رضا پهلوی خود را با ۹۸ درصد تخفیف به بن سلمان فروخت!
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۲۷۹۹۶
به گزارش معاونت برونمرزی صداوسیما، رامین مظاهری خبرنگار پرستیوی در پاریس طی مقالهای در وبسایت شبکه پرستیوی نوشت: پسر محمدرضا پهلوی شاه مخلوع ایران قرار است در یک برنامه تلویزیونی که از دفتر لندن شبکه ایران اینترنشنال پخش شود، حضور یابد و «ستاره» این برنامه تلویزیونی باشد. شبکه فارسیزبان ایران اینترنشنال که از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان حمایت مالی میشود، با هدف تبلیغ علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ظاهراً محمد بن سلمان تصور میکند که تلویزیون، عاشق رضا پهلوی است. او احتمالاً بر این عقیده است که تلویزیون، تمامی پادشاهان را دوست دارد و چه کسی بهتر از رضا پهلوی. به نظر میرسد که محمد بن سلمان و ایران اینترنشنال در جذب مخاطب با چالشی بزرگ مواجهاند چراکه مردم ایران علاقهای به اهداف برنامههای این شبکه ندارند. اهدافی همچون پاک کردن جنایات خاندان پهلوی که برای مردم ایران قابلقبول نیست. رضا پهلوی، تغییر دیدگاههای مردم ایران نسبت به خانواده خود را بسیار دشوار میبیند. خانوادهای که در ایران بهعنوان عروسکهای خیمهشببازی قدرتهای خارجی شناخته میشوند که هرگز به دنبال خیر و خوبی برای مردم ایران نبودند.
رضا پهلوی برای اجرای این برنامه در شبکه ایران اینترنشنال تنها با دو درصد از دستمزدی که خود پیشنهاد داده بود، به توافق رسید. شاید او به این دلیل نرخ خود را پایین آورد که میدانست یک شاه واقعی نیست، بلکه صرفاً پسر یک شاه است که مدتهاست در انتظار پادشاهی است.
متأسفانه باید گفت که این تخفیف رضا پهلوی به ایران اینترنشنال سبب میشود تا پول بیشتری در جیب ایران اینترنشنال بماند. قطعاً تروریستهای مخالف ایران این اقدام رضا پهلوی در کاهش دستمزد خود را مورد تحسین قرار میدهند.
چندی پیش نیز در گزارشی آمده بود که وی بعد از اعمال فشار از سوی سرویسهای اطلاعاتی یکی از کشورهای اروپایی، از درخواست خود برای دریافت دستمزد بالا برای اجرای این برنامه منصرف شد. این کشور با توجه به اجلاس ضد ایرانی ۲۰۱۸ ورشو پایتخت لهستان که با حمایت آمریکا برگزار شد، قطعاً لهستان است. البته ممکن است به اعتقاد خیلی از ایرانیها، انگلیس همان کشور اروپایی مدنظر باشد چراکه این کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره با دادن رشوه به نخبگان ایرانی از آنها برای ضربه زدن به ایران استفاده کرده است.
کشور دیگر اروپایی با تمایلات نئوامپریالیستی که احتمال درگیر شدن آن با چنین ماجرایی میرود، فرانسه است. آنها از مدتها پیش، گروه تروریستی منافقین را در کشور خود جای دادهاند و میتوان با دیده شک و تردید به آنها نگریست. در این بین، گروهک منافقین اما نگاه مثبتی به رضا پهلوی نداشته و تمایل ندارد تا وی را بهعنوان رهبر اپوزیسیون ببینند. این گروه به عربستان هشدار داد که در صورت استفاده از رضا پهلوی در این برنامه تلویزیونی، طی اقدامی تلافیجویانه دست به افشاگری خواهد زد.
این ماجرا بهگونهای است که ازیکطرف شاهد درگیری میان مجاهدین خلق و رضا پهلوی هستیم و از طرف دیگر، عربستان تلاش میکند تا هر دو را در کنار هم نگه دارد تا به هدف خود دست یابد. اما حقیقت این است که هیچیک از این دو، جایی در میان ایرانیها ندارند.
