Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  رسیدن به جملات پایانی یک رمان معمولا به معنای یک خداحافظی تلخ و شیرین است. شما به شخصیت‌های خاصی علاقه‌مند شده اید و همراه آن‌ها زندگی کرده اید، اما طرح داستان به پایان خود رسیده است و حالا باید به دنیای واقعی برگردید. جملاتی که در پایان رمان می‌خوانید در شکل گیری خاطره نهایی تان از آن نقش مهمی دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«آلیس در سرزمین عجایب» /لوییس کارول
درباره رمان: رمان آلیس در سرزمین عجایب در سال ۱۸۶۵ منتشر شد و مورد توجه کودکان و بزرگ سالان قرار گرفت. این رمان به دلیل ساختار و سبک روایی اش و نیز تصویرگری‌ها و شخصیت پردازی هایش به شدت تاثیرگذار بود. «در نهایت او پیش خودش تصور کرد چگونه در آینده همین خواهر کوچک ترش، یک زن بالغ خواهد بود و او چگونه در طول همه سال‌های پختگی و بلوغش، قلب ساده و مهربان دوران کودکی اش را حفظ خواهد کرد و چگونه کنار دیگر بچه‌های کوچکش خواهد ماند و با تعریف کردن قصه‌های عجیب و حتی با رویای سرزمین عجایب در گذشته‌های دور، چشمان آن‌ها را روشن و مشتاق نگه خواهد داشت و با به یاد آوردن روز‌های شاد تابستان دوران کودکی اش، با غصه‌های کوچک آن‌ها غصه دار خواهد شد و از همه لذت‌های کوچک و ساده شان لذت خواهد برد.»

«داستان ۲ شهر» /چارلز دیکنز
درباره رمان: زمانی که دیکنز رمان داستان دو شهر را می‌نوشت، یکی از محبوب‌ترین و شناخته شده‌ترین نویسندگان جهان به شمار می‌آمد. در این رمان کلاسیک، دیکنز با استفاده از تعلیق، طنز، توصیفات معنادار، شخصیت‌های عجیب و بخش‌های پر احساس به شکل استادانه‌ای به توصیف شرایط اجتماعی آن زمان یعنی دوران انقلاب فرانسه پرداخته است.
«این کار بسیار بسیار بهتر از کار‌هایی است که تاکنون انجام داده ام؛ و خوابی که در آن فرو می‌روم بسیار بسیار بهتر از خواب‌هایی است که تاکنون داشته ام.»

«صدسال تنهایی» /گابریل گارسیا مارکز
درباره رمان: این شاهکار گابریل گارسیا مارکز به ۳۷ زبان ترجمه شده و بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. رمان صدسال تنهایی که اولین بار در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین به چاپ رسید، نمونه‌ای از شکوفایی ادبیات، شعر و نقد در آمریکای جنوبی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است.
«اما او قبل از آن‌که به خط آخر برسد، فهمید که دیگر هرگز از آن اتاق بیرون نخواهد رفت؛ زیرا پیش بینی شده بود، درست در لحظه‌ای که آئورلیانو بابیلونیا رمزگشایی نوشته‌ها را به پایان می‌رساند، شهر آینه‌ها با توفان درنوردیده و از ذهن انسان‌ها پاک می‌شود و هرآن‌چه که در آن نوشته‌ها آمده است، دیگر هرگز تکرار نخواهد شد و نسل‌های محکوم به صد سال تنهایی، فرصت دوباره‌ای برای زندگی بر زمین نخواهند داشت.»

«خورشید نیز طلوع می‌کند» /همینگوی
درباره رمان: رمان، اثر ارنست همینگوی، نویسنده نامدار آمریکایی و از آثار مشهور ادبی جهان است که در سال ۱۹۲۶ منتشر شد. این کتاب در سطح اول، داستان عاشقانه یک روزنامه‌نگار تبعیدی است؛ اما در اصل، رمانی درباره نسلی گمشده است که نگاهی تیز و تلخ به سرخوردگی و احساس وحشت و نگرانی نسل پس از جنگ جهانی اول دارد. جمله پایانی رمان، یک شناخت بدبینانه خوب از یک نسل صبور و پرحسرت ارائه می‌کند:
«گفتم: بله، آیا این طرز فکر، خوشایند نیست؟»

