و قابل توجهی در توسعه کل استان نقش ایفا کنند. ( از جمله توسعه هتل ها و رستورانها، مراکز تفرجگاهی و تفریحی و مخصوصا رفاهی، توسعه مراکز آثار هنرها و صنایع دستی، صنایع تکمیلی و تبدیلی، سورتینگ و .... )
6- و با تحرک توسعه استان در تمامی جوانب، موجبات ارتقاء سطح سرانه درآمدی، توسعه اشتغال و بهبود نرخ بیکاری، رونق دادو ستد در بخش تولیدات محصولات باغی و زراعی کشاورزان و در نتیجه توسعه روستایی، رونق کسب و کار در حوزه های شهری با تحرک صنعت تولید ساختمان ( وابسته به آیتم توسعه آزادراه ها )، موثر در تحولات متعالی اجتماعی فرهنگی، یکپارچگی استان و در نهایت موجب افزایش شاخص ناخالص داخلی استان GDP ( شاخص رشد اقتصادی ) خواهد شد.
فلذا برای تحقق حق مسلم مردم آذربایجان غربی ایجاب می نماید، با تعامل حاکمیت و دولت، حکومت محلی، مشارکت عامه مردم و سمن ها و سرمایه گزاران با تبعیت از اصول و پایه های مهم توسعه پایدار ( انسان، محیط زیست، اقتصاد ) و در توسل به عاملهای مهم اقتصادی ( نیروی کار، زمین، سرمایه، تخصص ) با عنایت به پتانسیل های محیطی و سازمانی و کشف فراوانی منابع از دل طرح های جامع شهرسازی شهرها و سند توسعه استان با احداث آزادراه آذربایجان به انزوای جعرافیای استان خاتمه بدهیم.
راهکار مداخله احداث و تکمیل بزرگراه آذربایجان، در پی سرعت بخشیدن به رویه توسعه زیرساختهای اساسی نظیر ارتباطی (ریلی ، جاده ، خطوط هوایی)، کالبدی و ابنیه ای (متعادل سازی نظام کالبدی)، اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی از طریق یک طرح جامع و پاسخگو به نیازهای فعلی و آینده آذربایجان غربی هست.
و احداث آزادراه آذربایجان به عنوان بزرگترین رویداد استان و اصلی ترین رسالت مدیران می تواند یکی از مهمترین ظرفیت های توسعه ای برای کل استان بوده و موفقیت طرح آزادراه آذربایجان به اراده و اقدام جسورانه و تفکر فرا استانی وابسته هست.
پی نوشت؛
کریدور شمال و جنوب؛ اقیانوس هند، بندر بمبئی، بندر عباس، راههای جاده ای و ریلی ایران، بنادر دریای خزر، بنادر آستاراخان - روسیه - شمال اروپا ( کشورهای اسکاندیناوی ) ( کشورهای هند، ایران، آذربایجان، روسیه )
کریدور شرق و غرب؛ ( همان جاده ابریشم ) ایران پل ارتباطی با غرب آسیا با شرق اروپا از طریق کشور ترکیه
زیرساختهای اصلی و اساسی؛ زیرساختهای ارتباطی، زیرساختهای آموزشی، زیرساختهای بهداشتی، زیرساختهای گردشگری و توریستی، زیرساختهای تولیدی و صنعتی، زیرساختهای کشاورزی با مکانیزاسیون و صنایع تبدیلی و تکمیلی، زیرساختهای توسعه معادن و ...
ایده و طرح بزرگ ملی؛ ساخت و ساماندهی بزرگراه آذربایجان از بازرگان تا بزرگراه شهید کسائی در260 کیلومتر
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: آذربایجان غربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۰۶۲۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتحاد ملتها، انزوای صهیونیسم
تهاجم اخیر صهیونیستها به غزه وکشتار بیش از۴۰هزارانسان طی هشت ماه اخیر، اوضاع این رژیم جعلی را پیچیدهتر از قبل کرده است و حالا علاوهبر افکارعمومی، دولتها وسیاستمداران نیز یکی پس ازدیگری درصدد این هستند تا از ابزارهای دیپلماتیک برای توقف این نسلکشی استفاده و متجاوزان صهیونیست را متوقف کنند.در تشریح شرایط بحرانی پس از طوفانالاقصی باید به این گزاره استناد کرد که حتی آمریکا نیز توان نجات صهیونیستها از منجلابی که در آن فرورفتهاند را ندارد، کما اینکه کنترل اوضاع از دست کاخ سفید نیز خارج شده و آنها در داخل و خارج آمریکا گرفتار بحران حمایت بیقید و شرط از صهیونیستها هستند. بعید نیست که بایدن در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هزینه هنگفتی را بابت این پشتیبانی بپردازد.