گاهی اوقات افرادی که در یک مسابقه از دیگران عقب افتادهاند خود را متقاعد میکنند که برنده میشوند و در واقع در اینجا هم همین مورد مشاهده میشود. تماشای منافقین در حال بحث با رضا پهلوی درحالیکه سعودیها سعی میکنند افسار هر دو را در دست داشته باشند، تمام ایران را به یاد فیلم «سه کلهپوک» میاندازد. نمایشی واقعنما از تصادف دو خودرو که همان خاندان پهلوی و منافقین هستند. فیلمی بسیار دهشت انگیز که ایرانیها با علاقهای آمیخته به آرامش خیال به تماشایش مینشینند چون کابوسهای ملی ما از آنان به پایان رسیده است.
مهم نیست که آنها از حمایت آمریکا، اسرائیل، انگلیس، کشورهای عربی و یا فرانسه برخوردارند و تا چه اندازه توسط رسانههای جریان اصلی همانند نیویورکتایمز یا پولتیکیو تبلیغ میشوند، نکته حائز اهمیت این است که هیچکدام از آنها، از ذرهای حمایت سیاسی در ایران برخوردار نیستند.
رضا پهلوی در قالب این برنامه سعی دارد تا به کشورهای جهان سفر و با سران جنبشهای مخالف دیدار و گفتوگو کند. در واقع، هر جنبشی که به دنبال احیای ساختار سلطنتی باشند، بهصورت خودکار جزو گروههای استبدادی بهحساب میآیند. هواداران لیبرال دموکراسی (چه از نوع جمهوریخواه و چه از نوع سلطنت مشروطه) که در برنامه رضا پهلوی حضور مییابند، افرادی فرصتطلب و با خوی اشرافیگری به شمار میآیند.
به نظر میرسد رضا پهلوی در این برنامه، تنها دو جنبه از جهان را برای مخاطبان خود ارائه خواهد داد. البته پیشتر به این دو جنبه یعنی سلطنتهای مستبد در جهان اسلام و سلطنتهای لیبرال دموکرات در اروپا توسط دیگر رسانهها، بسیار پرداختهشده است.
طنز فوقالعاده سرگرمکنندهای که هر وقت با یکی از ایرانیان ثروتمند طرفدار بازگشت حکومت شاهنشاهی بحث میکنیم این است: آنها در ذهن و گفتمان خود تصور میکنند که داریوش بزرگ بازخواهد گشت، اما واقعیت این است که این فرد فقط رضا پهلوی است. رضا پهلوی از نگاه ایرانیها، بهعنوان یک فرد باهوش شناخته نمیشود و تنها کارش، سخنرانی علیه ایران در ازای دریافت مبالغ قابلتوجه است. هیچکس، البته بهاستثنای آمریکا، تصور نمیکند یک «ستاره تلویزیونی» میتواند از عهده اداره یک کشور برآید.
چه کسی بیننده برنامه جدید رضا پهلوی است؟
بهجرئت میتوان گفت که هیچ فرد زیر ۴۰ سالی، مخاطب این برنامه نیست. این برنامه اساساً بر مبنای خاطرات گذشته بنانهاده شده و از آن جایی که جوانان ایرانی هیچ تجربه و خاطرهای از دوران پهلوی ندارند، قطعاً تمایلی برای تماشای آن نشان نمیدهند. از سویی دیگر، آنها همانند دیگر جوانان کشورهای فرانسه، الجزیره و یا آمریکا با مفاهیم سیاسی مدرن درگیر بودهاند و کمتر به گذشته مینگرند.
در میان میانسالان، هیچیک از حامیان گروههای اصلاحطلب یا اصولگرا این برنامه را جدی نخواهند گرفت. آن دسته از میانسالانی هم که مخاطب این برنامه هستند، دیگر به دنبال احیای شاه نیستند و ازآنجاییکه سنی از آنها گذشته است، تنها از سر کنجکاوی میخواهند بدانند که چگونه روزهای جوانی آنها سپریشده است.
رضا پهلوی کسی نیست که ایرانیها ارزشی برای او قائل باشند چراکه حتی غیر ایرانیها هم میدانند که او یک شخص فرصتطلب بیشرم است و از ویژگیهای شخصیتی وی همین بس که برای رسیدن به قدرت دست به دامن رژیم سعودی شده است. از طرفی دیگر، نباید فراموش کرد که رضا پهلوی با آمریکاییها نیز همکاری میکند. کسانی که حتی به پدر او رحم نکردند و او را از بیمارستان بیرون و به پاناما منتقل کردند.
