بکوشیم سوادهای نوین خود و دیگران را افزایش دهیم
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۷۱۱۹۵
به گزارش ایکنا، شفقنا نوشت: هر روزه شاهد عکس و فیلم های زیادی در اینستاگرام هستیم که افراد با اهداف مشخصی سعی در انتشار آن ها دارند. در این میان برخی با هدف افزایش فالوور و کسب درآمدهای بیشتر ، دست به کارهای عجیب و غریبی می زنند تا حدی که حریم خصوصی زندگیشان را هم در این شبکه نمایان می کنند و بسیاری به سبب دنبال کردن صفحات این افراد، به درآمدزآیی آنان کمک می کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سلیمی اعتقاد دارد که نقش دولت، نظام آموزش عالی، نظام آموزش و پرورش، نهاد خانواده و حتی سازمانها در این میان بسیار جدی است و هریک با پذیرش نقش موثر خود باید به ایفای نقش در این خصوص بپردازند و یاریگر افراد در این میان باشند. پلیس فتا نیز باید ارتباطات موثر خود را با کاربران بیشتر کند و ضمن دادن هشدارها و توصیه های لازم، مشاور خوبی برای کاربران باشد تا آنها به قربانی تبدیل نشوند. البته نه با زبان نصحیت گو بلکه با زبان و شیوه های خلاقانه و موثر. او همچنین بر تصویب قوانین لازم برای فعالیت در فضای مجازی و بهروز شدن مداوم آنها تأکید دارد. این مدرس سواد رسانه ای در گفت وگو با شفقنا رسانه به بررسی برخی آسیبهای اجتماعی نوپدید و علل احتمالی وقوع آنها و راهکارهای موثر در این خصوص پرداخته است . وی همچنین از مربعی؛ مالکان رسانه های اجتماعی، صاحبان یا گردانندگان صفحات، دنبال کنندگان و نیز واحدهای مختلف جامعه (از خانواده تا دولت) یاد می کند که رفتارها، تصمیمات و تدابیر مسئولانه چهار رأس این مربع، تضمین گر سلامت حضور و مشارکت در فضای مجازی است.
مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید…
امروزه شاهد رواج فیلمها و تصاویری در اینستاگرام هستیم که از طرف افراد معروف با هدف لایک گرفتن و بیشتر دیده شدن و به طور کلی اهداف تجاری، دست به کارهای غیرعادی چون پرت کردن فرزند یا اقوام خود از پنجره یا بازگذاشتن حریمهای خصوصی زندگیشان (مثل قهر و آشتی برای لایک بیشتر) می زنند. از منظر شما آیا می توان این پدیده را در مقوله آسیب های ارتباطی و اجتماعی نوپدید در نظر گرفت؟
اول باید ببنیم منظور از آسیبهای اجتماعی نوپدید چیست؟ پیشرفت روزافزون علوم و تکنولوژی، به آسیبهای اجتماعی جدیدی منجر شده که به دلیل نداشتن سابقه و پیشینه در جوامع انسانی، آنها را تحت عنوان آسیبهای اجتماعی نوپدید یاد می کنند. آسیبهای اجتماعی نوپدید می توانند مرتبط با فضای مجازی و نیز مرتبط با تکنولوژی جدید ارتباطی (مانند تلفن همراه، اینترنت، ماهواره و…) باشند. با این تعاریف، بله این نوع رفتارها می توانند در حوزه آسیبهای اجتماعی نوپدید مرتبط با فضای مجازی قابل بحث باشند. یعنی ویژگی های فضای مجازی و قابلیتهای رسانه های اجتماعی و… این فضا و امکان را برای بروز اینگونه آسیبها فراهم می کنند.
بیشتر توضیح می دهید؟
شاید ماجرای مادر آمریکایی که سعی می کرد تا پسرش را مریض جلوه دهد و با جلب ترحم، کسب توجه و اخذ لایک کند را به یاد داشته باشید. او در پی این هدف که به روشهای مختلف سعی می کرد تا فرزندش را راهی بیمارستان کند و در آن محیط از فرزندش عکس بگیرد و آن را در رسانه های اجتماعی منتشر می کرد، او این رفتار را بیش از ۲۰ بار انجام داد و در نهایت نیز باعث مرگ فرزندش شد و به ۲۰ سال حبس نیز محکوم شد.
یا در مثالی دیگر از ماجرای آویزان کردن کودک از پنجره طبقه ۱۵ می توان یاد کرد که یکی از بستگان این کودک، با این تهدید که «یا هزار لایک میزنید یا میاندازمش پایین» در تلاش برای اخذ لایک بیشتر بود.
بروز رفتارهای این چنینی بر بستر رسانه های اجتماعی، نشان می دهد این رسانه ها در عین مفید بودن، گاه می توانند زمینه و بستری برای بروز برخی رفتارهایی باشند که مجرمانه یا شبه مجرمانه هستند.