صدای واحد سیاستمداران در توقف جنایات اسرائیل
بنابر شواهد موجود، اوضاع صهیونیستها در منطقه نیز تعریفی ندارد و اگر تاکنون تنها جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین دشمن رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا شناخته میشد اما دایره این تقابل رو به افزایش است و حتی متحدان قدیمی و سنتی آمریکا در منطقه که حامی اسرائیل بودند نیز به انتقاد از جنایات ضدانسانی صهیونیستها علیه مردم غزه پرداخته و خواستار آتشبس فوری هستند؛ پانزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی، یکی از این محافل بود که مقامات حاضر در آن ضمن حمایت از آرمان قدس، آمادگی خود برای مقابله با زیادهخواهی صهیونیستها را اعلام کرده و خواهان اقدام نهادهای بینالمللی در اینخصوص شدند. مواضعی که حکایت از افزایش حامیان مردم غزه دارد و نگرانیهای صهیونیستها درخصوص انزوای جهانی را صدچندان کرده است؛ ترکیه یکی از کشورهایی است که پیش از این با تعاملات اقتصادی با رژیم جعلی اسرائیل در جهت تحقق اهداف صهیونیست حرکت میکرد و حالا از تحریم این رژیم کودککش سخن میگوید.
وزارت بازرگانی ترکیه با اعلام این خبر گفت: تا زمان اعلام آتشبس دائمی و امکان ورود کمکهای بشردوستانه به غزه، تمامی مبادلات تجاریاش با رژیم صهیونیستی را متوقف خواهد کرد. این سخنان مجددا توسط هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه در گامبیا تکرار شد: آنکارا آمادگی خود را برای بهکارگیری تمام امکانات ممکن به منظور اعمال فشار به اسرائیل اعلام میکند. بدین ترتیب ترکیه به صورت رسمی به جمع مخالفان این رژیم جنایتکار پیوست.اگرکمی به عقب برگردیم، متوجه چرخش ۳۶۰ درجهای دولتهای منطقهای علیه صهیونیستها میشویم و بدین ترتیب میتوان شتاب صورتگرفته در بحران مشروعیت این رژیم غاصب را درک کرد؛ آمریکاییها با هدف تثبیت جایگاه صهیونیستها در منطقه، پروژه عادیسازی را در دستور کار قرار دادند تا بدین ترتیب به روابط دیپلماتیک و سیاسی جهت دهند و شرایط را مهیای اجرای برنامههای غرب در منطقه کنند اما این رویای صهیونیستها مثل دیگر پروژههایشان به بنبست خورد؛ البته بهرغم عادیسازی روابط با برخی از کشورهای عربی اما صهیونیستها در میان ملتهای عربی با بحران مشروعیت مواجه هستند و اظهارات فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان مبنی بر اهمیت تأمین گذرگاههای بشردوستانه امن برای پایان دادن به درد و رنج فلسطینیان که خواستار آتشبس فوری و دائمی در نوار غزه شد، نشان از انزوای صهیونیستها در منطقه غرب آسیا دارد. درحالی که مقامات آمریکایی به پیشواز صلح دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی میرفتند اما وقایع چند ماه اخیر نشان داد که صلح با سگ هار منطقه، اتفاق باطلی است و برای تحقق صلح باید موانع ایجاد صلح را از میان برداشت درحالی که رژیم صهیونیستی ذاتا وماهیتا متجاوزاست وحیاتش به جنگ و جنایت گرهخورده است.
حضور در اجتماعات ضدصهیونیستی
علاوهبر محکومیت جنایات صهیونیستها توسط مردم کشورهای مسلمان وعربی، در اروپا نیز کمپینها، گروهها و سازمانهای مردمنهاد،تحرکات مداومی علیه جنایات رژیم صهیونیستی بهراه انداختندوخیابانهای کشورهای مختلف اروپایی، مملو از معترضانی بود که خواهان فشار دیپلماتیک علیه رژیم جعلی اسرائیل بودند، تلاشهایی که نتیجه داد و منجر به انزوای صهیونیستها در شورای امنیت شد. جنبش اخیر دانشجویان آمریکایی نیز بازتاب زیادی داشته و به دانشگاههای مطرح دیگر کشورها نیز رسیده است. صرفنظر از مباحث حقوقبشری و اخلاقی، مخالفت مردم آمریکا با اختصاص مالیاتشان برای اعطای تسلیحات به رژیم کودککش اسرائیل، یکی دیگر از مسائلی است که دولت بایدن را با چالش جدی مواجه کرده، زیرا ایالات متحده ۲۳۶ میلیارد دلار به شکل کمک و سرمایه در بحث پدافندی و سامانههای دفاع موشکی به صهیونیستها داده است و همین امر اختلافاتی را در میان گروههای سیاسی ایالات متحده ایجاد کرده است؛ سندرز در اعتراض به این سیاست در نطقی در مجلس آمریکا اعلام کرد: «فعالیت غیر خشونتآمیز فلسطینیها با چالش اشغال خشونتآمیز روبهرو است خشونتی که میلیاردها دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایی صرف تامین بخشی از آن میشود» و به همین منظور کمپینهایی در مخالفت با فروش تسلیحات و اختصاص پول مالیاتدهندگان به صهیونیستها به راه افتاده است که ممکن است زمینهساز تغییرات راهبردی در سیاست آمریکا شود که اگر این اتفاق هم نیفتد اما
به انزوای دامنهدار اسرائیل میانجامد.