بدیهی است که امپریالیستهای غربی و صهیونیستها برای نادیده گرفتن ناپختگی سیاسی وی دلایل خودخواهانه خود را دارند که به نظر نمیرسد رضا پهلوی نیز این واقعیت را درک کند. متأسفانه وی برای مبرا نشان دادن خود این واقعیت را درک نمیکند.
تنها راه رضا پهلوی برای اینکه خود را تا حدودی وطنپرست، رهبر و بنا بر ادعایش یک شیعه نشان دهد این است که از الگوهایی مثل آخرین امپراتور چین، «پوی یی» پیروی کند. اما برای برخی افراد دو درصد کار فریبکارانه بهتر از ۱۰۰ درصد کار اجتماعی کارآمد است؛ برخی افراد با بدترین عناصر جامعه همکاری میکنند تا جلال، قدرت و آسایش را بهزور به دست آورند.
مردم انقلابی چین، پویی را که حاکمی خودکامه و مستند بود و سعی میکرد تا خود را فرد خوبی نشان دهد، برکنار کردند. او در سال ۱۹۴۹ بهجای اعدام، به ۱۰ سال زندان محکوم و پس از آن بهعنوان رفتگر و باغبان معمولی به کار گرفته شد. او مرتب از انتخاب دموکراتیک مردم چین حمایت میکرد و ظاهراً به این باور رسیده بود که دیگر دوران سلطنت و خودکامگی به پایان رسیده و مردم خواهان چنین وضعیتی نیستند. اما آنچه پویی از آن غفلت میکرد، همکاری با دشمنان مردم چین و فروختن خود با ۹۸ درصد تخفیف به این افراد بود.
تنها چیزی که میتوان در مورد رضا پهلوی گفت این است که احتمالاً محبوبیت او نزد ایرانیها بیشتر از گروه مجاهدین خلق است. گروهی تروریستی که در زمان جنگ ایران و عراق در کنار صدام ایستادند و با مردم ایران جنگیدند. ایرانیها هرگز این گروه و اقداماتشان را فراموش نمیکنند و آنها را نخواهند بخشید.
بهجرئت میتوان گفت که رضا پهلوی و منافقین در کنار هم، از ۲ درصد حمایت هم در ایران برخوردار نیستند. مسئلهای که نشریه پولتیکو نیز به آن اشاره کرد و نوشت: «نمیتوان حدس زد که این خانواده سلطنتی از چه میزان حمایت در ایران برخوردارند.» این نشریه بهخوبی به این مسئله واقف است که رضا پهلوی و یا منافقین، از کمترین حمایتها نیز برخوردار نیستند اما نمیخواهد این حقیقت برای غیر ایرانیهای خواننده این نشریه نیز روشن شود.
بد نیست بدانید شخصیتهای کارتونی دیزنی لند در برخی از انتخابات آمریکا تقریباً ۲ درصد از آراء را به خود اختصاص میدهند و با یک محاسبه ساده میتوان اینچنین گفت که رضا پهلوی و منافقین نیز در ایران بهاندازه شخصیتهای کارتونی دیزنی لند همانند میکی موس طرفدار دارند.
تنها بینندگان برنامه بن سلمان و ایران اینترنشنال با اجرای رضا پهلوی، ثروتمندان ایرانی ساکن لسآنجلس یا واشنگتن دیسی هستند. برنامه رضا پهلوی با این هدف طراحیشده تا به این گروه اجازه دهد تا همچنان به زندگی در حباب خود ادامه دهند. افرادی که با ثروتهایی که مشخص نیست از چه طریقی بهدستآمده، از کشور خود فرار کردند و نتوانستند به مردم خود در انقلابی که برای شکلگیری و حفظ آن، دههها تلاش کردند کمک کنند. امثال رضا پهلوی هرگز نمیتوانند رهبری ایران مدرن را به دست بگیرند و از چنین صلاحیتی برخوردار نیستند چراکه شرورانه و خائنانه از هرگونه جنگ سخت و نرم، تحریم و کشتار هموطنان خود حمایت کردند و حتی به خانواده خود نیز رحم نکردند.