انجام اینگونه رفتارها، به خصوص برای کسانی که با نام غیراصلی خود فعالیت می کنند، می تواند از احتمال بروز بیشتری برخوردار باشد. البته برای افرادی که از عطش بالایی برای دیده شدن برخوردارند، فعالیت با نام اصلی و به هر قیمت، به یک انتخاب تبدیل می شود و ممکن است در این مسیر به هر اقدامی دست بزنند. حال این رفتار می خواهد صدمه به حیوانات یا درختان یا انسانها باشد یا انجام هر کار مجرمانه دیگری که در رسانه های اجتماعی بدون هرگونه پروایی منتشر می شود و صرفاً هدف آن نیز دیده شدن بیشتر و لایک گرفتن باشد بدون توجه به آثار اینگونه رفتارها و آثار آن بر کاربران و جامعه و یا عواقب قانونی و یا شرعی این رفتار.
رفتارهای خشنی که در این رسانه ها فرصت ظهور و بروز می یابند، به سرعت می توانند بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و جامعه را متأثر کنند. البته این نگرانی نیز وجود دارد که تکرار اینگونه رفتارها در همین بستر، بتواند قبح این رفتارها را کاهش داده یا میزان حساسیت جامعه را نسبت به آنها کم کند. به خصوص آنکه، چنین فیلمها، عکسها و ویدئوهایی هیچ درجه بندی ندارند و هر کاربری با هر سنی می توانند شاهد آن باشند. در حالی که در رسانه های جمعی، عکسها و فیلمهای فجیع یا نشان داده نمی شوند یا با فیلتر و… منتشر می شوند.
عریانی مضامین خشن، مجرمانه و یا غیر اخلاقی یا غیر عرفی، شرعی و قانونی که در این تصاویر و فیلمها و… به ویژه برای اخذ لایک بیشتر به انتشار در می آیند، قیمتی را که برای جامعه ایجاد می کنند بسیار بسیار گرانتر تمام می شود نسبت به قیمتی که آن فرد به ازای آن عکسها یا فیلمها و… می پردازد. البته به شرط انکه قیمتش را بپردازد. به مثال، زوجی که در برابر رسانه های اجتماعی، حاضر می شوند و آشتی خود را منوط به لایک بیشتر می کنند، شاید هرگز توسط پلیس فتا و… دستگیر یا بازخواست نشوند چراکه شاید در ظاهر ماجرا رفتار مجرمانه ای صورت نگرفته است، ولی آثاری که این نوع رفتارها به تدریج بر جامعه یا زندگی و سبک زندگی کاربران آنها، خواهد گذاشت چگونه قابل رصد، ارزیابی یا اندازه گیری است؟
وقتی فردی را که در رسانه های اجتماعی دچار رفتار مجرمانه شده دستگیر می شود، به ازای رفتار مجرمانه ای که انجام داده مجازات می شود و هرگز میزان ترس، ناراحتی، اضطراب و… را که برای هزاران کاربر ایجاد کرده در این محاسبات لحاظ نمی شود چون هرگز نیز قابل اندازه گیری نیستند. یادمان باشد آنچه در برابر کاربران به وقوع می پیوندد، فاقد هرگونه دروازه بانی است و همین بی واسطه گی، میزان آسیب و صدمه احتمالی آسیبهای اجتماعی نوپدید را بیش از سایر آسیبهای اجتماعی می کند. چراکه این آسیبها در رسانه های اجتماعی به تعداد کاربران ان مشاهده کننده یا مواجهه شونده با آن، ضرب می شود و اثر می گذارد. البته یادمان باشد هر کاربر در رسانه های اجتماعی دیگر نیز حضور دارد و حضور در هر رسانه اجتماعی یعنی اتصال به شبکه های مختلف انسانی و این یعنی، باز هم ضرب در تعداد هر کسی که این تصاویر و ویدئوها برای آن افراد اشتراک گذاری می شود.
علت همراهی کردن این طرفداران چیست؟ چرا با توجه به اینکه برخی از دنبال کنندگان حتی به فریب بودن ماجرا و جنبه تجاری بودن مسئله آگاهی دارند، همچنان این صفحات را دنبال می کنند؟
از دریچه ها و زوایای مختلف می توان دنبال کردن و همراهی نمودنها در فضای مجازی را مورد بحث قرار داد که برخی ممکن است به نیازها و علائق و دنیای مطلوب انسانها، بخشی ممکن است به ویژگیهایی خاص انسانی، بعضی ممکن است به نوع محتوا و جذابیتهای آن و… مربوط باشند.