عوامل فشار بر صهیونیستها در سطح منطقه
همانطور که اشاره شد، دینامیسم فشار بر اسرائیل برای تن دادن به آتشبس و توقف بمباران غزه در سطحی فراتر از فلسطین اشغالی در حال رخ دادن است و غیر از مواردی که ذکر شد، باید به تحرکات محور مقاومت که نقش بسزایی در انزوای دفاعی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی داشت، اشاره کرد. محور مقاومت و دولتهای همسو با آرمان قدس شریف از مهمترین عوامل اثرگذار بر سرنوشت جنگ و انزوایی هستند که اسرائیل دچار آن شده است؛ مقاومت اسلامی منطقه اصلیترین نیروی میدانی در جهت توقف جنگ است. این جریان متشکل از نیروهایی متمرکز و تشخصیافته در سطح منطقه است که نمایندگی گفتمان مقاومت در برابر سلطهجویی و سلطهپذیری را عهدهدار است و در تحولات پس از طوفانالاقصی به لحاظ عملیاتی، به صورت هماهنگ و منسجم به یاری مقاومت فلسطین برخاست و هماهنگی و انسجام گروههای محور مقاومت در کمک به توفیق در راهبردهای عملیاتی را میتوان بهوضوح مشاهده کرد. هدف قرار دادن پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه و انهدام تجهیزات و تجمعات نظامیان صهیونیستی توسط حزبا... لبنان تا تهدید منافع اقتصادی رژیم صهیونیستی از طریق هدف قرار دادن و توقیف کشتیهای حامل کالاهای تجار صهیونیست توسط انصارا... یمن، بخشی از این اقدامات است که مانع گسترش جنگ در منطقه شده و پیام شفافی را به حامیان فرامنطقهای اسرائیل رسانده است.جغرافیای سیاسی اسرائیل نیز یک محیط خفهکننده را پیرامون این رژیم جعلی ایجاد کرده که از بدو تاسیس هویت جعلی اسرائیل همواره به عنوان یک تهدید ژئوپلیتیکی و استراتژیکی موردتوجه بود؛ زیرا در شمال اراضی اشغالی زرادخانههای موشکی مقاومت اسلامی لبنان، حزبا... قرار دارد و شرق آن از سوی چهار میلیون آواره فلسطینی مستقر در اردن تهدید میشود. ضمن اینکه این منطقه در تیررس حملات گروههای مقاومت عراق و سوریه از شرق و شمالشرق است و در جنوب هم گردانهای قسام و نیروهای حماس بر صهیونیستها اشراف دارند و قلب اراضی اشغالی هم در اختیار جهاد اسلامی و گردانهای جنین است. همین امر بازدارندگی دفاعی صهیونیستها را به حداقل رسانده که اوج آن در عملیات وعده صادق محقق و هیمنه پوشالی صهیونیستها که غره به امنیت غیرقابل نفوذ دفاعی و اطلاعاتی بودند، درهم شکسته، افول صهیونیستها در منطقه غرب آسیا محرز شد. این امر موجب شد ۱۰ کشور مقابل دفاع مشروع ایران قرار گرفتند تا شاید فروپاشی صهیونیستها را به تعویق بیندازند.البته واقعیتهای موجود در نظام بینالملل به گونهای رقم خورده که نگرانی سیاستمداران غربی نسبت به نابودی قریبالوقوع اسرائیل شدت یافته است و صاحبنظران، رسانهها و مراکز مطالعاتی صهیونیستی نیز بر آن باور دارند و نسخههای مختلفی را تجویز میکنند اما بازتاب این شرایط در سرزمینهای اشغالی، نشاندهنده واقعیت صهیونیستهاست؛ چراکه شهرکنشینان امیدی به استمرار اسرائیل و آینده آن ندارند، بهویژه که فراز و نشیب ماههای اخیر، وضعیت آمریکا که مهمترین شریک راهبردی اسرائیل بود را هم به چالش کشیده و بعید نیست که غروب این دو متحد استکباری همزمان رخ دهد.
تحریم کالاهای صهیونیستی
تحریم کالاهای صهیونیستی یا شرکتهای حامی صهیونیسم یکی از اقدامات خودجوش در این عرصه بود و بدینترتیب شرکتها و برندهای مرتبط با اسرائیل و آمریکا، هدف تحریمهای گسترده فعالان و هواداران فلسطین در کشورهای اسلامی قرار گرفت. استارباکس از جمله این شرکتها بود که پس از ضرر و زیانهای فراوان، اقدام به صدور بیانیهای در وبسایت خود در مورد کارکرد شعبههایش در خاورمیانه کرده و مدعی شد که «این شرکت یک سازمان غیرسیاسی است و شایعات مبنی بر حمایت از دولت یا ارتش اسرائیل غیرواقعی است.» شواهدموجود، حکایت از آن داردکه کمپین جهانی علیه کالاها وبرندهای اسرائیلی - آمریکایی در جهان بهویژه کشورهای اسلامی، روند موفقیتآمیزی را طی و شریانهای اقتصادی این رژیم جعلی را فلج کرده تا حدی که این شرکتها با کاهش فروش ۷۰ درصدی مواجه شدند.