«مزرعه حیوانات» /جرج اورول
درباره رمان: مزرعه حیوانات یک رمان تمثیلی با حضور گرازها، خوک ها، بچه خوک ها، اسب ها، الاغ ها، گوسفندها، گاو‌ها و همچنین انسان‌هایی است که در یک جهان پادآرمانی زندگی می‌کنند. ایده این طنز سیاسی، زمانی که اورول یک پسر نوجوان ۱۰ ساله را درحال شلاق زدن یک اسب بارکش دید، به ذهنش رسید. او با خودش فکر کرد اگر روزی برسد که حیوانات بدانند چه قدرتی دارند، بازی به زیان انسان‌ها تمام خواهد شد. از دید اورول، انسان‌ها به همان شکلی که از حیوانات بهره کشی می‌کنند، به بهره کشی از انسان‌های ضعیف‌تر از خود نیز دست می‌زنند:

«همه موجوداتی که بیرون بودند، نگاه خود را از خوک به انسان انداختند و یک بار دیگر از انسان به خوک؛ اما دیگر نمی‌شد فهمید که کدام یک انسان و کدام یک خوک است!»

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: دانستنی ها جالبترین ها خواندنی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۵۰۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟!

   عصر ایران؛ مهدی مالمیر-  چند سالی است که دیدن قربان صدقه رفتن گربه های خیابانی مردان و زنان حیوان دوست به صحنه ای رایج و هر روزه تبدیل شده است. 

   شاید اگر در اوایل دهه شصت به ما کودکان آن روزگاران می گفتند روزی خواهد رسید که شمار نه چندان کمی از همشهری ها و هموطنان در همین کوچه ها و خیابان های خودمان، زنبیل خرید و کیف و کلاه را به کناری می نهند و دوزانو در برابر گربه ای ژولیده می نشینند و قربان صدقه چشمان و پنجه های او می روند، با خنده  بی عنان ما رو در رو می شد و شاید در حالی که به قوه تخیل او درود می فرستادیم در دل به عقل او شک می کردیم.

 ر  وزگار اما طُرفه ها در آستین دارد. حالا امروز گربه های خیابانی گهگاه حال و روز بهتری از بی خان و مان ها و کوچه خواب های شهرهای مان پیدا کرده اند.  شاهد اینکه: نگارنده این خطوط یکی از همین روزهای پس از تعطیلات عید نوروز به پارکی در مرکز تهران رفته بود. در هنگام قدم زدن و به مشام کشیدن هوای شهداگینِ مالامال از عطر یاس، صحنه ای بوالعجب دید!

   زوج جوانی که بسیار محترم به نظر می رسیدند، با کیسه ای بزرگ در دست هر دو،در حال سرک کشیدن به کنج و کنار پارک بودند. 

  کنج‌کاوی نگارنده بیدار شد. کمی در احوالات‌شان دقیق‌تر شدم. زوج از کنار مرد میان سالی که ازوجنات اش کاملا مشهود بود که از شمار کارتون خواب های شهر است گذشتند اما وقتی گربه ای نزدیک آنها شد، دست یکی از زوج ها آرام درون کیسه خزید و چندین قطعه از گوشت مرغ برای گربه پرتاب کرد. گربه محتاطانه نزدیک آمد و با ولع مشغول بلعیدن قطعه های گوشت مرغ شد!

 زن و مرد محترم زانو زدند و دستی بر سر و گوش گربه کشیدند و رضایت مندانه به سمت دیگر پارک رفتند احتمالا به امید یافتن گربه ای دیگر و مهمان کردن او به بُرش های لذیذی از گوشت مرغ!

   تا اینجای کار می شُد از این صحنه گذشت اما نگاه مرد بی خان و مان به سکنات و رفتار زوج جوان خاطره ای از یاد نرفتنی برای نگارنده این خطوط رقم زد! نگاهی عجیب: آمیزه ای از نفرت و خشم و رنجیدگی از بی اعتنایی همنوع به شرایط رقت بارش!

   انسان گرسنه بر خلاف حیواناتی مثل سگ و گربه، بسیار خطرناک است. بسیار بعید است سگ و گربه ای از گرسنگی در شهرهای بزرگ که دورریزغذا بالا است، تلف شود.

   دست کم می شود بر این نکته توافق داشت که گربه گرسنه به هیچ رو برای انسان خطر جدی به حساب نمی آید. در دوران قحطی های بزرگ سگ ها و گربه ها از توان تاب آوری بیشتری نسبت به انسان ها برخوردارند و انسان ها در مراحل آخر دوران قحطی به ذبح و خوردن گربه ها و سگ ها روی آورده اند. 