جامعه شبکه ای که بر مبانی فنی همگرایی همه شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی (تلفنی، پخش برنامه و اینترنت)، کوچک سازی دستگاههای رسانه ای دیجیتال، گرایش به تلفن همراه و… شکل گرفته، دارای تفاوتهای جدی با جوامع پیشین و به ویژه جامعه توده ای است. با این حال به اعتقاد من، ویژگیهایی خاص انسان اعم از ارتباطی و اجتماعی بودنش، علاقه او به انجام کارهای گروهی و جمعی از جمله کنجکاوی و… سبب بروز رفتارهایی بعضاً مشابه گذشته می شود. پیشینه جمع شدن انسانها در صحن های مذهبی یا میادین مختلف بر گرد هم برای تماشای رقابتهای انسانی و نیز کارزارهای خونین و نبرد گلادیاتورها، نبرد انسان با حیوان و… همگی نمایشی از علاقه انسانها به تماشای جمعی رویدادها و حوادث دارند که این روحیات (البته متفاوت در جوامع و فرهنگهای مختلف)، همچنان در فضای مجازی نیز مشهود است.
مثلا اگر قبلاً در پی وقوع حادثه ای شاهد شکل گیری انبوه خلق در دنیای واقعی بودیم و افراد در مجاورت حادثه به سرعت خود را به آنجا می رساندند تا از نزدیک شاهد آن حادثه باشند و به سرعت احساسات و هیجاناتشان به یکدیگر منتقل می شد که در این میان از تفکر منطقی کمی بهره مند بودند و به لحاظ سن، جنس و شغل نیز نامتجانس، اکنون نیز به شکل دیگری حتی ممکن است با تفاوتهایی و با نامهای دیگری ( مثلاً انبوه کاربر) شاهد این مسئله باشیم.
مثلا حضور در یک پیج (در فضای مجازی و غیر فیزیکی) برای تماشای خودکشی آنلاین، یا حضور در یک صفحه اینستاگرامی برای آشتی یک زن و شوهر و… ما را به یاد رفتارهای مشابه در فضای واقعی یا در جوامع پیشین می اندازد. حال حضور در جامعه شبکه ای که از پتانسیل بالایی برای اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر نوآوری و انجام فعالیتهای تجاری و… برخوردار است، نیز به نوعی بر آن معادلاتی تجاری حاکم است. گویا شرط ناگفته و نانوشته ای در این جامعه وجود دارد که باید به ازای هر حضور امتیازی داد. مثلا اگر می خواهیم آشتی یک زن و شوهر را تماشا کنیم باید لایک بیشتر بدهیم. گویا حضور در این فضاها، عمدتاً مبنای امتیاز دادن، گرفتن و داده و ستادنی دارد با این تفاوت که الزاما ظاهر آن همواره مالی نیست. این امتیاز دادن گاه لایک است، گاه کامنت، استوری کردن، اعتبار دادن، دادن اطلاعات شخصی، اشتراک گذاری بیشتر و… .
مثلا بازی مریم (بازی مبتنی بر هوش مصنوعی) می گوید اگر می خواهی این بازی را انجام دهی اطلاعات شخصی ات را بده در غیر این صورت مریم ناراحت می شود. برای پاسخ به حس کنجکاوی و برای جلوگیری از ناراحتی مریم این اطلاعات داده می شود و دادن اطلاعات نیز تداوم می یابد.
از سوی دیگر، ممکن است در مشارکت و حضور مورد بحث، علایق و نیازها نقش داشته باشند. ببینید انسانها دارای ۵ نیاز هستند؛ نیاز به بقاء (زنده ماندن)، نیاز به عشق و تعلق، نیاز به قدرت (احترام و پیشرفت)، نیاز به آزادی و نیاز به تفریح. خب ممکن است بخشی از برخی از این نیازها، در بستری که فضای مجازی به آنها می دهد امکان تأمین و تحقق یابند.
گاه ما انسانها دارای محدودیتهایی در زندگی واقعی یا بعضاً دارای احساسات سرکوب شده و… هستیم که باز فضای مجازی به ویژه با فعالیت بی نام یا با نام مستعار، فرصتی برای تجربه های جدید و متفاوت جهت رفع این احساسات سرکوب شده و… در این محیط به ما می دهد.
همچنین فضای مجازی و پیجهایی که انتخاب و دنبال می کنیم یا حوادث و رویدادهایی را در آنها نگاه می کنیم، ممکن است شبیه دنیای واقعی ما و یا حتی همراستا با دنیای مطلوب ما باشند. منظورم از دنیای مطلوب همان خواسته های ما و جهانی است که در ذهن خود ساخته ایم و یکی از فرماندهان زندگیمان است که مجموعه ای از خواسته هایمان را تشکیل می دهد.
ببینید اگرچه جامعه شبکه ای با گسترش در زندگی شخصی، ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و… بسیاری از معادلات، عادتها و سبکهای زندگی و… را تغییر داده است ولی هنوز ذات بشر، نیازها، علایق و… او پابرجا است. البته ممکن است نوع پاسخ یا بستر پاسخ به آنها کاملاً تغییر کرده باشند.