بااینحال، اگرچه ممکن است تیم ضد ایرانی عربستان، ایران اینترنشنال و رضا پهلوی بسیار ثروتمند باشند و بتوانند دست به هر اقدامی در تلویزیون بزنند، اما حقیقت آن است که این تیم بسیار کوچک و پا به سن گذاشته هستند و همانند دیگر پادشان سلطنتطلب، بهزودی به تاریخ خواهند پیوست.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۲۷۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلمان؛ روایت درست تاریخ
نگارش این سریال را هم خودش بهعهده داشته و حسین طاهری، تهیه کننده این اثر است. جالب اینکه امرا...احمدجو که ید طولایی در نویسندگی و کارگردانی دارد هم به عنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند. تصویربرداری این سریال از ۱۰ دی ۱۳۹۸ آغاز شده و قرار است در ۶۰ قسمت ساخته شود. جالب اینکه در ۱۱فروردین۱۴۰۲ مستندی با نام سلمان درباره مراحل تولید و پشت صحنه فصل اول این مجموعه پخش شد که در نوع خود دیدنی بود.این مجموعه تاریخی به دوران زندگی، زمانه و مهاجرت سلمان فارسی میپردازد و طبق برنامهریزیها تا واقعه غدیر خم ادامه خواهد داشت. سلمان فارسی در نوجوانی ایرانشهر را ترک میکند و مسیحی میشود. او حدود ۷۰ سال در شهرها، کلیساها و دیرهای مختلف بیزانس سیر و سلوک میکند. این مجموعه یکی از پربازیگرترین و پرلوکیشنترین سریالهایی است که در حال ساخت است و طبق پیشبینیها قرار است در سال ۱۴۰۵ پخش شود. جامجم به پشت صحنه این مجموعه رفته و گزارشی از روند تولید آن داشته و با برخی عوامل آن از جمله حسین طاهری، امرا... احمدجو، حامد میرباقری و مهدی نقویان(رئیس سیمافیلم) هم به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.سلمان درآتشکده ماربین
در انتهای یکی از خیابانهای شهرک سینمایی غزالی و درست پشت کاروانسرای مرمر مجموعه سلمان فارسی قلعهای ساخته شده که نام آن آتشکده ماربین است. یکی از لوکیشنهای اصلی این مجموعه که عوامل گروه مدتی است برای ضبط سکانسهای مربوط به ایران در این لوکیشن حضور دارند و زیر تیغ آفتاب و همراه با باد و خاک در حال ضبط سکانسهایی از این سریال هستند. نزدیک ورودی در اصلی یک پرده کروماکی آبی رنگی وصل و مقابل آن اسبی به یک درخت بسته شده است. اسب گاهی شیههای سر میدهد اما مانعی برای ضبط سریال نیست. فقط رفت و آمدهای بک قاب دوربینها بررسی میشود. گروه در حال ضبط است و ما باید چند دقیقهای را منتظر بمانیم تا کات داده شود. سکانس شلوغ و سختی است. هنرورهای بسیاری با پوشش و گریم مناسب آن سکانس در هر نقطهای از این قلعه ایستادهاند. حتی سربازان و برمکیها نیز با لباس و گریمی که برایشان تعریف شده در میزانسن کارگردان جای گرفتهاند. کمی جلوتر میرویم. انوش معظمی را با گریم و سبیل از بناگوش دررفته و چهره بسیار متفاوتی میبینیم. گرچه ابتدا قابل شناسایی نیست اما همین که دیالوگهایش را میگوید و صدایش را میشنویم، متوجه میشویم که امروز او مقابل دوربین است. هوا بهشدت گرم است و خورشید وسط آسمان قرار دارد. با این حال مانعی برای ادامه کار نیست. از یکی از عوامل میشنویم که حسام منظور، فرخ نعمتی و امیررضا دلاوری در اتاق گریم هستند و خودشان را برای ضبط سکانسهای بعد آماده میکنند. از آنجا که داوود میرباقری حساسیت و دقت بسیاری روی کار خود دارد، این سکانس بارها ضبط میشود تا مورد تایید او قرار بگیرد. البته در این میان صدای هواپیما هم گهگاهی شنیده میشود که یکی از عوامل بهشوخی میگوید: «جالبه که همیشه پروازها تاخیر دارن اما امروز همه پروازها داره بهموقع انجام میشه!»