 طرفه اینکه این انسان ها بودند که در بادی امر و در دوران نوباوگی تاریخ از حیوانات کمک گرفتند برای زنده ماندن. به عبارت بهتر؛ این انسان ها بودند که دریافتند می توانند از مو و پشم حیوانات تن پوشی برای خود بیافرینند و خود را از سرما محفوظ بدارند. حیوانات غیر خانگی سالیان سال چه در جنگل ها وچه در شهرهای بزرگ نه تنها از خود مراقبت کرده اند که در بسیاری از موارد  الگوی انسان ها برای مدیریت و کنترل زندگی اش بوده اند. 

  تبعات غذا دادن به حیوانات غیر خانگی بسیار جدی است. دخالت در گردش طبیعی زیستی حیوانات و کمک به زاد و ولد بی رویه گربه ها و سگ های خیابانی پیامدهای بسیار قابل ملاحظه برای شهرها در پی دارد.

  ازدیاد بی رویه این حیوانات برای شهرهای ما که از نظر معماری و خیابان کشی جایی برای حیوانات خیابانی در نظر نگرفته است می تواند مشکلات چندی به بار آورد. 

    تصادف این حیوانات با خودرو ها می تواند صحنه های دلخراشی به ویژه برای کودکان پدید آورد. آلودگی صوتی تولید شده از سوی این حیوانات در برخی از فصل های سال نیز بسیار جدی است به خصوص در شهرهای ما که از نظر الودگی صوتی هیچ چیزی کم ندارد!

    در کشورهای ثروتمند که از تاریخ طولانی از هم زیستی با حیوانات برخوردارند قوانین چندی برای کنترل حیوانات  گذرانده شده است. مثلا در کشور آلمان پرورش دهندگان سگ تنها می توانند سالی یک بار و در مجموع در طول عمر حیوان سه بار از حیوان توله کشی کنند.

   در کشور ما قانون ویژه ای برای کنترل تولید مثل و مدیریت حیوانات خانگی وجود ندارد وشوربختانه به نظر می رسد اگر اوضاع به همین منوال پیش رود، در اینده معضل حیوانات ولگرد به مشکلی بسیار جدی بدل خواهد شد.

    چنان که گفته آمد، در کشورهای ثروت‌مند که تاریخ درازی از هم زیستی با حیوانات دارند، سال ها بده بستان بین انسان و حیوانات سبب ساز فرهنگی شده از افراط و تفریط در این زمینه جلوگیری می کند.

 افزون بر اینکه کشورهای ثروت‌مند که بر پایه انسان‌گرایی رشد و توسعه یافته اند؛ انسان را مدار همه چیر می دانند. به عبارت دیگر، در شهرهایی که مردمان اش به حیوان نوازی مشهورند، به نظر نمی رسد، این حیوان نوازی به زیان فقرا و نادیده گرفتن فقر مشهود همسایه و همشهری در شهر ها صورت پذیرد. انسان آن زمان به «حیوان نوازی» روی آورد که به درجه ای از برخورداری رسید.به تعبیر زیبای این مثل فارسی: اول لب بود که دندان آمد!

نگارنده این سطور نمی داند نگاه آکنده از نفرت آن مردم میان سال بی خان و مان در پارک، کِی و چگونه گریبان مرد و زنی در کوچه ای تاریک را با هدف زور رُبایی می گیرد!  کدام مغازه یا خانه با نگاه نفرت آلود آن مرد گرسنه غارت خواهد شد و... اما می شود با اولویت بخشیدن به انسان هایی که حالا به هر دلیلی از چرخه سالم زندگی به دور افتاده اند، کمی از حجم حوادث غمبار و وحشتناک صفحه حوادث روزنامه ها و سایت های خبری کاست. 

هیچ حیوان ولگردی توانایی زور رُبایی از سر گرسنگی را ندارد اما چنان که دیده و تجربه کرده ایم، از انسان گرسنه و سرخورده و تحقیر شده هیچ چیز بعید و دور نیست!

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • چه شد که مغز و هیکل انسان امروزی انقدر کوچک شد؟!
  • لیگ برای این بازیکن ملی‌پوش پرسپولیس تمام شد
  • ساخت عظیم‌ترین پنجره شیشه‌ای رنگی جهان تمام شد
  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/ «بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • رمان جدید اکبر والایی چاپ شد/«بر فراز کشتزار» در بازار نشر
  • اول لب بود که دندان آمد/ آدم گرسنه اولویت دارد یا گربه محل؟!
  • مفاهیم قرآن بینشی عمیق به انسان می‌بخشد
  • هواداران منچستریونایتد بلیت‌هایشان را به باشگاه پس دادند!
  • تمام؛ مالکیت سرخابی‌ها توسط AFC تایید شد
  • نق‌نق‌‌نویسی داستان اجتماعی نیست