برخی هم ممکن است دچار فوبینگ (غرق شدن در گوشی و فراموش کردن اطرافیان) شده باشند و فقط چرخ زدن و مشغول بودن در این محیط ها برایشان مهم باشد و اینکه در مجاورت چه مطالب و محتوایی قرار می گیرند خیلی برایشان مهم نباشد. بعضی هم ممکن است به دنبال هیجان در زندگی شان باشند و برای رهایی از کسالت موجود به این حوزه پناه بیاورند و تن به بازی لایک بیشتر و… دهند.
البته گاه جذابیت محتوای ارائه شده و یا خلاقانه بودن شیوه ارائه محتوا یا تنوع قالبی آنها نیز می تواند در تولید محتوای مورد ذائقه مخاطبان و کاربران موثر باشد. شاید این مثال جالبی نباشد ولی به فهم بهتر کمک می کند. قطعاً گلهای گوشت خوار را دیده اید که برای شکار حشرات، می کوشند تا در سطح خود مواد خوش بو و خوشمزه ای را در دسترس قرار دهند و با جذب آنها، به سرعت بلعیده می شوند. این گل، با شناخت از صید خود و درک ذائقه او چنین بستری را برایش فراهم می کند. باید بدانیم که هدف از عرضه این محتواهای جذاب که بعضاً نیز دروغین و جعلی هستند و جهت کسب منافعی برای صاحبان و گردانندگان این پیجها ارائه می شوند، چیست و چرا عرضه می شوند. قطعا علل و عوامل بسیار ارتباطی، روانشناختی، جامعه شناختی دیگری در این میان وجود دارند که هر یک در مقوله خود قابل بحث و بررسی اند.
به طور کلی هر مدلی از حضور، با هر میزان و سطح از مشارکت چنانچه فاقد شناخت و آگاهی از فعالیت در فضای مجازی و رسانه های اجتماعی و نیز بدون سوادهای نوین باشد، می تواند به کاربران و دنبال کنندگان به خصوص در سنین پایین تر صدمات مختلفی از جمله روحی و روانی وارد کند.
آیا نیاز به دیده شدن در فضای مجازی مختص ایران و جامعه کنونی ماست؟ یا نمونه های مشابهی در دیگر کشورها نیز وجود دارد؟
نیاز به دیده شدن یک نیاز روانشناختی در انسانهاست. ولی اندازه و میزان آن براساس ساختار روانی افراد، میزان استقلال و فرهیختگیشان متفاوت است. البته بحث دیده شدن در رسانه های اجتماعی مفاهیم و پشت پرده های دیگری فراتر از بحث روانشناختی و ارتباطی آن دارد که می تواند این دیده شدن اهداف تجاری و… را هدف گرفته باشد.
عاری از بحث تجاری و… در منظر روانشناختی چنانچه اروین یالوم می گوید: هر میزان افراد احساس بیگانگی بیشتری از خود داشته باشند یا احساس بیهودهگی و پوچی بیشتری کنند وابستگی شان به دیگران و نگاههای آنها بیشتر می شود. کسانی که سقف «هستی» خود را بر ستون توجه و نگاه این و آن می گذارند، زندگی فرو ریختنی و لرزانی را در حضور دیگران تجربه می کنند.
چنانچه گفته شد احساس دیده شدن عاری از مرزهای جغرافیایی فرد به ساختار روانی اش برمی گردد. هرچند محیط، فرهنگ، شرایط حاکم اجتماعی بر آن و… می تواند در این ساختار روانی و استقلال فرد و نیاز به دیده شدن کمتر موثر باشد ولی نمی توان مشخصاً گفت کشورهای توسعه یافته نیاز به دیده شدن ندارند یا کمتر دارند و انسانهای جهان سوم نیاز بیشتری دارند. اگر هم چنین باشد باید پژوهشها آن را ثابت کند.
به هر حال رسانه های اجتماعی، در عمده کشورهای جهان مورد استفاده افراد هستند هرچند ممکن است این سطح بهره گیری و استفاده و حتی نوع استفاده، کاربرد و اهداف آن متفاوت باشد. گاه این میزان را قوانین آن کشور متناسب با سن کاربران و… تعیین می کنند و گاه ممکن است توسط والدین و… تعیین شود. ولی به هر حال این استفاده، قطعی و بدیهی است.
علاقه به لایک، دیده شدن، کسب شهرت و در پی آن کسب منافع مالی، از دیگر رویدادهای حاکم بر جامعه شبکه ای هستند و قطعاً این مسئله در افرادی که از قدرت رهبری بالاتری برخوردارند و یا آگاه به علایق و ذائقه عامه افراد جامعه خود هستند برد بیشتر و بهتری دارد. حتی گاهی با خرید دنبال کنندگان فیک و یا لایکهای فیک، تلاش می کنند بازارگرمی کنند و خود را معتبر و محبوب جلوه دهند (اعتبار و محبوبیت ساختگی). به عنوان مثال معمولاً وقتی مغازه ای شلوغ باشد، این حس روانی در رهگذاران و یا دیگر مشتریان ایجاد می شود که حتماً مغازه خوبی است یا محصولات خوبی دارد. همین حس با تفاوتهایی در فضای مجازی نیز صادق است. هرچند رسانه های اجتماعی مانند اینستاگرام در تلاش هستند تا دنبال کنندگان و لایکهای فیک را شناسایی و حذف کنند.