داوود میرباقری، امرا... احمدجو و حسین طاهری داخل یک چادر نشستهاند و از مانیتور مقابلشان کار را دنبال میکنند. یکباره بادی میوزد و یکی از صندلیهای پلاستیکی به هوا رفته و مقابل پای یکی از اسبها پرتاب میشود و او را عصبانی میکند. سایر اسبها هم که در گوشهوکنار این قلعه ایستادهاند، سروصدا میکنند. نگاهی به اطراف میاندازیم. سربازها و نگهبانان قلعه در برج و باروی قصر مشغول محافظت هستند. فضاسازی میرباقری مثل همیشه حرف ندارد. انگار مخاطب را با خود به قلب تاریخی میبرد که شاید هزاران سال با آن فاصله دارد. یکی از هنروران با سبدی در دست و با اشاره دستیار کارگردان به نقطهای میرود و میایستد که به او گفته شده است. داخل سبد نان و خرما دارد. یکی از هنروران شوخی لقمهای نان و خرما از او طلب میکند و باعث خنده میشود. لباسها و کفشها و گریم هنروران همه نشانگر است که در حال ورقزدن تاریخ چندهزارساله هستیم. نسیمی میآید و صورتها را نوازش میکند اما همچنان هوا گرم است و گروه باید تا شب سکانسهای بسیاری را ضبط کنند. زمان بهسرعت درحال گذراست و گروه هیچ ثانیهای را نباید از دست بدهد. به همین خاطر است که سرما و گرما هم مانعی برای کارشان نشده است. به نظر میرسد این مجموعه از کار قبلی میرباقری سختتر است و به همین دلیل او انرژی بیشتری روی آن میگذارد. در گوشه دیگری از این شهرک هم کارگاههای چرم و کهنهکاری سریال قرار دارد و همزمان تیم دیگری در حال ساخت ادوات جنگی است. لوکیشنهای دیگری هم در حال ساخت است. خلاصه اینکه همه در تلاش هستند تا یک سریال شستهرفته و ماندگار دیگر در تاریخ این رسانه ثبت شود.
استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن
مهدی نقویان، رئیس سیمافیلم در پشت صحنه این سریال حاضر است و درباره روند تولید این پروژه و دقتی که میرباقری در ساخت این اثر دارد و زمانبندی آن به جامجم میگوید: خوشبختانه با حمایتی که ریاست سازمان از این پروژه دارد و بهصورت هفتگی جلساتی برای این پروژه میگذارد، مشکلاتی که در پیشتولید وجود دارد، خیلی زود رفع میشود و حمایتهای لازم از این اثر صورت میگیرد. میتوانم بگویم برای اولینبار طی این ۳-۴سالی که این سریال تولید میشود، لوکیشنهای این بخش تا پایان سال ۱۴۰۳ ساخته شده و آماده است. اما در سالهای قبل اینگونه نبود. به همین دلیل برنامهریزیهای تولیدی نامنظم انجام میشد و ساخت لوکیشن در برنامهریزی سریال تاثیرگذار بود.وی ادامه میدهد: امسال هم دنبال این هستیم که لوکیشنهای مربوط به سال بعد همین امسال ساخته شود تا مانع تولیدی نداشته باشیم و کار با سرعت پیش برود. البته این سرعت با همان استانداردها و کیفیتی است که باید باشد و مدنظر کارگردان و ریاست سازمان هم هست.نقویان همچنین میافزاید:خوشبختانه چرخه تولید درسال۱۴۰۳ راه افتاد، سرعت تولید کارهای الف ویژه بیشتر شد ومدتهاست به استاندارد بالای ۱۵دوربین روشن رسیدهایم که نیاز آنتن است تا زیر ۱۵ تا دوربین روشن نداشته باشیم و همین طور حمایت میشود. ما الان شش سریال درمرحله پستولید داریم که منتظر آنتن هستند.