به نظر شما حذف تعداد لایک می تواند از بروز برخی رفتارها در حیطه آسیبهای اجتماعی نوپدید بکاهد؟
اینستاگرام مدتی است که حذف تعداد لایک را آغاز کرده، ابتدا از کانادا و به زودی نیز در ژاپن، استرالیا، نیوزلند، ایتالیا و برزیل. نکته مهم در این میان این است که ارسال کننده پستها، خود لایکها را خواهد دید ولی کاربران دیگر تعداد لایکها را نخواهند دید. اینستاگرام علاقمند است تا با این کار، دنبال کنندگان بیشتر روی محتوا متمرکز شوند تا به جای تعداد لایکها.
از سوی دیگر تلاش بر این است تا ارسال کننده پست، با مقایسه لایکها و یا به دلیل نگرانی از قضاوت احتمالی کاربران در خصوص محتواها به حذف محتواهای با لایک کمتر اقدام نکند.
این اقدام اینستاگرام به طور آزمایشی در حال انجام است و هنوز نتایجی در خصوص رفتارهای کاربران کانادا پس از حذف لایک مشاهده نکرده ام که تا بتوانم این نتایج را مبنای بحث قرار دهم ولی به هر حال، حذف لایک، آثار خود را خواهد داشت ولی برای کسانی که در پی دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن هستند، می تواند این عطش و احساس، همچنان وجود داشته باشد هرچند پاسخ به آن راهها و روشهای دیگری را بجوید.
نکته این است برای کسی که تهدید می کند که لایک بیشتر بگذارید تا فلان کار را انجام دهم یا ندهم، قطعا کاری نخواهد داشت که از تعداد لایکهایی که خود مشاهده می کند و کاربر نمی بیند، اسکرین شات بگیرد و آن را منتشر کند و تا رسیدن به حد مدنظر، به گزارش لحظه به لحظه اش ادامه دهد. (البته این مسأله بستگی به نحوه بازخوردگیری در اینستاگرام در آینده نیز دارد)
یا ممکن است از افراد خواسته شود کامنتهای خاصی بگذارند . مثلا به جای لایک کردن، از ایموجی ها برای حمایت و همراهی در یک زمینه خاص استفاده کنند.
نکته این است تا زمانی که اعداد و ارقام مثلا تعداد فالوور، تعداد لایک، تعداد کامنت و… در رسانه های اجتماعی وجود دارند، این اعداد، مبنایی برای ارزشگذاری آنها یا انجام هر معامله ای به واسطه آنها خواهند بود. حذف این اعداد و ارقام ممکن است نحوه رفتار کاربران را در میزان و نحوه مشارکت در آنها را تغییر دهند. البته پنهان شدن آنها، نافی تحلیل داده ها از این اعداد و ارقام توسط مالکان رسانه های اجتماعی نیست.
به هر حال، به نظر من حذف لایکها گرچه در شیوه رفتار ارسال کننده پست در رسانه های اجتماعی و دنبال کنندگان آنها موثر است ولی ادامه ماجرا، به طور کل، به نحوه توافقات آنها در فضای جدید باز می گردد، به طوری که حتی ممکن است از قوانین قبلی پیروی کند یا آسیبهای احتمالی گذشته را با اشکالی جدید منجر شود.
باید یادآور شوم که اینستاگرام تلاش کرده تا با قوانینی از فعالیت برخی کاربران جلوگیری کند، از این جمله عدم ارسال محتوای پورنوگرافی، تروریستی، خشونت آمیز، توهین به زنان، محتوای نژاد پرستانه و… است. ولی با وجود همه این قوانین، شاهد انتشار آثاری با این مضامین و اشتراک گذاری آنها هستیم. اگر به درستی این رصدها صورت گیرد، با کشف فعالیت و توقف آنها، احتمال بروز آسیبهای اجتماعی نوپدید می تواند کمتر شود، وگرنه این رسانه ها، همچنان می توانند به بستری برای بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی نوپدید منجر شوند که مبنای آن بازخوردگیری به هر طریق و روش و به هر قیمت خواهد بود. برای اینگونه افراد، اهدافشان مهم است و اگر چنانچه این هدف قرار است در هر رسانه اجتماعی دیگری تأمین شود، در آنجا شروع به فعالیت خواهند کرد.
امروزه کوچهای دسته جمعی از یک رسانه اجتماعی به رسانه اجتماعی دیگر یا از یک پیام رسان تلفن همراه به پیام رسانی دیگر نشان داده که مشتری یا کاربر وفادار در این محیط ها چندان مفهوم نبوده یا امری پایدار نیست.