حضور ۴۰ بازیگر خارجی
حسین طاهری، تهیهکننده سریال در گفتوگو با جامجم درباره تدراک گسترده برای تولید این سریال عنوان میکند: شایسته کشوری مثل ایران که تاریخ کهن و همچنین سابقه فیلمسازی غنی دارد این است که در تولید آثار نمایشی ارتقا پیدا کند. سریال سلمان فارسی مجموعهای است که سازمان صداوسیما با آن در کنار آقای میرباقری قدم بزرگی برداشته است. ما براساس برنامهریزی تولید را جلو میبریم و از این برنامه عقب نماندهایم. همانطور که قبلا گفتم، اینجا یک دانشگاه است. دوستان و همکاران ما تلاش میکنند از بزرگان در این مجموعه بیاموزند. وی به جامجم میگوید: بخشهای ایران باستان بسیار جالب توجه است، البته همچنان ساخت و ساز ادامه دارد وماتاپایان فصل ایران باستان بیش از۳۰لوکیشن داریم. طاهری درباره انتخاب هنرورها هم توضیح میدهد:۲۰هزار نفر را از میان تئاتریهای سراسر ایران انتخاب کردیم. رزومه دادندو۶۰۰۰نفر از میانشان گزینش شدند که حرفهای هستند، البته در این دانشگاه بیشتر میآموزند. وی در مورد حضور چهرهها نیز عنوان میکند: بیشتر بازیگران ایران علاقهمندی خود را برای حضور در این پروژه اعلام کردهاند و این برای ما باعث افتخار است. اما علاوه بر آنان، چهرههای تازه نیز معرفی میشوند و حدود ۴۰ بازیگر خارجی نیز تا کنون در این سریال حضور پیدا کردهاند. بازیگرانی از مراکش، تونس، یونان، ارمنستان و... از این جمله هستند. برخی از آنان اصلا با ایران آشنایی نداشتند و بهواسطه بازی در این سریال با ایران آشنا شدند. این تهیهکننده درخصوص ادامه تصویربرداری در شهرک غزالی نیز میگوید: دو سه هفتهای در شهرک غزالی هستیم تا فصل زمستان را تصویربرداری کنیم. برای تصویربرداری فصل بهاربه شاهرودبازمیگردیم ویکی دوماه آنجامیمانیم.بازبه تهران بازمیگردیم ودوره پرشکوه ایران باستان را تصویربرداری میکنیم.
میرباقری سنگ تمام گذاشته است
امرا...احمدجو یکی از نویسندگان و کارگردانان پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون است که آثار بسیاری را در تلویزیون ماندگار کرده است. هنوز هم مخاطبان بسیاری با «روزی روزگاری» این هنرمند خاطره دارند. تفنگ سرپر، پشت کوههای بلند و سردار جنگل از جمله آثاری است که برای تلویزیون ساخته است. وی که بهعنوان مشاور با این پروژه همکاری میکند، در اینباره به جامجم میگوید: داوود میرباقری قصه سلمان را اززمان تولداین شخصیت آغاز کرده است. البته از آنجایی که از آن تاریخ اطلاعات جزئی در دسترس است بخشی از فیلمنامه باید دراماتیزه میشد. بهطور مثال پدر سلمان از ملاکان جی در اصفهان بوده و ثروت زیادی داشته است ولی ما از پدر او اطلاعات دیگری نداریم و بخشی از داستان درباره شرایط زندگی وی در ایران و همچنین مسائل پیرامونی او بهصورت داستانی در فیلمنامه وارد میشود.وی همچنین میافزاید: با توجه به تجربیاتی که داوود میرباقری دارد، این سریال آنطور که پیشبینی کردهایم در حال انجام است. البته بهدلایل مختلف ازجمله کرونا توافقهایی داشتهایم اما خللی در کار ما ایجاد نکرده است؛ ضمن اینکه همه شرایط مهیاست و تصور میکنم نتیجه درخشانی هم خواهد داشت.احمدجو در ادامه بیان میکند: میتوانم بگویم سلمانفارسی یک اثر ماندگار و فاخری خواهد بود و از آن سریالهایی میشود که میتواند برای نسلهای مختلف آموزنده و جذاب باشد؛ چون من چند سال است شاهدم که میرباقری برای این کار سنگتمام گذاشته و با تجربه زیادی که در این زمینهها دارد و با همه وجود پلان به پلان این سریال را جلو میبرد.وی با اشاره به منابعی که به آنها در نگارش سریال رجوع کرده است، میگوید: همه زحمات را آقای میرباقری کشیده ومن در کنارش به او کمک میکنم اما برای نگارش، کتابهای زرتشتی ازجمله اوستا مرجع من شده است. تحقیقاتی هم جدا ازفیلمنامه توسط سازمان صداوسیما انجام شده است و من از آنها استفاده میکنم. همزمان برای اینکه در آن فضا قرار بگیرم به این تحقیقات و کتابهای دیگر هم مراجعه میکنم. با همه این احوال گاهی برای یک دقیقه دیالوگ دو یا سه روز وقت میگذارم و گاهی هم گفتوگوها بهراحتی به ذهنم میآید و روی کاغذ مینویسم.وی همچنین درباره زبانی که در سلمان فارسی بهکار برده شده و نحوه گویشها عنوان میکند: اگر بخواهیم زبان را نزدیک به آن زمان انتخاب کنیم، نامفهوم خواهد بود؛ بنابراین من سعی میکنم دستور زبانی را که قابل فهم است با گویش امروزی استفاده کنم ونظرخود میرباقری هم براین مبنابود که دیالوگهابه زبان امروز ومحاوره نزدیکتر باشد.احمدجو در پایان هم میگوید: چند سالی است یک سریال جنگی به نام «تولد» را دارم که اگر بعد از سریال سلمان فارسی همچنان زنده باشم و ویلچرنشین نشوم، میخواهم آن را بسازم. بخشی از کارهایش هم انجام شده است.