کسانی که قواعد بازاریابی محتوا را می دانند، به هرجا که بروند، چادر اقامت برپا می کنند و انسانها را از جامعه شبکه ای به گرد خود فرا می خوانند و باز بازی جدیدی بنای شکل گیری می یابد. حال هر میزان فرد خود دارای اعتبار اجتماعی در محیط های واقعی و مجازی باشد، این حلقه زودتر تشکیل شده و توسعه می یابد.
این افراد معمولاً چه ترفندهایی برای جذب و افزایش دنبال کننده هایشان به کار می برند؟
از ترفندهای بسیاری برای جذب و افزایش دنبال کنندگان استفاده می شود که برخی نیز ممکن است خلاقانه و جالب باشند و برخی عجیب. البته برای جذب دنبال کنندگان پیشنهادهایی می شود که مرور برخی از آنها خالی از لطف نیست.
به عنوان مثال: گرفتن تعداد زیادی عکس و اشتراک گذاری آنها، ترکیب کردن چندین عکس در یک عکس، استفاده از فیلترها بر روی عکس هایشان، استفاده از هشتگ های مناسب، زمان بندی برای ارسال پست جهت دریافت بیشترین میزان لایک و کامنت، اشتراک گذاری عکسهای خود در دیگر شبکه های اجتماعی، اجرای مسابقه و ایجاد رقابت، کاربر فعال بودن، قرار دادن دکمه های شبکه اجتماعی در بلاگ یا سایت خود، اضافه کردن بنر از شبکه های اجتماعی خود در سایتشان، قرار دادن حساب کاربری شبکه های اجتماعی در ایمیلها، اضافه کردن شبکه های اجتماعی در کارت تجاری، تگ کردن عکس افراد، ارتباط موثر با مردم، به روز کردن عکس و پروفایل در شبکه های اجتماعی، دنبال کردن افرادی دارای وجه مشترک با آن ها، ارسال عکسهای با کیفیت، شرکت در رخدادهای عمومی (تبریک گفتن مناسبتها و…)، عدم فراموش کردن ویدئو، وصل کردن شبکه های اجتماعی به یکدیگر، تشکر کردن از افرادی که آن ها را کمک کرده اند، تهیه لیستی از مطالب مفید و جذاب برای دنبال کنندگان، داشتن صداقت و شفافیت و عدم ارسال مطالب بی محتوا و… .
توجه به این ترفندها، نشان می دهد که شناخت کاربر توجه به علائق و ذائقه او ، به رقابت وادار کردن او و… در این معادلات دیده شده و مورد توجه قرار می گیرد. از هر ترفندی در این فضاها استفاده شود، وظیفه کاربران این است که ناخواسته فریب نخورند یا وارد بازی ای نشوند که آنها را دچار هر نوع هزینه ای کند یا وقت زیادی را از آنها بگیرد به طوری که از زندگی واقعی شان غافل شوند.
با این توصیفات سواد رسانه ای طرفداران در اینجا چه جایگاهی خواهد داشت؟
برای رانندگی حتما گواهینامه نیاز است. باید فرد مجوز لازم برای حضور در مکانهای پرترافیک را یافته باشد، حال چطور است که با در دست داشتن یک موبایل برای حضور در رسانه های اجتماعی، فرد بدون هیچ ترس و واهمه ای با حداقل سواد در این حوزه ، جرأت حضور پیدا می کند؟ بدون سوادهای نوین از جمله سواد رسانه ای، نمی توان در رسانه های اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی حضور یافت. باید متوجه آثار مثبت و منفی این حضور بود و از آن بهره گرفت و اجازه نداد تا قربانی منافع مادی و غیرمادی دیگران شد.
با توجه به اینکه از این پس دادن ویزا با فعالیتهای افراد در رسانه های اجتماعی پیوند یافته و این روند ابعاد جهانی می یابد، هر رفتاری در محیط مجازی رصد و ثبت می شود. حتی لایکها و کامنتهای ما دیده می شوند و در تحلیلها مورد بحث است. کلیه فعالیتها چه در پیجهای ما و چه در پیجهای دیگران به راحتی قابل بررسی و تحلیل است. پس مراقب هر رفتار خود در این محیط باشیم. گاه ممکن است، مطلبی را که به آن علاقه نداریم به دلیل خوشایند دوستانمان لایک کنیم در حالی که در این تحلیلها به علت و نیت کاری ندارند بلکه به نتیجه کار دارند.
هرگز دنبال کننده کور و کر نباشیم و هرگز در نقش قربانی عمل نکنیم. بسیاری ما را برای سیاهی لشکری می خواهند تا خود بتوانند در نقشهای اصلی شان خوش بدرخشند و امتیازهای خود را کسب کنند، با رأی به دیگرانی که لیاقت رهبری یا ستاره شدن ندارند آنها را ستاره نکنیم. باید بکوشیم سوادهای نوین خود و دیگران را افزایش دهیم و با تفکر انتقادی با رسانه ها و محتواهای آنها مواجه شویم. ضمن داشتن رفتارهای مسئولانه تر به ویژه در رسانه های اجتماعی ، مراقب باشیم لایکها و دیده شدنهای ما به هر قیمتی تمام نشود. توصیه می کنم پیش از ارسال و اشتراک گذاری محتواها و لایک آنها، لحظاتی فکر کنیم و با آگاهی و شناخت کافی در این روند مشارکت کنیم. البته نقش دولت، نظام آموزش عالی، نظام آموزش و پرورش، نهاد خانواده و حتی سازمانها در این میان بسیار جدی است و هریک با پذیرش نقش موثر خود باید به ایفای نقش در این خصوص بپردازند و یاریگر افراد در این میان باشند.
از طرفی پلیس فتا باید ارتباطات موثر خود را با کاربران بیشتر کند و ضمن دادن هشدارها و توصیه های لازم، مشاور خوبی برای کاربران باشد تا آنها به قربانی تبدیل نشوند. درک تفاوتهای نسلی در دادن این هشدارها و توصیه ها مهم است. نباید با زبان نصیحت گو با نسل حاضر سخن گفت. اگر روزگاری با بابا برقی می شد افراد را به صرفه جویی مصرف برق دعوت کرد دیگر برای نسل حاضر، عصر بابا برقی بودن و بابای نصحیت گو تمام شده و باید با زبانها و شیوه های خلاقانه با کاربران سخن گفت و آنها را آگاه کرد. گاه این روشها می تواند در قالب انواع بازیها اعم از دیجیتال، بازی سازی و… باشد یا در قالب کارتها و فلش کارتهای قابل دانلود …. . باید با زبان نسل حاضر متناسب با محیط فضای مجازی سخن گفت. همچنین باید به تصویب قوانین لازم برای فعالیت در فضای مجازی اقدام شود و نسبت به هرچه روز شدن مداوم آنها حساس و فعال بود.
از سویی انتظار می رود، مالکان رسانه های اجتماعی مسئولانه تر بر محتواهای تولید شده و اشتراک گذاری شده نظارت کنند و با پژوهش و آینده نگری کافی و لازم، امکاناتی را به رسانه های خود، اضافه و یا از آن حذف کنند.
سلامت حضور و مشارکت در فضای مجازی در گرو رفتارها ، تصمیمات و تدابیر مسئولانه چهار رأس مربع؛ مالکان رسانه های اجتماعی، صاحبان یا گردانندگان صفحات، دنبال کنندگان و نیز واحدهای مختلف جامعه (از خانواده تا دولت) است. از قانونگذاران تا مجریان و حتی رسانه های جمعی و جریان اصلی، همگی در رأس اخیر قابل بحث هستند که همگی به سهم خود قادر به اثرگذاری در این جریان خواهند بود. البته چنانچه پیشتر اشاره شد بخشی از قوانین حضور و فعالیت در این رسانه های اجتماعی، نیز توسط مالکان رسانه های اجتماعی تعیین می شوند که قطعاً نگاه بین المللی و فرامرزی در آنها مدنظر است.
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری ایکنا شفقنا سواد رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۷۱۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ موقعیتی که نیازی نیست درباره آنها به دیگران توضیح دهید
مدیریت روابط اجتماعی کار آسانی نیست. ما اغلب درگیر توضیح رفتارها و تصمیمات خود به دیگران هستیم. اما در برخی موارد لزومی ندارد به دیگران توضیح دهید. در ادامه ۸ موردی را بررسی میکنیم که بر اساس علم روانشناسی، توضیحی برای آنها به دیگران بدهکار نیستیم. دانستن این موارد به شما کمک میکند مرزهای خود را مشخص کنید و روابط سالم تری داشته باشید.
۱. مرزهای شخصی شما
از نظر روانشناسی یکی از ضروریترین عناصر خودمراقبتی، تعیین و حفظ مرزهای شخصی است. ما اغلب احساس میکنیم که نیاز داریم این مرزها را برای دیگران توجیه کنیم، به خصوص اگر به چالش کشیده شود. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که شما به کسی توضیحی برای محافظت از فضا، زمان، انرژی یا آرامش خود مدیون نیستید. شما نیازی به ارائه توضیح یا عذرخواهی برای مرزهای خود ندارید. آنها حق شما هستند و بخش مهمی از سلامت روانی و عاطفی شما را تامین میکنند.
۲. انتخابهای زندگی شما
تصمیماتی که ما در مورد زندگی خود میگیریم، اغلب مورد بررسی دیگران قرار میگیرد. چه مسیر شغلی شما باشد، چه سبک زندگی یا وضعیت روابط شما، به نظر میرسد مردم همیشه نظری درباره انتخابهای شما دارند. اما نکته این است که شما به کسی توضیحی برای انتخابهای زندگی خود بدهکار نیستید.