بازیگرانی که به عشق سلمان آمدهاند
حامد، فرزند داوود میرباقری است که همواره در کنار پدر تلمذ میکند و در آثاری که او میسازد، هم بازی میکند و هم در پشتصحنه حضور دارد و پدر را همراهی میکند. وی در این سریال هم بهعنوان دستیار کارگردان فعالیت میکند و قرار است نقشی را هم بازی کند که در اینباره به جامجم میگوید: درباره نقشم فعلا صحبتی نمیکنم اما مدتی است که بخش مربوط به ایران را ضبط میکنیم که بخشی از لوکیشنهای این بخش در شهرک غزالی است و بخشی هم در شهرک دفاعمقدس و شاهرود ضبط میشود. از آنجا که طبق زمانبندی پیش میرویم، حدود هشت روز دیگر در شهرک هستیم و بعد به شاهرود میرویم.وی در ادامه در توضیح لوکیشن آتشکده ماربین بیان میکند: این آتشکده در جی یا همان اصفهان سابق است که بیشتر کارهای اداری در این مرکز رخ میدهد. اینجا یکی از لوکیشنهای اصلی بخش ایران است که میتوان گفت ۲۵ درصد بخش ایران در این لوکیشن مقابل دوربین میرود.میرباقری درباره حضور هنروران و انتخاب آنها توضیح میدهد: تمام این افراد از نقاط مختلف کشور انتخاب شدهاند. به همین دلیل اسم آنها را منتخبان گروه کارگردانی گذاشتهایم. چون همه این افراد جزو بازیگران استانهای مختلفی هستند که تجربه بازیگری دارند و به عشق سلمان وارد این پروژه شدهاند. برای اولین بار است که این اتفاق در یک پروژهای افتاده است، چون آقای میرباقری ترجیح میدادند با افرادی کار کنند که تجربه بازیگری داشتند. ما برای انتخاب آنها سفرهای بسیاری رفتیم و دو سال قبل از فیلمبرداری شروع کردیم و به همه استانهای ایران سفر کردیم تا این افراد انتخاب شدند. در حال حاضر برای هر فاز این سریال باز سفر میرویم و افراد دیگری را میبینیم. چون همچنان کار انتخاب بازیگر ادامه دارد و در حال انجام است. در جمع بازیگران اصلی چهرههای جدیدی داریم که پیش از این تجربه تئاتر داشتند و با این سریال معرفی میشوند.میرباقری درباره لوکیشنهای این سریال بیان میکند: هنوز ساخت و سازها و لوکیشنهای این سریال در حال انجام است. اگر فاز ایران را بخواهیم تقسیم کنیم، بخش جی دو لوکیشن اصلی دارد و همین آتشکده و خانه بودخشان، فرماندار جی و پدر سلمان که در شاهرود در حال ساخت است. یکی دیگر از لوکیشنهای اصلی ایران، کاخ تیسفون است و در واقع آن چیزی که در عکسها داریم، نمانده و در حال ساخت است. وی در ادامه درباره تحقیق و پژوهش این سریال میافزاید: پیش از کار، تحقیق و پژوهش انجام شده، اما برای هر فاز از کار باز هم تحقیق و انتخابها انجام میشود. میتوانم بگویم هر دو قسمت از این سریال مثل یک سینمایی حرفهای گرفته شده؛ با همان دقت، حساسیت و انتخاب لوکیشن و بازیگر و... .میرباقری در پایان هم میگوید: فصل بیزانس کار شد و زمان زیادی گذاشتیم. چون لوکیشنهای بسیاری داشت و مدام درسفربودیم. لوکیشنهای فصل حجاز آماده است و برای فصل ایران هم متمرکزتر بودیم. به هر حال در تلاشیم تا کار به موقع تمام شود.