۳. گذشته شما
گذشته ما بخشی از وجود ماست. آن چیزی که امروز هستیم را شکل میدهد. با این حال، ما را تعریف نمیکند. همه ما فصلهایی در زندگیمان داریم که ترجیح میدهیم آنها را بسته نگه داریم، لحظاتی که از آنها پشیمان هستیم یا به سادگی میخواهیم از آنها عبور کنیم. شما به کسی توضیحی برای گذشته خود بدهکار نیستید. در لحظه حال زندگی کنید، درسهای آموخته شده را در آغوش بگیرید و بدون نیاز به تایید یا درک دیگران درباره گذشته خود به جلو حرکت کنید.
۴. روال خودمراقبتی شما
مراقبت از خود، خودخواهی نیست، بلکه ضروری است. اما در دنیایی که مدام توجه و انرژی ما را میطلبد، گاهی وقت گذاشتن برای خودمان برای دیگران جای سوال دارد. شما به کسی توضیحی برای روال خودمراقبتی بدهکار نیستید.
ذهن آگاهی اهمیت وقت گذاشتن برای خود، شناخت نیازهایمان و رسیدگی به آنها را به ما میآموزد. چه قدم زدن آرام در طبیعت یا صرفاً خواندن یک کتاب خوب باشد، این لحظات تنهایی و تغذیه روح بسیار مهم هستند.
شما نیازهای خود را میشناسید و به آنها رسیدگی میکنید. شما برای خود و سلامتی خود ارزش قائل هستید و این چیزی است که شما نیازی به توجیه یا توضیح آن برای کسی ندارید.
۵. باورها و ارزشهای شما
همه ما باورها و ارزشهای منحصر به فرد خود را داریم که دیدگاههای ما را شکل میدهد و اقدامات ما را هدایت میکند. گاهی اوقات، باورهای ما با اطرافیانمان اختلاف دارد و شما به کسی توضیحی برای باورها و ارزشهای خود بدهکار نیستید.
باورها و ارزشهای شما بخشی از هویت شما هستند. آنها شالوده شخصیت شما را تشکیل میدهند و نیازی نیست آنها را برای کسی توجیه کنید. آنچه واقعاً اهمیت دارد این است که با باورها و ارزشهای خود در صلح باشید. آنها مال شما هستند و معتبر هستند، مهم نیست که دیگران چه فکری میکنند یا چه میگویند.
۶. مسیر شما به سوی خودسازی
خودسازی یک سفر عمیقا شخصی است و در مورد رشد، یادگیری و تکامل با سرعت خود و به روش خود است. شما برای سفر خود به سوی خودسازی توضیحی به کسی بدهکار نیستید. مسیر شما مال شماست ممکن است آهسته و پیوسته باشد یا پر از جهش باشد. به هر حال این مسیر شماست که باید در آن قدم بردارید. هرگز احساس نکنید که باید سرعت خود یا روشهای خودسازی خود را توجیه کنید. هر قدمی که برمی دارید، هر چقدر هم که کوچک باشد، گامی برای تبدیل شدن به بهترین نسخه از خودتان است؛ و این چیزی است که باید به آن افتخار کنید، نه چیزی که نیاز به توضیح یا دفاع داشته باشد.
۷. وضعیت عاطفی شما
همه ما روزهای خوب و روزهای بد خود را داریم. شما به کسی توضیحی برای وضعیت عاطفی خود بدهکار نیستید. اگر روز سختی را سپری میکنید، نیازی به توجیه آن برای کسی ندارید. به طور مشابه، اگر احساس میکنید حالتان خوب است و میخواهید خوشحالی خود را ابراز کنید، نیازی به توضیح دلیل آن ندارید. احساسات شما متعلق به شماست.
۸. تنهایی شما
تنهایی میتواند نیرومند باشد. شما به کسی توضیحی برای میل به تنهایی بدهکار نیستید. ذهن آگاهی ما را تشویق میکند که تنهایی را به عنوان فرصتی برای شارژ مجدد، تأمل و ارتباط مجدد با خود بپذیریم. چه در سفر انفرادی، چه گذراندن آخر هفته در خانه، یا صرفاً لذت بردن از یک فنجان قهوه، به یاد داشته باشید که لازم نیست نیاز خود را به تنهایی برای کسی توضیح دهید.
نتیجه
این ۸ نکته جامع نیست، اما شروع خوبی برای درک این موضوع است که زندگی شما متعلق به شماست و لازم نیست آن را برای کسی توضیح دهید. به یاد داشته باشید، برای استقلال خود ارزش قائل شوید و آزادی حاصل از آن را در آغوش بگیرید. به هر حال، شما نویسنده داستان زندگی خود هستید و این به شما بستگی دارد که چگونه نوشته شود.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی